زندگی حرفهای و زندگی خانوادگی خود را چگونه مدیریت میکنید؟
مادربودن مسئولیت بسیار سنگینی است و اینکه چطور در کنار وظایف خانوادگی، اهداف فردی و شغلیم را هم دنبال کنم مسیر همواری نبود. این نگرانی که در ایفای نقش مادری کامل نباشی را بسیاری از زنان دارند. اما امروز که به گذشته نگاه میکنم علیرغم مشکلاتی که در این مسیر داشتم میبینم همین که برای رشد فردی و فعالیتهای اجتماعی خودم وقت میگذاشتم من را تبدیل به مادر توانمندتری میکرد و این نقطه عطفی برای زنانی است که در کنار مسئولیت خانوادگی خود شغل یا فعالیت دیگری هم دارند. جدای از این، نیازهای مالی و مسائل اقتصادی هم بود که مجبور بودم کار کنم. زندگی خانوادگی را نمیشد بدون داشتن زندگی حرفهای گذراند. نهایتاً من هر آن چه در توان داشته و دارم را برای خودم، خانوادهام و اجتماع انجام میدهم، و در این مسیر آزمون و خطا و یادگیری و شکست و پیروزی بسیاری هست.
چطور شد که به امور اجرایی و شورای شهر علاقه پیدا کردید؟
به خاطر تدریس دانشگاهی و کار صنفی و کلینیکی، سالها با اقشار مختلف جامعه از زنان آسیب دیده بیخانمان گرفته تا دانشجویان، زنان و مردان تحصیلکرده امروزی سر و کار داشتهام و شاهد دگردیسیهای جمعیتی و معضلات اجتماعی که در زیر پوست شهر جاری است بودم. دوست داشتم با تخصصی که در حوزه سلامت عمومی، آگاهی عمیقی که از وضعیت زنان و جامعه به دست آورده بودم و شبکه حمایتی که داشتم، قدمی برای بهبود وضعیت و آرامش شهروندان بردارم. البته در این راه همانطور که امید و تلاش هست، لحظات ناامیدی هم هست. سعی میکنم بر روی هر گامی هرچند کوچک تمرکز کنم و دلسرد نشوم.
دغدغه امروزی شما برای زنان و دختران کشور در چه زمینهای است؟
این که بتوانند به دور از محدودیت و تبعیض رشد کنند، جنسیت مانعی برای رسیدن به آمال و آرزوهاشان نباشد و بتوانند در رشد و پیشرفت کشور سهیم باشند و البته در عرصه سیاسی و مدیریت کلان کشور بر جایگاهی که شایسته آن هستند بنشینند.
من دغدغه سلامت، صلابت و پیشرفت دختران و زنان کشورم را دارم. چه آن دختری که در منطقهای محروم امسال به کلاس اول ابتدایی رفته و احتمالاً مسیر ناهموارتری در انتظارش است، چه آن زن توانمندی که قابلیت مدیریت دارد، اما بستری برایش فراهم نیست. مسائل زنان در ایران بسیار پیچیده است، قوانین مربوط به زنان اغلب توسط مردانی وضع میشود که شناختی از پتانسیلها و چالشها و حتی فیزیولوژی و احساسات و عواطف زنان ندارند. آسیب زیادی از عدم درک زنان و دیکته کردن چهارچوبها به آنان در جامعه به وجود آمده است. در حوزه مدیریتی و اجتماعی معیارهای ظاهری و لحاظ کردن شیوه پوشش سبب شده است تا در گزینشها و بررسی صلاحیتها، بسیاری از زنان تحصیلکرده، توانا، مدیر و با استعداد به حاشیه رانده شوند و دانشگاه و دولت و مجلس از وجود آنها محروم شوند. مسئله بعدی محدویتهای سنی است که ما به صورت کلیشهای برای زنان قائل میشویم. برای مردان لحاظ کردن محدودیت سنی کمتر است و پذیرفته است که تا 80 سالگی هم به فعالیت کاری و اجتماعی بپردازند، اما زنان چه در مقوله ازدواج و خانواده و چه در جامعه بیشتر در معرض کنار گذاشته شدن بعد از بازنشستگی قرار میگیرند. درحالی که زنان بعد از سروسامان گرفتن فرزندانشان و در سنین بالاتر پتانسیل خوب و وقت و انگیزه بیشتری دارند که دوران اوج فعالیتهای اجتماعی و مدیریتی خود را تجربه کنند.
تا کنون به چه اهداف و برنامههایی در شورای شهر توجه کردید و به نتایج آن دست یافتید؟
کمیسیونی که در آن عضو هستم حوزههایی نظیر خدمات شهری، محیط زیست، ایمنی و سلامت را پوشش میدهد که هر کدام نظارت و سیاستگذاری بخش وسیعی از مدیریت شهری را در بر میگیرد. اهدافی نظیر حفظ باغات که با لغو مصوبه برج باغها شروع شد، مبارزه با سفید بالکها، توسعه فضای سبز، کاهش آلودگی هوا، بهبود سلامت روان شهروندان، سلامت نان و غذا و سلامت اجتماعی و وضعیت امواج و دکلهای مخابراتی را داریم و گامهایی هم برداشتیم. مقوله آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد و کودکان کار بسیار برایمان مهم است و رویش کار میکنیم. از طرفی همه اعضای شورا مقید به مبارزه با فساد در مدیریت شهری هستند و در زمینه شفافسازی و سالمسازی اداری نتایج قابل قبولی داشتیم. با وجود تورم اقتصادی شدید و افزایش هزینهها و افزایش میزان حقوق و دستمزدها بودجه شهرداری در طی دوسال افزایش نداشته است. بدهیهای قبلی بسیاری از پیمانکاران هم پرداخت شده و از شهر فروشی و آسمان فروشی هم جلوگیری شده.
متاسفانه مسئله لغو برجام برخی از طرحهایی که نیاز به جذب سرمایه خارجی و همکاری بینالمللی داشت را دچار مشکل کرد، به خصوص در حوزه حمل و نقل عمومی و مدیریت پسماند. ناامید نیستیم و با توان داخلی ادامه میدهیم. سند جامع سلامت تهران را هم بر مبنای تکالیف شهرداری در برنامه پنج ساله سوم در کمیته سلامت در دست تهیه داریم که انشااله با آن بشود چشم انداز پر امیدی را در حوزه سلامت شهروندان در پایتخت پر تنش و پر استرس ایران ترسیم کرد.
مهمترین موانع یک زن در امور مدیریتی و در میان مردان را چه میدانید؟
هنوز بسیاری از افراد مدیریت زنان را بر نمیتابند. کشور از یک بیماری مزمن در رابطه با زنان رنج میبرد و در بسیاری از امور در بهره بردن از پتانسیلهای زنان ناتوان است. آن قدر فیلترهای ظاهری و جنسیتی و اعتقادی برای ورود زنان به شغلهای مدیریتی زیاد و پیچیده است که ورودشان به این عرصه به صورت قطره چکانی است. اگر هم کسی بتواند وارد این حوزه شود نگاه قیممآبانه بسمت وی بیشتر است. در شهرداری گاه شنیده شده که برای اعتراض به عدم انتخاب یک مرد به عنوان شهردار منطقه میگویند چرا شما شهردار زن انتخاب کردید، مگر ما از یک زن کمتریم! این یعنی هنوز برای حذف معیار جنسیت در انتخاب مدیران و قبول مدیران زن راه درازی در پیش داریم.
مردان چه مانعی در طول برنامههای مدیریتی میتوانند برای همکاران خانم خود محسوب شوند؟
مردان تقریباً تمام نهادهای نظارتی، مشورتی و تصمیمسازی و قانونگذاری را در اختیار خود دارند. در طول ۴۰ سال فقط در یک مقطع سه ساله یک زن وزیر در کابینه داشتهایم و هر نهاد، شخص یا سازمانی به راحتی میتواند مانع انتخاب وزیر زن بشود. و این یک نقطه ضعف بزرگ برای حاکمیت است که با وجود این تعداد زن رشد یافته و تحصیلکرده که داریم، با کنترلها و اما و اگرهای غیر ضروری، جامعه را از مدیریت آنها محروم میکند. حتی در سطح ریاست دانشگاهها هم به جز یک یا دو مورد به زنان جایگاه مدیریتی ندادهایم. لایههای پنهان و تصمیمگیران در سایه به راحتی میتوانند نظر خود را به دولت تحمیل کنند، و این آسیبهای جبرانناپذیری به مقبولیت نظام در نزد افکار عمومی وارد کرده است. نبود قاطعیت کافی در تصمیمگیری و ترسهای بیهوده هم به این ناتوانی دولتها دامن میزند. البته در حوزه سیاستگذاری و تصمیمسازی ما با زنانی که بدتر از مردان با مسائل زنان برخورد میکنند هم داریم که میشود گفت نوعی خشونت زنان است علیه زنان و خانواده.
