گفتگو : رضاحسینمردی – خبرنگار
تحریریه زندگی آنلاین : دکتر رهبر مژدهی آذر متولد 1319 در تبریز، تحصیلات مقدماتی خود را در شهر قم گذراند و در دوران دبیرستان از محضر شهید دکتربهشتی نیز بهره گرفت. ایشان در دبیرستان حکمت و حکیم نظامی قم دیپلم متوسطه را اخذ کرد و سال 1338موفق به قبولی در رشته داروسازی دانشگاه تهران شد. پس از طی دوران تحصیل در رشته داروسازی و گذراندن دورههای مدیریت، مشغول به کار در کارخانه ایران ارگانون شد. پس از چند سال فعالیت در کارخانه درنهایت اقدام به تأسیس یک باب داروخانه به صورت شراکتی با دکتر نارنجیها یکی از دوستان و همکاران خود که از صنعتگران عرصه دارو در کارخانه تولید دارو بود در منطقه مهرآباد تهران نمود؛ این همکاری چندین ساله همچنان ادامه دارد. دکتر رهبر مژدهی آذر از سال 1388تا 1396 در دو دوره رئیس انجمن داروسازان ایران و سالها عضو هیئتمدیره این انجمن و مدتی کوتاه نیز دبیر انجمن بود. ایشان از سال 1396 مدیرمسئول نشریه پیام( نشریه اختصاصی انجمن داروسازان ایران) است و همچنین در مقاطعی نیز مسئول گروه شورای عالی داروخانهداران انجمن داروسازی ایران و همچنین مسئول گروه صنایع انجمن داروسازان ایران بوده است. حاصل زندگی ایشان سه فرزند یکی آقای دکتر همایون مژدهی آذر متخصص پوست، دیگری خانم دکتر کتایون مژدهی آذر متخصص اطفال در همدان و خانم دکتر شهرزاد مژدهی آذر داروساز است. همسر ایشان دانشآموخته رشته بازرگانی است و طی این سالها زحمات فراوانی برای موفقیت و پیشرفت شوهر و فرزندان خود صرف کرده است. شما خواننده گفتگویی صمیمی با این چهره پرتلاش هستید.
جناب آقای دکتر در ابتدا لطفاً بفرمایید که چرا رشته داروسازی را انتخاب کردید و در این مسیر ادامه تحصیل دادید؟
باوجوداینکه علاقه فراوانی به رشته پزشکی داشتم ولی فکر میکردم نمراتم زیاد خوب نیست؛ تصور میکردم اگر رشته پزشکی را انتخاب کنم پذیرفته نمیشوم. همین باعث شد که بالاجبار رشته داروسازی را انتخاب و در آن پذیرفته شوم. شاید همین ترس و خیال اشتباه باعث شد سرنوشت تحصیل و زندگی حرفهای من تغییر پیدا کند. البته رشته داروسازی دانشگاههای تبریز و تهران را انتخاب کردم و خوشبختانه در هر دو دانشگاه همزمان قبول شدم که این برایم شادیبخش بود.
ولی با گذشت بیش از شش دهه سابقه کاری متأسفانه باید بگویم که داروخانهداری هنوز نتوانسته من را ارضا کند که البته علت آن را خواهم گفت. من سال 1346 فارغالتحصیل شدم و دو سال بعد در سال 1348 به مدت حدود هشت سال مدیر تولید کارخانه داروسازی ایران ارگانون بودم. این کارخانه مربوط به شرکاء ایرانی و هلندی بود که فکر میکنم الآن شرکت ایران هورمون نام دارد.
