گفتگو : رضاحسینمردی – خبرنگار
تحریریه زندگی آنلاین : دکتر علی عبداللهی متولد 1342 شیراز دوران دبستان، راهنمایی و دبیرستان خود را در مدرسه البرز تهران و رازی شیراز گذراند. سال 1361 دوره پزشکی عمومی خود را در دانشگاه علوم پزشکی شیراز آغاز کرد و در سال 1368 به پایان به پایان رساند . سپس در دانشگاه علوم پزشکی تهران با پذیرش در دوره دستیاری تخصص رشته جراحی عمومی را با موفقیت به پایان رساند و سال 1373 دانشآموخته این رشته از دانشگاه علوم پزشکی تهران شد. وی برای گذراندن دورههای تکمیلی و فلوشیپ در جراحی سرطان، بهطور خاص سرطان سینه عازم آمریکا و انگلستان شد و در هر کشور به مدت دو سال، جمعاً چهار سال تحت آموزشهای لازم در این خصوص قرار گرفت. پس از بازگشت به کشور عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد شد و در مراکز آموزشی و درمانی مختلف فعالیت علمی و درمانی خود را ادامه داد.وی در تشکلها و کمیتههای مختلف علمی و صنفی در جامعه جراحان ایران و انجمنهای مرتبط حضور و همکاری داشته و در کنگرهها و درس گروهیهای مختلف بهعنوان سخنران و ادارهکننده میزگرد نیز همراهی نموده است. تولید مقالات علمی و حضور در کنگرهها و سخنرانیهای خارج از کشور، همچنین تألیف کتب متعدد درزمینه جراحی سرطان نیز، بخشی از پرونده کاری و علمی این جراح پرتلاش کشورمان است. دکتر عبداللهی از سال 1374 همکاری خود را با جامعه جراحان آغاز نمود و تاکنون در کمیتههای مختلف آموزشی و پژوهشی ، برگزاری کنگرههای سالانه و دورهای همکاری داشته، اکنون بازرس جامعه جراحان ایران است.
دکتر عبدالهی در دوران جنگ تحمیلی در کنار پزشکان صاحب نامی چون دکتر ایرج فاضل، دکتر محمدرضا ظفرقندی، دکتر ملک حسینی، دکتر رضا ملکزاده و... بر بالین رزمندگان و مجروحان حضور داشت و بهعنوانهمکار در دوران دفاع مقدس، ماهها و سالها به خدمت پرداخته است.
بیشتربخوانید:
کدام زخمهای صورت و دهان سرطانی است؟
او میگوید: اصلیترین مشوق برای تحصیل در پزشکی و فعالیتهای علمی و ادامه تحصیل در رشته جراحی، مرحوم پدر من دکتر افراسیاب عبداللهی از جراحان سرشناس و قدیمی شیراز بودند؛ سالهایی که پدر در شیراز طبابت میکرد در کل استان فارس فقط سه نفر جراح وجود داشت و حتی برخی استانهای مجاور فاقد جراح بود... ! مرحوم پدرم از پایهگذاران رشته جراحی در آن منطقه بود. البته مادرم که خدا را شکر در قید حیاتاند به لحاظ تحصیلاتی که در رشته ادبیات داشتند نیز مشوق دیگر من برای ادامه تحصیل در پزشکی بود. اکنون یکی از برادرانم که او نیز مشوق خوبی برایم بود، پاتولوژیست است ؛ برادر دیگرم دکترای تغییرات آبوهوا دارد و چندین کتاب مرجع توسط ایشان تألیف شده است. دکتر عبدالهی میگوید مراجعهکنندگان فراوانی برای جراحیهای زیبایی دارم و این نوع کارهای برایم آسان و درآمدزاست اما خدمت به بیماران سرطانی را ازنظر پیامدهای ماندگار آنکه امید به زندگی و نجات جان انسانهاست، بیشتر دوست دارم و میپسندم.
