Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 2 آذر 1403 - 11:58

15
دی
موکورمايکوزيس

موکورمايکوزيس

موکورمايکوزيس به بيماری‌های عفونی متعددی اطلاق می‌شود که توسط قارچ‌های راسته Mucorales ايجاد می‌گردد.

پيام بهزادی کارشناس ارشد ميکروب شناسی

 

 

موکورمايکوزيس به بيماری‌های عفونی متعددی اطلاق می‌شود که توسط قارچ‌های راسته Mucorales ايجاد می‌گردد. بايستی توجه داشت که عفونت قارچی موکورمايکوزيز برای انسان مهلک بوده و در بيشتر موارد منجر به مرگ افراد می‌گردد. از عوامل مستعد کننده اين عفونت می‌توان به ديابت (کتواسيدوز) و نوتروپنيا اشاره نمود، از حادترين اشکال عفونت، می‌توان به آلوده شدن سينوس‌های صورت اشاره نمود که می‌تواند بافت مغز را نيز درگير نمايد.
همچنين، آلوده شدن شش‌ها و پوست در عفونت موکورمايکوزيز قابل مشاهده می‌باشد.

مطالعات نشان می‌دهند که برای درمان موکورمايکوزيز بايد عامل و يا عوامل مستعدکننده را درمان نمود و به موازات آن از داروهای ضدقارچی مانند آمفوتريسين ب و عمل جراحی ياری گرفت.بر اساس گزارش‌های ارائه شده، ميزان ابتلا به موکورمايکوزيز در جهان بسيار پايين ولی ميزان مرگ و مير در افراد مبتلا بين50 درصد تا 85 درصد بوده که رقم بسيار قابل توجهی است. همچنين، نژاد خاصی نسبت به اين عفونت مستعد نبوده و معمولا ميزان ابتلا به موکورمايکوزيز در بين مردان و بانوان يکسان می‌باشد. سن افراد مبتلا نيز کاملا متفاوت است.

 پاتوفيزيولوژی

قارچ‌های اعضای خانواده Mucoraceae در همه جا انتشار دارند؛ از اين روی، قارچ‌های مزبور را می‌توان به راحتی از خاک و مواد در حال تجزيه جدا نمود. به علاوه، قارچ Rhizopus که کپک نان نيز خوانده می‌شود به راحتی از نان بيات و کپک زده جدا می‌گردد. بنابراين، انسان همواره در معرض قارچ‌های خانواده Mucoraceae قرار دارد. اما به دليل بيماريزايي پايين اين گروه از قارچ‌ها، فقط افرادی که دارای نقص سيستم ايمنی هستند به اين عفونت مبتلا می‌گردند. از جمله موارد نقص در سيستم ايمنی می‌توان به ديابت مليتوس (بويژه به همراه کتواسيدوز)، مصرف گلوکوکورتيکواستروييدها، نوتروپنيا، انجام پيوند اعضا و سوختگی‌های بدن اشاره نمود.

مهمترين راه ابتلا به موکورمايکوزيز، استنشاق کنيديوم‌های قارچی است؛ اما، بلع و ضربه و جراحات از ديگر روش‌های آلودگی به اين عفونت می‌باشد.اعضای خانواده Mucoraceae در بافت بدن انسان، از طريق هيف‌های خود رشد می‌کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهند که با تندش اسپورهای قارچی در بافت‌های زنده بدن آدمی، هيف‌ها به رگ‌های خونی حمله نموده و مرگ بافتی، نکروز و انسداد رگ‌های خونی را که در نتيجه لخته شدن خون صورت می‌گيرد، سبب می‌شوند. از آنجاييکه نوتروفيل‌ها مهمترين عامل دفاعی بدن عليه قارچ‌های نامبرده محسوب می‌گردند، افراد مبتلا به نوتروپنيا يا انواع ديابت و نيز آنهايي که از داروهای استروييدی استفاده می‌نمايند نوتروفيل‌های آنها غيرفعال شده و در معرض ابتلا به عفونت موکورمايکوزيز می‌باشند. البته به ندرت، اين عفونت در افراد مبتلا به ايدز نيز مشاهده شده است.

نشانه‌های بالينی

تظاهرات بالينی موکورمايکوزيز به جايگاه آناتومی بدن بستگی دارد. شايع‌ترين نوع آن موكورمايكوزيس بيني – مغزی می باشد.

در اين حالت، نشانه‌های بالينی بصورت علايم يک طرفه تظاهر می‌نمايند که شامل سردرد، درد عصب صورت، بيحسی، تب، حجيم شدن بينی بوده و به مرور سياه شدن بينی را موجب می‌شود. در ابتدا، عفونت موکورمايکوزيز به صورت سينوزيت تظاهر می‌کند؛ اما به تدريج که هيف‌های قارچی به اعصاب چشم و رگ‌ها حمله می‌نمايند،

نشانه‌های بالينی آن در قالب دوبينی و از دست دادن کامل بينايي ظاهر می‌شوند. بروز علائم مرحله پايانی عفونت در بيمار، نشاندهنده تشخيص ضعيف نخستين متخصص می‌باشد. در بيشتر موارد، بيماران مبتلا به اين گروه از موکورمايکوزيز را ديابتی‌ها، افراد مبتلا به نوتروپنيای بدخيم و يا افراد مصرف کننده آنتی بيوتيک‌های با دامنه اثر گسترده تشکيل می‌دهند.

بررسی‌های آزمايشگاهی

 تشخيص موکورمايکوزيز با بررسی نمونه‌های بيوپسی از بافت‌های آلوده امکان پذير می‌باشد. نمونه برداری از بافت‌های آلوده به کمک سواب و يا تخليه محتويات آنها برای تشخيص آزمايشگاهی مناسب نيستند.
 شمارش کامل سلول‌های خونی برای شناسايي نوتروپنيا مي بايستی انجام شود.

استفاده از نوارهای آماده که به صورت همزمان گلوکز خون، بي کربنات و الکتروليت‌ها را نشان می‌دهند برای شناسايي هموستازی و اسيدوز بسيار سودمند است.
 بررسی ميزان آهن، برای تعيين مقدار بيش از حد آهن که به صورت سطح بالای فريتين و ظرفيت پايين کل آهن متصل‌شده قابل تشخيص می‌باشد، از اهميت بالايي برخوردار است.

درمان

همانطور که قبلا نيز به آن اشاره شد برای درمان عفونت قارچی موکورمايکوزيز می‌بايستی عامل و يا عوامل مستعدکننده را درمان نمود و به موازات آن از داروهای ضدقارچی مانند آمفوتريسين B و عمل جراحی ياری گرفت. علاوه بر آمفوتريسين B، می‌توان از داروهای قارچی مؤثر ديگری چون فرمول‌های ليپيدی آمفوتريسينB يا پوساکونازول نيز نام برد. بطورکلی، مکانيزم اثر داروهای ضدقارچی از طريق تغيير در متابوليسم RNA و  DNA يا تجمع داخل سلولی پراکسيد بوده که ماده اخير برای سلول‌های قارچی سمی است.در پايان آنچه که بيش از هر چيز اهميت دارد پيشگيری از ابتلای به عفونت و يا تشخيص سريع عفونت در افراد است.

 

برچسب ها: موکورمايکوزيس، پيام بهزادی، ميکروب شناسی، کارشناس ارشد ميکروب شناسی، درمان عفونت قارچی، نشانه‌های بالينی، پاتوفيزيولوژی تعداد بازديد: 1442 تعداد نظرات: 2

نظرات

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز