۱- تصمیمات متضاد: کارگزاران حکومتی تصمیمات متناقض بگیرند (مانند تعطیلی تمام برنامههای نورزی و منع سفر از یک طرف و تخصیص سهمیه بنزین برای سفرهای نوروزی از طرف دیگر)
۲- بی ثباتی در تصمیم گیری ها: کارگزاران حکومتی تصمیمات خود را دائم تغییر دهند و یا هر کدام تحلیل متفاوتی پیرامون کرونا ارائه دهند و مردم را سرگشته و حیران کنند.
۳- آشکار کردن اختلافات در جلوی پرده: کارگزاران حکومتی مسائل خود را از طریق نامه نگاریهای علنی با یکدیگر بیان (و نه حل) کنند و مردم را نگرانتر کنند.
۴- خوداجتهادی مردم: مردم کرونا را جدی نگیرند و با رویکرد همه چیزدانی و خوداجتهادی ضمن بی توجهی به توصیههای کارشناسان، خود تعیین کننده رفتار خود باشند. مثل هجوم امروز عدهای به مقصد شمال.
۵- انباشت پرسشهای بی جواب: روشنفکران با تبعیت از تعریف ادوارد سعید از روشنفکر در مواجه با کرونا فقط به طرح پرسشهای مشکل آفرین و پیچیده، نقد حکومت و تجویزهای خودبینانه بسنده کنند و به جای حل مشکل بر آن اضافه کنند.
بیشتر بخوانید:
مصرف خوراکی الکل تاثیری در نابودی کرونا ندارد
کارمندان برای پیشگیری از ابتلا به کرونا چه کنند؟
چگونه عادت کنیم کمتر دست به صورتمان بزنیم
ویروس کرونا کدام اندامها را درگیر میکند؟
چگونه ویروس ترسناک کرونا را شکست بدهید ؟
باید بدانیم اپیدمی کرونا مسألهای منحصر به فرد و ناشناخته با پایانی غیر معین است. در حال حاضر برای مقابله با آن هیچ تجویزی مطلقی وجود ندارد، اما مشخص است که باید بر آن متمرکز شویم، تغییر رفتار بدهیم و رفتارهای مبتنی بر جامعه شناسی خودمانی (از جنس شش مورد بالا) را کنار بگذاریم.
از طرفی مشخص است که کرونا مساله همه ماست، مسألهای که تاکنون با مشابه آن مواجه نبوده ایم. کرونا در ادبیات سیاست گذاری از همان جنس مسائلی است که هورن آن را آشفتگی ذهنی (social mass) آکوف آن را واقعیت بدون ساختار (unstructured reality) و هورست ریتل و ملوین وبر آن را بدخیم (wicked) خوانده اند. این نوع مسائل فرمولاسیون مشخص و نقطه پایانی ندارند و مدام در حال تغییر و تحول هستند.
در مواجه با کرونا نمیتوان با فرافکنی، مقصر دانستن دیگران، گله، انتقاد، شکایت و خود قربانی بینی مواجه شد. کرونا مسألهای جدید است و در مواجه با آن هیچ راهی نداریم جز اینکه رفتارهای کلیشهای خود را تغییر دهیم.
منبع: مهر