گفتگو : رضا حسینمردی/ خبرنگار حوزه سلامت
بیوگرافی:
دکتر محمدحسین میر بلوک متولد سوم آذر 1364 تهران در خانوادهای اصالتاً اهل رحیمآباد رودسر از توابع استان گیلان رشد و پرورشیافته است. ایشان دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در رشت گذارند و در کنکور سال 1383 موفق به پذیرش در رشته پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران شد. وی تخصص خود را طی سالهای1391 تا 1396 در رشته جراحی مغز و اعصاب(نوروسرجری) در بیمارستان شریعتی وابسته به همین دانشگاه گذرانده است. دکتر میر بلوک یک سال قبل از کنکور نیز در المپیاد کشوری مدال برنز دریافت است.
طرح خدمت خود را در منطقه گردش استان فارس به مدت سه سال گذراند و به دلیل احساس نیاز به ادامه تحصیل ، سال 1399وارد دوره فلوشیپ فوق تخصصی رشته نورواینترونشن زیر نظر استاد بهار وحدت در دانشگاه علوم پزشکی مشهد شد. وی سال 1400 به تهران بازگشت و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران شد و تاکنون با عنوان استادیار و جراح مغز و اعصاب، فلوشیپ نوروواسکولار اینترونشن (اقدامات مداخلهای عروق مغزی) در بیمارستان فیروز گر مشغول خدمت است. دکتر میر بلوک یکی از افتخارات میهن و نخبههای کشور، رتبه سوم کنکورسراسری و صاحب مدال برنز المپیاد زیست است.
دکتر فیض ابراهیم نیا متولد پنجم تیرماه 1366 چمستان از توابع شهرستان نور استان مازندران است. دوران ابتدایی تحصیلی در چمستان و دوران راهنمایی و متوسطه را در مدرسه "سم پاد"(سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان) آمل گذرانده است. وی مدال نقره المپیاد زیست را سال 1383کسب کرد و از همان سال به عضویت بنیاد ملی نخبگان کشور درآمد. سال 1384 با کسب رتبه دویست در کنکور سراسری وارد رشته پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی ایران شد. سال 1392 بهصورت "استریت"(دانشجوی ممتاز) با معدل "الف" در آزمون تخصص با رتبه سیصد در رشته جراحی مغز و اعصاب همین دانشگاه پذیرفته شد و تا سال 1397 در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) حضور داشت؛ سپس در امتحانات برد تخصص شرکت کرد و در ادامه برای گذراندن دوره طرح خدمت به شهرستان شاهرود اعزام شد. وی به مدت دو سال و نیم، مدیر یکی از بیمارستانهای این شهرستان بود و در ادامه دوره فلوشیپی "نورو اینترونشن" را به مدت دو سال طی سالهای 1400تا 1402 در دانشگاه علوم پزشکی مشهد گذراند. دکتر ابراهیم نیا از سال 1402 تاکنون بهعنوان جراح مغز و اعصاب، فلوشیپ نوروواسکولار اینترونشن (اقدامات مداخلهای عروق مغزی) و استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران در بیمارستان فیروز گر مشغول خدمت است.
با این مقدمه و همزمان با یکم شهریور زادروز حکیم نامدار ایرانی شیخ الرئیس ابوعلی سینا، همچنین بهپاس گرامیداشت مقام و جایگاه پزشکان خدوم و پرتلاش ایرانزمین در ارتقاء سلامت جامعه و نقش اثرگذار آنان در نجات جان انسانها، با دو نخبه کشورمان " دکتر محمدحسین میر بلوک" و "دکتر فیض ابراهیم نیا"، جراحان مغز و اعصاب، فلوشیپ نوروواسکولار اینترونشن(اقدامات مداخلهای عروق مغزی)، عضو انجمن جهانی نورواینترونشن گفتگوی اختصاصی انجام دادیم.
