پوران درخشنده | نویسنده و کارگردان سینما
اوایل دهه 80 تصمیم گرفتم فیلمی درباره گسترش اعتیاد میان نسل جوان بسازم. در تحقیقات و پژوهشهایی که برای نگارش فیلمنامه انجام دادم با واقعیتهای هولناکی مواجه شدم که تا آن روز از آنها خبر نداشتم.
نه من که احتمالاً خیلیها نمیدانستند زیرپوست شهر چه میگذرد. آن سالها هنوز در دوران سیطره رسانههای رسمی و سنتی به سر میبردیم.
روزگاری که میشد تصمیم به جلوگیری از انتشار خبری را گرفت و از مطلع شدن جامعه جلوگیری کرد. با همین نگرش میشد مقابل آثار هنری که انعکاسدهنده معضلات اجتماعی بودند هم ایستاد.
من و همکارانم داستانهای فراوان درباره ممیزیهای انجامشده، پروانههای ساخت صادر نشده، پروانه نمایشهای بیاعتبار و اکرانهایی که بهشکل دستوری شکل کم رونق به خود گرفتند داریم که روایت کنیم.
این داستان همچنان ادامه دارد ولی ماجرای جلوگیری از انتشار خبر به دلیل ورود رسانههای نوین ارتباطجمعی دیگر امکانپذیر نیست.
دیگر خبر صرفاً از مجراهای رسمی و کنترلشده منتشر نمیشود. حالا شبکههای اجتماعی پیشتاز انتشار اخبار شدهاند و متأسفانه بسیاری از این خبرها هم طعم تلخی دارند.
از آنجاکه منتشرکنندگان خبر، حرفهای نیستند خیلی وقتها شایعه جای خبر را میگیرد یا خبر اولیه آنقدر با اغراق همراه میشود که دیگر عنصر واقعیت در آن به چشم نمیآید.
با تمام این آسیبها، خیلی وقتها هم شبکههای اجتماعی در اطلاعرسانی نقش مؤثر و مثبت ایفا میکنند. از سطح اولیه خبر که بگذریم به تحلیل میرسیم و ریشهیابی و واکاوی.
این بخشی است که هنر باید مسئولیتش را بر عهده گیرد و در رأسشان سینما باید پرچمدار باشد.
سینما میتواند بهعنوان رسانهای قدرتمند جلوی تکرار برخی اتفاقهای تلخ را بگیرد. سینمایی که البته در دام محافظهکاری گرفتار نشود.
گاهی وقتها مسئولان وقتی با رخدادهای تلخ و تکاندهنده مواجه میشوند با واداشتن هنرمند به سکوت، به گمان خودشان مصلحتاندیشی میکنند.
درحالیکه سکوت راهحل نیست و دقیق که بنگریم مصلحتی را هم برای جامعه درپی ندارد.
اجازه بدهید هنرمندی که دغدغه این سرزمین را دارد با نگاهی دردمندانه و مسئولانه به واکاوی رخدادهای تلخ جامعه بپردازد.
پشت این واکاوی چیزی جز حسن نیت و دلسوزی وجود ندارد کمی جسارت ما را به نقطهای بهتر از آنچه امروز در آن قرار داریم میرساند.