عوامل تهدید شغلی زنان در اجتماع چیست؟
در مرحله اول شرایط خانوادگی و شیوه نگرش همسر یا والدین بسیار مؤثر است. بعد هم شرایط فرهنگی اجتماعی نقش پررنگی دارند. مثلاً زنی که مادر میشود خواهی نخواهی بخشی از وجود، فکر و تواناییاش همواره صرف کودکاناش میشود و از طرفی دغدغه اقتصادی و اجتماعی هم دارد. گرچه شرایط مرخصی و امکاناتی که در اختیار مادران ایرانی قرار میگیرد در سطح مطلوبی است ولی هنوز کافی نیست. مادر بودن یک وظیفه تمام وقت است و باید در جامعه به آن بهای بیشتری داده شود. همچنین میتوان شرایط بهتری برای مرخصی و مشارکت پدران هم در نظر گرفت.
آینده را تا چه میزان متعلق به مدیران زن در کشور میدانید؟
به آینده امیدوارم چون جلوی رشد و آگاهی را نمیشود گرفت و ما هر روز میبینیم که آگاهی دختران و زنان بالاتر میرود. البته در شرایط حال حاضر نگرانی هم بسیار است، حاکمیت باید انعطاف بیشتری در رابطه با مسائل زنان به خرج دهد.
مدیریت زنان در ایران را با سایر کشورها مقایسه کنید.
با وجود این که در حوزه تحصیلات عمومی و دانشگاهی زنان از وضعیت مطلوبی در جهان برخورداریم ولی در این مسئله بسیار عقبتر از سایر کشورها هستیم. تنها کمتر از ده درصد از کرسیهای مجلس ما در اختیار زنان است.
از این نظر در آمارهای جهانی بین ۱۹۰ کشور در رتبه ۱۷۹ هستیم. کشوری مثل کوبا بیش از پنجاه درصد کرسیهای مجلساش در اختیار زنان است. عراق بیست درصد کرسیهایش در اختیار زنان است و در بین کشورهای دنیا رتبهاش ۶۷ است حضور زنان در پارلمان در سایر کشورهای منطقه هم بجز کویت و عربستان نسبت به ما وضعیت مطلوبی دارند.
رئیس جمهورهای زن حال حاضر یا گذشته بسیاری از کشورها از جمله آلمان، شیلی و هند را میبینید که چقدر هم موفق بودهاند، مانند خانم مرکل که کشورش را در اوضاع متلاطم سیاسی اقتصادی اروپا درحد مطلوبی مدیریت کرد. ما اجازه ظهور هیچ کدام از اینها را در کشورمان ندادهایم. این تعداد زن تحصیلکرده و باتجربه را پشت دیواری از بیاعتمادی و ترسی نامفهوم از حضور زنان در عرصه مدیریت که دور خودمان کشیدهایم نگهداشتهایم. آن قدر بر روی بایدها و نبایدها و حذف زنان در عرصههای اجتماعی و مدیریتی تمرکز شده که بسیاری از مشکلات جدی کشوردر سایه آن پنهان مانده و شاهد هستیم که هر از گاهی سر باز میکند، نمونهاش پروندههای متعدد فسادهای اقتصادی و رشوه و کلاهبرداری های اخیر است که قلب انسان را به درد میآورد.
