به قلم : محمود سعید
تحریریه زندگی آنلاین : بیشک انسان دوست دارد که در یک مکانی زیبا، خوش آبوهوا، آرام و چشمنواز زندگی کند اما گاهی این خواسته انسان، خصوصاً در دنیای ماشینی امروز، تا حدودی ممکن نیست و از سوی دیگر، این خواسته در موارد بسیار زیادی، باعث برهم خوردن توازن زیبای طبیعت میشود. هنگاهیکه افرادی با اندوختههای مالی خویش، سعی در تسخیر کوه و جنگل دارند، تا مثلاً برای خودشان، محلی جذاب ایجاد کنند و آن را مایه تفاخر قرار دهند، ندانسته حلقوم طبیعت را میفشارند. نکته جالب توجه اینکه، بهرغم همه مخالفتها و چالشهای پیشآمده در مورد کوهخواری و جنگلخواری، باز هم عدهای هستند که تصور میکنند، چون پول دارند، پس این حق را کسب کردهاند که طبیعت را نیز نابود کنند. چند سال پیش تصویر هوایی از گردنه حیران منتشر شد که دو سوی مرز ایران و جمهوری آذربایجان را نشان میداد. در تصویر بهوضوح میشد تفاوت دو سوی مرز را دید. گردنه در داخل مرزهای ایران، با درختهایی کمپشت، ویلاهای آنچنانی و مراکز تجاری کاملاً متمایز از گردنه در داخل مرزهای جمهوری آذربایجان بود که طبیعتی کاملاً جنگلی و طبیعی داشت. چه دلایلی وجود دارد که باعث میشود ما چندان به فکر طبیعت، جنگلها و منابع خودمان نباشیم و آن را تسخیر کنیم؟
تخریب ریههای زمین
کوهخواری، جنگلخواری، زمینخواری، دشتخواری و حتی رودخانهخواری و دریاخواری، بخشی از اصطلاحاتی است که طی چند سال اخیر وارد ادبیات سیاسی و اقتصادی ایران شده است. فارغ از اینکه این رفتارها چه خلأهای قانونی دارد و چه پیامدهای فرهنگی و اقتصادی برجای خواهد گذاشت، پرداختن به موضوع تخریب چهره طبیعت نیز، موضوع بسیار مهمی است. جنگلها بهعنوان ریه زمین در چرخه حیات موجودات زنده نقش موثری ایفا میکنند. جنگلها بهدلایلی از جمله رشد جمعیت و نیاز روزافزون بشر به منابع جنگلی، استفاده از جنگلها بهعنوان منبع سوخت، تولید زغال چوب، تبدیل مناطق جنگلی به زمین کشاورزی، فقر فرهنگی، استفاده بیرویه جهت تعلیف دام بهمنظور جواب به افزایش تقاضای محلی و جهانی گوشت، فعالیتهای صنعتی، احداث جادههای بین جنگلی، آتشسوزی، شیوع آفات و بیماریهای گیاهی، تخلیه زبالههای شهری و بیمارستانی در مناطق جنگلی و کارهای عمرانی رو به نابودی پیش میرود. رشد لگامگسیخته صنعت و گسترش فنآوریهای نوین پس از انقلاب صنعتی که جمعیت جهان را از یک میلیارد به بیش از هفتونیم میلیارد افزایش داده پیامدهای نگرانکنندهای از جمله گسترش بیابانها، افزایش میزان گازهای گلخانهای، تشدید آلودگی هوا، تخریب لایه ازون، گرم شدن زمین، کاهش حاصلخیزی خاک، کاهش میزان بارندگی و همچنین افزایش سیلاب برای محیط زیست بههمراه داشته است.
برهم زدن توازن اکوسیستمها
همه برآمدگیهای سطح زمین با ارتفاع بیش از 600 متر کوه قلمداد میشود و پیوستگیهای کوهها کوهستان تعریف میشود. کوهها بهواسطه برجستگیهایشان عوامل توپوگرافی محسوب میشوند و در اقلیم مناطق نقشی تعیینکننده دارند.
بسته به ارتفاع و پیوستگی کوهها اقلیم مناطق کوهستانی تحت تأثیر مسائل بسیاری قرار میگیرد بهعنوان مثال کوهها مانع عبور ابرها میشوند که این امر منجر به تجمع بارندگی در یک طرف و کاهش بارندگی در طرف دیگر میشود؛ همچنین ارتفاع آنها مانع عبور هوا و وزش باد میشود.
کوهستانها از نظر نظامی، اجتماعی و اقتصادی نیز کارکردهای بسیاری دارند و از بعد نظامی کوهستانها به مانند دژ عمل میکنند و در واقع عملکردی حفاظتی دارند؛ از نظر اقتصادی تنوع زیستی کوهستانها منبع درآمد اقتصادی محسوب میشود و از نظر اجتماعی مناطقی برای ییلاق و قشلاق اهالی منطقه بهشمار میرود. کوهستانها بهدلیل استحکام و ثبات و عدم سیال بودن آسیبهای بیشتری را متحمل میشوند و عوامل فیزیکی و زیستی بر آنها تأثیر بالایی دارد که براساس آن باید با تحمل شرایط شکل خود را حفظ کنند.
