گفتگو: رضا حسینمرد ی
مختصری از سوابق اجرایی:
ریاست دانشکده و انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور
عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی کشور
عضو هیات ممتحنه و ارزشیابی (بورد) رشته تغذیه
عضو شورای پژوهشی دانشگاه و انستیتو تحقیقات تغذیه
بیش از 30 سال سابقه آموزشی و پژوهشی و رژیم درمانی
رئیس مرکز همکار سازمان جهانی بهداشت و مشاور منطقهای در خاورمیانه
دبیر کمیته کشوری تدوین شناسنامه و استانداردسازی خدمات مشاوره تغذیه
دبیر کمیته کشوری تدوین راهنماهای بالینی تغذیه
عضو کمیسیون دایمی شورای سیاستگذاری سلامت و امنیت غذائی کشور
عضو کمیسیون تخصصی سلامت، امنیت غذایی و رفاه اجتماعی شورای عالی تحقیقات و فناوری کشور
رئیس کمیته کشوری فناوری غذا
عضو کمیسیون فنی قانونی سازمان غذا و دارو
عضو هیات مدیره انجمن تغذیه ایران (چهار دوره) و رئیس انجمن (دو دوره)
بیشتربخوانید:
تغذیه سالم ؛ پیش شرط سلامت همگانی ( قسمت اول )
سایر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی
مدیر مسئول مجله فارسی علمی- پژوهشی تغذیه و صنایع غذائی ایران و مجلات بینالمللی Nutrition and Food Sciences Research و Applied Food Biotechnology تا 1394
سر دبیر مجله Nutrition and Food Sciences Research
سر دبیر مجله Journal of Nutrition & Weight Loss
عضو هیات تحریریه Journal of Medicinal and Chemical Sciences و Journal of Acta Scientific Women’s Health
دستاورد پژوهشی (ابتكار، نو آوری، حل معضل بهداشتی در سطح ملی یا استانی)
استانداردسازی و تدوین 31 شناسنامه خدمات مشاوره تغذیه و رژیمدرمانی (به عنوان دبیر کمیته کشوری) مصوب اداره کل مربوطه در معاونت درمان وزارت متبوع
تدوین سند ملی تغذیه و امنیتغذائی کشور در سال 1391
تأسیس و راهاندازی فاز نخست پروژه مجتمع آزمایشگاهی نیمه صنعتی (پایلوت پلنت) صنایع غذائی در انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذائی کشور 1390
عضویت در انجمنهای ملی و بینالمللی
هیات مؤسس مرکز تحقیقات حلال کشور
انجمن تغذیه ایران
انجمن چاقی ایران
انجمن تغذیه کودکان ایران
عضو اتحادیه بینالمللی علوم تغذیه (IUNS)
انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری
انجمن تغذیه انگلستان
انجمن چاقی انگلستان
تحریریه زندگی آنلاین : مجید حاجی فرجی در دیماه 1339 در خانوادهای مذهبی از طبقه متوسط جامعه در تهران متولد شد.
دوران راهنمایی و دبیرستان را در مدارس علوی و هدف تحصیل کرد و در سال 1357 همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی موفق به اخذ دیپلم شد. وی در دوران دبیرستان برای پیروزی انقلاب اسلامی به سهم خود در فعالیتهای مردمی تلاش نمود. وی بعد از پیروزی انقلاب همزمان در کنکور شرکت کرد و در رشته پزشکی دانشگاه شیراز سال 1358 قبول شد، ولی به دلیل مسائل منطقهای و تحرکات دشمنان در منطقه قبل از جنگ تحمیلی و اعلام درخواست نیرو، منصرف از ادامه تحصیل شد و به خدمت سربازی رفت و به منطقه غرب و سپس مناطق جنگی جنوب کشور رفت. دوره آموزشی سربازی را در ارتش و در منطقه تربت حیدریه آغاز کرد. پس از تقسیم در تیپ 21 حمزه لویزان، بلافاصله به منطقه پل ذهاب (مناطق حضور گروهکهای ضد انقلاب) اعزام شد.
بیشتربخوانید:
تغذیه سالم چطور بر سلامت مغز تاثیر می گذارد؟
وی در بخشی از خاطرات خود میگوید:
همان زمان با صدور فرمان امام بود که با تلاش و همکاری نیروهای مختلف از جمله ارتش، سپاه و سایر همرزمان، منطقه کردستان تا حدودی از ضد انقلاب پاکسازی شد. پس از بازگشت به تهران مدتی در دفتر فرماندهی گردان فعالیت کردم، ولی همزمان با شروع جنگ تحمیلی درخواست اعزام به جبهه دادم و مهر ماه 1359 در منطقه کرخه مستقر شدم؛ متاسفانه همزمان با ورود به آنجا قطار سربازان مورد اصابت موشک رژیم بعث قرار گرفت و عده زیادی از همرزمان من به شهادت رسیدند. حدود هفده ماه تا پایان دوره سربازی در مناطق کرخه، دزفول خدمت کردم. در آن دوران شناسایی منطقه به عهده ما بود. بارها مورد حمله دشمن قرار گرفتیم. از آنجایی که طراحی من خوب بود در جریان گشتهای شناسایی با ارزیابی منطقه، نقشه نسبتاً دقیقی از محل استقرار دشمن ترسیم و به فرماندهی اعلام کردم؛ دوران بنیصدر بود و با وجود نیروهای خوبی که در ارتش داشتیم، ولی آن موقع به فرماندهان اجازه عکسالعمل زیادی داده نمیشد و بیشتر حالت دفاعی داشتیم. گزارش من نادیده گرفته شد، ولی در نهایت با اصرار فراوان و حمایت فرمانده ارشدمان با استناد به نقشههای ترسیم شده توسط من و تطبیق آن با عکسهای هوایی، خوشبختانه برای یک مورد تک شبانه علیه گردان دشمن موافقت صورت گرفت که با تلاش و دلاوری همراهانم با موفقیت انجام شد و با یکی دو نفر زخمی و یک اسیر بازگشتیم و من هم جراحت مختصری برداشتم.
بعد از بازگشت از خدمت سربازی در سال 1361 تقریباً هر چند وقت یکبار به صورت مقطعی در عملیات مختلف حضور داشتم. در عملیاتی در مسیر آزاد سازی خرمشهر (پشت کارخانه صابونسازی) از ناحیه دست به شدت زخمی شدم، به گونهای که روز آزادی خرمشهر (سوم خرداد 1361) در بیمارستان بستری بودم.
متاسفانه زمانی نگذشته بود که پدر بزرگوارم را از دست دادم و در ذیل حمایتهای مادر به تلاشم ادامه دادم. در اسفند ماه سال 1362 ازدواج کردم. او در طی این سالها همراه، پشتیان و مایه دلگرمیام بوده و مسلماً بدون همیاری و تحمل و پایداریاش در این مسیر موفق نمیبودم. حاصل این ازدواج دو فرزند دختر و پسر و دو نوه دلبندم هستند. در سال 1363 با توصیه و اصرار همسر و مادر دلسوز ایشان که اخیراً به رحمت خدا رفتند، در کنکور شرکت کردم؛ فقط توانستم با پانزده روز مرخصی خودم را برای کنکور آماده کنم؛ با وجود علاقهای که به رشته پزشکی داشتم، ولی در رشته تغذیه (مقطع کاردانی) قبول شدم. به دلیل نزدیکی رشته تغذیه با رشته پزشکی به آن علاقه بیشتری پیدا کردم به گونهای که در آزمون کارشناسی پیوسته رشته تغذیه شرکت کردم و پس از موفقیت و ادامه تحصیل، مدرک دانشآموختگی این مقطع را کسب کردم. هر چه گذشت بیشتر علاقهمند شدم و همزمان با تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در دفتر خدمات پژوهشی معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز به کار اشتغال پیدا کردم. پس از مدتی پست معاونت دفتر به من سپرده شد و پس از حدود چهار سال مدیریت دفتر پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طی این مدت با دوستان خوبی آشنا شدم و ذیل محبتهای اساتید عزیزی چون جناب دکتر حائری، دکتر عزیزی، مهندس ولایی و سایر اساتید بزرگوار که پایهگذار کارگاههای روش تحقیق پژوهشی بودند، به این امور نیز مسلط شدم و توانستیم تلاشهای تیمی فراوانی در این حوزه انجام دهیم.
من خیلی به تحقیقات در این رشته و ابعاد مختلف پزشکی علاقهمند بودم؛ این علاقه بیشتر شد تا اینکه در مقطع فوقلیسانس رشته تغذیه در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پذیرفته و در نهایت دانشآموخته کارشناسی ارشد تغذیه در سال 1376 شدم و در سال 1378 به عضویت هیات علمی پژوهشی دانشگاه متبوع نائل آمدم.
