پاسخگویان بر این باور بودند سرسختیها و فشارهای موجود در سیستم آموزشی كه تأكید بسیاری روی نمره دارد، موجب گردیده تا كودكان زمان كمتری را به بازی اختصاص دهند و اغلب والدین بازی و تحصیل را در مقابل یكدیگر بدانند؛ در حالی كه بازی مهمترین و مؤثرترین ابزار آموزش و همچنین پرورش بهشمار میآید.
نتایج بهدست آمده نشان داد كه علیرغم تأكید بر نقش بازی در شكوفایی فكر و اندیشه، بسیاری از والدین در یك انتخاب اجباری بین بازی و سرگرمی و مطالعه و درس خواندن، حاضر به قربانی كردن «بازی» هستند و معتقدند مهمترین محور در موفقیت آینده فرزندانشان درس خواندن است. همیشه وقت برای بازی و تفریح وجود دارد. (وقت در زمانی كه متاسفانه، هیچگاه فرا نخواهد رسید).
كوهن میگوید: «متأسفانه، تحصیل و بازی هنوز هم از نظر بسیاری از والدین، نه تنها در تعامل نیستند، بلكه در تقابل با یكدیگر قرار دارند و در این فرآیند بازی در حال عقبنشینی است؛ بهطوری كه هر چند والدین در ظاهر و بر اساس یك خودنمایی روشنفكرانه بر بازی و اهمیت آن تأكید دارند، ولی آنگاه كه در مواجهه با تحصیل قرار میگیرند، به حذف بازی رأی میدهند. كوهن در تحلیل چنین دیدگاههایی گفت: «در نهایت تأسف، چنین به نظر میرسد كه كسی به كسی نیست.
هیچكس به فكر آینده نیست. همه والدین در این اندیشهاند كه با فشار ر روی فرزندانشان، برای كسب وجه و موفقیت تلاش كنند و با رد تفریح و بازی، فرزنشان را از شادی و نشاط در حال، و تعادل جسمی و فكری در آینده محروم سازند؛ در حالی كه به وضوح به اثبات رسیده كه: «بازی نهتنها باعث شكلگیری و افزایش قدرت تخیل و اعتماد به نفس میشود بلكه زمینه همكاریها، خلاقیتها و توانایی درك و تحلیل مسائل را فراهم میآورد و تأثیر عمیقی بر سلامت همهجانبه فرد و جامعه بهویژه كودكان دارد».
در همین راستا بارتلت (Bartleet) از انستیتو سرگرمی آمریكا (ATT) ضمن تاكید بر نقش و اثر بازی در رشد همهجانبه و اجتماعی كودكان، بر این باور است كه: «باید روزبهروز» سطح كیفی بازیها را بالا برد، ولی مواظب بود كه از محتوای بازی، سرگرمی و تفریحی خود خارج نشود. نباید بدون جهت به فرزندانمان فشار بیاوریم و یا از آنها انتظارات سخت و بیهوده داشته باشیم، زیرا سختیها و انتظارات روزگار و جامعه برایشان كافی است».
جدای از موارد بیانشده، استورات، ال، براون، با طرح برنامه «The power of play»، بیان میدارد كه «بازی جزئی جداییناپذیر از زندگی كودكان و عبارت از آن دسته فعالیتهای شادیبخش، خلاقانه و اندیشهورزانهای است كه هدف صریحی ندارد و فقط به خاطر خود عمل به انجام میرسد و از هرگونه نگرانی و تشویش و اضطراب خالی است. بازی به كودك، نوجوان و افراد كمك میكند تا احساس بهتری داشته باشند، حركات و اعمال خود را بهتر كنترل كنند.
خود را مطرح و ابراز نمایند، مزه مطبوع شادی را بچشد و بر اساس همین تعاریف دیدگاههاست كه ویلیام استرن (estern) بازی را نوعی غریزه برای رشد و نمو استعدادهای فردی و نوعی تمرین برای اعمالی كه در آینده به انجام میرسد، میداند. بازی یكی از مهمترین اهرمهای رشد است، بهطوری كه رشد عاطفی، رشد ذهنی، رشد اجتماعی و رشد جسمانی، هیچ انسانی بدون تفریح كامل و شكوفا نمیشود.
آنگه كه كودك از عروسكهایش، از رنگها، از آهنگها، از بازیها و سرگرمیها و از ... خوشش میآید و لذت میبرد و آنگاه كه از بازی خود احساس بهتر بودن میكند، نشان آن است كه در راه اعتلای «رشد عاطفی» خود میكوشد. كودك از طریق خوش آمدن و لذت بردن از بازی، بسیاری از نیازهای عاطفی خود را بیان نموده و از همین طریق تشویق میشود، خلاقیت كسب میكند، بر احساساتش غلبه میكند و از همه مهمتر، دنیای درونی خود را میسازد و به آرزوها و رویاهایش میپردازد.
برای خواندن بخش اول- بازی، شادی، زندگی- اینجا کلیک کنید.
برای خواندن بخش سوم- بازی، شادی، زندگی- اینجا کلیک کنید.