از مادر آلوده هم، از مسیر خون به جنین انتقال مییابد. در زمان زایمان و از طریق داخل رحم، وسایل برندهای که بلافاصله از آنها برای فرد دیگر استفاده میشود؛ سرنگ مشترک، تاتو و سوزن مشترک- اگر شرایط بهداشتی رعایت نشود- در آرایشگاهها و دندانپزشکی- اگر تمیز کار نکنند- ممکن است انتقال دهنده باشند. راههای فرعی ابتلا، اول خون و فرآوردههای خونی و دیگری پیوند اعضاست.
من، خودم موردی داشتم که زمان پیوند عضو، به ایدز مبتلا شده بود. برای این که دهنده عضو، اچ آی وی مثبت داشته و این مورد را آزمایش گیرنده، اعلام نکرده بود. باید خون را همان لحظه گرفت نه آزمایشی که مال 2 سال پیش بوده است. در پیوند اعضا، همه چیز تست میشود؛ یعنی بانک پیوند اعضا، همه چیز را تست میکند.
من، معتقد هستم که رسانههای ما، باید اطلاعات را به صورت رایگان در اختیار مردم قرار دهند. ما، باید جوانان را جذب کنیم.
پارهای از مراكز و گروههای مردمنهاد(NGO) در کشور، نقش اثرگذاری در مهار و درمان بیماریهای خاص داشتهاند که در آن میان، میتوان از انجمن محک یاد کرد. با توجه به روند رو به رشد بیماری ایدز و پیامدهای منفی آن در آینده- که از سرطان کمتر نخواهد بود- آیا مراكزمردمنهاد فعالی در این زمینه هستند و آیا این مراكز مورد حمایت مردم، مسئولان و علاقهمندان به حوزه سلامت، قرار میگیرند؟
چند سال پیش این جا یک پروژهای تحت عنوان باشگاه اجرا کردیم که خودم مجری آن طرح بودم. در آن جا، افراد مبتلا را دور هم جمع میکنیم و اسم این باشگاه، «یاران مثبت» است. همه، دارای اچ آی وی مثبتاند و باشگاه، تحت نظر متخصصان و با همکاری خودشان، به صورت شورائی اداره می شود.
کلاس موسیقی، کلاس زبان و کامپیوتر، کارگاه صحافی و کارگاه معرقکاری برگزار میکنیم؛ امکانات ورزشی دارد؛ افراد عضو را اردو میبریم و کلاسهای مشاوره دارند و با آنها درباره بیماریشان مشاوره میشود. بعد راجع به بیماری، درمان و تغذیه و پیشگیری به آنها آموزش داده میشود. این افراد، وارد جامعه میشوند و این اطلاعات را در اختیار بقیه قرار میدهند. این باشگاه فوقالعاده و بهتر از NGO است.
در مورد این بیماری، نیازی به مراكز مردمنهاد نیست و بیماران، تحت نظر یو ان ایدز (UN Aids)هستند. برای دریافت کمکهای مالی مردمی، این کارها را به مردم آموزش میدهیم و همدیگر را نیز میبینند. اگر با این افراد صحبت کنید، میگویند از وقتی که ما به این جا آمدهایم، خودمان را توانستهایم پیدا کنیم. این جا، همه افرادش مثل هم هستند. هم آرامش میگیرند هم درمان میشوند. این جا دوباره زندگی کردن را یاد گرفتهاند و من، کسی را میشناسم که توی جوی و جدول بود، الآن دارد پروپوزال مینویسد.
این افراد، به کسانی نیاز دارند که آنها را از لحاظ مالی و عاطفی حمایت کنند. این افراد، از اجتماع طرد شدهاند. من، یادم است در یک محلی معتادان خیابانی میآمدند و در آن جا حمام میکردند و غذا میخوردند و به آنها متادول میدادند تا بتوانند اعتیاد خود را ترک کنند. باید انگ را از جامعه برداشت.
خواهش من از تمام رسانهها، این است که به مردم آگاهی بدهند. ما، در مقابل جوانان مسئول هستیم. جوانان ما، به طرز وحشتناکی به سمت اعتیاد کشیده شدهاند. زمینه، بسیار مساعد است و سوداگران این عرصه، بسیار هوشمندانه رفتار میکنند. الگوی دارو را عوض میکنند و از ما بسیار جلو تر هستند. برای این که ما، تا بیائیم با آن نگرش منفی که نسبت به اعتیاد داریم، به خودمان بجنبیم، آنها حرکت خود را انجام دادهاند.
اگر دقت کنید، این افراد بازار را در اختیار دارند و قیمت را پائین میآورند. همه مبتلا میشوند، بعد قیمت را بالا میبرند. به قدری این مافیای دارو هوشمند عمل میکند که در کشور حسابی جولان میدهد. بنابراین، باید از مدرسه شروع کرد. سیاستگذارها و مسئولان باید با دید و نگرش مثبت، و ما هم با آگاهی مستمر، به مردم اطلاعات بدهیم. اعتیاد، هپاتیت B و C، وHIV، سرعت انتشارشان در جامعه بسیار بالاست. وزارت بهداشت، باید راهبرد را بنویسد و بقیه، اجرا کنند. باید برای اینها قدمی برداریم.
متخصصان بهویژه خود سركارعالی هم، بارها از بروز سونامی بیماری ایدز در جامعه سخن گفتهاید. اکنون برای پیشگیری از این پدیده ناخوشایند، چه توصیههائی دارید؟
بله، دور نخواهد بود. پیشنهاد من، این است که با نگرش مثبت به این بیماری فکر کنید. تنها راه ما، آموزش شفاف و مستمر است. در فرآیند درگیری، آگاهی داشتن کافی نیست. کسی که رفتار پرخطر دارد، جوانی که توی آن خط افتاد، مهارت که ندارد. مهارت که فقط دست شستن نیست.
مهارت زندگی، یعنی این که قدرت مقابله با این معضلات را باید به آنها آموزش داد. جوانان زیادی نه هویت، نه ملیت و نه انگیزه دارند. درجا میخواهند خوش باشند. محدود کردن آنها زیاد نباید باشد. ما، چهار تا حس داریم: بینائی، میگویند نگاه نکن؛ شنوائی، میگویند نشنو؛ حس لامسه؛ دست نزن حرف نزن. چکار باید کرد؟ خانوادهها اصلاً بلد نیستند. ما، باید زمینهسازی کنیم و دانش خانواده را باید بالا ببریم.
من، معتقدم رسانهها، آموزش و پرورش؛ رادیو و تلویزیون و روزنامهها و همه همگام با هم، بتوانیم شفاف به جوانها آموزش بدهیم. تنها راه درست، همین است. یک عمر است داریم با مواد مخدر مبارزه می کنیم! باید مرزها را کنترل کرد. پیشگیری هیچ وقت درست انجام نشده و همهاش کوتاهمدت بوده است!