مه جبین محمدی
جامعه جوان ایران به طرز چشمگیری دچار بحران هویت و بی فرهنگی شده است. این بی هویتی شخصیتی را به راحتی میتوان در ظاهر برخی از جوانان مشاهده کرد.
بحران بی هویتی و نوعی عدم اعتماد به نفس در برخی از دختران و پسران به یک آسیب تبدیل شده است.
متاسفانه بعضی از جوانان جامعه با اینکه چهره طبیعی و قابل قبولی دارند اما توسط برخی پزشکان تاجر اغفال میشوند و صورت خود را تبدیل به عروسکهای مصنوعی میکنند و تصور میکنند چهره خوب و پسندیدهای پیدا کردهاند!
در حال حاضر اکثر جوانان میخواهند بینیهای خود را سر بالا جراحی میکنند و جراحی بینی یکی از اولین و اصلیترین عملهایی است که جوانان ایرانی برای زیبایی خود انجام میدهند.
برخی از دختران با هاشور زدن ابروهای خود ظاهری عجیب و غیر معمول درست میکنند.
با انواع رنگهای فانتزی موهای خود را سبز، بنفش، قرمز، آبی و بور میکنند، لبهای اکثر دختران پروتز شده و چشمان خود را با آرایشهای غلیظ و لنزهای رنگی از پشت شیشههای عینک به نمایش میگذارند! با این کارشان میخواهند نشان دهند که چهرهای زیبا و متفاوت پیدا کردهاند.
در تهران و دیگر شهرهای بزرگ چهرههای اکثر دختران به شکل عروسک درآمده آن هم تکراری. تقلید و الگو برداری از چهرهای هالیوودی بین جوانان ایرانی باعث بروز فاجعه از دست دادن هویت اصلی آنها شده است خطر بحران هویت و از دست رفتن اعتماد به نفس میان جوانان ایرانی.
در این میان برخی پزشکان هم که به جای طبابت راه تجارت را پیش گرفتهاند با نگاه تجاری خود جوانان را به انواع جراحیهای زیبایی ترغیب میکنند!
در این میان برخی از خانوادهها هزینههای میلیونی برای تغییر چهره فرزندشان پرداخت میکنند و شاید هر عمل زیبایی چندین بار بر روی صورتشان انجام شود تا به شکل دلخواه خود برسند.
اگر در چهره برخی از دختران امروزی دقت کنیم متوجه میشویم چهره آنها بی شباهت به عروسکهای پشت ویترین مغازهها نیست.
الگویی که گویا انجام دادن آن حتمی و لازم است. اکثر دختران جامعه لاغراندام و قد بلند شدهاند و پوستهای برنزه، موهای بور، چشمهای رنگی، بینی كوچك و لبهای برجسته برای خود درست کردهاند.
این تغییر چهره بین برخی دختران به شدت به رقابت و تقلید در آمده است و هر روز میخواهند در این رقابت از یکدیگر سبقت بگیرند.
تقلید از چهره هنرپیشهها و خوانندگان غربی باعث شده تا همین تقلید و الگوبرداری نمادی برای تعریف زیبایی برای زنان جامعه ما شود.
و همه این عوامل دست به دست هم دادهاند تا ایران را به رتبه اول جراحی زیبایی بینی و پایتخت جراحی بینی در دنیا و همچنین رتبه سوم مصرف لوازم آرایش در دنیا تبدیل کند.
در ادامه نظرات بنیانگذار و مؤسس انجمن بیوتكنولوژی ایران را میخوانید؛
فاجعه رواج چهرههای عروسكی
بنیانگذار و مؤسس انجمن بیوتكنولوژی، ایمنی زیستی و انجمن پدافند غیرعامل افزایش دختران همشكل و عروسكی را به عنوان یك نگرانی جدی مطرح میكند.
به باور وی احتمال تهدیدات زیستی ناشی از نفوذ دشمنان در این حیطه وجود دارد.
كرمی در اینباره میگوید: امروزه فاجعه كشور و پایتخت را تهدید میكند كه افزایش دختران همشكل و به اصطلاح دختران عروسكی است كه مثل هم آرایش میكنند، جراحیهای زیبایی انجام میدهند و حتی در نوع لباس پوشیدن نیز از هم تقلید میكنند و كاملاً شبیه به هم هستند.