در این سالها برای سلامت زنان و مامایی چه برنامههایی را دنبال کردهاید؟ چه اهدافی را دنبال میکنید؟
بیشترین انرژی حرفهای من در سالهای خدمت صرف آموزش عملی و تئوری دانشجویان مامایی و مهارت آموزی و رفع مشکلات صنفی فارغالتحصیلان این رشته شده است. در حوزه سلامت زنان سالهاست به کمک تیمی از همکارانم برای ترویج زایمان طبیعی و بهبود نرخ باروری و توسعه جمعیت کشور تلاش میکنیم. روند افزایش سزارین از یک طرف و کند شدن رشد جمعیت و کاهش نرخ باروری و لاجرم پیری جمعیت از طرف دیگر در کشور نگرانکننده است. سزارین انتخابی علاوه بر ایجاد خطرات جانی و عوارض متعدد برای مادر و تحمیل هزینههای مالی به خانوادهها و سیستم سلامت، عوارض بلند مدتی هم بر سلامت کودکان دارد. در اکثر کشورهای دنیا آمار سزارین بسیار کمتر از کشور ماست. مسیری که انتخاب کردیم جریان سازی و آگاهی بخشی به خانوادهها بود و خوشبختانه امروز زنان ایرانی آگاهی و اقبال بهتری به خدمات مامایی و زایمان طبیعی دارند و انگیزش باروری مجدد در مادرانی که فرزند اول خود را توسط ماما و به روش طبیعی به دنیا آوردهاند بسیار زیاد است. در برخی حوزهها منتظر نظام سلامت و وزارت ورزش و جوانان نماندیم و در انجمن دورههای ضمن خدمت متناسب با نیازهای روز خانوادهها، به خصوص در زمینه مسائل جنسی و زناشویی و آموزشهای دوران بارداری برای ماماهای علاقهمند برگزار کردیم تا بتوانند خدمات مطلوبتری به زوجهای جوان ارائه کنند.
همکارانم سالهاست که بهترین مشاورههای قبل و بعد از ازدواج، قبل از بارداری و جنسی و زناشویی را ارائه و به خانوادهها کمک کردهاند. حتی خیلی وقتها با آموزش صحیح مانع وقوع طلاق شدهاند.
متاسفانه به دلیل ضعف نظام شبکه بهداشتی کشور در درک صحیح از نیازهای زنان در حوزه سلامت باروری و بیتوجهی به عملکرد حرفه مامایی در نظام ارجاع، خدمات باروری و مراقبتهای دوران بارداری در خدمات عمومی ادغام شده و مشکلات بسیاری برای زنانی که به مراکز جامع سلامت و پایگاههای بهداشتی مراجعه میکنند ایجاد شده است. این مسئله باز به همان مدیریت درمانمحور و مردانه و پشت درهای بسته برمیگردد.
هنوز بسیاری از مسئولین وزارت بهداشت درک مناسبی از تفاوت ویزیت دوران بارداری، یا یک مشاوره قبل از بارداری با ویزیت یک بیمار مثلاً دچار فشارخون ندارند یا روند یک تولد را که گاه تا 15 ساعت طول میکشد در نظر نمیگیرند و در چیدمان نیروی انسانی مامایی بعضاً زن باردار را به شکل یک بیمار با یک ویزیت سرپایی میبینند در صورتی که ویزیت صحیح یک زن باردار و پاسخ همدلانه به سؤالات و دغدغههای وی گاه تا 45 دقیقه وقت میبرد. حتی سازمانهای بیمهگذار هم علیرغم این که هزینههای بسیاری از تقاضای القایی تخصصی را براحتی میپردازند ولی هنوز نتوانستهاند همگام با استانداردهای روز دنیا با خدمات مامایی مواجه شوند تا بتوانند در هزینههایشان صرفهجویی کنند. به جای پوشش بیمهای خدمات ارزانتر و باکیفیتتر مامایی، نگاه بیمهها به خدمات تخصصی است. مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی باید در یک حرکت هدفمند برای کاهش هزینههای حوزه سلامت زنان و خانواده و بهبود در مسیر دریافت خدمات سلامت باروری میباید جایگاه رشته مامایی را با یک قانون در این چرخه تثبیت و استانداردسازی کنند. این کاری است که در استرالیا، فرانسه، انگلستان و بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان رخ داده است و منافع آن را دیدهاند.
نقاط ضعف شهر و شهرداری را چه میبینید؟
بدهی بیش از 60 هزار میلیاردی، کمبود منابع پایدار، ساختار پیچیده اداری و فقدان مدیریت یکپارچه شهری. اداره نامتوازن برخی امور اجرایی و سیاستگذاری شده بعضاً باعث دوباره کاری و هدر رفت هزینهها شده است. همچین تورم نیروی انسانی را داریم که از مدیریت گذشته به جا مانده و بعضی افراد ممکن است با مدیریت جدید همکاری لازم را نکنند. فساد و رشوه تا حد زیادی کنترل شده است ولی هنوز آزار دهنده است. ضعف در نوآوری و خلاقیت مدیران نیز قابل لمس است و شهرداری را به صورت پادگانی میبینند که فقط فرمانده باید تکالیفی را به آنها دیکته کند.