دکتر عبداللهی صاحب یک فرزند دختر و یک پسر است که در رشتههای فنی و مهندسی مشغول تحصیلاند؛ همسر ایشان نیز دندانپزشک است و در مطب و منزل فعالیت میکند ولی در سالهای اخیر مشوق ایشان در مسیر کار بخصوص درزمینه درمان بیماران مبتلابه سرطان است.
آنچه بیان شد مقدمهای کوتاه بود برای آشنایی و آغاز گفتگویی صمیمی با جناب آقای دکتر علی عبداللهی، جراح سرطان و عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی، بازرس جامعه جراحان ایران، عضو کالج بینالمللی جراحان آمریکا در این روزهای اپیدمی بیماری کرونا در ایران و جهان.
لطفاً در ابتدا بفرمایید، چرا به رشته جراحی و آنهم بهطور اختصاصی سرطان علاقه پیدا کردید؟
از سال سوم پزشکی عمومی در شیراز بود که بهشدت علاقهمند شدم تا در مسیر جراحی سرطان گام بردارم و بهمنظور کمک به نجات و درمان بیماران مبتلا ادامه تحصیل دهم. بسیاری از مردم با شنیدن نام سرطان وحشت میکنند. اگرچه دومین علت مرگ در کشور ما سرطانها است ولی وجود بهموقع یک جراح در کنار بیمار مبتلابه سرطان جهت خارج کردن دقیق و صحیح بافت سرطانی، اولین و مهمترین گام برای نجات جان بیماران در کنار تشخیص بهموقع محسوب میشود. بسیاری از دوستان من در رشتههای ترمیمی و پلاستیک ادامه تحصیل دادند ولی من احساس کردم، ادامه تحصیل در مسیر نجات جان بیماران سرطانی بسیار مهمتر و مفیدتر است. رشته تخصصی کمککننده به جامعه ازنظر من، همین جراحی سرطان است. در مسیر تحصیل متوجه شدم که سرطان پستان در ایران بسیار شایع است و در برخی انواع خود حتی رتبه اول علت مرگ را دارد. دیدگاه پیشگیری از سرطان و انجام بررسیهای غربالگری نیز همیشه در برنامههای علمی آموزشی و بخصوص در مطب توسط من مطرح و موردتوجه بوده است.
بیشتربخوانید:
درمان سرطان پروستات و بروز سرطان روده
فرمودید که مرحوم پدرتان جراح بودند. آیا در دوران کودکی هم گرایش به جراحی داشتید ؟
بله. آن زمان که دانشآموز بودم، مرحوم پدرم وقتی از سرzکار به منزل بازمیگشت مقدار نخ بخیه ، روده ، جگر و قلب گوسفند برایم میآورد تا با همدیگر انواع بخیه زدن، طریقه برش بافت و نحوه جلوگیری از خونریزی را بهطور آموزشی تمرین کنیم. تقریباً هر جمعه با نخ بخیه، پنس و قیچی... با پدر مشغول بودیم. با پنس و قیچی روده گوسفند را برش میدادیم و مجدد با نخ بخیه میدوختیم. این تفریح کودکانه انگیزه و علاقهای در من ایجاد کرد تا آرزویی در سر داشته باشم؛ با خود میگفتم: یعنی میشود که روزی بتوانم بهطور واقعی انسانهای بیمار را جراحی و مشکلات آنان را رفع کنم؟
کتب رفرنس (مرجع) آناتومی بدن را با مرحوم پدرم در دوران دبیرستان مطالعه و مرور کردیم. همین آشنایی و علاقهام به درمان بیماریها از طریق جراحی ، مسیر را برایم هموارتر کرد. پزشکی برای من فقط در یکرشته مفهوم داشت و آنهم جراحی بود.
پدرم علاقه خاصی به جراحی داشت و همین علاقه را نیز در من ایجاد میکرد. آن دوران شیمیدرمانی در سرطان مانند امروز گسترش نداشت بلکه محور اصلی و خط اول درمان سرطان، جراحی بود؛ با تشخیص بهموقع و شناسایی محل دقیق بافت و انجام یک جراحی مناسب میتوانیم زندگی دوباره به بیمار سرطانی که در مسیر مرگ قرار دارد هدیه نمود. همین زمینه اصلی ادامه تحصیل و فعالیت حرفهای من بهعنوان جراح سرطان بود.
الآن وقتی بیمار سرطانی را جراحی میکنم و باعث میشوم که تخصصم موجب جلوگیری از مرگ و افزایش طول عمر وی بشود به خود میبالم و از انتخابم در زندگی بابت ادامه تحصیل راضی میشوم؛ البته قدردان مرحوم پدرم هستم که بذر این احساس را در وجود من کاشت تا امروز ثمر دهد و بتوانم موجب نجات جان بیماران سرطانی شوم. گاهی شاهد هستیم که اطرافیان افراد مبتلابه سرطان به دلایل مختلف طول عمر کمتری نسبت به بیمار سرطانی خوددارند. هیچگاه در طول مسیر درمان سرطان نمیتوان ناامید شد.
چه کسانی در مسیر زندگی و موفقیتهای شما همراه و یاورتان بودهاند؟
همسرم دکتر نسرین عطایی دندانپزشک است؛ او نقش صد در صد اثرگذاری در موفقیتها و پیشرفتهای من و خانواده داشته است. مادرم هورالنساء ستوده، نیز زحمات فروانی برای من متحمل شده است.
تخصص جراح عمومی با جراح سرطان چه تفاوتی دارد؟
باید با بافت با احترام رفتار کرد. درگذشته میگفتند که بافت اهمیت ندارد، بافت روح ندارد ولی من خلاف این نظریه را بهوضوح دیدم؛ اگر با بافت مانند یک موجود زنده مواجه شد و برخورد کرد بهراحتی میتوانیم سلولها و توده سرطانی را از قسمتهای سالم جدا کرده و بیمار را بیمه کنیم. در برش و اقدامات جراحی باید به نسج احترام گذاشت. من بهعنوان جراح دورهدیده سرطان احساس میکنم که بافت سرطانی هنگام جراحی با من حرف میزند و زنده است؛ حس نمیکنم که توده سرطانی یکتکه گوشت و بافت مرده است بلکه حس میکنم با من حرف میزند و این میشود که درست انتخاب میکنم و بافت بیمار را از قسمت سالم با دقت بسیار بالایی که به نفع مریض است، جدا میکنم و این نکتهای است که باید نسبت به آن دقت داشت.واقعیت داخل رشته و نمود در بیرون یا اجتماع متفاوت است. از بیرون که به موضوع نگاه میکنید شاید عدهای معتقد باشند که امکانات تشخیصی و تصویربرداریهای پزشکی نقش مهمتر و پایهای در تشخیص و درمان دارند ولی وقتی وارد رشته و مسیر درمان میشوید، میبینید که وجود جراح متبحر و دورهدیده سرطان، نقش کلیدی و حیاتی در درمان دارد. امروزه میتوان بیمار سرطانی را ابتدا شیمیدرمانی و سپس جراحی کرد ولی در اصل جراحی و خارج کردن توده سرطانی، حرف اول را در موفقیت درمان میزند.
