به قلم : علی صادقیان
تحریریه زندگی آنلاین : در هر سه ثانیه در جهان یک خودکشی ناموفق رخ میدهد و البته از هر 20 خودکشی ناموفق، یکی موفق است.
اغلب روانشناسان اعتقاد دارند که اکثر خودکشیهای ناموفق، جهت جلب توجه است و البته خودکشیهایی که قطعاً با نیت کشته شدن صورت میگیرند، غالباً موفق هستند.
با توجه به وجود معضل خودکشی، روز 10 سپتامبر، مصادف با 19 شهریورماه، روز جهانی پیشگیری از خودکشی نامیده شده است. این روز که همهساله در ۱۰ سپتامبر و در سراسر جهان برگزار میشود، برای افزایش آگاهی عمومی نسبت به خودکشی و پیشگیری از آن در نظر گرفته شده است. مجمع جهانی پیشگیری از خودکشی (IASP) با همکاری سازمان بهداشت جهانی (WHO) و فدراسیون جهانی سلامت روان این روز را میزبانی میکند. در سال ۲۰۱۱ مراسم این روز در ۴۰ کشور انجام شد. سازمان ملل متحد یک سیاستنامه پیشگیری از خودکشی را در دهه ۱۹۹۰ منتشر کرد که بسیاری کشورها از آن برای پیشگیری از خودکشی پیروی میکنند. باید توجه داشت که مسائل بسیار پیچیده و البته به هم مرتبط و گاه نامعلومی در خودکشی دخیل هستند که احساس درد و ناامیدی را در فرد ایجاد میکنند.
دسترسی به ابزار خودکشی بهویژه سلاح گرم، سموم و داروها نیز از جمله بسترهای خطرآفرین خودکشی محسوب میشوند.
بیشتربخوانید:
علائم هشدار دهنده خودکشی
خودکشی یکمیلیون نفر در سال
بر پایه تخمینهای علمی سالیانه یکمیلیون تَن با خودکشی به زندگی خود پایان میدهند. «یعنی یک خودکشی در هر ۴۰ ثانیه یا سه هزار خودکشی در هر روز.» طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی از در کنار هر یک خودکشی موفق ۲۰ خودکشی ناموفق صورت میگیرد؛ این یعنی در هر سه ثانیه یک خودکشی ناموفق در جهان انجام میشود و خودکشی مهمترین سبب مرگومیر جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال است.
آمار مرگومیر افراد بر اثر خودکشی بهتنهایی بیشتر از آمار مرگومیر افراد در جنگها و قتلها است. خودکشی سیزدهمین عامل مرگومیر در سراسر جهان محسوب میشود و بر پایه گزارشهای سازمان بهداشت جهانی خودکشی عامل نیمی از مرگومیرهای خشن در جهان بهحساب میآید. همچنین طبق گفته برایان میشارا، مدیر مجمع جهانی پیشگیری از خودکشی، آنهایی که خود را میکشند تعدادشان از آنهایی که در جنگها، حوادث وحشتافکنی و نزاع خیابانی کشته میشوند بیشتر است.
پیشبینی شده بود که تا سال ۲۰۲۰ شمار افرادی که سالیانه خودکشی میکنند به بیش از یکونیم میلیون نفر برسد و البته این رقم با توجه به بروز کرونا ویروس در جهان، افزایش معناداری نیز داشته است.
سازمان ملل اظهار میدارد که افرادی که بر اثر حمله انتحاری میمیرند قصد خودکشی ندارند و تنها میخواهند دیگران را بکشند.
خودکشی همراه زندگی است...
خودکشی در فرهنگ روانشناسی بهعنوان نابود کردن آگاهانه خویش برای رها شدن از موقعیتی غیر قابلتحمل تعریف شده است. در واقع هر جا که انسانها زندگی میکنند، خودکشی هم با زندگیشان همراه است. به هر تقدیر آنچه اهمیت دارد دانستن دلایل و زمینههای شکلگیری این پدیده است.
