كيوان علويی زاده ؛كارشناس ارشد روانشناسی
مطالب این مقاله تلاش دارد نشان دهد كه مغز ما میتواند فرآوردههای شیمیایی تولید كند كه در تنظیم خلقوخو، كاهش درد و مقابله با استرس مفید باشند؛ اما افرادی كه به مواد بیرونی وابسته میشوند در واقع تاثیر این مواد درونزا را كاهش میدهند یا بیاثر میكنند و با سوءمصرف مواد وابستگی، به لحاظ «زیستی، روانی، اجتماعی» به خود آسیب میرسانند.
مغز ما هم موادی شبیه مرفین میسازد!
در پژوهشهای علم عصب پایه آزمایشگاهی (Basic Neuroscience) كشف شده در برخی از نواحی مغز، بهخصوص اطراف بطن سوم و هیپوتالاموس، گیرندههایی وجود دارد كه وقتی مرفین وارد بدن میشود، روی این گیرندهها ثابت شده درد را تخفیف میدهند. كشف این گیرندهها این سوال راا بهوجود آورد كه چرا مغز باید گیرندههای مرفینی داشته باشد؟
در مطالعات بعدی نشان داده شد كه نورونهای (سلولهای عصبی) برخی از نواحی مغز، خود سازنده موادی به نام كلی سیستم «شبه مرفینی» یا «شبه تریاكی مغز» یا «تریاكهای درونزاد» هستند.
اولین دسته، موادی به نام آندروفین (Andorphine) میباشند كه منشاء آن خود مغز است وو به زیرگروههایی تقسیم میشوند. همه آنها اثر ضدتنش و ضد درد داشته و آرامبخش هستند و علاوه بر آن حالتهای هیجانی و استرس را كاهش میدهند. همچنین پپتیدهای سادهتری از مغز به نام آنكفالین (Enkephaline) كشف شدهاند كه عمل آنها نیز مانند آندروفینها، كاهش درد و تخفیف هیجانها است.
مغز ما هم موادی شبیه داروهای محرك میسازد!
سه نوروترانسمیتر (انتقالدهنده عصبی) بهنامهای دوپامین، سروتونین و نوراپی نفرین، در واقع همان موادی هستند كه به طور طبیعی (درونزاد) در تنظیم خلق و خو نقش دارند و میتوانند – هوشیاری – و برانگیختگی را در ما ایجاد كنند.
از طرف دیگر گروهی از داروهای محرك به نام آمفتامینها محركهای بسیار نیرومندی هستند كه موجب افزایش و كاهش احساس خستگی و یا بیدار ماندن میشود.
به عنوان مثال، انگیزه اصلی مصرف آمفتامینها افزایش غیرطبیعی و موقتی خلق و اعتماد به نفس است، اما پس از مدتی با ازز بین رفتن اثرات تحریكی آمفتامینها یك دوره افت جبرانی به وجود میآید كه طی آن مصرفكننده مواد احساس افسردگی، بیقراری و خستگی میكند و ممكن است به مصرف مواد بیشتر وسوسه شود. این مساله میتواند اثرات جانبی و خطرناكی از قبیل، گمگشتگی، تپش قلب و فشارخون بالا در پی داشته باشد. مصرف به صورت دارو یا تزریق آمفتامینها در درازمدت به تباهی جدی سلامت جسمی تو روانی منجر میشود.
به عنوان مثال، ممكن است مصرفكننده نشانههایی از توهم و هذیان ظاهر شود كه از نشانههای اسكیزوفرنی حاد قابل تشخیص نباشد.
كوكائین (نوعی ماده محرك)مانع بازگیری (جذب مجدد) دوپامین، سروتونین و نوراپینفرین در سیستم عصبی میشود؛ یعنی همان موادی كه به صورت درونزاد و طبیعی در تنظیم خلق و خو دخالت دارند.
مصرف طولانیمدت كوكائین موجب كاهش اثر پیكهای عصبی میشود؛ به این معنی كهه تجزیه آنها در بدن به سرعت تولید آنها پیشی میگیرد و با خالی شدن ذخیره طبیعی این مواد كه در اثر مصرف مكرر كوكائین روی میدهد، سرخوشی جای خود را به اضطراب و افسردگی میدهد.
مصرفكنندگان كوكائین ممكن است همان نشانههای نابهنجاری را داشته باشند كه مصرفكنندگان آمفتامینها دارند و توهم، احساس خزیدن حشرات زیر پوست و... چنان نیرومند باشد كه فرد بخواهد با چاقو به پوست خود صدمه بزند.
همچنین، بررسیها نشان داده است كه این ماده بهراحتی از جفت مادر باردار عبور كرده و آسیبهای عصبی و جسمی جبرانناپذیری به جنین میزند.
مواد درونزاد چگونه عمل میكنند؟
به طور كلی تریاكهای درونزاد طبیعی (كه منشاء تولید آن خود مغز است) با مرفینهای خارجی (بیرونی كه مصرف میشوند) متفاوتند، ولی نحوه اثر یكسانی دارند. برای درك بهتر این مطلب یك قفل و كلید را در نظر بگیرید؛ هر رسپتور یا گیرنده یك جایگاه پذیرنده است (مثل قفل) و بخشی كهه روی گیرندهها در مغز اثر میكند، مرفین میباشد (مثل كلید). در حال حاضر مواد دیگری نیز شناسایی شدهاند و پژوهش در این زمینه با توجه به فواید شناسایی این مواد در مسائلی مانند بررسی مكانیزم اعتیاد و رفع اعتیاد و ساختن مواد طبیعی ضددرد ادامه دارد.
