متاسفانه اغلب ما دادن آگاهی را با سخنرانی و نصیحتهای طولانی و تهدید اشتباه میگیریم و این نطقهای غرا و خسته کننده نه تنها اوضاع را بیشتر به هم میریزد بلکه فرد رفتار دفاعی در پیش میگیرد. بهتر است با حفظ آرامش، بدون عصبانیت و با صراحت به او بگویید که رفتارهایش شما را آزار میدهد.
این آگاهی میتواند به صورت خودداری از رفتارهای حمایت کننده که قبلا به آن اشاره کردیم و روبروشدن فرد معتاد با مسوولیت و عواقب رفتارهای ناشی از مصرف مواد نیز باشد.
مرحله تأمل
در مرحله بعدی که مرحله تامل است، فرد با تردید به مصرف مواد نگاه میکند و به آن دید ایدهآل در مورد مصرف مواد خدشه وارد میگردد و متوجه میشود که انگار مشکلی وجود دارد و چون مرحله اول را پشت سر گذاشته و با نتایج مصرف مواد روبرو شده است، سعی میکند به طور جدی در مورد این مشکل و راه حلهای آن فکر کند.
ولی هنوز خود را مقید به ترک نمیداند. در این مرحله فرد نیاز مند افزایش آگاهی نه به صورت اغراق آمیزی بلکه به صورت کاملا منطقی و متناسب با شرایط توسط اطرافیان در جهت انتخاب مسیر صحیح و اطمینان از پشتیبانی در طول مسیر است. خیلی مهم است که بیمار درک کند خانواده به او علاقهمند است و شخص او را دوست دارد و اگر نارضایتی و اعتراضی دارد مربوط به مصرف مواد است.
مرحله آمادگی
در این مرحله فرد آماده انجام یک عمل و تغییر است و تصمیم خودش را برای تغییر گرفته است باید فرد را در این مرحله تشویق کرد که برنامه واقعبینانه و نه آرمانگرایانه برای ورود به مرحله عمل تدارک ببیند. و مطمئن باشد که در طول این مسیر با وی هستیم و به او جرأت بیشتر برای رویارویی با مشکلات بدهیم.
مرحله تغییر آشکار رفتار
در مرحله چهارم که مرحله تغییر آشکار رفتار است، فرد نه تنها برنامه درمانی را انتخاب کرده است بلکه وارد برنامه درمانی شده است ولی تمام اینها به معنای اتمام کار نیست زیرا هنوز هم رفتار قدیمی مصرف جذابیتهای خاص خودش را از دست نداده است ومی تواند بازگشت به مصرف اتفاق بیافتد لذا در این مرحله خانواده باید از هر نوع رفتاری که ممکن است منجر به بازگشت به مصرف شود مانند تحقیر، یادآوری مشکلاتی که فرد برایشان ایجاد کرده خودداری کنند.
کنایهها، متلکها، سرزنشها و یادآوری اشتباهات گذشته بیمار حسی از تحقیر و را برای او رقم خواهد زد که در تداوم انگیزش او برای ترک نقش منفی خواهد داشت. خانواده با نگرانی از مصرف مجدد، دست به اقداماتی از قبیل تعقیب فرد، گشتن جیبهای وی و بحثهای طولانی میزنند که هیچ سودی ندارد.
در این مرحله خانواده باید در عین حفظ هوشیاری به فرد بفهمانند که عدم مصرف مواد چه تاثیر مثبتی بر زندگیشان گذاشته و خرسندی خود را از این بابت نشان دهند و به گونهای رفتار کنند که در صورت لغزش با خانواده یا پزشک در میان بگذارد. یادمان باشد که بیشترین برگشت به مصرف در این مرحله به دلیل عدم کنترل هیجانات توسط افراد خانواده است.
مرحله ماندگاری
و سرانجام در مرحله آخر که مرحله ماندگاری است، الگوی رفتاری جدید فرد پایدارتر میشود و با گذشت زمان خطر بازگشت کم و کمتر میشود ولی به طور کامل از بین نمیرود. حمایت و همکاری اعضای خانواده، دوستان و همکاران در این مرحله تسهیل گر تداوم درمان است.
نکتهای که نباید در این مرحله یادمان برود این است که گاهی هم فرد معتاد و هم خانواده وی انتظار دارند که با قطع مصرف تمام مشکلات برطرف شود، در حالیکه ممکن است تعدادی از آنها هیچ ربطی به مصرف نداشته باشد. انتظار معقول و واقع بینانه از ترک مواد میتوند موجب تداوم ترک شود. نکته آخر اینکه در تمام این مراحل باید بدانیم که مانند تمام درمانها نباید انتظار معجزه داشته باشیم.
مصرف مواد در فرد یک شبه به وجود نیامده که یک شبه از بین برود، لذا در تمام این مراحل ممکن است مدتی فرد، رکود و یا حتی پسرفت داشته باشد و این لزوما به معنی برگشت مجدد به مصرف مواد نیست و نباید تمام زحمتها را برباد رفته دید، بلکه باید از آن به عنوان تجربهای برای عدم لغزش استفاده کرد.