بیشتربخوانید:
ذهن سالم نیازمند بدن سالم
دکتر فیض ابراهیم نیا در بخشی از خاطرات خود میگوید:
حوالی سال 1399که به مهاجرت فکر میکردم و برای رفتن مصمم شده بودم، یک اتفاق در زندگی باعث شد تا از این اقدام منصرف شوم و در ایران بمانم. آن زمان در شاهرود مشغول گذراندن دوران طرح بودم، مادرم بهشدت بیمار شد و چند روزی در بیمارستان آمل بستری بود... ! باوجوداینکه در بیمارستان آمل میگفتند "همهچیز خوب است" ولی احوال مادرم بدتر میشد؛ به همین خاطر خواستم تا مادرم برای اینکه زیر نظر خودم باشد به بیمارستان شاهرود اعزام شود. بررسیهای دقیقی انجام دادیم و متوجه شدیم که مادرم به آپاندیسیت وسیعی مبتلا شده به طوری که به مرحله عفونت خونی(سپسیس) رسیده بود. مادرم را عمل کردیم و تقریباً همه همکارانم قطع امید کرده بودند ولی من سی و پنج روز در بخش ویژه از مادرم مراقبت کردم و به لطف خدا ایشان بهبود یافت. در این شرایط متوجه شدم که اگر من نبودم یا مهاجرت کرده بودم، حتماً مادرم را از دست میدادم. بدین ترتیب یکی از دلایل ماندگاری من در ایران، اهمیت جایگاه خانواده و بهویژه مادرم بود. مهمترین آرزوی من ارتقاء هرچه بیشتر علمی خودم و کشور است و آرزوی دیگرم این است که شرایط بهگونهای مساعد باشد که انسانهای توانا و نخبهای مانند همکارم آقای دکتر میر بلوک نیز به فکر مهاجرت و رفتن از وطن نباشند. البته دکتر میر بلوک از نخبههای کشور است و رتبه سوم کنکور بوده است. مدال برنز المپیاد زیست دارد ولی باوجوداینکه امکان ادامه کار وزندگی در دانشگاه "هاروارد" آمریکا برای ایشان برقرار و آماده بود اما تاکنون برای هموطنان خدمات ارزشمندی ارائه کرده است. چون ایشان دوست عزیز من است، خیلی تمایل دارم که بماند و به مردم خدمت ارائه کند.
جناب دکتر فیض ابراهیم نیا به اعتقاد شما باوجود شرایط کنونی، مهمترین علت تفکر به مهاجرت و رفتن از کشور چیست؟
علاوه بر مسائل اجتماعی، نداشتن انگیزه و روحیه بهعنوان یک "لنگر" نگهدارنده، نقش مهمی در مهاجرت خواهد شد. بعضیها این لنگر و نگهدارنده را در اطراف خود ندارند! البته شرایط اقتصادی هم خیلی مهم است بهعنوانمثال یکی از دوستان که در یک مرکز درمانی در نیویورک آمریکا بادانش و تخصصی همانند من "ترومبکتومی" انجام میدهد، قرارداد سالیانهای به مبلغ یکمیلیون و دویست هزار دلار منعقد کرده است!!! این وضعیت را با حقوق ماهانه چند میلیون تومانی همکاران "ما" در ایران مقایسه کنید؛ البته فقط بحث مالی مطرح نیست و علل مختلفی وجود دارد.
دکتر فیض ابراهیم نیا لطفاً بفرماید، امروزه درمانهای نوین تا چه حدی در نجات بیماران نقش دارد؟
من و دکتر میر بلوک با تصمیمی که گرفتیم بهاتفاق همکاران جوان و با تلاش تعدادی از هم تخصصها، بخش نورواینترونشن بیمارستان فیروز گر را فعالتر کردیم؛ البته این بخش قبلاً دایر شده بود ولی امور درمانی در اختیار یک نفر بود و بیماران به شکلی خاص هدایت میشدند. اگر مشابه کارهایی که در این مرکز دولتی برای بیماران کمبضاعت انجام میشود، در یک مرکز خصوصی و یا خارج از کشور ارائه شود، درآمد کلانی عاید تیم و مرکز درمانی خواهد شد.
کارهایی که در موارد ضایعات و سکتههای عروق مغزی انجام میدهیم بسیار دقیق، جدید و نوآورانه است. بهعنوانمثال در موارد آنوریسم های عروق مغز تا چند سال پیش باید بیماران بهصورت جراحی باز تحت مداوا قرار میگرفتند و باید موی سر بیمار تراشیده میشد و بخشی از جمجمه برداشته میشد تا تحت یک عمل جراحی سنگین چهار یا پنجساعته قرار میگرفت و بدین شکل بیمار چند روز باید در بخش مراقبتهای ویژه بستری میشد؛ اما اکنون بهواسطه وجود تخصص ما و اقدامات کم تهاجمی عروق مغز مانند(نوروواینترونشن) و آنژیوگرافی عروق مغز، درمان لازم و حیاتی در کمترین زمان انجام خواهد شد؛ درمان بهطور بسته از طریق عروق انجام میشود و خونریزی رگ مغزی موردنظر رفع و لخته خون برداشته خواهد شد و بیمار برحسب شرایط طی یکی دو روز بستری، ترخیص میشود.