همزمان برای بورس خارج از کشور اقدام کردم و در نهایت سال 1380 به عنوان دانشجوی بورسیه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و وزارت بهداشت، مشغول تحصیل در مقطع دکترای تخصصی تغذیه بالینی و رژیم درمانی دانشگاه کینگز کالج لندن شدم (سال 2000 تا 2004). دوره بسیار خوبی بود و کار علمی من روی موضوع ارتباط عنصر فلزی کروم با بیماری دیابت و موضوع مهم مقاومت سلولی به انسولین بود (یکی از عناصر کمک کننده به کاهش مقاومت به انسولین عنصر فلزی کروم است). خوشبختانه با نمره ممتاز از این مقطع عبور کردم و با وجود پیشنهاد مقطع «پسا دکترا» چون بورسیه و متعهد به بازگشت به ایران بودم در نهایت در فروردین سال 1385 به ایران بازگشتم.
بدین ترتیب پس از بازگشت به عنوان استادیار در انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور مشغول به ادامه فعالیت شدم. پس از 2 ماه مدیریت و بازسازی گروه تحقیقات سیاستگذاری و برنامهریزی غذا و تغذیه انستیتو را پذیرفتم و 2 دوره در این سمت و در کنار همکاران خوبی خدمت کردم. چندی بعد نیز همزمان به مدت یکسال به سمت معاون پژوهشی انستیتو و دانشکده منصوب شدم.
درجه استادیاری را پشت سر گذاشتم سپس سال 1391 دانشیار شدم. با فعال شدن گروه تحقیقات و سیاستگذاری غذا و تغذیه همچنین هماهنگیهای لازم با وزارت بهداشت اقدامات و سیاستگذاریهای خوبی در زمینه غذا و تغذیه در کشور انجام شد.
در اواخر سال 1389 به عنوان رئیس انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور و رئیس دانشکده تغذیه و صنایع غذایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی منصوب شدم و بیش از پنج سال در این سمت خدمت کردم.
با توجه به سوابق خدمتی در مجموع با سی و پنج سال خدمت، سال 1394 علی رغم عدم تمایل خودم متاسفانه مرا در سن 55 سالگی بازنشسته کردند.
آنچه خواندید بخشهایی از خاطرات و مختصری از زندگینامه دکتر مجید حاجیفرجی، متخصص تغذیه و رژیم درمانی، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران بود. در ادامه گفتگویی اختصاصی با این چهره نامآشنای عرصه تغذیه کشور انجام دادهایم که خواندن آن بر دانش شما میافزاید.
بیشتربخوانید:
نقش تغذیه در پیشگیری از سکته مغزی
چه فعالیتهای آموزشی و پژوهشی داشتید؟ جناب دکتر لطفاً در ابتدا مختصری از فعالیتهای آموزشی و فرهنگی خود پیرامون دانش تخصصی تغذیه بفرمایید.
در زمینه آموزش حدود 33 سال فعالیت کردم و در زمینه پژوهشی از سال 1374 کارهای پژوهشی من آغاز شد. بالغ بر 66 مقاله در نشریات داخلی و خارجی منتشر کردهام. حدود هفت کتاب در زمینههای مختلف بصورت ترجمه و تألیف داشتهام؛ در حوزه کاری رژیم درمانی بالغ بر 34 سال است که فعالیت دارم. در سال 1392 به عضویت هیات ارزشیابی و ممتحنه (بورد) رشته تغذیه درآمدم.
در کمیتههای مختلف که نقش برنامهریزی و سیاستگذاری تغذیهای دارند همکاری نزدیک داشتهام. در زمان تصدی ریاست انستیتو مسئولیت کمیته تخصصی اصلاح و ارتقاء کیفی نان مصرفی مردم را بر عهده داشتم. نانهای سنتی مورد مصرف مردم در گذشته بسیار مشکل داشت چه از نظر سلامتی و چه از نظر کیفیت، لذا با مشورت و همکاری تمامی دستاندرکاران بهداشت و تغذیه، صنوف و اتحادیههای مربوطه در طی چندین ماه بحث و بررسی تلاش زیادی برای اصلاح کیفی نان انجام شد. در مورد اصلاح مصرف کود و سموم دفع آفات نباتات و ... با وزارت جهاد کشاورزی و امنیت غذا و تغذیه با شورای سلامت و امنیت غذایی و همچنین دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو نیز همکاری خوبی داشتیم.
