دکتر سیدضیاءالدین مظهری : متخصص تغذیه و رژیم درمانی - نائبرئیس انجمن علمی پیشگیری و درمان چاقی
تحریریه زندگی آنلاین : در دوران جوانی اندام متناسب و فعالیت بدنی به هر علتی چشمگیر و قابل توجه میباشد، گیرندههای انسولین سلولهای بدن در قبال انسولین بسیار حساس بوده و مواد قندی به هر شکل و مقداری که مصرف میگردد، هضم و جذب و در جریان خون رها شده و بلافاصله به مصرف نیازهای بدن یا سوخت و تولید انرژی رسانیده میشود. متاسفانه با افزوده شدن سن و سال و طی شدن ایام جوانی و آغاز میانسالی و سالمندی، با گذشت هر سال از حد تحمل ما به دریافت کربوهیدراتها کاسته شده، و چاقی و پرخوری توام با دوران پیری و سالمندی نیز از ریسکفاکتورهای ایجاد کننده مقاومت به انسولین برشمرده میشوند.
یادآور میشود که در 5-6 لیتر خون جاری در بدن در حالت ناشتا به مقدار 5 گرم گلوکز محلول وجود دارد، ولی زمانی که چند برش نان، یک بشقاب برنج یا ماکارونی یا حتی سیبزمینی میل میشود، مقادیر قابل توجهی قند به جریان خون افزوده میشود.
گرچه منابع غذایی میل شده حاوی کربوهیدرات و مواد قندی به صورت نشاسته (که از زنجیرههای طولانی به هم پیوسته ملکولهای گلوکز ساخته شدهاند) دریافت و در پروسه هضم و جذب در رودهها از یکدیگر جدا گردیده و به صورت گلوکز به گردش خون رها میشوند و میزان گلوکز گردش خون را بسیار بالا میبرند، ولی مکانیسم بدن و عملکرد مغز انسان قادر به تحمل افت و خیز سریع و شدید میزان قند نیست و اگر فوراً تعدیل و تنظیم نگردد، مقدار افزوده شده قندخون در گردش، عوارض و صدمات غیر قابل جبرانی را به ارگانهای حساس بدن وارد میسازد، بهطور مثال قندهای مازاد بر نیاز به سایر ملکولهای ساختاری میچسبد؛ از جمله به هموگلوبین خون که درصد چسبندگی گلوکز به هموگلوبین از طریق آزمایش خون مشخص میگردد.
بیشتر بخوانید:
درمان دیابت نوع دوم با داروهای غیرانسولینی
مواد کاهش دهنده درصد هموگلوبین HbA1C
در کاهش سطح درصد هموگلوبین HbA1C بعضی از ترکیبات ثانویه گیاهی بنام فلاونوییدها که اثرات آنتیاکسیدانی دارند، مثل شکلات تلخ، میوه سیاه گیله یا قرهقاط حاوی آنتوسیانینها، گیلاس و آلبالو و ادویههایی مثل سماق و دارچین (اصل سریلانکا) در کاهش سطح گلوکز و هموگلوبین HbA1C بسیار مؤثر میباشند. چون افزایش میزان قند در جریان خون تهاجماتی را به ارگانهای حساس آغاز و موجب تخریب آنها میگردد، بدن مکانیسمهایی را به کار میگیرد تا قند مازاد بر نیاز را از جریان خون برداشته و در داخل سلولهای دیگر نگهداری نماید.
از طرف دیگر مغز کاهش سطح گلوکز خون از میزان معینی را تحمل نکرده و از این رو بهطور مداوم تأمین گلوکز و تعدیل و تنظیم سطح آن با وعدههای سهگانه و میانوعدههای نیمروز، عصرانه و قبل از خواب باید فراهم گردد. در راستای تأمین انرژی مورد نیاز مغز جهت فعالیت و فرماندهی، انسولین نقش مهمی را عهدهدار میباشد، چرا که مغز (فرمانده کل بدن) نه افزایش گلوکز و نه کاهش آن را از مرز معینی تحمل نمینماید. در جهت تأمین نگهداشتن این حد و مرز، انسولین مترشحه از پانکراس تحت تأثیر افزایش سطح قندخون مانند کلیدبانی دریچههای سلولهای بدن را باز گذاشته و ملکولهای گلوکز را به درون آنها هدایت مینماید و این عمل در هر زمانی که ما از منابع غذایی حاوی کربوهیدراتها استفاده میکنیم، رخ میدهد، البته وظیفه انسولین تنها به هدایت قندها به داخل سلولها محدود نبوده، بلکه انباشت چربیها را در سلولهای ذخیرهکننده بافت چربی نیز بهخوبی به انجام میرساند.