جامعهشناسان، جرمشناسان، روانشناسان و آسیبشناسان دلایل و علل گوناگونی را برای خودکشی بیان میکنند که از جمله: نداشتن مهارت حل مسئله، تابآوری پایین، عدم ارتباط اجتماعی، تنهایی، عدم مدیریت هیجانات مثل خشم، ادامهدار بودن استرس یا اضطراب، نداشتن مهارت سازگاری، اختلالهای روانی، بیماریهای جسمی، ارتباطهای ناسالم، سوءمصرف مواد مخدر، ناامیدی، شکست در تجارب عاطفی یا شغلی، سابقه خانوادگی خودکشی، مرگ یک عزیز، از دست دادن یک رابطه مهم، از دست دادن شغل، احساس حقارت شدید، تجاوز یا سوءاستفاده جنسی، فقر فرهنگی یا اقتصادی، تبعیض یا احساس تبعیض و مسائلی از این دست.
به این ترتیب عامل مشترک واحد یا مشخصی برای خودکشی وجود ندارد و در فرهنگهای مختلف زمینههای گوناگونی برای آن برشمردهاند؛ با این حال شاید بتوان احساس شدید ناامیدی و افسردگی را یکی از مهمترین عوامل منتهی به خودکشی دانست و در کنار آن عوامل شخصی یا اجتماعی دیگر را در نظر قرار داد که نقش پررنگی در برخی از خودکشیها دارند.
بیشتربخوانید:
چند راهنمایی برای پرورش ذهن
آموزش مهارتهای زیستن
اگر خودکشی را بهعنوان یک آسیب فردی و اجتماعی در نظر بگیریم، در کنار توجه به معضلات اقتصادی و معیشتی، برخی رویههای سیاسی ـ اجتماعی و نیز مؤلفههای فرهنگی، مهمترین راهکارهای مقابلهای را میتوان در چند دسته صورتبندی کرد. اطلاع خانواده و شناخت دلایل و حالات فردی که قصد یا فکر خودکشی دارد ضروریترین اقدام است، تا بهمحض بروز نشانهها و علائم هشداردهنده، اقدام مناسب انجام شود.
بدیهی است تا زمانی که نشانههای خودکشی شناخته نشود، نمیتوان برای آن چارهای اندیشید یا از آن پیشگیری کرد. بنابراین یکی از روشها و راهکارهای مقابله با خودکشی، آگاهی اعضای خانواده، از وضعیت عضوی است که قصد خودکشی دارد و شاید احتمالاً چنین موضوعی را در جایی مطرح کرده است.
از این حیث، بهنظر میرسد مراقبتهای بیشتر و توجه به نیازها و عواطف عضوی از خانواده که در حالات مناسبی قرار ندارد، یکی از توصیههای جدی روانشناسان است. البته در کنار مراقبتهای خانوادگی، آموزش مداوم مهارتهای زندگی نیز لازم است. مهارتهای زندگی مانند مهارت حل مسئله، کنترل احساسات، تقویت عزتنفس و ... از سوی متولیان آموزش و رسانهها یکی دیگر از پیشنیازهای مقابله یا کاهش خودکشی است که باید از سوی متولیان امور اجتماعی و تصمیمگیران و تصمیمسازان مدنظر باشد.
توجه به بهداشت روان
بین خودکشی و فعالیت اجتماعی رابطه معکوسی برقرار است؛ هرچه فرد تنهاتر و منزویتر باشد احتمال خودکشی او بیشتر میشود. بنابراین یکی از مؤثرترین روشهای کاهش آمار خودکشی، تشویق افراد به حضور مؤثر و شاداب در اجتماع است. البته در شرایط فعلی که کرونا ویروس مانع از حضور در اجتماعات میشود میتوان از رسانههای اجتماعی و پیامرسانهای آنلاین برای این منظور استفاده کرد.
همچنین باید توجه داشت که نوجوانان و زنان جزو گروههایی هستند که بیشترین احتمال خودکشی را دارند؛ توجه ویژه به مشکلات این گروهها، میتواند تا حدی از بار خودکشی بکاهد. در ضمن اگر نگوییم همه، لااقل بیشتر افرادی که فکر خودکشی دارند یا اقدام به آن میکنند، با یک یا چند مشکل روانشناختی مواجه هستند که مهمترین آن افسردگی است.