بیشتربخوانید:
مواد غذایی ضد سرطانی را بشناسیم
آیا میتوان گفت که جراحی عمومی، پایه و مادر سایر رشتههای جراحی است؟
بله. جراحی عمومی به اعتقاد من، جراحی مادر است. امروزه مردم به دنبال بالاتر از فوق تخصص هر رشته و هر بافت و ارگان هستند. جنرال سرجری یا جراحی عمومی، رشتهای مادر و پایه است و درواقع امور مربوط به جراحی نواحی سر و گردن، تودههای تیروئید و عمقی گردن، تودههای ریوی، پستانها ، معده، روده کوچک و بزرگ، دستگاه گوارش ، انواع فتقها، ضایعات جدار شکم، سنگهای صفراوی، هموروئید، آسیبها و جراحات ... توسط پزشکان دانشآموخته این رشته قابلرسیدگی و درمان است. مردم تلقی میکنند که در هر قسمت از بدن حتماً باید به دنبال فوق تخصص آن قسمت باشند... ! درواقع اینطور نیست، بلکه اصلیترین رشته جراحی عمومی است ولی در سایر موضوعات و امراض نیز گرایش ایجادشده است. بسیاری از این گرایشها تخصصی در کشورمان بهاشتباه فوق تخصص معرفی و قلمداد میشود درصورتیکه این گرایشها تحت تخصص یا در اصطلاح ساب اسپشیالیتی محسوب میشوند و پزشک در آن زمینه تبحر بیشتری پیداکرده است. به اعتقاد من نباید جایگاه و اهمیت جراحی عمومی فراموش شود چون مادر همه رشتههای جراحی است. درگذشته هم بیماران توسط جراحان عمومی بین سایر همکاران خود تقسیم میشدند.جراحی عمومی دوره چهارساله دارد که در صورت تمایل دانشآموختگان به تحصیلات تکمیلیتر و تبحر بیشتر در آن حوزه ، میتوانند در آن رشته دوره و آموزش بیشتری ببیند؛ دورههای تکمیلی انواع مختلف دارد که فلوشیپ، شناختهترین مقطع آن است و درمجموع همه از جراحی عمومی منشأ میگیرد. سابقه رشته جراحی بهصورت آکادمیک به تلاشهای زندهیاد پروفسور یحیی عدل از پایهگذاران جراحی در کشور بازمیگردد. بهمرور و تدریجی جراحی از دانشگاه علوم پزشکی تهران با تلاشهای این استاد فقید و همکاران خود بخصوص فارغالتحصیلان دانشگاههای خارج از کشور در سایر دانشکدههای پزشکی تسری یافت و بدین ترتیب جراحی آکادمیک و نوین راهاندازی و در سراسر کشور گسترش پیدا کرد؛ با این تلاشها و اقدامات هدفمند درگذشته اکنون تمام انواع جراحیها در کشور و توسط جراحان ایرانی قابل انجام و در حال انجام است و دیگر نیازی به اعزام بیماران به خارج از کشور وجود ندارد.یکی دیگر اقدامات ارزنده و ماندگار در این عرصه مربوط به استادانی مانند دکتر ایرج فاضل است که علم را در سراسر کشور توزیع کردند؛ در اصل این بزرگواران بهطور انحصاری با رشتههای پزشکی و جراحی برخورد نکردند. استادانی که دانش خود را بدون هیچ چشمداشتی هدیه کردند. اکنون دانشجویان من از من نیز سبقت گرفتند و در سراسر کشور جراحان صاحب نامی هستند که این رخداد افتخاری برای من محسوب میشود. مهمترین هدف من خدمت به مردم است و اگر مباحث