به قلم : د کتر سید مرتضی صفوی ، متخصص تغذیه و رژیمهای درمانی، استاد دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، رئیس هیات مدیره انجمن غذا، صنعت و سلامت
Safavimorteza@yahoo.com
تحریریه زندگی آنلاین : در مطلب قبلی به بررسی نارسایی قلبی (HF)، پاتوفیزیولوژی، طبقهبندی، عوامل خطر، شیوع و مدیریت پزشکی آن پرداختیم. در این مقاله در مورد رژیم درمانی در این بیماری صحبت میکنیم.
وزن بیمار باید قبل از خوردن و پس از اجابت مزاج در یک زمان مشخص و وزن خشک فرد به طور روزانه تعیین شود. بیمار باید وزن هر روز خود را یادداشت کند تا در صورتی که افزایش وزن در HF شدید بیش از یک پوند (حدود 5/0 کیلوگرم)، در HF متوسط بیش از دو پوند و در HF خفیف بیش از 5 – 3 پوند بود، به متخصص مراجعه نماید. محدودیت سدیم و مایعات در کنار مصرف دیورتیک میتواند به حفظ تعادل مایعات و پیشگیری از ادم کمک کند.
ارزیابی تغذیهای در بیماران HF نشان میدهد که بیش از نیمی از آنان مبتلا به سوءتغذیه هستند که با کاشکسی قلبی در ارتباط است. در این بیماران تعادل منفی انرژی و نیتروژن نیز مشهود است. محدودیت کالری در بیماران دارای اضافه وزن باید به دقت پایش شود تا از کاتابولیسم سریع و بیش از حد در آنان پرهیز گردد.
اصلاحات رژیمی باید بر مبنای ریسکفاکتورها باشد. اگر دیسلیپیدمی یا آترواسکلروز وجود داشت، باید دریافت SFA اسیدهای چرب ترانس و کلسترول کاهش یافته و دریافت فیبر، غلات کامل، میوه و سبزیجات بیشتر شود. برای مبتلایان به پرفشاری خون رژیم DASH توصیه میشود. هر دو این الگوهای رژیمی بر کاهش دریافت سدیم و افزایش دریافت پتاسیم تاکید دارند. کل انرژی مصرفی در بیماران HF افزایش مییابد، چون در حالت کاتابولیک هستند، لذا باید پروتئین و انرژی کافی دریافت شود.
بیشتربخوانید:
بهترین و بدترین غذاها برای نارسایی قلبی
محدودیت نمک
در بیماران نارسایی قلبی ناتوان شده ادم رخ میدهد که نتیجه اختلال عملکرد قلبی است. جریان خون ناکافی به کلیهها منجر به ترشح آلدوسترون و وازوپرسین میشود. هر دو این هورمونها سبب احتباس مایعات میشوند. آلدوسترون بازجذب سدیم و وزاوپرسین احتباس آب در توبولهای انتهایی نفرون را تحریک میکند، بنابراین آب و سدیم در بافتها تجمع مییابند. حتی بیماران بدون علائم مبتلا به HF خفیف و فاقد ادم، در صورت مصرف رژیم پر نمک دچار احتباس مایعات میشوند. درجه محدودیت سدیم به فرد بستگی دارد، برای سالمندان بالای 71 سال دریافت کافی سدیم 1200 میلیگرم است. توصیه دریافت سدیم برای بیمار HF بین 2400 - 1200 میلیگرم متغیر است. برای بیمارانی که دوز بالای لازیکس دریافت میکنند (80 میلیگرم در روز) باید سدیم دریافتی 2 گرم در روز باشد. رژیم با محدودیت شدید سدیم (500 میلیگرم در روز) طعم نامناسبی داشته و از نظر تغذیهای ناکافی است.
الکل
مصرف الکل زیاد فشار خون را افزایش میدهد. دریافت الکل زیاد میتواند سبب کاردیومیوپاتی و نارسایی قلبی شود. دریافت کم الکل با ریسک پایینتر HF در ارتباط است.
کافئین
کافئین سبب تپش نامنظم قلب شده، لذا در HF نقش دارد. با این حال دریافت میزان متوسط از چای یا کافئین ریسک CHD را کاهش میدهد، در واقع چای مرگ ناشی از CHD را کاهش میدهد. کسانی که روزانه 4 فنجان قهوه یا بیشتر دریافت کردهاند، ریسک بستری آریتمی قلبی در آنها 18 درصد کمتر اعلام شده است.
کسانی که 3 - 1 فنجان در روز را گزارش کردهاند، 7 درصد خطر کمتری داشتهاند. ممکن است قهوه و چای به خاطر اثرات آنتیاکسیدانی مفید باشند.
بیشتربخوانید:
کاهش کلسترول و خطر ابتلابه بیماری های قلبی با این نوشیدنی ساده
کلسیم
در بیماران مبتلا به HF ریسک استئوپروز بیشتر است. چون این افراد فعالیت کمتری دارند، دچار اختلال عملکرد کلیه هستند و داروهایی مصرف میکنند که بر متابولیسم کلسیم اثر میگذارد.
بیماران نارسایی قلبی کاشکتیک تراکم استخوانی کمتری دارند و سطوح کلسیم در آنها کمتر از بیماران نارسایی بدون کاشکسی است. مکمل کلسیم آریتمی قلبی را تشدید میکند. اکثر بیماران پیش از پیوند قلبی، دارای تغییرات جزئی در استخوان هستند.