اما ورود انسان بهعنوان عامل مخرب به دل کوهستان باعث شده است که بخشی از تنوع زیستی و گیاهی و حتی خود کوهستان با مشکلا عدیده و غیرقابل جبران مواجه شود.
خوی تخریبگر انسان!
درختان جنگلی بهعنوان سرمایههای اصلی حیات، بیشترین حجم و تعداد محصولات تولیدی در کارخانهها و صنایع تبدیلی را تشکیل میدهند. نابودی و خرابی این موهبت عظیم الهی باعث بروز خسارتهای جبرانناپذیری میشود، بهطوریکه این خسارتها حتی در زندگی نسلهای آینده نیز اثر نامطلوب میگذارد.
تهدید پوششهای جنگلی از طریق عوامل طبیعی با توجه به طبیعت و سرشت آنها، قابلترمیم، تجدید و احیا هستند. ولی اگر انسان به کمک عوامل طبیعی برای تخریب جنگلها بشتابد، در این صورت جامعه گیاهی بهیکباره و یا بهتدریج از بین میرود و امیدی برای تجدید حیات آن در مدت محدود نخواهد بود. حفاظت و استفاده صحیح از جنگلها بهعنوان سرمایه ملی هر کشور، علاوهبر ثروتآفرینی، بقای محیطزیست را نیز تضمین میکند.
جنگلها از حیث تأمین مواد غذایی جامعه، مصنوعات چوبی، محصولات کاغذی، تأمین تعدادی زیادی از مایحتاج عمومی جامعه، جلوگیری از فرسایش و از بین رفتن خاک و حفظ آب و نزولات آسمانی، نقش مهمی را در اکوسیستمهای طبیعی ایفا میکنند.
بنابراین تلاش برای جلوگیری از نابودی این منابع برای حفظ حیات انسان و همچنین کسب درآمد از این منابع طبیعی، از اهمیت حیاتی برخوردار است و مردم و حاکمیت باید بهصورت هماهنگ با پدیده شوم جنگلخواری و از بین بردن منابع مبارزه کنند.
چگونه کوه را میخورند؟
میتوان گفت که یکی از چالشهای اساسی برای کوهها، مشکل کوهخواری است. این پدیده که آثار زیستمحیطی مخربی بر جای میگذارد، باعث برهم خوردن توازن طبیعی و زیستی کوهستانها میشود. طی چند سال اخیر، در مناطق کوهستانی و خصوصاً مناطق خوش آبوهوا شاهد شکافته شدن کوهها و ساختن ویلاهای پرزرق و برق هستیم. در یکی از موارد منتشرشده در رسانهها، از دل یک غار طبیعی، ویلایی ساخته بودند و از غار بهعنوان پارکینگ استفاده شده بود. موارد متعددی از این تصاویر را از نزدیک دیدهایم یا در رسانهها به اشتراک گذاشته شده است. اینکه چرا انسان به خود اجازه میدهد که در طبیعت تا این اندازه دخل و تصرف کند و منابع طبیعی را بهخاطر خوشی خود، از بین ببرد، سؤال بسیار مهمی است که نمیتوان بهراحتی به آن پاسخ داد. نوکیسگی، زیادهخواهی، ثروتهای بادآورده، استفاده از رانتهای کلان، پدیده شوم آقازادگی و عدم آشنایی افراد بشر با عواقب تخریب طبیعت، عواملی است که میتواند باعث شود انسان با تمام توان دست به تخریب طبیعت بزند. اما از آنجاییکه حاکمیتها بهعنوان متولیان اصلی منابع طبیعی و عمومی کشورهای خود هستند، لازم است که قوانین بسیار سختگیرانهای در خصوص تخریب مناظر و منابع طبیعی، اعم از کوه و جنگل وضع شود.
تخریبهای کلانتر
مشکل امروز کوهستانهای دنیا را تغییر اقلیم است و ارزش زیستگاهی کوهستان برای جانوران بسیار مهم است. هر کوه محل و رویشگاه گیاهان متناسب با جغرافیا است و این خاص بودن پوشش گیاهی در کوهستان، جانوران خاص و همساز با شرایط را به خود میخواند.
حتی برخی از پرندگان در دامنه کوه لانه میگزینند و هرگونه تغییر در کوهستان تأثیر بزرگ در تنوع زیستی و زندگی زیستمندان کوهستان دارد امروزه با پدیده تلخ و ناگوار کوه و کوهستانخواری مواجه هستیم.
در گذشته جنگلزدایی مشهود بود و بشر برای افزایش مزارع و توسعه چراگاهها جنگلها را از بین برد و امروز همین اتفاق گریبان کوهها و کوهستانها را گرفته است.
برخی برای بهرهبرداری صنعتی و اقتصادی از سنگ کوهها استفاده میکنند که کاملاً منجر به از بین رفتن بدنه طبیعی کوه میشود و اثرات ماندگار و ناگواری در پی دارد. کوهخواری اکوسیستم و زیستگاه جانوران را از بین میبرد و در واقع بهمانند بیخانه شدن یک خانواده است که آسیب جدی به زندگی حیاتوحش وارد میکند، بسیاری از گیاهان با توجه به توپوگرافی منطقه، زاویه تابش آفتاب، وزش باد و تجمع ابر و بارشها رویش دارند و با تغییر شکل کوه و بهرهبرداری از سنگها رویشگاه گیاه از بین میرود.