این استاد دانشگاه با ابراز نگرانی از تأثیرپذیری فرهنگ غنی ایرانی اسلامی كشور و جوانان ما از رسانههای غربی میافزاید: پسران و دختران نسل جوان به جای پذیرش الگوهای داخلی كه بسیار غنی از فرهنگ ایرانی اسلامی است در موارد متعدد به خصوص در عرصه زیباییهای ظاهری از الگوهای غربی پیروی میكنند كه تحول نگرانكنندهای در بین جوانان كشور به شمار میآید.
ماسک زدن عروسکی برای عدم اعتماد به نفس
برگزاری مسابقه تلویزیونی ثانیهها و ناتوانی اغلب افراد شركتكننده در این مسابقه از پاسخگویی به سؤالات سادهای كه به كمترین میزان اطلاعات عمومی نیاز داشت موجب شد برای نخستین بار یك نگرانی عمیق و جدی در جامعه مطرح شود؛ نگرانی از سطحی شدن سطح سواد و اطلاعات اجتماعی مردم آن هم در شرایطی كه در سطح شهر با افرادی روبهرو میشوید كه اغلبشان جراحیهای زیبایی انجام دادهاند و پیش از خروج از منزل ساعتها برای ظاهرشان وقت صرف كردهاند اما همین افراد در طول شبانه روز به جز اطلاعات ناقص و نامطمئنی كه از طریق عضویت در شبكههای اجتماعی به دست میآورند، اغلب حتی حاضر نیستند درصدی از زمانی را كه برای ظاهرشان صرف میكنند برای مطالعه و بالا بردن اطلاعاتشان صرف كنند.
به باور رئیس پژوهشكده بیوتكنولوژی بسیج جامعه پزشكی بسیاری از افرادی كه خود را به عروسكهای شبیه به هم تبدیل میكنند خود را از علم، مطالعه، كتاب و فرهنگ غنی كشور خود دور نگه داشتهاند و ملاك تفاخر را در نوع پوشش و ظاهر خود میدانند.
كرمی، نوعی بیهویتی را در رواج این رفتارها مؤثر میداند و تصریح میكند: این افراد سعی میكنند خود را از این طریق در جامعه مطرح كنند و به جای اینكه به مطالعه و كسب آگاهی برای زندگی بهتر روی بیاورند خود و سلامتیشان را فدای زیباییهای غیرمنطقی و ناسالم میكنند.
کافی است یک روز سرزده به مطب دکتر جراح پلاستیک و یا گوش و حلق و بینی وارد شود آن زمان متوجه میشوید که در این مطبها فقط جراحیهای زیبایی صورت میگیرد تا درمان بیماران!
بیشتر مراجعه کنندگان برای تزریق ژل و برجسته شدن لب و تزریق چربی برای از بین بردن خطوط پیری در صورت و همچنین تزریق بوتاكس مراجعه میکنند که این عملهای زیبایی بین آقایان هم مرسوم شده است.
این در حالی است كه در دیگر كشورهای دنیا اعمال جراحی بینی رو به كاهش است و در عوض جراحیهای مربوط به جوانسازی افزایش یافته است.
وقتی در یک جامعه جراحیهای زیبایی به طور غیرعادی و نامطلوبی افزایش پیدا میکند آن جامعه متأثر از انگیزههای شناختی و عاطفی افراد آن است.
در ایران بسیاری از جراحیهای زیبایی غیرضروریاند و تنها انگیزه افراد از اینکه خود را به جراحان زیبایی میسپارند و یا با آرایشهای غلیط تغییر چهره دهند ناشی از اعتماد به نفس پایین یا رنج بردن از برخی اختلالات روانشناختی است كه این خود یکی از مهمترین اختلالات خود زشتانگاری یا توهم زشت و بدفرم بودن است.
در بسیاری از موارد پزشكان و جراحان پس از انجام بررسیهای لازم متوجه میشوند كه فرد مراجعهكننده و متقاضی جراحی زیبایی، بدریختی واقعی ندارد و حتی از یك ظاهر خوب و بالاتر از خوب برخوردار است اما تصور میكند كه ظاهرش مناسب نیست و به دلیل تفكراتی كه ناشی از اختلال روانی بدریختی است خواهان انجام جراحی شده است. افرادی كه دچار اختلال بدریختی هستند، در مورد ظاهر یك یا چند قسمت از بدن خود، اشتغال ذهنی دارند كه در حد شدید و بیمارگونه است و برای رفع این تصور اشتباه خود به اعمال جراحی متعدد روی میآورند.