کوآنزیم Q10
سطوح کوآنزیم Q10 در بیماران HF کمتر است و تصور میشود که تجویز آن از استرس اکسیداتیو و آسیب بیشتر میوکارد جلوگیری کند. با این حال اثر مکملیاری آن در مراحل 3 و 4 بیماری اثرات مفید کمتری دارد. مکملیاری روتین آن در این زمان توسط AHA توصیه نمیشود. هر چند بیماران HF دارای کمبود ریزمغذیهای مرتبط با عملکرد قلبی هستند، باز هم نیاز به مطالعات بیشتری است. بیمارانی که استاتین (مهار کنندههای HMG - CoA ردوکتاز) دریافت میکنند، به خاطر تداخل با سنتز کوآنزیم Q10، نیازمند مکملیاری آن هستند.
D ریبوز
D- ریبوز جزئی از ATP میباشد و برای متابولیسم سلولی و تولید انرژی مورد نیاز است. ایسکمی میوکارد سطح انرژی، یکپارچگی و عملکرد سلول را کاهش میدهد. D– ریبوز برای تصحیح این کمبود انرژی سلولی که به طور عادی با کربوهیدراتها رخ میدهد، مورد آزمایش قرار گرفته است.
انرژی
انرژی مورد نیاز بیماران HF به وزن فعلی، فعالیت و شدت بیماری آنها بستگی دارد. بیماران دارای اضافه وزن و با فعالیت محدود، باید به وزن مناسب خود برسند که به میوکارد آنها استرس وارد نشود. برای بیماران چاق رژیم کمکالری (1200 – 1000 کیلوکالری در روز) استرس وارده بر قلب را کاهش داده و کاهش وزن را تسهیل میکند.
در بیماران نارسایی قلبی شدید نیاز به انرژی 50 تا 30 درصد افزایش مییابد که در نتیجه افزایش انرژی مصرفی توسط قلب و ریه است. برای شروع به این بیماران 35 – 31 داده میشود تا نیازهای انرژی آنان مشخص گردد. نیاز به انرژی در بیمارانی که دچار کاشکسی قلبی هستند، 8/1 – 6/1 برابر انرژی مصرفی در استراحت است.
بیشتربخوانید:
دانستنی های جالب تغذیه ای
چربیها
مصرف ماهی و روغن ماهی غنی از اسیدهای چرب امگا – 3 بوده که سطح تریگلیسرید خون را کاهش داده، از فیبریلاسیون شریانی جلوگیری میکند و مرگ و میر بیماران HF را کاهش میدهد. دریافت حداقل یک گرم
امگا – 3 در روز یک توصیه بیخطر است.
استراتژیهای خورانش
در بیماران HF وعدههای کوچک و مکرر بهتر تحمل میشوند، چرا که مصرف وعدههای بزرگ خستهکننده بوده، سبب اتساع شکمی میشود و مصرف اکسیژن را به شدت بالا میبرد که تمام این فاکتورها به قلب استرس وارد میکنند. مکمل کالریکی به افزایش انرژی دریافتی کمک میکند، اما ممکن است این نوع سوءتغذیه را بهبود نبخشد.
فولات، ویتامین B6 و ویتامین B12
دز بالای فولات و ویتامین B6 رژیمی با کاهش مرگ و میر ناشی از HF و سکته در ارتباط هستند. هموسیستئین تام بالا نیز کاهش مییابد.
منیزیم
کمبود منیزیم در بیماران HF شایع است که در نتیجه رژیم غذایی نامناسب و مصرف دیورتیکها از جمله فوروزماید است. کمبود منیزیم تغییرات غلظت الکترولیتها را از طریق ایجاد تعادل مثبت سدیم و تعادل منفی پتاسیم تشدید میکند. کمبود منیزیم با پیشآگهی ضعیف بیماری در ارتباط است. مکمل منیزیم (800 میلیگرم در روز) سبب بهبودهای اندک در پذیرش و اجابت شریانی میشود. کاهش منیزیم دریافتی از رژیم با افزایش CRP در ارتباط است. هیپرمنیزیمی در برخی موارد نارسایی کلیوی، HF و دوز بالای فوروزماید دیده میشود.
تیامین
بیماران HF در معرض خطر کمبود تیامین هستند که علت آن رژیم نامناسب، مصرف دیورتیکها و افزایش سن است. کمبود تیامین با استفاده از سطح تیامین فسفات اریتروسیتها سنجیده میشود که در 33 درصد بیماران HF دیده میشود. دیورتیکهای قوس هنله میتوانند سبب تخریب تیامین و اسیدوز متابولیک شوند و در صورت نیاز باید مکملیاری تجویز شود. مکمل تیامین (200 میلیگرم) عملکرد پمپ قلب و علائم را بهبود میبخشد.
ویتامین D
بیماران دارای پلیمورفیسم ژن مورفیسم ژن گیرنده ویتامین D، اتلاف استخوانی بیشتری نسبت به بیماران نارسایی قلبی بدون این ژنوتیپ دارند. ویتامین D میتواند التهاب را در بیماران HF کم کند. در مطالعهای مکملیاری با 50 میکروگرم ویتامین D به مدت 9 ماه تولید سیتوکینهای ضد التهابی 10 – IL را افزایش و فاکتورهای پیشالتهابی را کاهش داد. ویتامین D به عنوان یک هورمون استروئیدی، بیان ژن و ترشح رنین را به طور معکوسی تنظیم میکند. با این حال اثر مکملیاری ویتامین D در بیماران HF نامشخص است.
پیوند قلب
پیوند قلب تنها راه درمان نارسایی قلبی مقاوم و مرحله نهایی بیماری است. حمایت تغذیهای در قبل و بعد از پیوند برای کاهش بیماری و مرگ و میر حیاتی است که سه فاز دارد: پیش از پیوند، بلافاصله پس از پیوند (فاز حاد) و مدت طولانی پس از پیوند (فاز مزمن).
و اما در پایان درمان دارویی زیادی برای این بیماری صورت میگیرد که با توجه به شرایط بیمار و میزان وخامت بیماری است.