در همین راستا بررسی وضعیت تغذیه مردم برای ارتقاء امنیت غذایی با همکاری دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت و همکاری با شورای مراقب طی چند سال کارهای خوبی انجام شد.
طی 15 سال اخیر با صدا و سیما و رسانههای مکتوب در خصوص انتشار مطالب علمی، اطلاعات عمومی و فرهنگی پیرامون غذا و تغذیه همکاری داشتهام و مطالب متعددی از من منتشر و منعکس شده است؛ با برنامهها و شبکههای مختلف رادیو و تلویزیون بویژه طی دو دهه اخیر همکاری نزدیک و فراوان رسانهای داشتهام؛ بخصوص به تازگی که در دوران کرونا و ایام ماه مبارک رمضان حضور داشتم. در مجموع فعالیتهای فراوانی انجام شده و در حال پیگیری است.
از سال 1391 به عضویت فرهنگستان علوم پزشکی در آمدم، بوده و هستم، همزمان با بازنشستگی همکاری من با فرهنگستان بیشتر شد و همزمان در گروههای بهداشت و تغذیه، گروه همکاریهای بین الملل، گروه آیندهنگری و رصد کلان سلامت فعالیت و همکاری داشتهام. حدود یک دهه است که با فرهنگستان علوم پزشکی همکاری نزدیک دارم.
با پیشنهاد جناب دکتر مرندی رییس فرهنگستان علوم پزشکی، همزمان با اپیدمی کرونا فعالیتهای علمی و پژوهشی خود را با راهاندازی کارگروه تخصصی و همکاری اساتید و همکاران مختلف شروع کردیم که در نهایت منجر به تدوین دو خلاصه سیاستی و راهبردی (بیانیه) کوتاهمدت تا دراز مدت برای مقابله با عوارض بیماری کرونا در جهت ارتقاء امنیت غذایی جامعه شد، البته پروتکلهای مهم و قابل رعایت توسط مردم در زمینه غذا و تغذیه در دوران اپیدمی کرونا قبلاً تهیه و ارائه شده بود. اسناد مذکور از سوی رئیس محترم فرهنگستان برای روسای محترم سه قوه و سازمانهای ذیربط ارسال شد. در این خلاصههای سیاستی پیشنهادات مختلفی جهت ارتقاء امنیت غذایی مردم ارائه شده بود. هدف این بود که در ذیل ستاد ملی مبارزه با کرونا، کارگروه تخصصی تشکیل و هدایت کار را بر عهده گیرد. اعضای این گروه متشکل از همکاران اپیدمیولوژیست و متخصصین تغذیه، صنایع غذایی، بهداشت و بیماریها، آموزش و پرورش و جهاد کشاورزی بودند؛ متعاقباً دستاوردهای جلسات مشترک و کارگروهها نیز منتشر شد.
البته من حدود دوازده سال است که عضو کمیسیون سلامت و امنیت غذایی و رفاه اجتماعی شورای عالی تحقیقات و فناوری (عتف) نیز هستم.
بیشتربخوانید:
ملاحظات تغذیه ای در مشکلات گوارشی کرونا
با تجربه و دانشی که در اختیار دارید و به ستاد ملی کرونا نیز اهم آن ابلاغ شده است، در دوران اپیدمی کرونا چه نکاتی در زمینه تغذیه باید مورد توجه قرار گیرد؟
اینکه مردم در این دوران چه بخورند یا چه نخورند که مبتلا به کرونا نشوند؟ یا اینکه برای بهبودی سریع چه اقدامات تغذیهای انجام دهند؟ اگر در بیمارستان هستند چه کنند؟ بعد از بهبودی چه اقدامات تغذیهای داشته باشند؟ برای جلوگیری از ابتلای مجدد چه کنند؟ و ...، پرسشهای متعددی است که از سوی مردم و کارشناسان مکرر مطرح شده و در رسانههای مختلف به آن اشاره شده و همه به دنبال پاسخ آن هستند.
توصیههایی که میتواند سطح ایمنی را ارتقاء دهد، کمککننده است، ولی برخی اوقات شاهد ارائه توصیههای متعدد غیر معتبر بدون مستندات علمی هستیم که میتواند گاهی منجر به گمراهی مردم و بیماران شود پس بهتر است که کاری کنیم مطالب علمیتر و دقیقاً مؤثر مورد توجه و استناد قرار گیرد.
این دغدغه مهمی است، ولی همواره ما و همکاران ما سعی کردهایم در همکاری با ستاد ملی و علمی کرونا پروتکلهایی را در زمینه تغذیه تدوین و ابلاغ کنیم. اینکه چه کار کنیم تا احتمال ابتلا کم شود و یا اگر مبتلا شدیم بدن مقاومت بهتری نشان دهد در این مطالب مطرح و مورد توجه بوده است.
نکته مهم اینکه باید بدانیم چه چیزهایی را باور کنیم و چه چیزهایی را باور نکنیم. در مجموع تقویت سیستم ایمنی بدن یکی از ارکان مهم تغذیه در دوران کرونا است.
نکته بسیار مهم امنیت غذا و تغذیه است؛ در این خصوص چه نکاتی را گوشزد میکنید؟
امنیت غذایی به معنی تأمین پایدار مواد غذایی و مغذی بصورت دائم برای تمام افراد و خانوارها بسیار مهم است. این پایداری به لحاظ بحرانهای احتمالی و بلایای طبیعی خیلی مهم است تا ذخایر غذایی افت نکند. البته وضعیت اقتصادی در این موضوع بسیار دخیل است. متاسفانه شاهد این تأثیر وضعیت اقتصادی هستیم که در دوران کرونا تشدید شد و مشکلات افزایش پیدا کرد.
کشور در بیش از یک دهه گذشته در تلاش بود که هفت استان محروم و ناامن غذایی از نظر کمبرخوردار بودن را مورد رسیدگی قرار دهد، ولی متاسفانه در این مدت اخیر با اپیدمی کرونا تعداد این استانهای کمبرخوردار و ناامن غذایی از 7 به 9 استان افزایش پیدا کرد. بیکاری، زمینگیر شدن و ناتوانی در رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی و ... دست به دست هم داد تا در این دوران از اپیدمی کرونا شاهد بروز درجات بیشتری از ناامنیهای غذایی و محرومیتها باشیم. اگر بیتوجهی نسبت به برنامهریزیها و توصیههای متخصصین و کارشناسان ادامه یابد میتوان گفت که ناامنی غذایی تشدید خواهد شد. وقتی غذای مناسب و کافی به دلایل مختلف اقتصادی و معیشتی و ... به طور مناسب در دسترس خانوارها قرار نگیرد، افراد به دلایل متعدد از خوردن آنچه برایشان لازم و ضروری است فاصله گرفته و نسبت به این مواد مهم و مغذی دچار محرومیت غذایی میشوند که پیامدهای آن تهدید سیستم ایمنی و افزایش خطر بروز بیماریهای مختلف عفونی و همچنین غیر واگیر خواهد بود. بدین ترتیب بار بیماریها در جامعه افزایش مییابد و سوءتغذیه، بیماریهای عفونی در گروههای آسیبپذیر یعنی کودکان و نوجوانان، سالمندان، مادران شیرده و ... نیز افزایش پیدا میکند.
این رخداد در استانهایی که دسترسی به منابع غذایی برای آنان در سطح پایین و محدود است نگرانکننده میباشد. مثل استانهایی چون سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان و خوزستان و برخی از استانهای غربی کشور که بار بیماریها زیاد است نگرانیها بیشتر است و اگر خیرین وجود نداشته باشند مشکل بیش از اینها خواهد بود.
نکته و دغدغه مهم دیگر برای ساکنان حاشیه شهرهای بزرگ از جمله حومه تهران است. ناامنی غذایی به دلایلی که عرض کردم در حاشیه شهرها افزایش پیدا کرده است. اگر به راهبردهای کوتاه مدت که برای برون رفت از این دغدغه و اپیدمی کرونا است همچنین راهبردهای میان مدت تا پنج سال آینده و راهبردهای دراز مدت که برای تا ده سال آینده ارائه شده، توجه نشود میتوان گفت که هیچ دولتی نخواهد توانست مشکلات را در آینده رفع و حل کند؛ مگر اینکه دولت و سازمانهای مربوطه و همچنین مردم نهاد با همکاری مستمر بین بخشی از همین حالا اقدام جدی انجام دهند.
در کنار آنچه گفته شد یکی از ارکان امنیت غذایی، ایمنی غذایی است. لطفاً در این خصوص بفرمایید.