بیشتربخوانید:
با داروهای تاریخ مصرف گذشته چه کنیم؟
شصت سال پیش در دهه چهل هجری شمسی چه تعداد دانشکده داروسازی در ایران داشتیم ؟
فقط دو دانشکده داروسازی دانشگاه تهران و تبریز را داشتیم ولی نیاز خیلی بیش از این بود. در آن سالها هر رشتهای برای خودش جدید و نو پا بود و کمبود در همه زمینهها حس میشد. یادی میکنم از همدورهایهای خودم دکتر امیرفیض، دکتر پورفرید، دکتر فریبا، خانم دکتر مورخی که خیلی از این دوستان و همدورهایهای من مرحوم شدند. مرحوم دکتر شفیعی یکی دو سال از من بالاتر بود و همین تازگیها به رحمت خدا رفت. آقای دکتر آینه چی که خارج تشریف دارند و دکتر قنبرپور فرد نخبه و شاخص این رشته که همکلاس و دوست خوب من بود. یادشان بخیر.
آموزش داروسازی در سطح دانشگاهی تغییرات خاصی نکرده چون در آن زمان نیز همانند الآن استادان خوب وجود داشتند. تدریسها تقریباً یک مدل است ولی فقط ممکن است آزمایشگاههای دانشگاه نسبت به گذشته تکمیل و تجهیز شده تر و پیشرفتهتر شده باشند. علوم و فنون تغییراتی کردند و مسائل جدیدی مطرح است. کتب جدیدی چاپشده است استادان جدیدتری با دیدگاههای جدیدتری مشغول هستند ولی اصل تدریس با تجهیزات آزمایشگاهی است . پیگیریهای شخص دانشجو از همه مهمتر است و این عامل فرد را نسبت به همردیفهای خود تمایز میکند.
آیا در دانشگاه هم تدریس داشتید یا به کار در داروخانه علاقهمند هستید؟
من سابقه تدریس ندارم ولی به کارهای صنفی و گروهی همیشه تمایل و گرایش بیشتری داشتم. البته باید اشارهکنم که در رشتهای تحصیل کردم که دولت دیدگاه متفاوتی نسبت به ما برای رشته داروسازی دارد. ما تصور میکردیم که بعد از فارغالتحصیلی صرفاً خدمات دارویی به بیماران و مراجعین ارائه میکنیم درحالیکه اکنون بعد از سالها و تجربه متوجه شدیم که دیدگاه دولت اصلاً این نیست بلکه داروفروشی مدنظر دولت است. همین دیدگاه دولت باعث شد که فعالیت اکثر همکاران در داروخانهها بیحاصل و انگیزه آنها کم شود. ارائه خدمات علمی و دارویی برای دولت هزینه دارد ولی دولت این هزینه را نادیده گرفته و تقبل نمیکند!! قوانین را نیز طبق برنامههای داروفروشی تدوین کرده است. فارغالتحصیلان تلاش کردند که تغییراتی ایجاد کنند ولی تاکنون طی این پنج و شش دهه موفق نشدیم تغییراتی ایجاد کنیم. اینکه مثلاً بیمهها تأخیر پرداخت دارند و حتی حدود هشت ماه است که معوقات خود را نمیپردازند. اصلاً به این فکر نمیکنند که داروخانه و داروساز باید خدمات علمی ارائه بدهد و در ازای آن حقالزحمه دریافت کند. داروخانه به عنوان یک مرکز داروفروشی دیده میشود بجای آنکه محل تبادل مطالب صحیح علمی و دارویی باشد.
داروخانه یک فروشگاه یا سوپرمارکت و بقالی نیست. حقالزحمه حاشیه سود فروش کسی که روپوش سفید پوشیده و سه دهه تحصیلکرده و در داروخانه فعالیت میکند با فردی که تحصیلات زیادی ندارد و در مغازه کناری مشغول فروش لبنیات، دستمال کاغذی و... است تقریباً یکسان دیدهشده و از یک حاشیه سود تقریباً یکسان برخوردارند. این دیدگاه بهطورکلی فعالیت دانشکدهها را بیحاصل کرده است. البته گروهی از دوستانی که فعالیت دانشگاهی و تحقیقاتی میکنند از مزایای خوبی بهرهمند میشوند. شاغلان کارخانههای داروسازی هم احتمالاً رضایت نسبی دارند. متأسفانه دانش و تجربه تحصیلی اکثریت کسانی که پس از دانشآموختگی وارد داروخانهها شدند منجمد و فریز شده است و شاید این عزیزان فقط به عنوان داروفروش شناخته میشوند. اگر داروسازان خدمات علمی از سر وظیفه یا دلسوزی ارائه بدهند، شاید فی سبیل الله در نظر گرفتهشده است و حقالزحمهای برای آن نیست!