این یافتههای پژوهشی به ساخت داروهای جدیدی منجر میشود كه از طریق تنظیم گیرندههای افیونی عمل میكنند. این داروها كه برای درمان سوءمصرف دارو به كار میروند، به طور كلی به دو دسته تقسیم میشوند:
داروهای «agonists» و داروهای «antagonists». آگونیستها به گیرندههای افیونی چسبیده، احساس لذت ایجاد میكنند و از این طریق میل به مواد افیونی را كاهش میدهند.
اما در مقایسه با مواد افیونی، آسیب روانی و فیزیولوژیكی كمتری وارد میآورند.
آنتاگونیستها نیز به گیرندههایی افیونی میچسبند، اما به طریقی كه آن گیرندهها را فعال نمیسازند، بلكه آنها را مسدود میكنند و مانع از دسترسی مواد افیونی به آنها میشوند. بدین ترتیب دیگر احساس لذتی وجود ندارد و میل به مصرف مواد نیز برآورده نمیشود.
فایده مواد درونزاد چیست؟
مواد شبهافیونی نوعی وسیله دفاعی برای بدن ما محسوب میشوند. گفته میشود كه اثر ضددرد طب سوزنی هم به همین گونه عمل میكند؛ یعنی سیستم شبه مرفینی را فعال میسازد.
به عنوان مثال، در سربازانی كه در خط مقدم نبرد میكنند، میزان مواد شبه مرفینی، به خاطر هیجانن شدید، بسیار بالاتر از حد طبیعی است.
همچنین گفته میشود كه اثر دارونماها (placebo) نیز از همین سیستم است. غده هیپوفیز و غده فوق كلیوی، به ویژه هنگام استرس شبهافیونهای درونزاد را آزاد میكنند.
این پاسخ خودكار بدن به استرس، میتواند در مراحل اولیه موجب سازگاری و انطباق فرد با محرك تنشزا شود. به عنوان مثال، باعث كاهش درد و رفتار جنگ یا گریز میگردد.
همینطور مواد شبه محرك در تنظیم و ثبات خلق و خوی ما نقش دارند.
به عبارت دیگر، این فرآوردههای مغزی روی حالات روانی نقش دارند. به عنوان مثال سروتونین در تنظیم خلق، كنترل خوردن و خوابیدن، برانگیختگی (هوشیاری) و نیز در تنظیم درد موثر است؛ همچنین باعث كاهش رویا و حتیی موجب جلوگیری از توهم میشود، در حالی كه داروهایی مانند LSD (به عنوان یك ماده بیرونی) موجب افزایش رویا شده، حتی به هنگام بیداری توهمهایی را در فرد به وجود آورد.
به دنبال مواد بیرونی نباشیم، از خودمان شروع كنیم
به هر حال عنوانهای قبلی نشان داد كه چگونه در درون بدن ما موادی ساخته میشوند كه به نوعی شبیه موادی هستند كه متاسفانه برخی از افراد در بیرون به دنبال آن هستند و میخواهند خودشان را با آنها آرام یا برانگیخته كنند، در صورتی كه این مواد بیرونی مسلما اثرات منفی از نظرر جسمانی، روانشناختی و اجتماعی دارند.
پاسخ به اینكه «چگونه از خودمان شروع كنیم؟ زیاد مشكل نیست، با این حال جهت اطلاع مواردی معرفی و یادآوری میشود كه رعایت آنها میتواند باعث بهتر شدن خلق و خو، آرامش و مقابله با استرس شود:
- ورزش كردن آندروفینها، یعنی آن دسته از مواد شیمیایی درونزاد را كه ادراك «درد» را متوقف میكنند، آزاد میكند. ورزش در افزایش سروتونین و افزایش هوشیاری نقش دارد.
- هیجانهایی مثل شادی و خنده سیستم ایمنی بدن را فعال كرده، هورمونهای استرسزا را كاهش میدهد و باعث آزاد شدن آندروفینها میشود كه این خود منجر به كاهش شدت درد و بازدهی سیستم تنفسی و اكسیژنرسانی بیشتر به سلولها میگردد. ضربالمثلی وجود دارد كه گفتهه میشود «خنده بهترین داروست».
- خواب كافی میتواند مغز و بدن را كه بر اثر فعالیت رد ساعتهای بیداری و فشار زندگی فرسوده و مستعمل شده است، ترمیم و بازسازی كند و ضمن از بین بردن خستگی روزانه موجب ایجاد تعادل در بدن میشود.
- تغذیه مناسب میتواند مواد پیشساخت انتقالدهندههای عصبی را مهیا سازد و در نتیجه به خلق و خوی ما كمك زیادی میكند.
كمكهای تخصصی را فراموش نكنید
تكنیكهای آرامشسازی از قبیل Relaxtion، مراقبه، نوروفیدبك و همچنین روشهای درمانی دارویی (زیر نظر روانپزشك) میتوانند موجب كاهش استرس و فشارهای زندگی و حتی كاهش برخی از دردهای جسمی و روانشناختی (psychosomatic) شوند. با شركت در دورههای آموزشی مهارتهای زندگی كه توسط روانشناسان مجرب برگزار میشود، میتوانید روشهای زیادی برای مقابله و كنترل فشارهای زندگی بیاموزید.
در نهایت اینكه، امروزه با پیشرفت علوم نورولوژی (علم اعصاب و مغز) و روانشناسی (علم رفتار و فرآیندهای ذهنی) و همكاری آنها به نام روانشناسی عصب پایه یا نوروپسیكولوژی (Neuropsychology)، درمانهای موثری برای بسیاری از اختلالات از جمله اختلالات خلقی زمینهساز اعتیاد و ترك اعتیاد وجود دارد.
بنابراین، بهتر است از این ذهنیت خود بیرون بیائید كه: «مشكل من حل نمیشود یا من گرفتار این مواد هستم» و از درمانهای تخصصی هم استفاده نمایید.