گفتوگو : رضا حسینمردی
تحریریه زندگی آنلاین : دکتر سید موید علویان متولد 1340 در شهر مقدس کربلا، اصالتاً ایرانی است و بهخاطر شغل پدر در کربلا متولد شد. مدتی آنجا زندگی کرد و در سن نه سالگی به ایران بازگشت. وی دوران تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را تا قبل از پیروزی انقلاب در ایران گذراند و در نهایت در سال 1359 مدرک دیپلم خود را از دبیرستان ابوریحان (جنوب تهران) با معدل 27/19 اخذ کرد. همان زمان موفق به ورود به دانشگاه علوم پزشکی تهران شد و در سال 1368 نیز با معدل الف فارغالتحصیل شد. چهار خواهر و برادر دارد. یکی از خواهران وی دکترای محیط زیست دارد و بقیه در حوزههای دیگر تحصیل کردهاند. خاندان پدری دکتر سید موید علویان روحانی بودهاند. پدر ایشان نیز مدتی روحانی بود، ولی بعد به شغل کفاشی پرداخت. پدر ایشان اکنون 89 سال دارند، در قید حیات هستند و به گفته نزدیکان، از لحاظ سواد علمی در حد اجتهاد هستند.
دکتر علویان تعریف کرد پدرم چند وقت پیش جهت جراحی سرطان به اتاق عمل منتقل شد. از ایشان خواستم که مرا کمی نصیحت کند..، پدر گفت: اگر کار و خدمتی برای کسی انجام میدهید با نیت رضای خدا و قربت الی ا... باشد. اگر از باب دلسوزی کاری کنید، ارزشی ندارد.
دکتر علویان میگوید موضوعات و بحثهای سیاسی همیشه در خانواده ما مورد توجه قرار گرفته است.
وی در دوران جنگ تحمیلی تقریباً در تمام عملیاتها شرکت داشته است. در فتحالمبین، بیتالمقدس تک تیرانداز و آرپیجیزن بود، مدتی به عنوان پزشکیار و در اواخر جنگ نیز به عنوان پزشک در جبههها خدمت کرده است. او میگوید: من همیشه داوطلبانه خدمت کردهام.
وی متأهل است؛ همسر ایشان بانویی با تمام کمالات یک زن ایرانی است. بانویی همراه که در پیشرفتها و موفقیتهای همسر خود نقش پشتیبان دارد.
آنان سه فرزند و سه نوه دارند. دکتر سیده هدی علویان دارای بورد تخصصی داخلی است و طرح خدمت خود را در مناطق محروم و مرزی گذرانده است. بخشی از طرح تخصص رشته داخلی خود را در برد اسکن گذراند (خانم متأهل بچهدار در مرز ایران و افغانستان). قسمت دیگر را در رباطکریم به پایان رساند؛ به گوارش و کبد علاقه دارد و با پدر همکاری میکند. سید عباس علویان نیز لیسانس تربیت بدنی دارد؛ اکنون فروشگاه پوشاک دارد و بهخاطر علاقه شخصی خود درس طلبگی میخواند. فرزند آخر سید احسان علویان، دکترای تخصصی ژنتیک دارد و در آزمایشگاهی در میان بیماران و مراجعان مبتلا به کرونا روزانه حدود دویست مورد تست و نمونهگیری انجام میدهد. او میگوید: محل منزل و مطبم در بیست سال اخیر تغییر نکرده است. بیمارستان خصوصی کار نمیکنم و مدتی پیش از دانشگاه علوم پزشکی بقیها... نیز بازنشسته شده است.
با این مقدمه به گفتگویی صمیمی با این چهره پر تلاش در عرصه سلامت و تخصص گوارش و کبد کشورمان نشستیم. کسی که استاد تمام دانشگاه است و از لحاظ تولید علم و مقالات پژوهشی در ایران و جهان شناخته شده و معروف است.