بیشتربخوانید:
ارتقای جایگاه رشته تغذیه با تخصص گرایی
آقای دکتر میر بلوک لطفاً بفرمایید، طی این مدت چه فعالیتهای درمانی برای نجات جان بیماران و جلوگیری از صدمات پیشرفته مغزی و فلج آنان ارائه میکنید؟
اهمیت کار و خدمت تخصصی ما برای کمک به نجات بیماران و ارتقاء سلامت جامعه است. سکتههای مغزی یکی از علل اصلی ناتوانی و فلج در کشور است. تا الان بهترین اقدام اجرایی، بکار گیری "تی.پی.ای" در زمان مناسب برای بیمارانی که به آن نیاز دارند بوده است. متأسفانه در این زمینه نسبت به بسیاری از نقاط دنیا عقب هستیم. درگذشته افرادی که میتوانستند در فعال کردن بخشهای درمانی و بهکارگیری از تکنیکهای نوین ازجمله "ترومبکتومی" و سکتههای مغزی، اقدام لازم انجام دهند، جدیت کافی نداشتند و موضوع مورد غفلت قرارگرفته است ولی خوشبختانه طی حدود سه سال اخیر که "ترومبکتومی" را شروع کردیم بهواقع تنها مرکزی که بهصورت مدون 24ساعته در طول هفت روز هفته خدمت درمانی ارائه میدهد، بیمارستان فیروز گر است. البته بهصورت غیرمستمر در بیمارستان امام خمینی و بیمارستان امام حسین نیز فعالیت انجام میشود و در برخی مراکز درمانی خصوصی اگر شرایط محیا باشد برخی متخصصان نیز این درمان را انجام میدهند. اما درواقع هنوز برنامه جدی، دستهبندیشده و جامعی برای ارائه این خدمت در سرتاسر کشور وجود ندارد!!!
همکارم دکتر فیض ابراهیم نیا، در حال حاضر در بیمارستان رسول اکرم و بیمارستان فیروز گر این خدمت را پوشش میدهد و من در بیمارستان فیروز گر مشغول فعالیت هستم؛ البته همکاران دیگری نیز هستند. حدود پنج میلیون نفر جمعیت در حوزه فعالیتی دانشگاه علوم پزشکی ایران تحت پوشش خدمات عمومی بهداشتی، درمانی و سلامت هستند. اگر بتوانیم این جمعیت را از خدمات "درمان حاد سکتههای مغزی" منتفع کنیم اقدام ارزندهای انجامشده است. البته در مدتزمانی که این مرکز بهطورجدی فعالشده است چنانچه فرد دچار سکته مغزی به بیمارستان فیروز گر ارجاع شود، کمتر از یک ساعت و بدون فوت وقت برای درمان لازم اقدام اورژانسی انجام میشود. بدین ترتیب تعیین تکلیف خواهد شد که فرد نیاز به دریافت دارو دارد یا باید بهطور فوریتی برای "ترمبکتومی" (برداشتن لخته خون از داخل عروق خون رسان مغز) به بخش مربوطه ارجاع شود. کمتر از یک ساعت بیمار تعیین تکلیف میشود و بدین ترتیب احتمال ناتوانیهای فیزیکی و تکلمی در فرد سکته مغزی به حداقل ممکن می رسد و اینیک اقدام حیاتی و اثربخش برای فرد بیمار و درنتیجه خانواده و جامعه است.
این مسئولیت برای یک پزشک متخصص مانند من و همکارانم بار بسیار زیادی دارد چراکه در هر ساعت از شبانهروز باید آماده خدمترسانی حیاتبخش باشیم. آن کال و آمادهباش برای ما همیشگی است و یک متخصص این رشته باید همیشه بهطور مستقیم در خط اول این خدمت قرار داشته باشد و پاسخگوی نیاز و درمان بیمار باشد؛ همچنین باید به آموزش فلوشیپ های (دستیاران فوق تخصص) این رشته نیز توجه داشته باشد.