متأسفانه در بخش داروخانه به داروسازان به عنوان داروفروش نگاه شده است! هر سال با تعرفه خدمات دارویی مشکلداریم مردم میگویند برای دریافت تعرفه خدمات دارویی ، داروخانه کاری انجام نمیدهد سازمانهای بیمهگر هم انتقاد میکنند. به اعتقاد من بستر مناسبی برای ارائه خدمات دارویی در داروخانهها فراهم نشده است. داروساز برای ارائه خدمات دارویی و مشاورهای تربیت و دانشآموخته شده است و برای استفاده از این دانش و تجربه داروساز باید زمینه را فراهم کرد. همانطور که پزشک تحصیلکرده و در مطب مشغول خدمت به بیماران میشود، دانش داروساز نیز باید از طریقی مورداستفاده قرار گیرد. شاید بتوان گفت سازمانهای بیمهگر مروج این تفکرند و همین تأخیر هشت ماه در پرداخت معوقات بیمهای نشانگر بیاهمیت دانستن فعالیتهای داروخانه و داروساز است. دولتمردان در وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو نیز یا دستشان بسته است یا همین تفکر را دارند که داروخانه فقط داروفروشی میکند. داروفروشی به دکتر داروساز تحمیلشده است در صورتی که داروساز در بهترین دانشگاههای کشور حدود هفت هشت سال از عمر خود را صرف کرده که بتواند از آن برای مردم و نظام سلامت استفاده کند، نه اینکه فقط داروفروشی کند؛ شاید فقط برای داروفروشی یکی دو سال تجربه کافی است.
همکاران در صنعت تلاشهای زیادی کردند تا از تحصیلات و دانش خود بهره کامل ببرند. الآن صنعت داروسازی در جایگاه خوب و پر توانی قرار دارد. اگرچه گروهی از همکاران ما به خارج از کشور کوچ کردهاند و یا برخی به رحمت خدا رفتهاند.
همین داروساز فارغالتحصیل در کارخانه داروسازی به یک صنعتگر موفق تبدیل میشود ولی همین فرد اگر در داروخانه مشغول کار شود به یک داروفروش تبدیلشده است و دانش او نیز نادیده گرفته میشود. این مطالب را از سر دلسوزی میگویم که شاید مسئولین محترم بخوانند و یک شورا برای رسیدگی تشکیل دهند.بیمار در مراجعه به داروخانه هزار سؤال دارد ولی جرات پرسیدن ندارد چون سر دکتر داروساز با داروفروشی شلوغ است.
الآن رویکرد دانشگاههای کشور تربیت داروساز با توانایی ارائه خدمات، دانش و اطلاعات دارویی به مردم است مگر اینکه رویکرد تغییر کند و داروساز با قابلیت داروفروشی فارغالتحصیل کنند که آن هم این مدت تحصیل طولانی نیاز ندارد. داروسازی و اداره داروخانهها باید بازنگری شود. گاهی اوقات با یک پرسش و پاسخ میتوان کاری کرد که مراجعهکننده از خرید یک دارو که بهاشتباه درخواست کرده است، صرفنظر کند یا با گرفتن شرححال دقیق جایگزین مناسبتری دریافت کند.