بیشتربخوانید:
تأثیر شیوع کرونا بر وضعیت صنعت غذا
جناب دکتر علویان برای آغاز صحبتها لطفاً بفرمایید چرا این رشته تحصیلی را انتخاب کردید؟
من بسیار اهل درس و مطالعه بودم و نمرات بالایی داشتم. جزء چهار نفر برتر دانشگاه تهران بودم و امکان اینکه در هر رشتهای از تخصص پذیرفته شوم وجود داشت، ولی رشته تخصص داخلی را انتخاب کردم. این موضوع برای معاون آموزشی وقت وزارت بهداشت تعجببرانگیز بود، چون میتوانستم که رشتههای جراحی و سایر تخصصهای پر طرفدار را انتخاب کنم؛ در نهایت من و هر چند نفر رتبههای برتر دانشگاه وارد رشته تخصص داخلی شدیم.
من در آزمون پره برد نفر اول دانشگاه علوم پزشکی تهران شدم. دوره فوقتخصص را نیز در همین دانشگاه و در رشته گوارش و کبد گذراندم. هنگام ورود به این دوران رتبه اول بودم و هنگام فارغالتحصیلی نیز رتبه دوم را داشتم.
چرا تخصص گوارش و اختصاصاً چرا به کبد و موضوع هپاتیت گرایش پیدا کردید؟
به لحاظ علمی از سال 1372 جهت و مسیر خاصی را انتخاب کردم. هدف من این بود که یکی از موضوعات مهم و نیازمند توجه بیشتر را اولویت کاری و علمیام قرار بدهم. از این بابت هپاتیت را انتخاب کردم و تاکنون عمده کارهای علمی، تخصصی و اجرایی که انجام دادهام، در خصوص بیماری هپاتیت بوده است. به لطف خدا و کمک از اساتید و با همراهی جوانان تاکنون توانستهایم به موفقیتهایی دست یابیم. با تلاشهای همکاران بهخصوص جوانان توانستیم اولین درمانگاه هپاتیت را در سازمان انتقال خون تهران تأسیس کنیم؛ اولین شبکه هپاتیت در منطقه و ایران را تأسیس کردیم و اولین مجله هپاتولوژی را در منطقه و ایران به زبان انگلیسی چاپ و ایندکس کردیم. سمینارهایی تحت عنوان کنفرانس هپاتیت تهران را برگزار و بینالمللی کردیم که متاسفانه آخرین آن در سال 2017 برگزار شد و به دلیل شیوع کرونا امسال برپا نشد. این کنفرانسها به جذب سخنرانهای خارجی و تقویت بنیه علمی کمکهای فراوانی کرده است. در خصوص هپاتیت فقط من کار نکردم، بلکه همکاران دانشگاههای مختلف، سازمان انتقال خون و ... نیز فراوان تلاش کردهاند.
بیشتربخوانید:
نسخه تغذیه برای بیماری کرونا
بایدها و نبایدهای تغذیهای در بحران کرونا
آیا تلاشهای شما به دستاوردی نیز منجر شده است؟
بله. شیوع اینگونه بیماریها با تلاش همکاران در طول سه دهه اخیر کاهش داشته است.
ما اکنون کمترین شیوع هپاتیت B را در منطقه خاورمیانه داریم. زیر 2/1 درصد (یک و دو دهم درصد) در کشور هستیم که این رقم حاصل تلاش ماما و بهورزان و کادر درمان است که در اقصی نقاط کشور، خانههای بهداشت و ... مسئولیت واکسیناسیون را عهدهدار هستند.
واکسن در داخل کشور در انیستیتو پاستور تولید میشود و داروهای مورد نیاز درمان هپاتیت B و C نیز در داخل ایران تولید میشوند. در زمینه فناوریها تشخیصی در کشور آنچه نیاز است در تمام استانها داریم. این توسعه به تدریج رخ داد، ولی اکنون توانمند هستیم.
چیزی به عنوان تست هپاتیت B از طریق دیانای در سال 1375 نداشتیم، چون پیسیآر نمیکردیم، ولی اکنون مراکز تشخیصی کشور مجهز به امکانات انجام تست هپاتیت B از طریق پیسیآر هستند.
ایران از نظر شیوع هپاتیت C نیز در منطقه همانند هپاتیت B، کمترین میزان ابتلا و شیوع را دارد.
