Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
سه شنبه 18 اردیبهشت 1403 - 09:13

18
اردیبهشت
گفتگو با مریم جعفری حصارلو، به بهانه رونمایی از كتابش (1)

گفتگو با مریم جعفری حصارلو، به بهانه رونمایی از كتابش (1)

مریم جعفری حصارلو چراغ قلبش را به روی تئاتر روشن کرده و از پشت نور چراغ تئاتر به جهان خیره می‌شود. هر کاری که در زندگی‌اش می‌کند، رنگ و نور تئاتر دارد. حتی اگر در فضای یک اداره باشد؛ پنجره‌ای به جهان تئاتردرست می‌کند.

نیما نوربخش؛ عكس: بهنام یاوری

 

خودش هم می‌گفت کار سختی است که یک هنرمند، کارمند باشد تا نیازهای روزمره‌اش را تامین کند و عصر برای نیازهای روحی‌اش تلاش کند.

مریم جعفری حصارلو چراغ قلبش را به روی تئاتر روشن کرده و از پشت نور چراغ تئاتر به جهان خیره می‌شود. هر کاری که در زندگی‌اش می‌کند، رنگ و نور تئاتر دارد.

حتی اگر در فضای یک اداره باشد؛ پنجره‌ای به جهان تئاتردرست می‌کند. وی متولد 1358 دارای کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشگاه تهران است و تاکنون در مدیریت 14 کتاب جشنواره بین المللی تئاتر حضور فعال داشته.

او نویسندگی دو مقاله ISI و یک مقاله در فصلنامه تخصصی تئاتر، کتاب‌های پروانه‌ها در تاریکی می‌میرند(نمایشنامه)، زنبورک ایثار(نمایشنامه)، سال‌ها همكاری با روزنامه‌های کثیرالانتشار در حوزه نقد، گفتگو، گزارش، حدود 10 نمایشنامه کوتاه منتشر نشده را در پرونده کاری خود دارد.

جعفری حصارلو به تازگی نمایشنامه‌ای با موضوع بانوان درگذشته در حادثه منا را آماده چاپ دارد كه به دو زبان فارسی و انگلیسی طی ماه‌های آینده منتشر می‌شود.

او همچنین در سال 1394 کتاب «چراغ قلبت را روشن کن» را نوشته و منتشر كرده است. این کتاب،اولین کتابی است که بازیگری را به زبان ساده و به دو زبان فارسی و انگلیسی به کودکان می‌آموزد.

کتاب دارای ایستایی سه بعدی است و همچنین کتاب نقاشی کودک نیز هست. کتاب «چراغ قلبت را روشن کن» تا پایان سال گذشته به چاپ دوم رسیده است. به بهانه چاپ دوم این كتاب و مراسم نقد و بررسی آن در نمایشگاه كتاب تهران با او به گفتگو پرداختیم كه در ادامه می‌خوانید.

چرا «چراغ» را برای طراحی شکل ظاهری کتاب و نام «چراغ قلبت را روشن کن» را برای نامگذاری کتاب برگزیدید؟

این سوال، من را در خاطرات سال‌های دور دوره دانشگاهی ام گم می‌کند. زمانی که با شوق بی وصف پله‌های دانشگاه را دو تا یکی می‌کردم، تا نکند خدای نکرده یک کلمه استاد سر کلاس حرف بزند و من نباشم.

سال‌هایی که خود را وقف خواندن و اجرای تئاتر کرده بودم. آخر من از ابتدا در یک خانواده مذهبی بزرگ شده بودم و تا 18 سالگی فقط سه بار برای دیدن تئاتر رفته بودم.

هر سه تئاتر در مورد شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)و یا واقعه تاریخی عاشورای حسینی بود . فکر می‌کنم نمایش خورشید کاروان بود در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا می‌شد و من اول دبیرستان بودم.

پدرم را برای دیدن نمایش دعوت کردند و من همراه او رفتم. اما پس از پایان نمایش، کاری برای پدرم پیش آمد و گفت خودت به خانه برگرد. آخر خانه مان نزدیک بود.

از مجموعه تئاتر شهر بیرون آمدم. چنان در تئاتر منقلب و غرق در رویاها و تصویرها شده بودم که راه برگشت به خانه را فراموش کردم و گم شدم. گم شده بودم؛ اما خودم را پیدا کرده بودم.