بیشتربخوانید:
آشنایی با قرص سیتالوپرام ؛ از موارد مصرف تا عوارض
پیشنهاد شما چیست؟
در فرهنگستان علوم پیشنهادات خوبی ارائهشده ولی باید توسط دولت عملیاتی و اجرایی شود. در اصل باید دید چه انتظاری از داروخانهداریم. باید بیمار دکتر داروساز را از نزدیک ببیند و پرسشهای خود را مطرح کند. آییننامهها باید بازنگری شود. نمیتوان داروخانه را قفل کرد تا دکتر داروساز به بانک، بیمه و اداره مالیات... برود. سالانه حدود دو تا سه هزار نفر داروساز وارد عرصه دارویی کشور میشود که باید از ظرفیت این نیروی عظیم استفاده کرد. حتی برخی داروخانهها به چند دکتر داروساز و مشاور دارویی نیاز دارد. اگر غیرازاین باشد میتوان تحصیل در دانشکدهها را تغییر داد و بجای شش هفت سال تحصیل در رشته داروسازی با یکی دو سال تحصیل افراد تکنسین دارویی تربیت کرد که نقش نسخهپیچی و داروفروشی داشته باشند. مثل سوپرمارکتهایی که فعالیت دارند.
وقتی یک قرص سرماخوردگی را به بیمار میدهیم باید بپرسیم که آیا ناراحتی گوارشی ندارد؟ برای سردرد مصرف میکند یا اینکه مشکل از یک عامل دیگر است. با این پرسش و پاسخها هم بیمار راضی خواهد بود و هم داروساز خشنود میشود در غیر این صورت که فقط با فروش چند عدد قرص سرماخوردگی بیمار بیستودو تومان به ما پرداخته که شاید دو تومان از آن برای ما سود داشته است.
الآن فروش دارو بدون نسخه به نفع داروخانه است در صورتی که باید اقدامی شود که فروش بدون نسخه برخی داروها نهتنها به ضرر بیمار بلکه حتی به ضرر داروخانه نیز باشد. در خارج کشور بدون نسخه دادن دارو به ضرر داروخانه است ولی در ایران برعکس است چون بیمهها وظیفه خود را خوب عمل نمیکنند و سرمایه دارویی یک داروخانه ماهها در سیستم بیمهای بلوکه و مسدود میشود.
اولین پیشنهاد من این است که باید سود یک کالایی که در داروخانه تحت عنوان دارو فروخته میشود با کالایی که در بقالی و قصابی فروخته میشود تفاوت داشته باشد. برای یک دستمال کاغذی حدود بیست درصد سود در نظر گرفتهشده است درحالیکه فروش یک دارو با تمام مسئولیتهایی که بر عهده داروساز است، سود آنچنانی ندارد. بارها به دلیل تحویل دارو با دوز متفاوت از نسخه (غیر منطبق مقدار دوز با نسخه) مجبور شدیم ساعتها برای پیدا کردن بیمار وقت صرف کنیم. در برخی کشورها خدماتی مانند گرفتن فشارخون، قند خون و حتی واکسیناسیون در برخی موارد به عهدهداروساز مستقر در داروخانه گذاشتهشده است.
چطور ممکن است داروخانه دولتی با آن حجم مراجعهکننده و صفهای طولانی روبرو شود ولی بقیه داروخانهها خیلی خلوت باشند؟! به نظر من یکجای کار اشکال دارد.
نظر شما در مورد تولید و صنعت داروسازی چیست؟
صنعت داروسازی بسیار خوب و باکیفیت فعالیت کرده و تا چندی پیش نیز داروها درواقع رایگان به دست مردم میرسید. نشانه رایگان بودن آن هم حجم بالای قاچاق دارو از ایران به سایر کشورها است. دارویی که با ارز چهار هزارتومانی تولید میشود بیشک ارزان است. الآن داروهای تولید داخل را تا حتی آمریکا میبرند. داروسازی کشور بسیار خوب است و از این بهتر نیز میشود. الآن قاچاق معکوس از ایران به خارج است. نیاز به دارو را در کشور تا حدود زیادی برطرف کردهایم. با توجه به مشکلات ارزی و تحریمها در برخی موارد نود تا نودوشش درصد نیاز کشور تأمین میشود؛ اعداد و ارقام مختلف است ولی در مجموع حجم بالایی از نیاز کشور را قادر به تولید هستیم.
نظر شما در مورد افزایش چندین درصدی قیمت دارو طبق نظر وزارت بهداشت چیست؟ این خوب است؟
من معتقدم که دارو گران نشده بلکه دارو اصلاح قیمت پیداکرده و باید این کار ادامه یابد. دارو تا پیش از این با ارز چهار هزارتومانی تولید یا مواد اولیه آن وارد میشد درحالیکه هزینههای جانبی با رقم تمامشده و ارز بیستوپنج هزارتومانی بود و محاسبه میشد. به نظرم طی سالیان گذشته دولت باید این روند اصلاح قیمت دارو و واقعی سازی آن را به مرور و به تدریج تاکنون انجام میداد . باید محاسبه قیمت دارو با ارز آزاد باشد و برای جلوگیری از فشار اقتصادی به مردم، باید سازمانهای بیمهگر درمانی به وظایف خود خوب و بهگونهای عمل کنند که کمترین فشار به مردم وارد آید. این بیمهای که در کشور داریم بیمه کارآمد و درجه یک نیست. بیمه باید انتظارات مردم را کامل برآورده کند. چرا بیمه هشت ماه است که معوقات پرداختی دارد؟ میگویند بودجه ندارد. به من ارتباطی ندارد که بیمه بودجه ندارد چون من با بیمه قرارداد دارم . طبق قانون اگر ظرف دو ماه بدهی بیمه پرداخت نشود باید جریمه تأخیر در پرداخت به طرف مقابل بپردازد. اگر من داروخانهدار چند ریال بیشتر دریافت کنم باید پاسخگو باشم ولی تأخیرهای چندین ماهه بیمهها دیده نمیشود. بیمههای درمانی کشور خیلی ضعیف هستند. از پزشک و داروخانه کم میکند که بتواند هزینهها و بدهیهای معوق خود را بپردازد. همین تأخیرها در پرداخت بهنوعی وقت خریدن برای رفع مشکلات مالی خود است!!! باید بازنگری در هزینه سازمانها انجام شود و حتی از بخش خصوصی در مدیریت بیمهها باید کمک گرفت.
بیشتربخوانید:
مصرف خودسرانه دگزامتازون و احتمال ابتلا به دیابت و ...
الکترونیکی شدن نسخ چقدر معایب و مزایا دارد؟
این الکترونیکی شدن نسخ هزینهبر است. هم هزینه نیروی انسانی و هم هزینه سرمایه وقت و زمان صرف میشود. بستر مناسبی برای این کاردیده نشده است و برای جا انداختن و فرهنگسازی این کار جدید باید سازمانهای بیمهگر هزینههایی در نظر بگیرند. متأسفانه اتحادیههای صنفی هیچ جایگاه مشورتی ندارند. حدود دو سال است که میخواهیم وزیر بهداشت را ملاقات کنیم که امکان آن برقرار نیست. چرا در چنین تصمیمگیریهای مهم و کلان از ما مشورت نخواستند؟ طبق قانون باید نمایندگان اتحادیههای صنفی مرتبط در جلسات مشورتی حضور پیدا کنند. باید نظرخواهی شوند و از تصمیمات احتمالی آتی مطلع شوند.
