به قلم : دکتر آزاده نجارزاده ، استاد گروه تغذیه دانشگاه علوم پزشکی یزد
Dr.azadeh.najarzadeh@
تحریریه زندگی آنلاین : اکثر مردم احتمالا در مقطعی از زندگی هوسهای غذایی را تجربه کردهاند، اما چه زمانی این موضوع چیزی فراتر از یک هوس غذایی میشود؟
غذاهای بسیار فرآوری شده و فستفودها ممکن است حاوی موادی باشند که مصرفکنندگان را مجبور به خوردن دوباره آنها کنند، اما آیا درست است که این غذاها را اعتیادآور بنامیم؟
برخی معتقدند که اصطلاح «اعتیاد» باید فقط برای مسائل مربوط به سوءمصرف مواد اختصاص داده شود.
اما میتوان گفت اگر نمیتوانید خود را از خوردن چیزی منع کنید، پرخوری میکنید، متوجه میشوید که در مورد خوردن چیزی به طور آشکار یا مخفیانه اصرار دارید، یا حتی پس از کنارهگیری از مواد غذایی مورد نظر احساس ضعف یا افت قند خون دارید، این یک اعتیاد است. معمولا اعتیاد به غذا در مورد غذاهای شیرین و غذاهای تصفیه یا فرآیند شده مشاهده میگردد.
علائم اعتیاد به غذا
تغییرات عصبی
اختلال در کنترل
ایجاد مشغله ذهنی در مورد خوردن غذای مورد نظر به طوری که تا زمان مصرف تمام فکر و ذهن فرد مشغول است.
مزمن بودن
احتمال عود
مغز و اعتیاد به غذا
برخی از دانشمندان در تلاش برای تعیین اینکه آیا اعتیاد به غذا واژه صحیحی است یا خیر، مغز را بررسی کردهاند. نتایج نشان میدهند که احتمالا برای برخی افراد، مصرف زیاد غذاهای فرآوریشده و خوشمزه، باعث تغییر در همان مسیرهای پاداشی شود که در هنگام ابتلا به اعتیاد به مواد مخدر در مغز تأثیر میگذارند.
در این موارد، غذاها مراکز نشانه - پاداش مغز را روشن میکنند و فعالیت انتقالدهندههای عصبی مانند دوپامین و اندورفین را تحریک میکنند.
مطالعهای در سال 2020، آزادسازی دوپامین را به صورت مشابه بین افراد مبتلا به اعتیاد به غذا و اختلال مصرف دخانیات نشان داد. همچنین یک مطالعه در سال 2021 با 150 شرکتکننده نشان داد که در افراد مبتلا به اعتیاد به غذا، عملکردهای مدار پاداش مغز تغییر یافته است. نکته جالب اینجا است که در تحریک سیستم عصبی مرتبط با پاداش، غذاهای بسیار فرآوری شده موثرتر از سایر غذاها هستند.
مطالعات در این رابطه هنوز ناکافی بوده و در تعداد کمی از افراد داوطلب انجام شده است، اما تحقیقات در آینده ممکن است توضیح دهند که چرا افراد رفتارهای اعتیادآور را در مورد غذاهای بسیار فرآوری شده یا شیرین مانند پیتزا یا شیرینی و نه بروکلی نشان میدهند.
تبعیض غذایی و موانع رسیدن به تغذیه سالم
ساختارهای اجتماعی میتوانند باعث شوند فرد تمایل بیشتری به مصرف غذاهای فرآوری شده داشته باشد.
مطالعات نشان میدهند مصرف غذاهای فرآوری شده که چربی ناسالم بیشتری دارند، در گروههای فقیر جامعه بیشتر است. به عبارتی شاید بتوان این طور گفت که حتی در مصرف غذاهای فرآوری شده نیز بین گروههای پر درآمد و کم درآمد جامعه تبعیض وجود دارد و دسترسی اقتصادی مردم دهکهای پایین اقتصادی به غذاهای فرآوری شدهای است که بسیار بیکیفیت و طبعا مضرتر هستند.