با جهان تازه‌ای که در تخیل برایم روشن شده بود به وسیله یک چراغ.

آنهم تئاتری بود که از دیدنش لذت برده بودم. چرا چراغ نه؟ به نظر شما چه چیزی می‌تواند سمبل درستی از نمایش و هنر تئاتر باشد.

می‌خواستم کودکان و نوجوانان هروقت که به هنر تئاتر و بازیگری فکر می‌کنند فقط بدانند که تئاتر چشم شان را به جهانی تازه می‌گشاید.

جهانی که بی شباهت به دنیای عارفانه نیست. جهانی که در آنجا جز روشنگری سخنی نیست. من ایمان دارم که تئاتر چراغ راه انسانیت است. هنرمندان بدانند که نور تئاتر،دلها را به نور حق آگاه می‌کند. فقط اگر بدانند.

بنابراین کتاب را حتی در شکل ایستایی اش به شکل یک چراغ و سه بعدی طراحی کردم تا هرگز درکتابخانه قرار نگیرد. بلکه وسیله بازی و سرگرمی‌کودک و روی میزش باشد. 

آیا در انتخاب تکنیک «اگر طلایی» هم با همان مفهوم چراغ و روشنگری اندیشیدید؟

«اگر طلایی»عنوان تکنیک پایه‌ای بازیگری حسی استانیسلاوسکی –پدرتئاتر حسی در جهان است.یعنی اولین شرط بازیگری پندارشخص است که با جمله شرطی « اگر من یک ... بودم ...»شروع می‌شود.

برای باور شخص دیگری بودن. بنابراین باید باورکند که فرد دیگری است. ابتدای باورپذیری هم در ذهن بازیگر رخ می‌دهد. یعنی باید فکر کنیم که به جای فرد دیگری هستیم بنابراین با خود می‌گوئیم «اگر من جای آن فرد بودم، چه می‌کردم؟»

این سوال کلیدی، ابتدای خلاقیت و تصویر سازی‌های درونی بازیگران حسی است . من تلاش کردم از دل بازی‌های کودکانه، پندار فرد دیگری بودن را به کودکان یادآوری کنم و درعین حال درخصوص ویژگی‌های دیگر تئاتر به صورت مختصر توضیح بدهم. 

چطور می‌توان مطمئن شد که تکنیک« اگر طلایی» را کودکان و نوجوانان در کتاب درک می‌کنند؟

 خب در نگارش این کتاب تلاش کردم ساده بنویسم و از دل بازی‌های کودکانه شان تصویر ذهنی بسازم. بنابراین وقتی کودک، کفش‌های پدرش را می‌پوشد به یاد پدر بودن می‌اندازم.

از سوی دیگر من این کتاب را 10 بار ویرایش کردم. برای امتحان،کتاب را به دست کودکان 7 و8 ساله می‌دادم تا بخوانند. خودم کنارشان می‌ایستادم تا ببینم آیا می‌توانند کلمه‌ها را بخوانند.

حتی به کودک می‌گفتم «به نظرت چه کلمه‌ای سخته؟ چی به نظرت غلطه؟ چی رو دوست نداری؟» و کودک برایم از هر کلمه‌ای که ناراحتش می‌کرد، می‌گفت.

حتی گاه کتاب را برایم نقد و بررسی می‌کرد. یک ویژگی دیگر این کتاب این است که به دو زبان نوشته شده و هر کودکی در هرکجای جهان که باشد می‌تواند الفبای بازیگری را با این کتاب بیاموزد.

همچنین تلاش کردم تصور خلاق کودک را بیشتر جهت بدهم بنابراین با موضوع تشبیه‌هایی که درکتاب نوشتم، تصویر سازی کردم...

 

 

برای خواندن بخش دوم -گفتگو با مریم جعفری حصارلو، به بهانه رونمایی از كتابش- اینجا کلیک کنید. 

 

برچسب ها: مریم جعفری حصارلو، گفتگو با هنرمند، کارگردان تئاتر، گفتگو با نویسنده، نمایشنامه، چراغ قلبت را روشن کن، تکنیک اگر طلایی تعداد بازديد: 2496 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز