احمد محمداسماعیلی
بعد از سالها بازیگری در نقشهای نه چندان مهم، "طاهره" فیلم به "همین سادگی" به هنگامه قاضیانی این فرصت را داد تا تواناییهایش در بازیگری نشان بدهد.
نقشی به ظاهر معمولی که هیچ اوج و فرود خاصی نداشت اما ایفای همین عادی بودن کار بسیار دشواری بود و قاضیانی به شایستگی انجامش داد و سیمرغ بهترین بازیگری را از جشنواره فجر ربود.
قاضیانی در ادامه راه با وسواس کارش را ادامه داد و گهگاهی با توجه به زندگی یک دههایاش در آمریکا دستی به ترجمه برد و همچنان ارتباطش را با تئاتر حفظ کرد و در نمایشهایی مثل "کالیگولا" و "دفتر یادداشت" و "خنکای ختم خاطره" درخشان ظاهرشد.
سیمرغ دومش را با ایفای نقش یک خانم دکتر دوران جنگ در فیلم "روزهای زندگی" گرفت و نامش را به عنوان یک بازیگر بزرگ ثبت کرد و نقشهای ماندنی در فیلمهایی مثل "میگرن"، "طاووس بی پر"، "سعادت آباد"، "با دیگران"، "بیداری رویاها"، "بشارت به یک شهروند هزاره سوم" و "پدر آن دیگری" خلق کرد و در اغلب فیلمهایی که بازی کرد تبدیل به زنان درون گرا، کم حرف و خاموشی شد که راز و زخمهایی در سینه دارند.
زنانی که با متانت و وقار یک زن اصیل و با هویت ایرانی دردها را تحمل میکنند. ادبیات متفاوت کلامیو صحبتهای متین و خوش آهنگ قاضیانی او را درمیان بازیگر متمایز کرده است. با او در باره کارها و فیلمهایش گفت وگویی انجام دادهایم.
تصویر زن را در سینمای معاصر ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
در سالهای اخیر در سینمای ایران شاهد تصاویر متعدد و گوناگونی از زن ایرانی بودهایم و اگر بخواهم به کارنامه کاریم اشاره کنم نقشهایی در سینما بازی کردهام که تصویردرست و شایسته ای از زن ایرانی در آن وجود داشته است. به این مسئله هم اهمیت میدادم نقشهایی را بازی کنم که متفاوت ازهم باشد.
به نظر میرسد بیشتر بازیگر حسی هستید تا تکنیکی...
بازیگرحسی هستم و درکارهایم تا به امروز رد و نشانی از بازی تکنیکی نمیبینید. یک اشک من را در سینما نمیبینید که مصنوعی و تکنیکی باشد و هیچگاه به سراغ استفاده از قطرهای که تولید اشک میکند نرفتم. معتقدم باید با نقش زندگی کنم تا مخاطب باورم کند. نقش باید برایم دارای چالش باشد. به نقشهای سطحی و تک بُعدی علاقهای ندارم.
به نظر میرسد در سالهای اخیر متخصص ایفای نقش زنان میانسال، آرام و صبور ایرانی طبقه متوسط شدهاید.
زیاد واژه میانسال را درک نمیکنم. فیلمنامههایی که برای بازی به من پیشنهاد میشود و میخوانمشان اغلب با این جمله شروع میشود شخصیت زن، زن میانسالی است که فلان شغل را دارد و در حدود سی وهفت سال سن دارد. درحالی که نباید فراموش کنیم تعریف سن میانسالی نسبت به سالهای قبل تفاوت کرده است و به زنهای شصت سال به بالا زن میانسال گفته میشود و این گفته هم مبنای علمی دارد و سن میانسالی دستخوش تغییر شده است و عموما در فیلمهای ما نشان داده میشود به زنهای خیلی جوان هم میانسال گفته میشود و نمیدانم دوستان فیلمنامهنویس چه زمانی میخواهند این دیدگاه اشتباهشان را تغییر بدهند و اصرار دارند که زن میانسال در حدود سی و خوردهای سن دارد.
داستان تخصص ایفای نقشهایی که اشاره کردید برای من یک جور اعتبار است زیرا با این نقشها فاصله زیادی دارم و مادرم و مادربزرگم زنهایی از این جنس نبودند. شما وقتی نقش طبقهای را بازی میکنید که متعلق به آن هستید کارتان حین بازی آسانتراست و چون با این طبقه بیگانهام حین بازی با چالشهای زیادی روبه رومیشوم. صادقانه میگویم در دورانی که از 11 فیلمنامه پیشنهادی برای بازی به دستم میرسد فقط دو تا فیلم نامه خوب وجود دارد بنابراین طبیعی است باید نقشهایی را بازی کنم که جای کار کردن برایم دارد و ممکن است این فیلم ها آثار پرفروشی هم نباشند. برای خودم قابی درست کردهام که این قاب خیلی با زحمت ساخته شده است.
