تشخیص افتراقی
حملات اضطرابی: اغلب حالت پیش سنكوپ را تقلید میكنند، هر چند با رنگپریدگی صورت همراه نبوده و علایم بیمار با دراز كشیدن برطرف نمیشوند. علایم بیمار را اغلب میتوان با تهویه بیش از حد مجددا ایجاد كردكه با علایم هراس نظیر احساس ترس از اینكه حادثه ناگواری به زودی قرار است اتفاق بیفتد، گرسنگی هوا (تنگی نفس)، طپش قلب و سوزن سوزن شدن انگشتان است و دور لبها همراه هستند.
تشنج: تشخیص افتراقی اغلب بین سنكوپ و یك تشنج فراگیر است. احتمال سنكوپ در صورتی بیشتر است كه درد حاد یا اضطراب سبب تحریك بروز آن شده باشد و یا بلافاصله پس از برخاستن از وضعیت درازكش یا نشسته روی داده باشد. تشنجها نوعا با وضعیت بدن ارتباط ندارند. بیمارانی كه دچار سنكوپ میشوند، غالبا یك حالت كلیشهای گذر از هوشیاری به بیهوشی را توصیف میكنند كه طی چند ثانیه ایجاد میشود.
تشنجها یا بسیار ناگهانی و بدون یك حالت گذرا روی میدهند و یا قبل از آنها علایم پیش درآمدی وجود دارد؛ نظیر احساس بالا آمدن اپیگاستر، درك بوهای عجیب یا سبقت افكار. رنگپریدگی در حین سنكوپ دیده میشود؛ در حین تشنج معمولا سیانوز دیده میشود. مدت بیهوشی معمولا در سنكوپ خیلی كوتاه (چند ثانیه) و در تشنج طولانیتر (< 5 دقیقه) است. آسیب ناشی از سقوط و بیاختیاری در تشنج شایع اند، ولی در سنكوپ به ندرت دیده میشوند. سردرد و خواب آلودگی، كه همراه با اغتشاش شعور از پی آمدهای معمول تشنج هستند، پس از حمله سنكوپ ایجاد نمیشوند.
هیپوگلیسمی: هیپوگلیسمی شدید معمولا ناشی از یك بیماری جدی است. غلظت گلوكز در زمان حمله هیپوگلیسمی جنبه تشخیصی دارد.
غش هیستریك: حملات غش معمولا با تظاهرات خارجی اضطرابی همراه نیستند با توجه به فقدان ضربان قلب و فشار خون یا رنگ پوست میتوان این حالت را از غش ناشی از گشاد شدن عروق افتراق داد.
علل سنكوپ
اختلالات تون عروقی یا حجم خون: سنكوپهای رفلكسی: نوروكاردیوژنیك، وضعیتی (سرفه، ادرار كردن، مدفوع كردن، والسالوا و بلع)، افزایش حساسیت سینوس كاروتید
هیپوتانسیون وضعیتی (ارتواستاتیك): ناشی از دارو (بهویژه داروهای ضد پرفشاری خون یا گشادكننده عروق)، نوروپاتی محیطی (دیابت، الكلیسم، تغذیهای، آمیلوئید)، نارسایی خالص اتونوم (هیپوتانسیون ارتواستاتیك ایدیوپاتیك)، هیپوتانسیون وضعیتی ایدیوپاتیك، آتروفیهای چند سیستمی، تغییر شرایط فیزیكی، سمپاتكتومی، كاهش حجم خون
اختلالات قلبی- عروقی
علل ساختمانی و انسدادی: آمبولی ریوی، هیپرتانسیون ریوی، میكسوم دهلیزی، تنگی دریچه میترال، بیماری میوكارد (انفاركتوس حاد و وسیع میوكارد)، تحدید یا فشردگی میوكارد بطن چپ، تامپوناد یا فشردگی پریكارد، انسداد مسیر خروجی آئورت، تنگی دریچهای آئورت، كاردیومیوپاتی انسدادی هیپرتروفیك
آریتمیهای قلبی
برادی آریتمیها (برادی كاردی سینوسی، بلوك سینوسی- دهلیزی، ایست سینوسی، سندرم سینوس بیمار و بلوك دهلیزی- بطنی)، تاكی آریتمیها (تاكیكاردی فوق بطنی همراه با بیماری ساختمانی قلب، فیبریلاسیون دهلیزی همراه با سندرم ولف- پاركینسون- وایت، فلوتر دهلیزی با هدایت دهلیزی- بطنی یك به یك وتاكیكاردی بطنی)
بیماری عروق مغزی
نارسایی ور تبروبازیلار: میگرن شریان قاعدهای (بازیلار)
سایر اختلالات ایجاد سنكوپ
متابولیك: هیپوكسی، آنمی، كاهش دیاكسیدكربن ناشی از هیپرونتیلاسیون و هیپوگلیسمی
روانزاد: حملات اضطراب و غش هیستریك
تشنج
درمان
درمان براساس علت زمینهای تعیین میشود. از بیماران مبتلا به سنكوپ وازوواگال باید خواست تا از وضعیتها با محركهایی كه سبب بروز حملات میشوند، اجتناب كنند. حملات همراه با كاهش حجم داخل عروقی را میتوان با افزایش بار نمك و مایعات پیشگیری كرد. در سنكوپهای وازوواگال مقاوم باید دارو تجویز شود. آنتاگونیستهای بتاآدرنرژیك (متوپرولول mg 50- 25 دوبار در روز؛ آتنولول mg 50- 25 در روز؛ یا نادولول mg 20-10 دوبار در روز، همه مقادیر ذكر شده برای شروع هستند) رایجترین داروهایی هستند كه به كار میروند؛
مهاركنندههای بازجذب سروتونین (پاروكستین mg 40- 20 در روز؛ یا سرترالین mg 50- 25 در روز) و بوپروپیون mg)sr 150 در روز) نیز موثرند. داروی مینرالوكورتیكوئیدی هیدروفلودروكورتیزون (mg 2/0- 1/0 در روز) یا پروآماتین كه آگونیست آلفا است (mg 10- 5/2 دو یا سه بار در روز) ممكن است برای بیماران مبتلا به سنكوپ وازوواگال راجعه كه به درمان مقاومت نشان میدهند، مفید باشند اما عوارض جانبی، نظیر افزایش فشار خون در حالت استرداد، سودمندی آنها را محدود میكنند.
مطالعات اخیر نشان میدهند كه تفاوتهای وابسته به سن قابل توجهی در میزان پاسخ به درمانهای دارویی مشاهده میشود. جای گذاردن ضربانساز دایمی قلب برای بیمارانی كه حملههای سنكوپ وازوواگال آنها مكرر یا همراه با آسیستول طولانی است، موثر می باشد. بیماران مبتلا به افت وضعیتی فشار خون باید از بستر یا صندلی به آهستگی بلند شوند و قبل از بلند شدن پاهای خود را حركت دهند تا بازگشت وریدی از اندامهای آنها تسهیل شود.
داروهایی كه این مشكل را تشدید میكنند، باید در صورت امكان قطع شوند. سایر درمانهای مفید و ممكن عبارتاند از بالا آوردن سر تختخواب، پوشیدن جورابهای الاستیك، لباسهای ضدثقل یا g، بارگیری نمك و عوامل دارویی نظیر آمینهای مقلد سمپاتیك، مهاركنندههای منوآمین اكسیداز و مسدودكنندههای بتا.
منبع: دستنامه طب داخلی هاریسون 2009