دكترمحمدعلی نیلفروش زاده؛ متخصص پوست و مو، دانشیار پوست دانشگاه علوم پزشكی تهران، رئیس مركز تحقیقات پوست و سلولهای بنیادی، رئیس انجمن متخصصین پوست ایران، عضو تحریریه دنیای سلامت
منایع سلول های بنیادی
1- سلولهای بنیادی رویانی (ESCs)
2- سلولهای بنیادی بزرگسال
3- خون جفت و بند ناف
با توجه به اینكه سلول درمانی یك روش درمانی ایدهآل است، مدارك زیادی در دست است كه نشان میدهد پوست انسان یك منبع بزرگ برای استخراج سلولهای بنیادی شامل سلولهای بنیادی خونساز و عصبی است. سلولهای بنیادی بهترین انتخاب برای سلول درمانی است زیرا دارای توانایی تكثیر و تمایز در حد بالایی هستند.
سلولهای فیبروبلاست
سلولهای فیبروبلاست نقش مهمی در حفظ داربست بافت پیوندی دارند و عملكرد اصلی آنها تولید پروتئین كلاژن میباشد. جستجو جهت یافتن درمانی مناسب برای از بین بردن چین و چروك و جوشگاههای ناشی از آكنه و نقایص پوستی همواره یكی از مباحث مورد علاقه پژوهشگران، پزشكان متخصص پوست و جراحان زیبایی بوده است. به طوری كه از مواد پركننده (Filler agents) مثل سیلیكون مایع، اسید هیالورونیك، چربی بدن و مواد دیگر استفاده شده است.
مواد پركننده
مواد پركننده را میتوان به 3 دسته تقسیم كرد:
1- مواد صناعی: سیلیكون مایع
2- مواد با منشا حیوانی: كلاژن گاوی
3- مواد با منشا انسانی: چربی، كلاژن خود فرد، تزریق فیبروبلاست خویش سازگار
جدیدترین تكنیك در این میان استفاده از سلولهای بنیادی پوست خود فرد به عنوان یك ماده پركننده زنده است كه توانایی تكثیر و نیز تولید كلاژن را دارد كه ماده اصلی قوام ظاهر جوان پوست میباشد.
سلولهای ملانوسیت
این سلولها حاوی ملانین هستند. ملانین رنگدانهای است كه میزان تراكم آن در سلولهای ملانوسیت مسئول ایجاد رنگهای مختلف طبیعی پوست است. یك بیماری مهم كه از اختلال رنگدانهای ناشی میشود، بیماری ویتیلیگو یا برص میباشد. در این بیماری سلولهای ملانوسیت توانایی تولید ملانین را از دست میدهند و لكههای سفید رنگی روی پوست ایجاد میشود كه ظهور این لكهها منشا مشكلات اجتماعی و روانی متعددی است. تا كنون تلاشهای زیادی جهت درمان این بیماری پیشنهاد شده است كه میتوان در بین آنها به پوواتراپی، اشعه ماوراء بنفش نوع B و روشهای جراحی اشاره كرد. در حال حاضر درمانهای جراحی به دو نوع گرافت بافتی و گرافت سلولی تقسیم میشوند.
در این روش درمانی، ابتدا قطعه كوچكی از پوست بیمار برداشته شده و سلولهای ملانوسیت پس از فعل و انفعالاتی استخراج شده و در محیط كشت اختصاصی تكثیر میشوند. این ملانوسیتها روی یك صفحه ویژه كشت داده شده و سپس در محل ضایعه زخم ایجاد شده و لایه سلولهای ملانوسیت كشت داده شده در محل زخم گذاشته میشود. این سلولها، متعلق به خود فرد بوده و توانایی تحریك سیستم ایمنی را ندارند.میزان موفقیت درمان در این روش بین 70 درصد تا 90 درصد بوده و این در مقایسه با میزان موفقیت PUVA درمانی كه حدود 50 درصد میباشد درصد موفقیت بسیار بالایی است. از این روش به عنوان آخرین خط درمان در موارد مقاوم به درمان استفاده میشود.