اگر سیاستگذاران در پی کاهش خودکشی هستند، چارهای ندارند جز اینکه موضوع بهداشت روان و توجه ویژه به اختلالهایی همچون افسردگی، اضطراب، وسواس، فوبیا، پرخاشگری و ... را در نظر قرار دهند. بیمه کردن خدمات روانشناسی و مشاوره و توجه ویژه به مداخلات روانپزشکی و رواندرمانی در همین مقوله میگنجد.
بیماریهای روانشناختی مثل درد کشیدن جسمانی، غالباً علائم حاد جسمانی بروز نمیدهند بنابراین افراد باید از دید و منظر یک روانشناس مورد مطالعه و معاینه ویژه قرار بگیرند.
فرار از درد روان
استفاده از گروهها و جمعهای کوچک همچون آنچه در انجمنهای معتادان ناشناس (NA) شکل گرفته، بهعنوان یکی از راهکارهای مقابله با خودکشی مطرح شده است. بسیاری از افرادی که از تنهایی، «درد روان» و ناامیدی زیاد رنج میبرند، احتمالاً تنها کسانی را برای تعامل میپسندند که نوعی «همدردی» یا حس مشترک داشته و از دید آنها، قادر به درک متقابل باشند. یکی از ریشهدارترین مشکلات بیشتر جوامع از جمله ایران، ننگ و عار دانستن بیماری روانی یا حتی مراجعه به مشاور و روانشناس است. تا زمانی که قبح مصنوعی و ریشهدار روانهراسی شکسته نشود، نمیتوان امیدی به کاهش اختلالات و بهتبع آن، کاهش خودکشی داشت. متأسفانه عدم درک صحیح از مقوله بیماریهای مربوط به روان، باعث میشود، افراد بسیار زیادی از درون متلاشی شده و نتوانند با فراغ بال به درمانهای روانشناختی، مشاورهای و حتی روانپزشکی بپردازند و در موارد بسیاری مشاهده شده است که این افراد تا پایان عمر با یک درد روانی دستوپنجه نرم میکنند. البته گاهی خود این افراد نیز نمیدانند که میتوانند با مداخلات روانشناختی و روانپزشکی یا مشاورهای درمان شوند و صدالبته برخی نیز از بیماری روانی خودآگاه نیستند. همین مسائل باعث افزایش میزان خودکشیهای موفق و ناموفق در جوامع مختلف میشود.
بیشتربخوانید:
چگونه با «ذهنآگاهانه» زندگی کنیم؟
زنان بیشتر خودکشی میکنند
تفاوت آماری خودکشی مردان و زنان بسیار زیاد است و نمودار میزان خودکشی موفق و خودکشی ناموفق در بین دو جنس همواره نامتقارن دیده میشود. این تفاوت همچنین از نظر آماری در بین کشورهای مختلف نیز وجود دارد. آمارها حکایت دارد که میزان خودکشی موفق در میان مردان بالاتر از زنان است درحالیکه که میزان افکار خودکشی یا ارتکاب خودکشی در میان زنان بیش از مردان است. یکی از پژوهشهای علمی در خصوص خودکشی نشان میدهد که فراوانی خودکشی در زنان بیشتر از مردان و در افراد مجرد بیشتر از افراد متأهل است بهعبارت دیگر گروه دختران مجرد بالاترین فراوانی خودکشی را دارا هستند. در این زمینه یک روانشناس، اعتقاد دارد: «عکسالعمل مردان و زنان نسبت به استرس متفاوت است. در واقع احتمال اقدام به خودکشی در بین بانوان دو الی سه برابر بیشتر از مردان است، ولی آمار خودکشیهای موفق در بین مردان بیشتر است و از این حیث بین اقدام به خودکشی و خودکشی موفق در بین مردان و زنان تفاوت وجود دارد. همچنین خودکشی در زنان متأهل بهویژه در پنج سال نخست آغاز زندگی زناشویی بیش از زنان مجرد است. چرا که درگیری زوجین در خصوص قدرت دغدغههای زندگی در سالهای آغازین بیشتر احساس میشود.»