طی سالها اخیر طرح ملی واکسیناسیون جوانان علیه هپاتیت B و همچنین غربالگری مادران و واکسیناسیون نوزادان به خوبی اجرا شد؛ زمانی که معاون سلامت وزارت بهداشت بودم در سالهای 1385 تا 1387 چهار گروه سنی بالای 17 سال را علیه این بیماری واکسینه کردیم. این برنامهریزیهای کشوری باعث شد که اکنون بیماری هپاتیت B زیر سن 30 سال در مردم ایران خیلی نادر باشد. این افتخاری برای کشور ما در دنیا و منطقه است. غربالگری هپاتیت C نیز از سال 1375 شروع شد و تا قبل از آن زیاد شناخته نمیشد. اکنون هپاتیت C در هموفیلیها، تالاسمیها، جانبازان جنگ و افرادی که خون آلوده گرفتند همچنین دیالیزیها نادر است.
طی سالهای اخیر با کمک بنیاد جانبازان بالغ بر شش هزار نفر مبتلا به هپاتیت C تشخیص داده شده و درمان شدند. زمانی نه چندان دور تقریباً نیمی از بیماران هموفیلی مبتلا به هپاتیت C بودند، ولی الان مدتها است که در اغلب استانهای کشور یک بیمار هموفیلی مشاهده و تشخیص داده نشده است. در تالاسمیها نیز شیوع هپاتیت C، بیست درصد بوده ولی اکنون انگشتشمار است؛ در دیالیزیها هم همینطور. شاید بتوان گفت که بالغ بر نیمی از مراکز دیالیز کشور دیگر بیمار مبتلا به هپاتیت C ندارند.
سالانه یکی دو سفر با همکارانم به زاهدان میرویم و بیمار ویزیت میکنیم. در سیستان و بلوچستان ایران شیوع هپاتیت B، بیست سال قبل پنج تا هفت درصد بود، ولی الان سه درصد است. اگر چه نسبت به رنج نرمال کشور بالا است، ولی نسبت به کشور همسایه خوب است. شیوع این بیماری در آنسوی مرز ایران با پاکستان پنج تا هفت درصد است که بیست سال پیش هم همین رقم بود. وجود شبکههای بهداشت و برگزاری چندین کنفرانس و غربالگری و واکسیناسیون و درمان کمک فراوانی به کاهش کرده است.
بیشتر بخوانید:
ویتامین هایی که با ویروس کرونا مقابله می کنند!
با تغذیه صحیح به جنگ کرونا بروید
در مورد هپاتیت در معتادان تزریقی چه وضعیتی داریم؟
آنچه امروزه مهم است و باید هنوز مورد توجه قرار گیرد معتادان تزریقی هستند.
از مجموع 160 تا 170 هزار مبتلایی که در کشور ثبت شدهاند شاید بتوان گفت که اغلب به همین دلیل اعتیاد تزریقی گرفتار شدهاند، البته کارهای خوبی در زندانها و مراکز ترک اعتیاد شده، ولی کافی نیست. این معتادان کسی را ندارند و بیخانماناند و به دلیل نبود حمایت بیماری آنان مزمن شده و حتی به دیگران نیز سرایت میکند.
ای کاش قاضی پروندههای اختلاسگران مالی، حتی نیم درصد از جریمه این متخلفان را برای کمک به درمان و ساماندهی معتادان اختصاص میداد که شاید با این کار ظرف دو، سه سال این بیماری ریشه کن میشد.
در هپاتیت علاوه بر اعتیاد تزریقی، رفتارهای پر خطر جنسی، خالکوبی و تاتو، ریسک ابتلا را بالا میبرد. طی سالهای اخیر افزایش ابتلا به هپاتیت به دلیل رفتارهای جنسی بیشتر بوده است. خوشبختانه در افراد زیر 30 سال به دلیل انجام واکسیناسیون هپاتیت B خطر ابتلا کمتر است؛ در این افراد هپاتیت C نیز خطر کمتری از نظر انتقال دارد، ولی توجه به اعتیاد خیلی مهم است.