در مقاطعی شاهد عرضه دارو در بازار سیاه و حتی ناصرخسرو هستیم. نظر شما چیست؟
وقتی یک کالا دچار کمبود بشود خواه نا خواه دچار انحراف میشود؛ بازار سیاه برای دارو در زمان کمبودها وجود دارد. باید بتوانیم راهحلی برای رفع کمبودها در نظر بگیریم و پیدا کنیم. مشکلات اقتصادی افراد سودجو و نیازمند باعث میشود از این فرصت کمبودهای دارویی بهرهبرداری مالی کنند. یا به هر دلیلی دست به کارهای خلاف قانون بزنند. در مورد عرضه دارو در فضای مجازی باید تأکید کرد که هر چیزی باید نظم و قانونی داشته باشد و کسی باید پاسخگو باشد و از مقرراتی که برای داروخانه تعیینشده باید همین عرضه دارو بهطور اینترنتی هم برخوردار باشد. ارائه دارو درب منزل از دیدگاه من مفهوم نمیشود. چطور ممکن است که یک کالای مرتبط با سلامت اینطوری عرضه شود. شاید چنین کارهایی در برخی کشورها انجام شود ولی در ایران چنین کاری صحیح نیست و دارو دادن درب منزل یک اقدام نابخردانه و شاید زیرابی رفتن است. ما با جناب وزیر خیلی صحبت داشتیم ولی قابل ندانستن.
الآن تقریباً چه تعداد داروساز در کشور داریم؟ نیاز واقعی چه میزان است؟
الآن حدود بیستوهشت هزار نفر داروساز در کشور داریم. حدود چهارده هزار داروخانه در کشور داریم و نزدیک به بیستوپنج هزار مورد کارت عضویت برای داروسازان کشور صادرشده است.
حدود هزار نفر داروساز از دانشگاههای خارج کشور به ایران بازمیگردند و حدود دو هزار نفر نیز از دانشگاههای داخل ایران فارغالتحصیل میشوند. ما برای دولت سند نیازسنجی کوتاه مدت و درازمدت دو دهه آینده کشور را تدوین کردیم. پیشبینیها و نیازسنجیها برای افق چشمانداز کشور در این سند دیدهشده بود که ارائه کردیم ولی هیچ ترتیب اثری داده نشد. وزارت بهداشت آییننامه داروخانهها را بدون نظرخواهی از انجمن داروسازان ایران، متأسفانه بهطور کامل تغییر داد؛ حتی در جلسات مربوطه برای مشورت از ما دعوت نکرد!؟ یک جلسه هم که با معاون وزیر، جناب آقای دکتر دارایی داشتیم قول و قرارهایی مطرح شد که متأسفانه هیچکدام عملی نشد! درحالیکه وجود اتحادیههای صنفی در کشورهای دموکراتیک نقش مهمی در کمک و تصمیم سازی به دولت دارند. وقتی میگوییم باید با ما جلسه بگذارید و از ما همنظر سنجی کنید با این هدف است که کمکرسانی کنیم و نظرات کاربردی ارائه دهیم. آقای دکتر فاطمی،آقای دکترسعیدلو، دکترکلانتری، آقای دکتر ضیاء رئیس انجمن داروسازان ایران در تمام مسائل دارویی کشور صاحبنظر هستند. خیلی از همکاران و اعضا انجمن سوابق سی و چهلساله کار مدیریتی و دولتی دارند که متأسفانه در نظرسنجیها دیده نشدند. دولت با این حجم مشکلات و مسائل در کشور نمیتواند بهتنهایی اقدام کند و حتماً به نظر مشورتی انجمنهای مختلف نیاز دارد؛ مثلاً دولت ده پیشنهاد میگیرد و یکی را اجرایی یا نهایی میکند. دولت نظارت میکند و در اصل این دولت است که با داشتن اتحادیههای قوی در کشور میتواند بر مشکلات فائق آید و از میان همین افراد باتجربه در اتحادیههای صنفی، دولت میتواند مدیر و حتی وزیر انتخاب کند. تصمیمات نباید در اتاقها دربسته اتخاذ شود. میخواهیم به وزیر بگوییم مدیریت پاییندست شما نتوانسته مشکل را حل کند و ما میتوانیم به شما پیشنهاد و راهکار بدهیم به عرض برسانیم و شما انتخاب کنید. باید به اتحادیههای صنفی بها داد چون چندین اتحادیه در کشور داریم باید نظرخواهی کرد نه اینکه امتیاز داد. آغوشها بسته است و شاید نامهها را میگیرند ولی داخل سطل زباله میاندازند.