راههای پیشگیری از خودکشی
پیشگیری از خودکشی به هر تلاشی از سوی سازمانها، دولتها، مراکز بهداشت روانی، اتحادیهها، متخصصین، شهروندان و هر شخصی برای کاهش میزان خودکشی گفته میشود. از جمله روشهای غیرمستقیم پیشگیری از خودکشی میتوان به این موارد اشاره کرد؛ الف: درمان نشانههای روانی و روانی ـ جسمی افسردگی. ب: بهبود روشهای مقابله با بحران در افرادی که بهشدت در فکر خودکشی بهسر میبرند. ج: کاهش شیوع کارهایی که منجر به برانگیختن افکار خودکشی در فرد میشوند. د: امید دادن به افراد مبنی بر اینکه پس از مشکلاتی که پشت سر گذاشتهاند یا در حال حاضر با آنها دستوپنجه نرم میکنند، زندگی بهتر خواهد شد. این تلاشها میباید هم در زمینه روانشناختی و هم دارویی در کنار آگاهیدهی عمومی و ارتقای سطح بهداشت روانی عمومی صورت پذیرند. در واقع لازم است کارهایی که باعث حفاظت فرد از خودکشی میشوند همچون حمایت اجتماعی و عاطفی را افزایش و کارهایی که این خطر را برای فرد ایجاد میکنند همچون دسترسی به ابزار خودکشی را کاهش دهیم. خودکشی را نباید تنها یک مشکل پزشکی یا روانپزشکی در نظر گرفت؛ چراکه این مسئله ابعاد گوناگونی دارد. اغلب، عوامل استرسزا مانند مشکلات مالی یا مشکلات ارتباط بین فردی و جمعی در این میان نقش دارند.
آثار متعدد خودکشی
تلاش برای جلوگیری از خودکشی شامل موارد زیر است: محدود کردن دسترسیها به سلاح گرم، درمان بیماریهای روانی و سوءمصرف دارو و بهبود وضعیت اقتصادی. اغلب افراد تصور میکنند که خودکشی پایان تمام دشواریهایی است که در دنیا به آنها فشار آورده است درحالیکه در دیدگاههای دینی و باورمندان به حیات اخروی (رستگاری) در ادیان مختلف، خودکشی سرآغاز یک شقاوت ابدی و بیپایان در دنیای دیگر است ضمن آنکه تأثیرات منفی شدیدی بر خانواده و والدین و نزدیکان و دوستان او (بازماندگان خودکشی) خواهد داشت.
یکی از مواردی که میتواند در آرام کردن افراد و انصراف از افکار خودکشی مؤثر باشد (پیشگیری از خودکشی) فکر کردن به شقاوت ابدی در اثر خودکشی است؛ زیرا به دلیل آزار رساندن به خود (از مصادیق حقالنفس)، نافرمانی از خداوند به دلیل خودکشی (از مصادیق حقالله) و رنج نزدیکان در صورت خودکشی (از مصادیق حقالناس) هر سه حق را ضایع کرده است بهگونهای که هم به خود آسیبزده و نعمت حیات بهعنوان بزرگترین نعمت زندگی را پایمال کرده و از بین برده و هم نارضایتی و غضب خداوند را به همراه خود داشته است و هم بهطور متوسط زندگی 7 تا ۱۰ نفر را پس از مرگ دچار مشکل و بحران (بحران خودکشی) میکند.
جایگاه جهانی ایران در خودکشی
خودکشی در ایران پدیدهای رو به رشد دانسته شده است. ریاضی و نجفیان در پژوهش خود در سال ۱۳۹۴، ایران را با نرخ خودکشی شش نفر در صد هزار نفر، در رتبه ۵۸ جهانی جای دادهاند. برپایه گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۴، نرخ خودکشی در ایران ۵٫۳ در میان صد هزار نفر بوده است. این نرخ در میان زنان ۳٫۶ و در میان مردان ۷٫۰ است.