افزایش سن و شیوع عارضه سکته حاد
همه ازهرم سنی جمعیت کشور مطلع هستند که جامعه رو به سالمندی میرود. طی دهه شصت هجری شمسی حدود ده درصد جمعیت کشور در سن 65سالگی قرار داشتند در شرایطی که الان حدود 35درصد جمعیت کشور در این رده سنی است و در دهه آینده این درصد افزایش بیشتری خواهد یافت. سلامت عمومی کشور بالا رفته و سن امید به زندگی نیز بیشتر شده است و بدین ترتیب بیماریها و مشکلاتی که در سنین بالاتر رخ میدهد، شیوع بیشتری پیدا میکند و طی پنجتا ده سال آینده برخی امراض و مشکلات سلامتی بیشتر میشود. باید تواناییها را بهگونهای در کشور تقویت کنیم تا نیروی تخصصی کشور بتواند پاسخگوی نیاز جامعه در دهه آتی باشد.
جوانان تا سالمندان، گستره وسیع درمان برای گروه هدف
در مورد سکتههای مغزی بیشترین افراد در سنین بالای شصتسالگی تا هفتادسالگی به ما ارجاع میشوند. افراد با درگیریهای عروقی شامل انواع خونریزیهای عروق مغزی که در سنین پایینتری رخ میدهند نیز بخشی از مراجعان به ما را تشکیل خواهند داد که اغلب از سن پنجاه سال به بالا است.
بیشتربخوانید:
مراقب غذاهای التهاب زا باشید!
علائم مهمی که باید به آن توجه جدی کرد
اگر فردی دچار هر یک از علائم خاصی موسوم به "بی.ای.اف. اس" شد باید در کوتاهترین زمان به نزدیکترین مرکز درمانی که امکانات رسیدگی وجود دارد مراجعه کند.
" ب" مخفف " کلمه بالانس یعنی تعادل؛ افرادی که دچار عدم تعادل حاد بهصورت سرگیجه، تهوع، استفراغ، بهطور ناگهانی میشوند در این زمره هستند.
"ای" مخفف "آی" یعنی چشم؛ افرادی که دچار اختلال دید، کوری موقت حاد و یا دچار تغییر بینایی حاد و ناگهانی میشوند.
"اف" مخفف "فیشیال" یعنی صورت؛ افرادی که دچار افتادگی یکطرفه صورت به شکل حاد میشوند. افرادی که دچار ضعف اندام بهصورت یکطرفه و حاد میشوند.
"اس" مخفف اسپیچ ؛ افرادی که دچار اختلال گفتاری بهطور حاد و ناگهانی میشوند.
اگر افراد با هر یک از این علائم مواجهه شدند باید در زمان طلایی و بهسرعت به مرکز درمانی ما(بیمارستان فیروز گر) و یا مراکزی که امکانات رسیدگی دارند مراجعه کنند؛ روی این علائم باید خیلی تأکید کرد و تمام افراد جامعه باید به این علائم توجه کنند. چند وقت پیش یک فرد دوازدهساله با همین علائم و اختلالات حاد و بیاختیاری ادرار و مدفوع مراجعه کرده بود که خوشبختانه بهموقع ارجاع شده بود و ما "ترومبکتومی" کردیم و خوشبختانه علائم ناتوانی تا حدود فراوانی بعد از مدتی برطرف شد و بیمار به زندگی بازگشت ولی اگر این نوجوان بهموقع ارجاع نمیشد تا آخر عمر محکومبه فلج و ناتوانی دائم بود! پس این علائم مربوط به سن خاصی نیست اگرچه در سنین بالاتر شیوع بیشتری دارد ولی با توجه به شیوه زندگی افراد، بروز آن در سنین پایینتر نیز دور از انتظار نیست.
زمان طلایی درمان پس از سکته مغزی از زمان شروع علائم، حدود شش ساعت است ولی با توجه به مقالات علمی در دنیا اگر بعدازاین مدت تا 24 ساعت بعد از مشاهده علائم چنانچه در عکسهای بیمار ببینیم که میتوانیم کمکی انجام دهیم، اقدامات لازم را دریغ نمیکنیم.