استفاده نا مناسب از سموم دفع آفات نباتات همچنان مشکل مطرح و حل نشده سالهای گذشته تا کنون است.
کشاورزان و باغداران هنوز در برخی مناطق آموزش کافی و صحیح در مورد استفاده از آن را نمیبینند. امکان استفاده از تکنولوژی مناسب در همه جا وجود ندارد و سموم غیر استاندارد به کار میرود؛ سموم استاندارد و با کیفیت (سمهای کمخطر وارداتی یا تولیدی) گران هستند و به همین دلیل بسیاری از کشاورزان و باغداران از سموم ارزان و پر خطر برای سلامت انسان و محیط زیست استفاده میکنند. باقیمانده این سموم در تولیدات کشاورزی (میوهها، دانهها، حبوبات و ...) زیاد و بیش از استانداردهای تعریف شده کشوری است. با وجود تلاشهایی که وزارت جهاد کشاورزی در سالیان مختلف انجام داده است، ولی هنوز شاهد این مشکلات و دغدغهها هستیم.
از سوی دیگر کودهای شیمیایی نیز بیش از حد مجاز و به صورت غیر استاندارد و غیر علمی استفاده میشود. به گزارش همکارانمان در وزارت جهاد کشاورزی، حدود نیمی از سموم و کودهای مورد استفاده در کشاورزی کشورمان به طور قاچاق وارد کشور و عرضه میشود؛ وقتی قاچاق باشد یعنی شناسنامه ندارد! مشخص نیست از کجا آمده! قطعاً استاندارد نیست و صحیح نیز استفاده نمیشود...!! باغدار و کشاورز نیز با هدف نتیجه حداکثری از این کود و سموم، به طور صحیح از آنها استفاده نمیکند!
ما به عنوان متخصص تغذیه تاکید میکنیم که هر فرد در سبد غذایی روزانه باید پنج تا هفت واحد سبزی و سه واحد میوه مصرف کند، ولی اگر به این شکل نادرست از سموم و کودهای شیمیایی استفاده شود، نمیتوانیم بر آن اصرار ورزیم.
مصرف زیاد سبزیها و میوههای آلوده به باقیمانده سموم و کودها میتواند تهدیدی جدی برای سلامت باشد؛ به ویژه اینکه مردم نحوه صحیح عاری کردن میوه و سبزیها از آلودگیها و چگونگی ضد عفونی کردن آنرا نیز خوب آموزش نمیبینند. در اینجا باید گفت که مصرف سبزیها و میوهها مانند تیغ دو لبه است.
جلسات متعددی در فرهنگستان علوم پزشکی در راستای برقراری هر چه بهتر ایمنی غذایی، توسط همکارانمان از جهاد کشاورزی، شیلات، سازمان دامپزشکی، سازمان استاندارد، سازمان غذا و دارو و ... برگزار میشود. گاهی پاسخگو هستند و گاهی همچنان بیپاسخ میماند.
متاسفانه به دلیل تحریمها ورود برخی مواد غذایی از برخی کشورها که با استاندارد لازم و ملی کشورمان انطباق ندارد، دغدغه دیگر است. وجود سموم و عناصر فلزی سنگین به خصوص در برنجهای وارداتی 2 سال اخیر به عنوان مثال در برنج و همچنین واردات بیرویه روغنهای جامد و توزیع آنها از دغدغههای دیگرند. بیش از یک دهه تلاش شد تا با اصلاح و ابلاغ استانداردهای ملی و مصوبات تولید و مصرف روغنهای هیدروژنه در جهت ارتقای سلامت خانوارها کاهش یابد، ولی متاسفانه استانداردها نادیده گرفته شده و مردم با این اپیدمی کرونا و این ناامنی غذایی، مجبورند که چنین شرایط مواد غذایی غیر منطبق با استانداردهای کشور را نیز تحمل کنند. این نکات نگرانیهای جدی ما محسوب میشود.
امیدوارم عمر ما کفاف بدهد دوستان را متقاعد کنیم که همکاریهای بین بخشی برای رفع این مشکلات باید به طور مستمر و دایمی انجام گیرد.
اگر این توان را نداریم که امنیت غذایی پایدار را برقرار کنیم، حداقل بتوانیم شرایط لازم برای ایمنی غذایی را تأمین کنیم و امیدوارم خداوند کمک کند.