بالاترین نرخ فصلی خودکشی، ۳۵٫۲ درصد و مربوط به تابستان است که ۱۳ درصد بالاتر از فصلهای دیگر است. برپایه یک مطالعه فراتحلیل، میزان اقدام به خودکشی و خودکشی موفق در میان زوجهای ازدواجکرده در ایران بیشتر از سایر افراد است. آمار سازمان پزشکی قانونی ایران نشان میدهد که ۵۴ درصد خودکشیهای منجر به مرگ در میان جوانان زیر ۳۰ سال روی داده است.
همچنین میزان اقدام به خودکشی در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی است. زنان از گروههای آسیبپذیر در معرض خودکشی در ایران هستند. در سال ۲۰۰۷، ایران سومین کشور جهان بوده که در آن شمار خودکشی زنان در حال پیشی گرفتن از مردان بوده است. همچنین بر پایه یک پژوهش که در سال ۱۳۸۷ منتشر شده است، میزان خودکشی زنان ایرانی دو برابر مردان بوده است.
یک میلیون اقدام به خودکشی در ایران
در میان سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۸ در استانهای غربی کشور، میزان خودکشی زنان بیشتر از مردان گزارش شده است. در سال ۱۳۸۰ حدود سههزار خودکشی کامل در ایران انجام شده است (یک درصد کل مرگومیرها در کشور) که حدود ۶۵ درصد آن از سوی مردان و ۳۵ درصد از سوی زنان بوده است. در ایران حدوداً مردان دو برابر زنان خودکشی کامل دارند. بالاترین میزان خودکشی موفق در استان ایلام (با نرخ ۲۶ از صد هزار نفر) و استان کرمانشاه (با نرخ ۲۳ از صد هزار نفر) است. پس از این دو استان، با فاصله زیادی استانهای لرستان، همدان، گلستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویر احمد، آذربایجان غربی، کرمان و کردستان جای دارند.
تهران و سیستان و بلوچستان هم در آخرین رتبهها قرار دارند و بهنظر میرسد حسب این آمار باید اقدامات اصولی صورت پذیرد. در تیر ۱۴۰۰، معاون اجتماعی بهزیستی ایران گفت: «هنگامیکه هفت میلیون بیکار داریم، آستانه تحملها پایین میآید» و اعلام شد که «سالانه بیش از یک میلیون نفر در کشور اقدام به خودکشی میکنند». همچنین معاون اجتماعی سازمان بهزیستی، در گفتوگو با خبرآنلاین، آمار خودکشی در ایران را در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ بر پایه گزارشهای پزشکی قانونی ایران، ۴۱ هزار نفر اعلام کرد.
آمار خودکشی در ایران
بر پایه آمارهای منتشرشده در ایران، میان سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۲، هر سال حدود ۱۵۰۰ تا ۲۷۰۰ مورد مرگ مشکوک به خودکشی در کودکان و نوجوانان ثبت شده است. بیشترین شیوع سنی خودکشی میان ۱۳ تا ۱۷ سالگی بوده و از نظر شیوع جنسی، میزان خودکشی میان پسرها چهار برابر دخترها بوده است. شمار کل موارد خودکشی میان سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۰ حدود ۴۲۵۰ مورد بوده که نسبت به آمار پیشین افزایش داشته است. رایجترین شیوههای خودکشی به ترتیب مسمومیت، حلقآویزی، پریدن از ارتفاع، و بهندرت اسلحه گرم بوده است.
رایجترین راهها به تفکیک جنسیت، سلاح گرم، دارآویختگی و خفه کردن در پسران و استفاده از سم و دارو در میان دخترها بوده است. شایعترین روشهای خودکشی در سالهای پیش از نوجوانی، پریدن از ارتفاع، مسمومیت، دارآویختگی، چاقو زدن، و پریدن وسط جاده بوده است. همچنین بر پایه آمار میزان خودکشی در سال ۱۳۹۲ که بهروزترین آمار تا شهریور ۱۳۹۴ محسوب میشود، ۵۴ درصد کل خودکشیها مربوط به جوانان زیر ۳۰ سال بوده است. همچنین در ایران نیز همچون دیگر نقاط جهان، خودکشی با پریدن روی ریل قطار یا مترو صورت میگیرد. به گفته مسئولان بهطور متوسط هر ماه یک خودکشی موفق در متروی شهر تهران اتفاق میافتد.