ابزار تشخیصی کارآمد در شناسایی عارضه
سیتیاسکن در دسترس تر است ولی اگر ام.آر.آی نیز سریعتر در دسترس باشد، دقیقتر خواهد بود. البته نکته مهم اینکه زمان طلایی را نباید به بهای انجام "ام.آر.آی از دست بدهیم. گذشت زمان در سکته مغزی یعنی از دست رفتن مغز ؛ باید در کوتاهترین زمان اقدام لازم را انجام داد و ما زمان رسیدگی از موقعی که بیمار به بیمارستان ما رسد تا موقع واردکردن سوزن و "کتتر" را به زیر یک ساعت در این بیمارستان رساندیم. اورژانس بیمارستانهای فیروز گر و رسول اکرم تهران، همیشه برای رسیدگی به اینگونه بیماران باز است.
مهمترین اقدامات فوریتی اولیه
برای همه بیمارانی که درگیری حاد در هر نقطه از مغز داشته باشند باید اصول پایدار کردن بیمار انجام شود یعنی باید راههای هوایی بیمار باز باشد، فشارخون بررسی شود و ازنظر قلبی و تجویز آزمایش خون اولیه در صورت امکان و نیاز اقدام شود. البته زمان را حتی برای سوند گذاری بیمار هم نباید هدر داد.
ارتباط نزدیک میان سکته قلبی و مغزی
هفتاد درصد علل بروز سکتههای مغزی با مشکلات قلبی ارتباط دارد. حدود 23 درصد به مشکلات عروق گردن ارتباط دارد و باقی موارد به مسائل عروقی مربوط به افزایش سن و کهنسالی مربوط است. در سنین جوانی پارگی عروق علت شایعی برای سکته مغزی است. عوامل خطرسازی مانند دیابت، دخانیات، علل بسیار مهمی محسوب میشوند. نامرتب بودن ضربان قلب(آریتمی) و ضعف پمپاژ خروجی قلب و فشارخون بالا، رعایت نکردن مصرف بهموقع و دقیق داروی "وارفارین" در بیماران با تعویض دریچه قلب از سایر علل خطرساز در سکته مغزی است. آمبولی عروق پا در افرادی موجب سکته مغزی میشود که دچار نوعی ناهنجاری قلبی باشند.
همه علل سکته مغزی مانند "ای.وی.ام" همچنین "آنوریسم" و بیماریهای عروقی خونریزی دهنده نیز اینجا در مرکز ما رسیدگی و درمان میشوند ؛ اگرچه برخی از موارد مذکور اورژانسی نیستند و فرصت داریم که برحسب اولویتبندی بیماران را طبقهبندی کنیم. کارهای جانبی دیگر مانند رسیدگی به برخی سرطانهای داخل مغز مانند "رتینوبلاستوم" با همکاری سایر همکاران از طریق عروق مغزی در این مرکز شیمیدرمانی محدود میشود که بدین شکل عوارض شیمیدرمانی وسیع کم خواهد شد که با این اقدام داروی شیمیدرمانی به محل بروز ضایعه سرطان رسانده میشود. این شیوه درمان طی سه تا چهار جلسه با فواصل سه تا چهار هفته تکرار و انجام میشود.
موارد جالبی توسط دکتر میر بلوک مطرح شد؛ آقای دکتر ابراهیم نیا نظر شما در این خصوص چیست؟
همیشه میگوییم فناوریهای روز دنیا "لبه علم" است. کار مهم و ارزندهای که انجام میدهیم اینکه با همکاری دکتر میر بلوک قصد داریم همه بیمارانی که دچار سکته مغزی و خونریزی مغزی شدند و از زمان طلایی آن مقداری گذشته است و دچار فلج شدند همچنین افرادی که دچار برخی سرطانهای مغزی هستند را بهواسطه سلول درمانی و تزریق سلولهای بنیادین کمک کنیم. فعلاً در مراحل اولیه این همکاری گروهی و تیمی هستیم و نیازمند مشارکت همکاران متخصص داخلی، نورولوژیست( متخصص مغز و اعصاب)، انکولوژیست نیز در این مسیر خواهیم بود. امیدواریم تا پایان امسال و یا اوایل سال آتی این مسیر هموار شود. در دنیا این کار انجام میشود ولی در ایران نخستین بار است و کمک خوبی به این بیماران خواهد کرد. هدف اصلی ما تلاش مؤثر جهت بازسازی و نوسازی سلولهای مغزی در ناحیهای که دچار "اینفارک" و سکته مغزی شده است، خواهد بود.