سلولهای كراتینوسیت
مورد استفاده دیگر از روش سلول درمانی، استفاده از كشت سلولهای كراتینوسیت در محل زخمهای ناشی از بیماریهای مختلف میباشد. با توجه به اینكه كراتینوسیتها در طی پدیده ترمیم زخم تزاید یافته و سطح درم را میپوشاند، استفاده از كراتینوسیتهای كشت داده شده میتواند به عنوان سدی جهت جلوگیری از عفونت، زخم را مرطوب نگه داشته و سبب تسریع بهبودی زخم شود.
طبق مطالعات انجام گرفته، استفاده از كشت كراتینوسیتها باعث كاهش اسكار یا جوشگاه به دنبال انجام زخم میگردد به طوری كه بعضی از مولفین از كشت كراتینوسیتها را به عنوان یك پانسمان دائمی زخم پیشنهاد كرده اند. توانایی رشد كراتینوسیتها به صورت invitro توسط Rheiwald & Green در سال 1975 انجام شد و اولین كاربرد كلینیكی آن توسط O'connor و همكاران در سال 1981 مطرح شد.
طب باز ساختی
امروزه حوزه طب بازساختی یکی از مهمترین مباحث پژوهشهای زیست فناوری بوده و امید میرود بسیاری از بیماریها با بهرهگیری از فناوریهای نوین طب بازساختی قابل درمان باشند. در حال حاضر كاربرد طب بازساختی در بیماریهای زیادی مطرح شده و كشور ما نیز در این زمینه پیشگام است. همه کشورها از جمله محققان کشور ما در تلاش هستند تا به جدیدترین یافتهها در خصوص علوم مرتبط با طب بازساختی همچون علوم سلولی، مهندسی بافت ، بیوتکنولوژی و مهندسی نانو دست یابند تا با ترکیب این دانش با علوم بالینی همچون پوست، ارتوپدی، جراحی بازساختی، دندانپزشکی و... بتوانند بدون استفاده از داروهای شیمیایی، درمان بیماران را به این سمت هدایت نمایند .
طب بازساختی و سلولهای بنیادی به عنوان نسل چهارم طب و انقلاب پزشکی صدسال اخیر به شمار می رود و از طرف دیگر به دلیل Doubling Time بسیار پایین، این علم به شدت رو به رشد بوده و هر لحظه غفلت از این امر موجب افزایش چشمگیر فاصله جامعه علمی پژوهشی کشور با کشورهای توسعه یافته در این مقوله خواهد شد. البته اهمیت این موضوع زمانی مشخص می گردد که بدانیم شرکتهای تجاری مهمی طی دهه اخیر پا به عرصه بازار طب بازساختی گذاشتهاند چرا که اعتقاد دارند این حوزه همچون حوزه داروهای با فناوری بالا دارای حاشیه سود بسیار بالایی برای کشورها خواهد بود..
هدف پزشكی بازساختی احیای مجدد عملكرد عضو آسیب دیده با دیدگاههایی جدیداست. البته این ایده جدیدی نیست و اولین پیوند مغز استخوان برای احیا عملكرد بافت خونساز در سال ۱۹۵۶ میلادی انجام شده است. یكی ازنكات كلیدی در این پزشكی، جلوگیری از رد پیوند توسط سیستم ایمنی است. درسال ۱۹۵۶، پزشكان برای حل این مشكل، از پیوند دوقلوهای یكسان استفاده نمودند. در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ آنها توانستند این مشكل را با یكسان سازی نوع بافت دهنده و گیرنده تا اندازه زیادی حل نمایند و این به آن معنی بود كه گیرنده میتوانست سلولها را یك فرد غیر فامیل كه از نظر بافتی با بیمار یكسان است نیز دریافت نماید. اما گرایش اخیر به پزشكی بازساختی بیشتر ناشی ازشناخت و تعریف سلولهای بنیادی و همچنین مهندسی بافت است. طب باز ساختی ( با نام قدیمی طب بازساختی) حیطهای است به گواهی اغلب سردمداران علوم پزشکی و برندگان جایزه نوبل آینده مسلم پزشکی می باشد. آنچه که علوم پزشکی در دنیای امروز به صورت شتابان در حال نیل به سمت آن است توسعه علوم به صورت چند رویکردی یا Multidisciplinary میباشد که حیطه چند رویکردی طب بازساختی یا همان Regenerative Medicine یکی از مهمترین آنها قلمداد میگردد .