مالی و اقتصادی میان بیمار و پزشک در میان نباشد بسیاری از مشکلات برطرف خواهد شد. اگرچه حقالزحمه پزشکان بسیار غیر منطبق با جایگاه تخصصی و تحصیلات آنان در مقایسه با سایر رشتهها و حرفهها است! شما درآمد و دستمزد یک تعمیرکار خودرو را با یک پزشک مقایسه کنید... ! گاهی دستمزد یک تعمیر موتور خودرو از یک جراحی سرطان بالاتر و بیشتر است ولی من معتقدم که زیبایی علم و نجات جان یک بیمار با پول قابلمقایسه نیست. من دوران طبابت پدرم را فراموش نمیکنم، بیماران بجای حقالزحمه عمل جراحی به ایشان پول ، کالا یا مواد غذایی میدادند و ایشان نیز باکمال تشکر از آنان میپذیرفت. برای پدرم تفاوتی نداشت که در برابر جراحی و کاری که برای بیمار انجام داده است، بیمار چگونه پاسخ میداد؛ بیمار اگر داشت میپرداخت و اگر نداشت حتی در حد توان خود (یک شانه تخممرغ ) پدرم درمان لازم را انجام میداد و آبروی بیمار را زیر پا نمیگذاشت. متأسفانه این مسئله بهتدریج در جامعه فراموش شد و به دلیل مسائل اقتصادی و جبر زمانه ارتباط مالی بین بیمار و پزشک برقرار شد ؛ ولی نباید فراموش کرد که از سوی دیگر امروزه گاهی اوقات دیده میشود که در صورت عدم دریافت حقالزحمه و دستمزد، بیمار به دانش و تخصص پزشک معالج خود شک میکند! اینکه بیمار تصور کند که هرچه پزشک حقالزحمه بیشتری بگیرد عمل بهتری انجام داده اشتباه است ولی متأسفانه در برخی افراد این ذهنیت ایجادشده است.
امسال در اپیدمی کرونا مشکلات متعددی جهت خدمترسانی بیماران به وجود آمد. شما چگونه تا این لحظه موضوع جراحی در دوران کرونا را مدیریت کردید؟
شاید بتوان گفت در طول حدود صدسال اخیر، مرضی که اینچنین جهانگیر باشد وجود نداشته است. مشکل مهم در ابتدا ابهامات و ناشناسی این بیماری بود؛ زمان صرف شد که جامعه پزشکی به ابعاد مختلف این اپیدمی پی ببرد. اوایل شیوع اپیدمی بعد از جراحی برخی بیماران متوجه ابتلا آنان میشدیم و متأسفانه این عارضه توانست با کاهش سطح دفاعی بدن و ضعف، پیامدهای ناگواری ایجاد کند. کاهش اعمال جراحی پیامد مهم اپیدمی کرونا است. ترس از انتشار ویروس و آلودگی سایر بیماران موجب کاهش عملها و درنهایت نیازمند مدیریت انجام جراحیها ضروری و حیاتی شد. البته چون فعالیت اختصاصی من جراحی سرطان است، مجبور بودم برای این بیماران به دلیل جلوگیری از گسترش سریع بیماری در آنان، جراحی را با اختصاص زمان و دقت بیشتر و رعایت شدید اصول حفاظتی انجام دهیم.
تجربه عجیب و جالبی بود. اوایل میگفتند این بیماری افراد فقیر را بیشتر درگیر میکند بعدها دیدیم که ثروتمند و فقیر تفاوتی ندارد . در اصل باید متوجه شد که زندگی ارزش بسیاری از مسائل و نگرانیها را ندارد. چه افراد ثروتمند و صاحب نامی با این ویروس آلوده شدند و فوت کردند.