وجود چنین مراکزی در سراسر کشور خیلی مهم است. یکی از همکاران ما که اصالتاً شیرازی است ولی در نیویورک فعالیت میکند، میگوید: اکنون بیش از هفتاد مرکز "ترومبکتومی" در نیویورک آمریکا فعال است. وجود این مراکز و تلاش برای کاهش تعداد روزهای بستری بیماران همچنین کاهش صدمات و ناتوانیهای بدنی افراد بعد از سکته آنقدر مهم است که برایش این تعداد مرکز رسیدگی به "مشکلات حاد عروقی" بهطور فعال تأسیسشده است. این مراکز در آمریکا تحت پوشش بیمهای کامل هستند. در تهران فقط بیمارستان فیروز گر، بیمارستان امام خمینی و تا حدودی بیمارستان امام حسین، چنین خدماتی ارائه میدهند. البته بهجز بیمارستان فیروز گر و امام خمینی، بقیه مراکز بهصورت نیمهوقت و انتخابی برای برخی از خدمات فعالیت دارند. بقیه مراکز در تهران و شهرهای دیگر بهطورجدی و مستمر و جامع این خدمت را انجام نمیدهند!!! البته تا چند وقت پیش دکتر بهار وحدت بودند در مشهد انجام میدادند ولی در شهرهای دیگر اصلاً چنین خدمتی(ترومبکتومی) انجام نمیشود!!!
مدتی است که در وزارت بهداشت کد 724تعریفشده و در اکثر نقاط کشور فعال است اما صرفاً به تزریق داروی "آر.تی.پی.ای" منجر میشود درصورتیکه در مقالات جدید دنیا تأکید میشود که تزریق "آر.تی.پی.ای" در موارد سکته مغزی برای درگیری رگهای کوچک انتهایی و فقط بیست درصد مؤثر است. دنیا به این نتیجه رسیده که در موارد سکتههای مغزی و خونریزی مغز مهمترین اقدام فوریتی برای بیمار " ترومبکتومی" است. باید همه موارد سکته حاد مغزی بهطور مستقیم وارد "کت لب" شوند تا فرصت طلایی هدر نرود. نیاز است که در تمام استانهای کشور مراکز فعال برای رسیدگی به موارد سکتههای مغزی داشته باشیم. در تهران حداقل ده مرکز فعال و مطابق با دستورالعملهای تدوینشده نیاز داریم؛ البته ازلحاظ تجهیزاتی کمبود و مشکلداریم.
جناب دکتر میر بلوک نظر شما در این مورد چیست؟
در بخش آنژیوگرافی و "کت لب" قلب و عروق نیز میتوان چنین اقدامات درمانی انجام داد. جمعیت نیویورک تقریباً مشابه تهران است ولی در آنجا 72 مرکز فعال "ترومبکتومی" وجود دارد. به اعتقاد من در وزارت بهداشت روی این موضوع که زمینه مهمی برای پیشگیری از مرگومیر و ناتوانیها و معلولیتها دارد باید برنامهریزی جدی و دقیقی انجام شود. پیشگیری خیلی مهم است ولی با گسترش سالمندی در جوامع، میزان شیوع این عارضه نیز روبه افزایش است. متأسفانه در ایران بخشهای درمانی کشور در زمینه رسیدگی به بیماران نیازمند "ترومبکتومی" واقعاً عقب هستند از طرف دیگر من مطلع هستم که تعدادی از همین چند نفر انگشتشمار همکاران متخصص که در ایران مشغول کار بودند، طی مدتهای اخیر مهاجرت کردند و شاید همین تعدادی که در ایران هنوز فعالیت دارند به دلیل کمتوجهی به این تخصص و کمبود امکانات و مراکز درمانی اختصاصی از کشور بروند!
نسبت موارد "استروک" (سکته مغزی) به تعداد مواردی که تحت عمل ترومبکتومی قرار میگیرند واقعاً متناسب و منطقی نیست ! جالب اینکه بسیاری از همکاران در رشتههای مرتبط هنوز نمیدانند که در تهران "ترومبکتومی" انجام میشود و حتی نمیدانند برای کدام موارد با چه علائمی در چه زمان طلایی و به چه شکل میتوانند ارجاع دهند!