در مورد مهمترین یا ماندگارترین اثرات فعالیتهای خود در انجمن بیشتر بفرمایید.
علاوه بر عضویت در هیئتمدیره انجمن و ریاست انجمن طی دو دوره، مدتی نیز عهدهدار تصدی سمت دبیری انجمن هم بودم. انجمن برای اولین بار در دوران فعالیت من صاحبخانه داروسازان شد؛ این خانه کلنگی در دوره بعدی با همراهی هیئتمدیره به یک ساختمان هفتطبقه بسیار بینظیر تبدیل شد. تعاونی انجمن هم در دوران فعالیت من تأسیس شد؛ در آن دوران آقای دکتر آذرنوش ودکتر کشتکار ودکتر شرعی دکتر کارگر مرحوم دکتر واقفی و مرحوم دکتر چیتساز وخیلیهای دیگر) هم همراه بودند. همکاران لطف داشتند نام من را بر روی سالن اجتماعات ماندگار کردند و تندیسی نیز به نام اینجانب در محل انجمن نصب کردند که از این بابت سپاسگزارم. در این فرصت یادی میکنیم از همکاران داروساز تازه درگذشته؛ طی چند سال اپیدمی کرونا به گفته آقای دکتر ضیاء ریاست کنونی انجمن داروسازان ایران ، حدود سی نفر از همکاران داروساز را از دست دادیم. ازجمله این عزیزان فقید آقایان دکتر کلاهی، دکتر ده مولایی، دکتر پورهاشم، دکتر شاهمحمدی ، دکتر زینلی، دکتر قلعهنویی، دکتر فرهاد نجفی، دکتر آصف سپاهیان، دکتر عبدالشکور هژیرامیری، آقای دکتر داوودی ، دکتر مهدی حیدریان، دکتر مهدویان، آقای دکتر چیتساز دوست و همکار ما در انجمن که فرهنگ دارویی را نیز ایشان چاپ کردهاند و همچنین عزیزانی که نامشان محفوظ است؛ روحشان شاد.
آرزوی قلبی شما در پایان این گفتگو برای داروسازی ایران چیست؟
آرزوی من برای کل کشور است و صرفاً نمیتوان به داروسازی توجه کرد. وضعیت دارایی و مالیات، شهرداری، جوازها و ساختوسازهای با رانت باید اصلاح شود. در داروسازی آرزوی من این است که از فارغالتحصیلان داروسازی کشور خوب استفاده شود نه اینکه داروساز مجبور شود به یک سرمایهگذار برای تأسیس داروخانه متکی شود. باید دید چرا داروساز و پزشک کوچ میکند و به خارج کشور میرود؟ چرا باید این حجم ثروت در ترکیه و دبی سرمایهگذاری شود؟ چرا باید همکاران من به کانادا بروند؟ باید همه در کشور بمانیم و برای پیشرفت وطن تلاش کنیم. باید سرنوشت داروسازان در کشور نیز موردبحث قرار گیرد. باید از این عزیزان در همه امور صنعت شیمی و حتی کشاورزی استفاده شود. آرزوی من توجه بنیادی به دانش داروسازی است. با وجود همه سختیها به همکاران توصیه میکنم به امید روزهای خوب اتحاد و اتفاق خود را حفظ کنند. سعی کنند ارتباط خود را با انجمن داروسازان ایران حفظ کنند و مشکلات را مطرح کنند و از مشکلات انجمن نیز مطلع شوند.