چگونه بر عادات غذایی اجباری غلبه کنیم؟
اگرچه متخصصان ممکن است در مورد درست بودن اصطلاح «اعتیاد به غذا» اختلاف نظر داشته باشند، افراد جامعه ممکن است عادات غذایی داشته باشند که بخواهند تغییر دهند و سزاوار شفقت و کمک هستند. غلبه بر عادات غذایی اجباری برای افراد مختلف، متفاوت به نظر میرسد، اما به هر حال شامل موارد زیر میباشد:
خود شفقتی
درمان مبتنی بر فرد که تمرکز آن بر کاهش وزن نباشد
شناسایی غذاهای محرک
مشاوره تغذیه
و در صورت نیاز دارو درمانی
از اظهار کلمه «باید» اجتناب کنید و با خودتان مهربان باشید.
«باید» یک واژه منفی است، زیرا باعث ایجاد احساس گناه و شرم به خاطر عدم انجام آنچه میخواستید میشود و این موضوع میتواند چرخه شرم را ایجاد کند و در نهایت میتواند منجر به اعتیاد بیشتر شود.
درمان
در این زمینه، ارائه راهکار از طرف کسانی که مشکل مشابهی داشتهاند میتواند کمککننده باشد. در واقع بیشتر مواقع درمان چاقی به معنی ارائه راهکاری برای رفع اعتیاد به غذاهای ناسالم است.
درمان این اعتیاد فرد به فرد متفاوت است، اما شناخت موارد زیر میتواند به متخصص تغذیه و مراجعهکننده کمک نماید:
عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی موثر در بروز علائم
عوامل فرهنگی موثر در ایجاد ارزشها و عادات مرتبط (به یاد بیاورید دسرهای شیرین نظیر ژله و ... تا چند سال پیش فقط در عروسیها و مهمانیهای بزرگ مصرف میشدند).
برنامهای برای توسعه مهارتها در مورد پذیرش خود و تنظیم و تعدیل عواطف
بر خلاف افراد مبتلا به مواد مخدر، افراد معتاد به غذا غالبا نمیتوانند به طور کلی از خوردن غذای مورد علاقهشان خودداری کنند و حذف کامل اغلب با شکست مواجه میشود.
البته برای چالشهای غذا خوردن اجباری، شناسایی غذاهای «محرک» که آسیبپذیری بیشتری را برای از دست دادن کنترل فرد در برابر غذا ایجاد میکنند، میتواند مفید باشد.
به جای حذف کامل این غذاها، بیماران میتوانند با مشاوران تغذیه برای ایجاد برنامههایی پیرامون این غذاها همکاری کنند.
نکته مهم
ما مشاوران تغذیه برای موقعیتهای آسیبپذیر یا غذاهای چالشبرانگیزتر برنامهریزی میکنیم و هرگز فرد را بدون غذاهای دوست داشتنیش نمیگذاریم و برای موقعیتهای اجتماعی وعدههای غذایی مناسب را پیشبینی کرده و روابط حمایتی و ارتباطات افراد را در اولویت قرار میدهیم. به این معنی که درست غذا خوردن نباید مانع از ارتباطات اجتماعی و حضور فرد در جمعها شود.
درمانهای روانشناسی شناخت درمانی و نیز بعضی از داروها نظیر بوپروپیون نیز میتوانند کمککننده باشند که حتما باید توسط متخصص تجویز گردند.
به هر حال باید به خاطر داشته باشیم اعتیاد به غذا یا هر چه نامش را بگذاریم و شامل عدم کنترل در خوردن غذاهای خاص مانند شیرینیها و غذاهای فرآیند شده میگردد، تنها با یک رژیم درمانی ساده حل نمیشود و نیاز به جلسات متعدد با مشاور تغذیه و روانشناس دارد.