در پاسخ میگویم که باید تشخیص سریع باشد و مسیر ارجاع زیر نیم ساعت هموار شود و بیمار در سریعترین زمان ممکن به بیمارستان فیروز گر ارجاع شود. کل کشور باید روی این دستورالعمل مهم و حیاتبخش کار کند که بیماران دچار سکته مغزی حاد در مدتزمان کمتر از یک ساعت به مراکز انجام "ترومبکتومی" ارجاع شوند. البته جزئیات و دستورالعملهای کشوری در این مسیر باید ابلاغ شود.
خوشبختانه در مورد سکتههای قلبی اقدامات خوبی انجامشده و چون دردهای قلبی دارای علائم هشداردهنده خوبی هستند، توجه به آنها جدیتر است اما سکته مغزی علامت "درد" ندارد. چون سکته مغزی درد ندارد، کسی جدی نمیگیرد تا اینکه فرد به کما برود و جان خود را از دست بدهد...!
آقای دکتر میر بلوک آیا برای پذیرش بیماران در بیمارستان فیروز گر، فهرست انتظار دارید؟ هزینهها چگونه است؟
برای اقدامات فوریتی و اورژانسی هیچ لیست انتظاری در مرکز ما وجود ندارد و هر زمان که بیمار برای انجام "ترومبکتومی" به تشخیص رسید این شرایط برای پذیرش و درمان برقرار است. سایر بیماران نیز در برنامهریزی بخش درمانی قرار میگیرند و موارد غیر اورژانس بهصورت هفتهای سه مورد انجام میشود.
هزینه درمان و لوازم مصرفی موردنیاز جهت درمان سکته مغزی اگرچه پرهزینه و بالاست ولی نتایج آن مشهود و ماندگار خواهد بود. درنهایت سود این درمان نسبت به هزینهای که صرف میشود خیلی بیشتر است. لوازم موردنیاز از فنآوری خاصی بهرهمنداست و حدود پنجاهتا شصت میلیون تومان بابت لوازم اولیه و یکبارمصرف اختصاصی جهت انجام "ترومبکتومی" هزینه خواهد داشت. "کتتر" موردنیاز برای هر بیمار اختصاصی و یکبارمصرف است و هزینه بستری با درگیری عروق بزرگ در صورت نیاز به ده روز بستری در موارد عارضه وسیع، هزینههای بخش ویژه و بستری نیز افزوده خواهد شد.
این شیوه درمان در بیمارستان دولتی با دفترچه بیمه حدود پنجتا شش میلیون تومان است ولی در بخش خصوصی بین هفتادتا هشتادوپنج میلیون تومان هزینه خواهد داشت.
نحوه عملیات رسیدگی به بیمار اورژانسی چگونه تعریفشده است؟
همزمان با مراجعه بیمار، بلافاصله تیم "استروک" (سکته مغزی) در بیمارستان فعال میشود. ابتدا سیتیاسکن توسط رزیدنت سال دوم سپس توسط رزیدنت سال چهار دیده میشود بعد توسط فلوشیپ سال اول تخصص مشاهده میشود و بلافاصله با استاد بالاتر و پزشک مقیم تماس گرفته میشود؛ طبق دستورالعملهای اعلامی این روند تشخیص اولیه باید زیر ده دقیقه انجام شود. پس از هماهنگی با متخصص نورواینترونشن، دستور اعزام و بستری در کت لب صادر میشود و طی سی دقیقه همکاران در این بخش جمع میشوند و اگر محل خونریزی مغزی مشخص باشد از طریق رگ دست یا رگ پا، بهواسطه کتتر و ابزار مخصوص به محل هدف میرسیم. کاتر پیشرفتهای که بهواسطه آن میتوان لخته را جدا کرد وارد میشود و با مکش لخته خون را خارج میکنیم. اگر لخته خون با همین شیوه خارج شد، عمل موفقیتآمیز است و خاتمه آن اعلام میشود ولی در صورت عدم موفقیت اقدام به واردکردن "میکروکتتر، میکرووایر" خواهیم کرد تا بهواسطه لولههای ظریف و کوچک و با کمک "استنت رتریور" که استنت کشنده لخته است از لخته خون عبور داده میشود و لخته درون استنت گیر میکند و به همراه مکش با کتتر تخلیه کننده، همزمان بهواسطه مکش جهت جلوگیری از پرتاب لخته به بخشهای دیگر رگ، اقدام به تخلیه لخته خونخواهیم کرد. رگ در حال پمپاژ و دارای فشارخون است و در طول عمل باید مراقب باشیم تا لختهای جدا نشود که در مسیر جریان خون به سایر نقاط جلوتر و دورتر رگ حرکت کند.
