محمد رضا دژکام؛ روانشناس و مشاور خانواده
چرا از اعتماد دختران جوان سوء استفاده میشود؟!
شاید شما خوانندگان عزیز و گرامی بارها و بارها در صفحات روزنامهها و نشریات و برخی از فیلمهای سینمایی بخوانید، ببینید یا بشنوید که گاهی دو جنس مخالف و به عبارتی دیگر پسر و دختر با یکدیگر در جامعه دوست میشوند.
حال این دوستی ممکن است در دانشگاه، محل کار، خیابان و یا فضای مجازی باشد.
امروزه فرهنگ استفاده از تکنولوژی رسانه و فضای مجازی در کشور ما و میان جوانان به غلط جا افتاده است و نا به سامانیهای فراوانی را نیز با خود به همراه داشته است.
بحث فضای مجازی و اینترنت و دوستیهای اینترنتی خود مقولهای است که نیاز به واکاوی روانشناسی و جامعهشناسی بسیار دارد و اکنون در این مقال نمیگنجد.
اما آنچه میخواهم درباره آن با شما همراهان همیشگی سخن بگویم فرایند این دوستیها و پیامدهای منفی آن است.
سوالی که معمولا دختران از مشاور میپرسند
دختر و پسر از نگاه روانشناختی در برههای از زمان با هم دوست میشوند و پس از گذشت چند صباحی بین آنها یک رابطه عاشقانه و رمانتیک شکل میگیرد.
آنچه در این مورد زیاد به چشم نمیخورد، عدم وجود صداقت و راستی در برخی روابط است.
البته هدف، نفی رابطههای سالم و بدون سوءاستفاده نیست بلکه عقل سلیم حکم میکند که در برقراری رابطهها بایستی اندکی اندیشه کرد و زود دلباخته و شیفته کلام دروغین نا اهلان نشد.
به جرات میتوانم بگویم که در طی سالها کار مشاوره و برنامههای گوناگون که داشته ام در همایشهایم همیشه این سوال بسیاری از دختران جوان سرزمین مادریام بوده که چرا برخی از پسرها از صداقت ما سوء استفاده میکنند؟!
چرا ما بازیچه دست آنان میشویم و با احساسات ما به سادگی بازی میشود؟! تامل کردن بر این موضوع نیاز به بازنگری در روند آشنایی دختران و پسران جوان دارد.
دختران چگونه فریب میخورند؟
داشتن یک رابطه سالم از منظر فیزیولوژی و روان شناختی یک امر طبیعی و بدون هیچ گونه ایرادی است، البته منوط به این که دو طرف برای هم حد و مرزی را تعریف و تعیین کنند.
نه اینکه به خاطر رسیدن دختر به پسری، آن خانم تمام باورها و اعتقادات و ارزشهای اخلاقی و انسانی و اجتماعی را زیر پا گذاشته و به صرف داشتن یک دوست پسری که میتواند به او شاید لطمههای جبران ناپذیری را بزند خودش را در اختیار افکار شوم و پلید برخی افراد قرار دهد.
خاطرم هست در کتاب «مشاوره ازدواج» که نوشتم یکی از دلایل اصلی اشتباه و ایده نادرست برای ازدواج را این مورد اشاره کردم که گاهی برخی از پسران جوان برای رسیدن به یک دختر و برقراری رابطه ناسالم با او ابتدا از دریچهای به نام «ازدواج» وارد شده و سپس با جلب توجه و علاقه و اعتماد طرف مقابل، فکر مسموم و افکار پلید خویش را به اجرا در میآورند و به سادگی از عشق و مهربانی برای فرد مورد نظر سخن میگویند که به نوعی شیفته آن خانم شدهاند و دروغ چاشنی رفتار و گفتار و کردارشان میشود و خیلی راحت دختر یا دختران جوان مورد نظر خود را فریب داده و از صداقت و پاکی آنان در جهت رسیدن به اهداف خود استفاده که نه بلکه سوء استفاده میکنند.