در شهر کنتاکی شهردار و مدیران، چشمان خود را میبندند و در شهر راه میروند تا بهتر برای رفع مشکلات و موانع مردم برنامهریزی و رسیدگی کنند... شما چه اقدامات مشابهی میکنید؟
من هم طبعاً زمانی را صرف عبور و مرور در کوچهها و معابر و وسایل حمل و نقل عمومی و گفتگو و ارتباط با مردم میکنم. هفته گذشته با آن که چشمبند هم نبسته بودم در یکی از کوچههای پارک ساعی که آسفالتاش فرورفتگی داشت پایم پیچ خورد و دچار شکستگی شد و الان در گچ است. یا مثلاً به خیابان دلاوران رفته بودم و از چند کسبه پرسیدم از شهرداری منطقه راضی هستید که گفتند نه. دلیل را که پرسیدم چیزی نمیگفتند و مردد بودند و میخندیدند. گفتم خوب چرا بدون دلیل گلایه میکنید، اگر مشکلی میبینید بگویید. یک نفر از نبودن سرویس بهداشتی عمومی گلایه کرد. گفتند شما کارمند شهرداری هستید؟ گفتم نماینده شما در شورای شهر هستم و نتیجه این بحث و گفت و گو منجر به حل آن مشکل شد. مشکلات اقتصادی سیاسی و اجتماعی سبب شده تا حس نارضایتی و بیتعلقی بر شهروندان غلبه کند. از مهمترین چالشها همین حس ناراحتی و بیاعتمادی مردم است. شکاف عمیقی به وجود آمده که پر کردنش ذره ذره اتفاق میافتد.
شهرداری به دنبال ترویج دوچرخهسواری در شهر است. در مورد استفاده بهینه و در دسترس و با امنیت خاطر از دوچرخه چه اقداماتی در شهر انجام دادهاید؟
شهر تهران برای عبور و مرور ماشینها طراحی شده است و عابرین پیاده کمترین سهم را از معابر شهری تهران دارند. در مورد دوچرخهسواری هم همین است، تلاش و کار زیادی لازم است تا بتوان معابر را برای عبور و مرور دوچرخه مناسبسازی کرد. به همکاری مردم و رانندگان خودروهای سواری و راکبین موتورسیکلت نیز نیاز بسیاری داریم. باید در زمینه احترام به حقوق عابرین پیاده و تأمین امنیت دوچرخهسواران مهارت بیشتری کسب کنیم.
مهمترین نگرانی و دغدغه کنونی شما در شهر چیست؟ چه اهداف و برنامههایی در ذهن دارید؟
کمبود منابع و درآمدهای پایدار، کندی کارها، فقدان خلاقیت در مدیریت میانی و شهرداریهای مناطق، تورم نیروی انسانی و قدرت لابیها برای احراز پستهای مدیریتی نسبت به شایستگی، نگرانکننده است. طرحی بنام رویداد تهران ۱۴۰۰ را در سال ۹۶ به صحن شورا بردم و قرار بود در ظرف سه ماه شهرداری لایحه برگزاری یک رویداد تجاری، فرهنگی اجتماعی را برای سال ۱۴۰۰ طراحی و به شورا بیاورد و با گذشت ۲ سال هنوز خبری نیست. بسیاری از مسیرهای توسعه تهران را میشد در این لایجه ترسیم کرد ولی متاسفانه یا نخواستند یا نتوانستند و این روند مرا نگران میکند.
توصیه و پیشنهادتان برای زنان و دختران ایران چیست؟
اول دوست دارم بگویم که به همت و شعور شما افتخار میکنم و قدرتتان الهام بخش من است. توصیهام خودباوری و تمرکز بر رشد خود با وجود همه مشکلها و محدودیتهاست. میدانم که اینها روی کاغذ آسان و در عمل چه قدر پیچیده است. ولی همین که کاری را شروع کنید و هرروز سعی کنید در آن بهتر شوید افقهای جدیدی را در زندگی باز میکند. فرقی ندارد آن کار چیست، ممکن است برای یکی فعالیت هنری باشد برای دیگری فعالیت ورزشی یا اجتماعی و اقتصادی. حس اینکه هرروز در کاری که فقط مربوط به خودتان است بهتر میشوید نیروی انسان را برای مواجهه با بقیه مسائل زندگی بیشتر میکند.
به قول حضرت حافظ:
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
بـیار بـاده که بـنیاد عــمر بـر بـادست
غــلام همت آنم که زیـــر چرخ کبود
ز هــر چه رنگ تعلق پذیــرد آزادست