زیباییهای مصنوعی ملاک جذب مشتری شده است
انجام جراحیهای زیبایی بین برخی از پسران جوان نیز رواج پیدا کرده است. پسرانی که برای تغییر چهره و جذابتر شدن ابتدا بینی خود را عمل زیبایی میکنند سپس سراغ بوتاکس، کاشت مو، برطرف کردن چین و چروک صورت و دیگر موارد میروند.
برخی از فروشندههای لوازم آرایش که پسرهای جوان هستند خیلی به پیرایش خود میرسند.
یکی از آنها در این باره میگوید: من فروشنده لوازم آرایش هستم و در طی روز با زنان و دختران زیادی در ارتباط هستم باید از نظر مشتریهایم جذاب دیده شود تا آنها رغبت داشته باشند خرید لوازم آرایش داشته باشند.
دختر جوانی که همه جراحیهای زیبایی را بر روی چهره خود انجام داده است احساس رضایت میکند و میگوید: از زمانی که چهرهام به طور کامل تغییر پیدا کرد احساس اعتماد به نفس بالایی دارم و از این بابت که با تغییر قیافهام میتوانم جذابتر باشم خوشحالم.
مرجان فروشنده یک فروشگاه لباس فروشی در تهران است. دو بار جراحی زیبایی انجام داده است؛ یکبار در سال 2009 بینی خود را با هزینه چهار و نیم میلیون تومان جراحی کرده و بار دوم در سال 2011 پلکها و ابروی خود را با هزینه دو میلیون و نیم تومان بالا کشیده است. او از انجام این جراحیها راضی است و میگوید با این کار احساس جوانی و زیبایی بیشتری میکند. او میگوید: از پنج سال پیش من احساس کردم که باید برخی کارها را روی صورتم انجام دهم. من احساس کردم میتوانم با عمل جراحی چهرهام را جوانتر و زیبا کنم.
همه این عوامل را میتوان نشات گرفته از رسانههای ارتباط جمعی و شبکههای گسترده ماهوارهای و تبلیغات دانست. در برخی از برنامههای این شبکهها زنان و دختران تمایلی ندارند به شیوههای سنتی و قدیمی حضور داشته باشند و علاقه دارند که به شیوههای جدید و با رنگ و لعاب زیاد در جمع دوستان و اقوام خود حاضر شوند و اگر روزی چهرهشان آرایش نداشته باشد احساس افسردگی دارند.
برخی از آنها از هر نوع وسیله آرایشی استفاده میکنند تا خود را زیباتر نشان دهند حتی اگر تغییر آرایش چهرهشان را غیرطبیعی و نازیبا نشان دهد با هم درصدد تغییر چهره خود هستند.
تغییر در آرایش صورت، آرایش ابرو، جراحی بینی و پلک، گونهها، لب، کاشت ناخن، لاک زدن، کاشت پروتز، تزریق ژل، بوتاکس و کارهای دیگر را هر روز میتوان در چهره دختران و زنان در خیابانهای شهر دید.
اگر از عدم اعتماد به نفس برخی از دختران و زنان در جامعه بگذریم فراگیر شدن آرایش کردن یکی از آسیبهای جدی جامعه محسوب میشود چرا که برخی از دختران جوان با وجود اعتماد به نفس آرایش کردن را به نوعی عادت و تقلید از مد تلقی میکنند.
متاسفانه سن آرایش در ایران به دختران سیزده، چهارده ساله رسیده در حالی که قدیمها، آرایش کردن برای دختران قبل از ازدواج یک تابو به شمار میرفت.
مد و تقلید از مد و مدگرایی یکی از ابزارهایی است که در هر جامعهای به سرعت رواج پیدا میکند و به یک ضد ارزش تبدیل میشود برای جلوگیری از این ضد ارزش باید راهکارها و پیشنهادات فرهنگی ارائه شود چرا که افراطی گری در زمینه آرایش کردن برخی از خانمها یک موضوع عمیق است که رسیدگیهای زیادی را میطلبد. برای پیشگیری این آسیب اجتماعی باید اقدامات فرهنگی لازم صورت گیرد.
در این زمینه باید از رسانهها، موسسههای فرهنگی، نهادهای فرهنگی و اجتماعی و خانوادهها کمک گرفت. باید از این مجموعهها درخواست داشت تا با رفتارهای مناسب اعتماد به نفس را به جوانان بازگردانند تا جوانان هم تعریف مناسب از زیبایی و اعتماد به نفس داشته باشند. چرا که اگر جوانان از چهره خود احساس رضایت و خوبی داشته باشند قطعاً به دنبال تغییر چهره خود آن هم به صورت عروسکی نیستند.