این قاب با پشتیبانی خاص یا حمایت و باند و مافیا به وجود نیامده است چون مستقل و روی پای خودم بودهام ودر این سالها کلی زحمت کشیدهام. دورهای که از فیلم "سایه روشن" شروع میشود و تا به حال ادامه داشته و تمایلی ندارم با انتخاب نادرست خرابش کنم. برای خراب نکردن این قاب ترجیح میدهم نقشهایی را بازی کنم که نقشهای محترمی هستند.
منظورتان از نقشهای محترم چیست؟
محترم این نیست که بروم نقش مریم مقدس را بازی کنم. منظورم این نوع نقشها نیست وگاهی اوقات میشود نقش یک زن خیابانی را بازی کرد اما آن قدر نقش را خوب کارکنید که نقش محترم و آبرومند بشود. نقش محترم از دیدگاهم یک تعریف دارد. نقشی که جای کارکردن داشته باشد و به گونهای باشد که مردمیکه به من لطف زیاد دارند با دیدنش ازمن ناراحت نشوند. مردمی که در کوچه و خیابان از من میخواهند همیشه نقشهای با کیفیت بازی کنم و این مسئله باعث میشود که من اصلا جرات نکنم به طرف نقشهای متوسط بروم.
اگر در جشنواره سیام فجر که برای آخرین بار سیمرغ بردید، قدرت انتخاب داشتید ترجیح میدادید برای فیلم "میگرن" سیمرغ بهترین بازیگر را دریافت کنید یا برای فیلم "روزهای زندگی"؟
برای بازی در فیلم "میگرن" هم دوست داشتم سیمرغ بهترین بازیگر را به دست میآوردم. در طول دوران بازیگریم هرگز فیلمیکه به آن علاقه نداشتهام را بازی نکردهام. فیلم "روزهای زندگی" یکی از بهترین فیلمهای من بود؛ اثری که به هنگام ایفای نقش در آن، قلبم به طپش افتاد.
فیلم "میگرن" قابلیت تبدیل شدن به یک اثر فمینستی را داشت...
در فیلم "میگرن" هیچ خبری از طرح شعارهای فمینیستی سطحی در باره مسائل و حقوق زنان نبود. این مسئله برایم مهم است و اگر در فیلمیکه مسائل زنان به صورت اغراقآمیزی و غیرواقعی مطرح شده باشد اصلا بازی نمیکنم. تقریبا در اغلب نقشهایی که بازی کردهام زنانگی نقش به درستی در آنها وجود داشته است.
یکی از خاطرهانگیزترین آثارتان که در پخشهای تلویزیونی هم مورد توجه قرار گرفته است "روزهای زندگی" است. کار در نقش زنی در دل بحران جنگ چطور بود؟
فیلمنامه "روزهای زندگی" کامل ودرست نوشته شده بود وآن طوری که پرویزشیخ طادی عنوان کرد از همان ابتدای نوشتن فیلم نامه برای ایفای دوشخصیت اصلی فیلم من وحمید فرخ نژاد گزینه ایفای این نقشها بودیم. در طول کار هم یک هماهنگی در نوع بازیهایمان دیده میشد و هر دو علاقه داشتیم که تجربه مشترک بازیگری دیگری داشته باشیم و خوشبختانه چنین امکانی به وجود آمد و بعدا هم در فیلم "زندگی مشترک آقای محمودی و بانو" همکاریمان تکرار شد.
خیلی از بازیگران درجه یک هالیوود مثل "مریل استریپ" با بازی در فیلم "پلهای مدیسن کانتی" در نقش زنان معمولی درخششان را ادامه میدهند؟
بله و کسی هم به این خانم میانسال نمیگوید! الان در سینما بازیگرزن میانسال زیاد داریم. در سینمای ایران پنج بازیگر زن هم سن و سال من فعالیت میکنند و البته اسمشان را نمیبرم. درمیان این دوستان بازیگرهم سنم، فقط من به صراحت سنم را اعلام کردهام. منی که درسنین جوانی زود صاحب فرزند شدهام و پسربزرگ دارم و این دوستان هنوز نقش دختران عاشقپیشه، جوان وتین ایجری بازی میکنند.
من چون اعلام کردهام که یک پسر بزرگ دارم باید نقشهای دیگری بازی کنم. البته علاقهای هم به بازی دراین نوع نقشهای جوانانه ندارم و دوست دارم با توجه به قابلیت و توانایی بازیگریم، نقش پیشنهاد شود و دوستان فیلم سازنخواهند بازیگر مدام خودش را در یک نقش تکرار کند. همان طوری که گفتید درسینمای هالیوود خیلی از نقشهای خوب برای سنین بالای چهل سالگی نوشته میشود و سن چهل سالگی اوج احساسات زنانه است.