از نظر علمی در خصوص هپاتیت چه جایگاهی داریم و شما چه تلاشهایی کردید؟
در طول این حدود سه دهه خدمت که روی بیماری هپاتیت کار میکنیم، مدیون همکاران و بیماران، هستیم همین تلاشها موجب شده که از نظر رتبهبندی در ثبت و تولید مقالات علمی رتبه اول را در اسکوپوس بهدست آوردم. بنده هنوز در طول یک دهه اخیر بالاترین تعداد مقالات را در میان دانشمندان جهان دارم به همین خاطر چند سال پیش فرهنگستان علوم پزشکی جایزه دانشمند برتر دهه اخیر را به من داد. همیشه سعی کردم که مقالات علمی تولید شده اثری برای درمان و کمکی در کاهش بیماری داشته باشد و در اصل برای عموم مردم کاربردی باشد.
من یکی از چند نفری هستم که در سال 1374 در تأسیس انجمن حمایت از بیماران کبدی نقش داشتم. مدتی رئیس این انجمن خیریه بودم که هم اکنون توسط این بیماران اداره میشود. کار مردم نهاد میتواند کمک فراوانی کند. اتکا به دولت هرچه کمتر باشد بهتر است. چندین کتاب تألیف و ترجمه دارم و در ارائه مطلب جهت کتب مرجع بینالمللی هپاتیت نیز همکاری داشتهام. تعدادی از کتابهایی که برای جامعه و پزشکان نوشتم به زبانهای انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی، روسی، عربی، کردی ترجمه شده است. مجموع این کتابها بیش از هفتاد جلد است که چهار جلد آن در تاجیکستان رونمایی و به زبان روسی ترجمه شده است. حضور در مجامع علمی از طریق تولید مقالات و تألیف کتب موجب اقتدار ملی میشود. جامعه جهانی هپاتیت را چندی پیش راهاندازی کردیم و به تازگی مدرسه هپاتولوژی ایجاد کردهایم؛ فعالیتهای آموزشی را در این مدرسه پیگیری میکنیم.
از نظر درمان و دارو چه جایگاهی داریم؟
حداقل هفتهای دویست بیمار هپاتیت را ویزیت میکنم و از نزدیک به مشکلات آنان آگاه هستم. خوشبختانه همه داروهای مورد استفاده در خصوص هپاتیت در ایران، توسط صنعت داروسازی کشورمان تولید شده و اثر بخشی آن اثبات شده است. این داروها با قیمتی ارزانتر از داروهای خارجی، ولی با کیفیتی همانند نمونههای خارجی قابل استفاده است.
هپاتیت در دنیا چه سرنوشتی خواهد داشت؟
قرار است تا سال 2030 میلادی مصادف با 1410 شمسی هپاتیت C ریشهکن جهانی شود و در مورد هپاتیت B نیز مورد جدید نداشته باشیم. این یک هدف جهانی است. در کشورمان برای هپاتیت B برنامهها و آمار به خوبی پیش میرود و جلو هستیم، ولی در خصوص هپاتیت C، مشکل اعتیاد تزریقی است و عقب هستیم که دلیل آن منابع مالی است. من چند مقاله در خصوص تاثیرات تحریم در ریشهکنی هپاتیت و ... نوشتم که در مجلاتی مانند لنست چاپ شده و مورد استقبال قرار گرفته است؛ از این رو باید نگاهی انسانی به موضوع ریشهکنی بیماریها داشت و این دیدگاه میتواند به روند ریشهکنی لطمه بزند.
در دورانی که با کرونا مواجه هستیم چالشهای جدید سلامت چگونه خواهد بود؟
پزشکان و محققان دنیا در پی اپیدمی کرونا، بسیار نگران پیشرفت سایر امراض و کمتوجهی به دیگر بیماریها هستند. اگر فرض کنیم روزانه هزار نفر در کشور فوت کنند و حدود دویست مورد آن به علت کرونا است، یعنی یک پنجم این رقم و تقریباً هشتصد نفر دیگر به عللی چون تصادفات، امراض قلبی عروقی، سرطانها، دیابت و ... جان خود را از دست میدهند. باید درعین حال که به این بیماریها توجه میکنیم به کرونا نیز توجه داشته باشیم.