مجتبی هوشیار محبوب
شاید این سوالات سطحی باشد اما اهمیت دارند: یک) شاعران و نویسندگان ما چه توقعی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارند؟ دو) شاعران و نویسندگان ما چه توقعاتی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارند؟ سه) چطور میشود نقطه ذوق، منبع درآمد و روحیه کاری یک فعال ادبی را کور نکرد و چطور میتوان او را تا حدودی، هر چند اندک، به ادامه کار تالیفی، پژوهشی یا فرهنگی ترغیب کرد؟
ادبیات همیشه موضوع جالبی برای سیاستمداران بوده است.
شاید هم موضوع جالبی برای سیاستمداران نبوده است. اما هر چه هست رفتار سیاستمداران تا دلتان بخواهد روی ادبیات تاثیر میگذارد، همچنان که اهالی ادبیات هم این تاثیرات را حتیالامکان در آثارشان بروز میدهند.
شاید به خاطر همین بود که یکی از شاعران معاصر به این واسطه هنر را نزد سیاستمداران چیزی در حد تنقلات عنوان کرده بود.
باید گفت آزادیهایی که معمولا به نویسندگان و شاعران در کشورهای توسعه یافته داده میشود بیش از همه به سود قدرت سیاستمداران تمام شده است چرا که دولتمردان برای مقابله با انتقادهای مطرح شده ناگزیر به سوی پیشرفت و رشد روحیه مدارا پیش میروند.
احتمالا برای همین است که کشورهای قدرتمند ادبیات قابل اعتنایی دارند.
دولت حسن روحانی گویا به این موارد توجه و حساسیت خاصی داشته است.
اگر بخواهیم انصاف را رعایت کنیم باید بگوییم در دولت یازدهم حجم انبوهی از کتابهایی که دورههای گذشته باطل اعلام میشدند، مجوز گرفتند و بسیاری از کتابها که با اصلاحیههای فراوان مواجه بودند در دولت حسن روحانی با اندک اصلاحیههایی روانه بازار کتاب شدند.
اما به هر روی اصحاب جامعه ادبی انتظارات و خواستههایی دارند که نمیتوان از آنها چشم پوشید.
با همه اتفاقات خجستهای که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم صورت گرفته است، و با اینکه در قیاس با وزارت فرهنگ دولت احمدی نژاد فوق العاده بهتر ،فرهنگیتر و با مدارای بیشتر عمل کرده است باز هم شاهد دیرکردهای زیاد در صدور مجوز هستیم.
کافی است سری بزنید به شاعران، نویسندگان، یا مترجمان ادبی ما و از آنها بپرسید چند کتاب در اداره ممیزی در انتظار صدور مجوز است.
با اینکه اکثر اصحاب ادبی اظهار تشکر میکنند از وضعیت بهتری که در 3 سال اخیر پیش آمده است اما گلایههایی هم دارند مبنی بر اینکه " هنوز مجوز کتابم صادر نشده" یا "خیلی وقت است منتظریم؛ خبری نمیشود که نمیشود".
در ادامه گپ و گفت کوتاهی با سه شاعر، نویسنده و مترجم داشتیم: امیر حسن چهلتن؛ نویسنده، مهدی غبرایی؛ مترجم و علیرضا پنجهای شاعر.
شنیدن حرفهای این سه نفر میتواند شِمای کلی مطلوباتِ جامعه ادبی ما از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را ترسیم کند.
امیر حسن چهلتن: احتمالا باید کاسه گدایی دستمان بگیریم
امیر حسن چهلتن به ما میگوید که از سال 84 تا به امروز 8 کتاب او در اداره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال خاک خوردن است. چهلتن میگوید: از آثار قدیمی من سه رمان "تالار آینه"، "مهر گیاه" و "عشق و بانوی ناتمام" همچنان در انتظار موز هستند.
او یک مجموعه داستان هم با عنوان "چیزی به فردا نمانده است" دارد که هنوز در انتظار مجوز آن است. چهلتن میگوید: از کتابهای جدیدم هم چهار اثر هست که وزارت ارشاد تکلیفشان را مشخص نکرده.
به من میگوید ممر درآمدش از نویسندگی است و وقتی از او میپرسم جناب چهلتن پس از کجا میآورید میخورید، میگوید که ناشران خارجی، و توضیح میدهد ترجمههایی که از آثار او به زبانهای اروپایی صورت گرفته، کمی از مشکلات مالی او را حل میکند.
این داستان نویس بنام معاصر در پایان گفت: اگر این ناشران خارجی هم کارهایم را ترجمه نکنند، باید بنشینم مقابل وزارت ارشاد، کاسه گدایی دست بگیرم و از شما و خبرنگاران دیگر، بخواهم بیایند ببینند که وضعیت امروزِ نویسندگان ایران چگونه است.
