دكتر خاطره طوفانی
اعتیاد که نوعی بیماری زیستی، روانی و اجتماعی است به عوامل زیادی مربوط میشود که تاثیر این عوامل از فردی به فرد دیگر و از جنسی به جنس دیگر متفاوت است. آنچه واضح است این که اعتیاد تمام گروههای در معرض خطر را هدف قرار میدهد. در دو دهه اخیر مصرف مواد در زنها شیوع بیشتری پیدا کرده است، قبل از این مصرف مواد مشکل مردان تلقی میشد و اکثر مطالعات در مورد مواد و الکل نیز در جمعیت مردها انجام میگردید.
تمرکز اخیر بر اختلالات سوء مصرف مواد در زنها، توجه به تفاوتهای جنسیتی مهم در بیولوژی مصرف مواد، سبب شناسی و اختلالات روانپزشکی همراه را در برداشته است. بر اساس برخی پژوهشها 6/9 درصد از معتادان کشور را زنان تشکیل میدهند و حدود 10 درصد زندانیان مواد مخدر را در کشور ما زنان تشکیل دادهاند.
این آمار در شرایطی است که بسیاری از زنان به علت برچسبهایی که به یک زن معتاد در جامعه زده میشود کمتر به مراکز درمانی مراجعه میکنند و بدین ترتیب اغلب اعتیاد در زنان پنهان مانده و بخش قابل توجهی از جمعیت معتادان زن در آمار گنجانده نمیشوند.
فاکتورهای خطر شروع مصرف در زنان
فاکتورهای روانشناختی موثر در شروع مصرف مواد در دو جنس متفاوت است. در دخترها پایین بودن اعتماد به نفس و مشکل در مکانیسمهای مدارا در نوجوانی منجر به مصرف الکل و مواد در آینده خواهد شد. زنان برای از بین بردن احساس خجالت و کمرویی، ایجاد حس سرخوشی، بهتر بودن در روابط با شریک جنسی خود شروع به مصرف میکنند.
تحقیقات نشان داده که ابتلا به آسیبهای روحی و روانی با گرایش مصرف مواد ارتباط تنگاتنگی دارد و زنانی که دچار اختلالات روحی هستند 17 بار بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به مصرف مواد قرار دارند که در این بین اختلال افسردگی، اختلالات اضطرابی و اختلالات خوردن زمینهساز گرایش به مصرف مواد هستند. 20 تا 80 درصد زنان معتاد سابقه سوء استفاده های جنسی و بدنی را در کودکی داشتهاند.
زنان بعد از مصرف نیز در معرض تروما و خشونتهای خانگی بیشتری قرار میگیرند. بعلت اینکه توانایی فیزیکی کمتری برای دفاع از خود در وضعیت مصرف دارند و عملکرد شناختی نیز مختل شده است. در مطالعات دیده شده است مواجه با استرسورها و فعال شدن محور هیپوتالاموس – هیپوفیز- آدرنال که باعث افزایش کورتیزول و هورمونهای دیگر وابسته به استرس میشود، وسوسه مصرف مواد را افزایش میدهد.
زنان بعد از مواجهه با استرس و تروما، ریسک بیشتری برای مصرف مواد دارند و اتفاقات استرسزای زندگی تاثیر منفی بیشتری در زنان نسبت به مردها داشته است. سابقه خانوادگی مصرف مواد و الکل در زنان معتاد بیشتر دیده میشود و درصد بالایی از این افراد بدنبال اعتیاد همسر یا شریک جنسیشان به مصرف مواد روی آوردهاند.
زنانی که مصرف مواد دارند برای ترک اعتیاد و ورود به عرصه درمان با موانع زیادی روبرو هستند. نداشتن روابط اجتماعی مناسب، مشکلات مالی، نگرش منفی جامعه نسبت به اعتیاد زنان و وجود همسر یا شریک جنسی مصرف کننده از موانع اصلی درمانی هستند.
مسئولیت مراقبت از بچهها و دیگر وظایف زنان در خانه نیز میتواند مانع درمان اعتیاد آنها شود زیرا قادر به پرداخت هزینه نگهداری از فرزندانشان به هنگام درمان نیستند و حمایت کافی خانوادگی برای این امر را نیز ندارند. خدمات ترک اعتیاد برای زنان باید بدور از هرگونه خشونت و تنبیه باشد و در طول دوره درمان لازم است تا به افسردگی فرد، نقش زن به عنوان مادر، روابط بین فردی و آموزش مهارتهای والد توجه ویژه شود.
واکنشهای متفاوت در دو جنس نسبت به سوء مصرف مواد
پیشرفت به سمت وابستگی به مصرف و درگیر شدن با مشکلات طبی و عواقب اجتماعی ناشی از مصرف در زنان سریعتر اتفاق میافتد. به عبارت دیگر زنان به مراتب سریع تر از مردان اعتیاد به مواد پیدا میکنند که این پدیده Telescoping گفته میشود. اعتیاد در زنان زمینه ساز سایر انحرافات است.
روابط جنسی پر خطر و استفاده تزریقی مواد زنان مصرف کننده را در معرض روسپیگری، بیماریهای مقاربتی، هپاتیت و ایدز، قرار میدهد. سوء مصرف مواد در زنان با بیماریهایی نظیر سوء تغذیه، فشارخون بالا، سرطان ریه، سرطان حفره دهان، نای و گردن رحم همراه بوده است.
مصرف تنباکو خطر بیماریهای قلب و عروق را زمانی که همراه با داروهای خوراکی ضد بارداری استفاده میشود افزایش میدهد. خانمها بهطور معمول وزن کمتری دارند بنابراین مصرف میزان مشخصی از مواد بر اساس میلیگرم تاثیر بیشتری در همان دوز مشخص از مردها خواهد داشت و تفاوتهایی نیز در آنزیمهای متابولیزه کننده داروها و مواد در دو جنس وجود دارد...