به اعتقاد من باید صحیح زندگی کرد و زیاد به فکر پول و ثروتاندوزی و کار بیش اندازه و غیرضروری نبود.متأسفانه اپیدمی کرونا تجربه تلخی است، دوستان و همکاران عزیزی از دست دادیم. درمجموع با دقت در مدیریت پذیرش بیماران برحسب ضرورت و نوبتدهی با فواصل مناسب در حال گذار از این دوران هستیم تا مسیر درمان و واکسیناسیون مناسب آن هموار شود. اگرچه درآمد پزشکان نیز مانند سایر حرف و شغلها کاهش خواهد یافت ولی اصلاً مهم نیست بلکه مهم سلامتی است. بزرگترین درس زندگی که کرونا به همه داد این بود که پول و درآمد اهمیتی نخواهد داشت؛ درمجموع جامعه پزشکی نمره خوب و قابل قبولی کسب کرد. من همچنان عملهای ضروری و غیرقابلاجتناب بیماران سرطان را با رعایت اصول حفاظتی انجام میدهم و عملهای انتخابی و غیرضروری را نیز به تعویق میاندازم؛ البته با آمدن واکسن خبرهای خوبی خواهیم داشت ولی آنطور که از شواهد پیداست باید حداقل تا یک سال آتی منتظر بود، مراقبت کرد و با موضوع اپیدمی کرونا کنار آمد. البته نباید بیتفاوت بود، مطبها نباید اجازه بدهند که ازدحام بیماران در آن ایجاد شود. بیماران باید جهت نوبتدهی ویزیت و معاینه انتخاب شوند و بر اساس شرایط و ضروریات اقدامات لازم پذیرش و درمان برای آنان انجام گیرد. اگر کشور بتواند در تهیه و تولید واکسن ضد کووید 19 موفق عمل کند، میتوانیم بر این بیماری غلبه کنیم.
بیشتربخوانید:
خوراکیهایی که از سرطان روده پیشگیری میکند
رژیم غذایی پرچرب و تاثیر آن روی سرطان روده بزرگ
با۱۰ نوشیدنی سرطانزاآشنا شوید!
بیشترین موارد مراجعه به شما طی سالهای خدمت اغلب چه افرادی هستند؟
بیماران در دو محور اصلی به من مراجعه میکنند. مهمترین موارد مراجعه در خصوص سرطان پستان است . من از فنهایی استفاده میکنم که ابتدا بافت کمتری از سینه برداشت شود و سپس در صورت امکان و دارا بودن شرایط لازم، بازسازی میکنم. در برخی افراد احساس فقدان و نداشتن یک اندام یا عضو بدن از ابتلا به سرطان و مرگ بدتر و غیرقابلتحملتر است. به همین خاطر خیلی از خانمها تمایل دارند که توده سرطان آنان بهگونهای خارجشده که ظاهر سینه باحالت طبیعی حفظ شود. امروزه به کمک شیمیدرمانی و رادیوتراپی توانستهایم که کمک فراوانی انجام دهیم. متأسفانه سرطان پستان بسیار شایع و فراوان شده است. آلودگیهای شیمیایی و تغذیهای با هورمونها در ابتلا به سرطان مؤثر است ولی از همه مهمتر استرس و تنشهای روحی نیز نقش فراوانی دارد. طبق آمار افراد در معرض استرس بیشتر سرطان میگیرند. گوشتها و غذاهای امروزی نسبت به سابق تفاوت دارد و متأسفانه افزودنیها یا باقیمانده سموم و هورمونها در آن زیاد است.دومین علت مراجعه به اینجانب سرطان و مشکلات مربوط به تیروئید است. به نظر من در سالهای اخیر تعداد مراجعات در این خصوص افزایش چشمگیر پیداکرده است. متأسفانه آمار کشوری در جامعه نداریم ولی بهاحتمالقوی به تغذیه و استرس نیز مربوط میشود. اختلالات تیروئیدی در کشور فراوان داریم . با پیشزمینه گواتر هم سرطان زیاد مشاهده میشود.سرطانهای دستگاه گوارش بهویژه روده بزرگ به دلیل صنعتی شدن و مشکلات تغذیهای و یبوست بسیار زیاد شده است. سرطان معده نیز برخلاف تصور، کاهش پیدا نکرده اما متأسفانه سرطان روده بزرگ بهویژه در آقایان افزایشیافته است!
در این میان مسئله اجابت مزاج خیلی مهم است و باید به آن توجه داشت. در طول روز باید جهت اجابت مزاج دستشویی رفت. کم خوردن نوشیدنی و مایعات ، سبزیها و میوهها طی شبانهروز در ایجاد یبوست مؤثر است. سرطان روده با یبوست ارتباط مستقیم و سیر صعودی دارد.