مهدی غبرایی: چرا پاسخگو نیستند؟
مهدی غبرایی مترجم معاصر در گفتگو با "شروع" از وعدههای محقق نشده دولت یازدهم گله میکند. او میگوید وضعیت تا حدودی بهتر شده است اما بسیاری از انتظارات جامعه ادبی کشور برآورده نشده است.
او میگوید که خیلی از نویسندگان و مترجمان ما در انتظار مجوز کتابهایشان هستند و خودِ او نیز چند کتابِ در انتظار مجوز دارد.
غبرایی میگوید: پرسشی که میتوان مطرح کرد این است که چرا مسئولان ذی ربط پاسخگو نیستند. این دولت یکی از وعدههایش این بود معطلی کتابها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را کم کند ولی متاسفانه تعداد کتابهایی که از سوی نویسندگان روانه ارشاد شده است و همچنان در انتظار مجوزند زیاد است.
غبرایی ادامه داد: البته نمیتوان کتمان کرد که در این دوره تغییراتی – هر چند اندک- صورت گرفت، اما بسیاری از انتظارات جامعه ادبی کشور برآورده نشده است.
غبرایی در پایان گفت: من نزدیک به 40 سال که مشغول فعالیت فرهنگی هستم. فکر میکنم طبیعی است انتظار داشته باشم که بعد از این همه سال کار، مانعی برای فعالیتهای ادبیام نتراشند، و اگر نه ما نیازی به تشویق و حمایت نداریم.
علیرضا پنجهای: با دویست،سیصد نسخه کتاب کسی طوریش نمیشود
علیرضا پنجهای شاعر معاصر میگوید: اکنون جهان وارد مرحله ای دیگر شده است.
دنیای مجازی سطح مطالعات غیر مکتوب را بسیار بالا برده. با دویست، سیصد نسخه کتاب کسی طوریش نمیشود، مگر کتاب سرعت اثرش از جهان مجازی بیشتر است؟
پنجهای میگوید: ممیزی را بردارید. هر کس پاسخ گوی خود است. الان کلی مطالب دروغ و جعلی در اینترنت به افراد مختلف نسبت میدهند، مخاطبان کم کم به آفات دنیای مجازی دارند، پی میبرند، پس باید نگرانی و دلواپسی را کنار گذاشت، باور کنید هیچ بزه کاری در زندان نیست که از خواندن شعر و داستان ماها بزهکار شده باشد.
پنجهای در ادامه گفت: بهتر است بیشترین انرژی را ارشاد بگذارد برای صدور فرهنگ و ادب پارسی. ما هر چه بیشتر به توسعه زبان و ادبیات مان بپردازیم مطمئنا در جهان قدرتمندان نوین حرف بیشتری برای زدن خواهیم داشت.
این شاعر معاصر معتقد است: ممیزی هرگز فرهنگ نمیآفریند، فرهنگ در خانواده و مدرسه مترتب میشود. من با خواندن داستان دهقان فداکار آرمان خواه شدم، و با منظومه آرش آتش میهن پرستیام شعلهورتر شد.
باید وقت مان را بیشتر به تجهیز علمی خانوادهها، مهدها، مدارس و دانشگاه و محلات اختصاص دهیم. الگوی فرزند من منش، رفتار،گفتار و کردار من و مادر خانواده است و سپس مربی و معلم.
فرهنگ را از ریشه ها باید پی ریخت و ساخت.
پنجهای در پایان پیشنهاد داد: رفته رفته باید نگاه ها را دیگر کرد. مطبوعات و کتاب بهتر است به صورت فایل در مراکز کتاب فروشی و فروش مطبوعات ارائه شوند.
از دستگاه های چاپ و صحافی سریع که اکنون در کشورهای پیشرفته هست بهره باید برد، یعنی شما از فهرست انتشارات نگاه میروید برای نمونه فایل کتاب مرا انتخاب میکنید و بعد سفارش نوع کاغذ وجلد میدهید و در کمترین زمان ممکن کتاب را تحویل میگیرید.
این طور کلی صرفه جویی میشود. یک کار زیست محیطی هم هست، چون لازم نیست درخت بیرویه برای کاغذ قطع شود.
***
با تمامی این حرفها و تفاسیر پربیراه نیست اگر بگوییم تنگناهای کاری اصحاب ادبی ما – چه مالی و چه ادبی- آنها را از پا انداخته است.
مواضع و رویکردهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این دوره نسبت به دوره گذشته تعدیلات فراوای داشته و همین روزنه امیدی است برای هنرمندان و ادیبان این کشور.
اما اهلی فرهنگ و هنر انتظار دارند این روزنه امید در دولت تدبیر و امید به دریچهای بزرگ، با چشماندازی وسیع تبدیل شود.