از سدسازی تا ویلاسازی
اثرات منفی ورود انسان به کوهستان تنها کوهخواری نیست بلکه توسعه جادهها و حتی سدسازیها یک آسیب جدی در مناطق کوهستانی قلمداد میشود که در نهایت چیزی جز از دست رفتن زیستگاه را در پی ندارد و شرایط طبیعی رشد و نمو گونههای گیاهی و جانوری را از بین برده و پویایی جمعیت و تنوع زیستی را تحتالشعاع قرار میدهد. جادهکشی و سدسازی در مناطق کوهستانی که میتوان بهوفور در نقاط مختلف دنیا و کشور آن را مشاهده کرد مسیر مهاجرت جانواران را بر هم میزند و حتی ممکن است جدایی جمعیت و تداخل ژنتیکی را بهدنبال داشته و جزیرهای شدن جمعیت جانوری را در پی داشته باشد که جلوگیری از این امر منوط به پیشبینی و مطالعات دقیق قبل از اجرای پروژه به منظور کاهش آثار تخریبی است. تمامی این عوامل تخریبگر در مرحله اول باعث بروز استرس در حیات وحش و دور شدن آنها از زیستگاه اصلی میشود، در گام دوم این حرکت باعث نزدیکی بیشتر جامعه انسانی به جامعه جانوری و رشد شکار میشود.
البته همین نزدیکی انسان به حیات وحش باعث بروز بیماریهای خاصی میشود که مورد اخیر، کروناویروس بود که از خفاشها و حیات وحش به انسان منتقل شده و زندگی را مختل کرد.
دریاخواران مایهدار
اگرچه شنیدن کلماتی مانند زمینخواری، رانتخواری و رشوهخواری باعث برانگیخته شدن تعجب شنونده نمیشود، اما شاید کمتر کسی اصطلاح «دریاخواری» را شنیده یا لمس کرده باشد. اما چند وقتی است برخی سودجویان به طمع در اختیار گرفتن سواحل بکر دریا در شمال و جنوب کشور اقدام به خشک کردن قسمتی از این آبهای زلال و ایجاد زمینهای مصنوعی کردهاند. بر اساس اصل 50 قانون اساسی «در جمهوری اسلامی، حفاظت محیطزیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو بهرشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود. از اینرو فعالیتهای اقتصادی و غیر آنکه با آلودگی محیطزیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.» اما در مقام اجرا، هنوز حساسیتهای لازم در این زمینه بهوجود نیامده است. ساختوساز در حاشیه ساحلها و خشککردن دریا این روزها یکی از پرهزینهترین و شایعترین معضلات استانهای شمالی و جنوبی کشور است. بهطور حتم شهروندان استان گیلان، مازندران و بندرعباس با معضل دریاخواری و ساختوساز بیرویه در حاشیه ساحلها روبهرو هستند. این روزها پر و خشککردن دریا یکی از پرریسکترین و پرهزینهترین اقدامات است؛ اما اکنون میلیاردرهای سرمایهگذاری را مشاهده میکنیم که اقدام به ساخت پاساژ و هتل در دل دریا میکنند و گویا کسی به داد دریا نمیرسد!
مبارزه بدون تعارف
با وجود تمام مصائبی که از کوهخواری، جنگلخواری و دریاخواری و ... بر طبیعت وارد میشود، بهنظر میرسد که تدوین یک الگوی نظاممند و نهادینهشده در بطن فکر ایرانیان، میتواند بخشی از مشکلات زیستمحیطی کشور را حل کند. طبیعی است که ایجاد قوانین سختگیرانه، میتواند مانع بخشی از این مشکلات و مصائب شود اما گاهی فقدان قانون، دست انسان را برای تخریب طبیعت باز میگذارد و در این موارد است که باید به الگوهای فرهنگی رجوع کنیم. این وظیفهای است که رسانهها و مراکز آموزشی باید در اختیار عموم مردم قرار دهند تا انسان ایرانی، هرگز بهخود اجازه ندهد که بهراحتی وارد حریم خلوت طبیعت شود و دست به تخریب آن ببرد. از سوی دیگر، نظام سیاسی کشور، باید در همه سطوح و بدون تعارف با پدیدههای رانتخوارانه بهشکل جدی به مبارزه برخیزد. اگرچه طی سالهای اخیر، برخی از رسانههای افشاگر، سعی کردهاند با تخریب طبیعت که از رهگذر پدیدههایی مثل آقازادگی و رانتخواری بهوجود آمدهاند مبارزه کنند اما در برخی از موارد مشاهده میشود که خود این افشاگریها هم در راستای اختلافها و رقابتهای سیاسی است و بنابراین باید در مورد این پدیده همه تعارفها و رقابتهای سیاسی را کنار بگذاریم و همه با این پدیده شوم مبارزه کنیم.