نتیجه اعتماد نابجای دختران
مگر عشق و دوست داشتن به همین سادگی است؟! مگر اعتماد را میتوان خرید و فروش کرد؟!
روی سخن من با آن افرادی است که از انسانیت فقط نام آن را یدک میکشند و بس!
آری رفیقان! برخی از پسران جوان جامعه ما گویا صداقت و راستی و درستی را یا نمی دانند و نمی شناسد و یا خودشان را به بیراهه زده اند؟! کدامیک؟!
وقتی پسری از مهربانی و علاقه یک دختر جوان، برای خود دام میسازد در نتیجه او صیاد است و سادگی و نجابت و صداقت و سادگی دختر میشود صید او!
اگراین اتفاق افتاد بعد از اندک زمانی همین پسر عاشق پیشه وقتی وعده و وعیدهایی داد و اعتماد آن دختر جوان را به سمت خود جلب کرد سپس به راحتی نیز او را کنار میگذارد و سراغ فرد دیگری میرود.
عجیب نیست باور کنید حقیقت دارد!
به قول استاد احمد رضا احمدی: «حقیقت دارد تو را دوست دارم در این باران!» این جمله و عبارات این گونه باعث گول زدن دختران میشود و وقتی زمان گذشت تازه آن بانو متوجه میشود که بازی را باخته و بازیچه آن مرد که نه نامرد شده است.
حال وقتی این شرایط پیش آمد دختر تصور میکند که همه چیز را از دست داده و اعتماد به نفس خود را از بین رفته میبیند.
توصیههای روانشناس
1- دوستان و جانان برای رسیدن به آرامش در کنار یک فرد سعی کنید تابع احساس زودگذر و سطحی و موقت نباشید.
2- به سادگی اجازه ندهید کسی وارد زندگی شخصی و خصوصیتان شود و با دادن وعدههای توخالی و عشقهای پوشالی فکر و ذهنتان را درگیر سازد.
3- اگر تصور میکنید که این اتفاق برایتان افتاده خود را سرزنش و نکوهش نکنید.
4- زندگی سرشار از تجربه است حال خوب باشد یا بد!این شما هستید که باید شرایط را تغییر دهید.
5- از دوستان مورد اعتماد خود کمک بگیرید.کسی که سنگ صبورتان باشد.
6- اسرار زندگیتان را به هر کس که به شما ابراز علاقه کرد نگویید.
7- از فردی که به شما قول ازدواج داده و او را به خوبی نمیشناسید پرهیز کنید.
8- به سادگی فریب چند جمله عاشقانه و رمانتیک را نخورید.
9- همیشه در تصمیمگیری برای داشتن یک رابطه سالم با خانواده خود مشورت کنید.
10- در صورت عدم وجود یک فرد قابل اعتماد، میتوانید با یک روان شناس یا مشاور صحبت کنید.
11- به عشق و دوست داشتن خود احترام بگذارید.
12- هیچ وقت تصور نکنید که در این رابطه من شکست خوردهام.
13- نگویید اعتماد به نفس ندارم.
14- به خودتان امیدوار باشید و راهکارهایی برای افزایش اعتماد به نفستان پیدا کنید که بیشک مطالعه کتابهای روانشناسی به شما رهنمونهای لازم را خواهد داد.
15- به خداوند توکل کنید و از او بخواهید که فردی مناسب شخصیت و هویت شما جلوی راهتان قرار دهد.
در پایان میخواهم جملهای ماندگار از استاد احمد شاملو بگویم که چه زیبا گفت: برای زیستن دو قلب لازم است، قلبی که دوست بدارد قلبی که دوستش بدارند قلبی که هدیه کند و قلبی که آن هدیه را بپذیرد، قلبی برای من و قلبی برای تو! و به قول حضرت مولانا: «مفروش خویش ارزان که تو بس گران بهایی!» روزگارتان سرشار از عشق و مهربانی!