آقای دکتر فیض ابراهیم نیا، شما و همکارانتان باید چه اقدامات ثانویهای انجام دهید؟
وقتی یک رگ تغذیهکننده در قسمتی از مغز بهواسطه سکته یا لخته خون مسدود میشود، بخشی از مغز دچار کمبود اکسیژن و مواد غذایی خواهد شد و دقیقاً از وسط ضایعه و از وسط ناحیه موردنظر مغز، سلولها شروع به مرگ میکنند. سلولهای عصبی اطراف این ناحیه نیز دچار کاهش فشارخون رسانی به این محل میشوند ولی هنوز به مرحله مرگ نرسیدند.
وظیفه ما بهعنوان متخصص نورواینترونشن این است که سلولهای در حال مرگ را نجات دهیم. هرچقدر اقدام مداخلهای ما سریعتر و دقیقتر انجام شود، منطقه نجاتیافته توسط تیم درمانی وسیعتر و منطقه سلولهای مغزی دچار مرگ، کمتر و کوچکتر خواهد بود. بعد از باز کردن رگ بهواسطه وضعیتی که بیمار دارد باید فشارخون بیمار تا حدی که مجاز است کاهش یابد تا مجدد دچار خونریزی نشود. بعد از عمل اقدامات و خدماتی که انجام میدهیم بهواسطه داروهای تجویزی، تلاش برای پیشگیری از خونریزی مجدد و جلوگیری از گسترش منطقه سکته مغزی و بدتر شدن وضعیت بیمار است. تجویز داروهای جلوگیری کننده از تشکیل مجدد لخته خون و کمک به بیمار برای بازگشت سریعتر به زندگی عادی از اقدامات بعدی است.
تقریباً در تمامی موارد اختلالات رگهای مغزی و خونریزی عروق مغز، ما میتوانیم مداخله درمانی انجام دهیم. تمامی حوادث عروق و خونریزی مغزی توسط همکاران من قابلرسیدگی است. در حوادث و سوانح مغزی، تصادفات رانندگی و خونریزیهای مغزی که عروق مغز پاره میشود و فرد دچار لخته خون در مغز خواهد شد امکان رسیدگی توسط ما وجود دارد. اگر بیمار یا مصدوم بهموقع به دست ما برسد جلوی خونریزی فعال را میگیریم ولی اگر دیرتر به ما ارجاع شود در ورت امکان رگ مستعد خونریزی مجدد را ترمیم خواهیم کرد. وابسته به اینکه بیمار یا مصدوم در چه زمانی از حادثه یا سکته و با چه وسعتی از عارضه به ما ارجاع شود، اقدام مقتضی و مناسب برای این بیمار انجام میدهیم.
حجم و ناحیه خونریزی در تصمیمگیری برای چگونگی اقدامات درمانی خیلی مهم است. اگر حجم خونریزی کوچک باشد، میزان موفقیت درمان و بهبودی بیشتر و بهتر است اگر حجم خونریزی و لخته بزرگتر باشد احتمال نیاز به مداخلات جراحی در مراحل بعدی درمان وجود خواهد داشت. باید در طول مسیر درمان برای تأمین موفقیت بهگونهای تلاش کنیم که فشار مغز و فشار ناحیه ضایعه دیده را کم کنیم و بر اساس میزان ضایعه و میزان پارگی رگ مغزی و نوع اتفاقی که رخداده باشد؛ مثلاً در موارد "دایسکشن" یا "آنوریسم" اقدام درمانی متفاوت است این مسیر درمان بعد از آنژیوگرافی اولیه تعیین تکلیف و نهایی میشود البته نوع مداخله و سرعت عمل برای درمان آن خیلی مهم است.
سخن آخر
وزارت بهداشت جهت رسیدگی سریع به بیماران سکته مغزی با فراگیری و انتشار گسترده امکانات در نقاط مختلف شهر و کشور باید مراکز درمانی را فعال و برنامه درمانی آنان را نیز هدفگذاری جدی کند. همانند نظام ارجاع که خوب عمل میکند، رسیدگی و درمان موارد سکتههای مغزی در کشور نیز نیازمند راهاندازی یک نظام ارجاع خوب و جامع است.