هماهنگی و هارمونی این سیستم حیرتانگیز میباشد. زمانی که غذا میل میگردد، مقدار قابل توجهی گلوکز وارد جریان خون میشود و بلافاصله انسولین مورد نیاز از طرف پانکراس تولید و به جریان خون رها میشود و هم سطحی متناسب گلوکز با میزان انسولین دلیل بارزی بر تأمین انرژی مورد نیاز مغز و ارگانهای مختلف دیگر میباشد. برای تأمین مازاد احتیاج بدن به انرژی نیازی به چربیسوزی وجود ندارد. از این جهت انسولین مازاد، تجزیه و سوخت چربیها را مهار میکند و بدین ترتیب مقاومت گیرندههای عضلات و کبد در قبال انسولین آغاز و تشدید میگردد و انرژی فراوان ذخیره شده در بافتهای چربی دست نخورده باقی مانده و روز به روز به تراکم آنها افزوده میگردد.
بیشتر بخوانید:
کاهش قند خون؛ عارضه شایع دیابت
پیامد مقاوم شدن گیرندههای انسولین بافتهای بدن
بافتهای چربی که بانک ذخیره انرژی متراکم بدن را تشکیل میدهند، در قبال مقاوم شدن گیرندههایشان به انسولین! سرسختانه از سرمایه انباشته شده خود نگهداری میکنند و اجازه نمیدهند که از این مخزن برداشت شود. درست بهمانند سپردههای ثابت در بانکها که نمیتوانیم هر زمانیکه دلخواهمان است از پول ذخیره شده خود برداشت نماییم. افراد فربه و انباشته از چربی که سلولهای آنها مقاوم به انسولین شدهاند، با وجود نیاز به انرژی، توان برداشت از ذخایر خود را ندارند، چون تراکم مداوم انسولین در جریان خون پروسه سوخت چربیها را مهار و راههای آزادسازی اسیدهای چرب را از بافتهای چربی جهت سوخت مسدود نموده است.
گرچه در هم تنیدگی عمل و عکسالعملهای فعل و انفعالات زیستشیمیایی بدن بسیار پیچیده بوده و به آسانی قابل تشریح نمیباشد، ولی بهطور کلی میتوان در نظر آورد افرادی که مقاوم به انسولین گردیدهاند، در هر وعده غذایی که کربوهیدراتها را در قالب نان، سیبزمینی پخته و سرخکرده، یک بشقاب پر پلو و سایر فرآوردههای حای قندوشکر میل مینمایند، بهمانند ریختن نفت و بنزین روی آتش میباشد. سیلاب سرازیر شده منابع قندی به جریان خون، سطح گلوکز را افزونتر نموده و فیدبک آن، فشار مضاعفی برای تولید بیشتر انسولین به پانکراس وارد میسازد و میزان انباشت انسولین را باز هم بالاتر از قبل در جریان خون موجب میگردد. شگفت که پروتئین میل گردیده نیز تا حدی موجب افزایش ترشح انسولین میشود و تنها منابع غذایی که در روند متابولیکی کمتر نیاز به انسولین دارد، روغنها و چربیها میباشند و این دلیل قانع کنندهای میباشد که افراد مبتلا به مقاومت انسولین به رژیمهای کمکربوهیدرات و غنی از چربیها جواب بهتری میدهند.
بیشتر بخوانید:
چرا قند خون بالا می رود و دیابت به وجود می آید؟
نظر پژوهشگران در قبال این افراد
پژوهشهای به عمل آمده در قبال افراد مبتلا به مقاومت به انسولین نشان دادهاند که با استفاده از چربیها بهعنوان منبع اصلی تا عینی انرژی به جای کربوهیدراتها، تغذیه خود را پایهگذاری مینمایند. سوخت و ساز کل بدن آنها بهصورت رضایتبخشی تغییر پیدا میکند و میزان انسولین افسار گسیخته و مداوم آنها آرامتر گردیده و سطح آن کاهش مییابد و از قدرت مهار انسولین در قبال چربیهای انباشته شده به تدریج کاسته میشود.