اشرفالسادات موسوی
ازدواج در تهران، ماه عسل در یونان
نگار جواهریان از بازیگران زن متولد دهه 60 سینماست؛ بازیگری برآمده از یک خانواده مرفه که البته همین طبقه بالای اقتصادی سبب ساز آن شده بود که بسیاری از کارگردانان در ابتدای کار وی جرأت اینکه نقش زنانی از طبقات پایین اجتماع را به وی بدهند نداشته باشند با این حال آموزههای تئاتری این هنرمند و به قول معروف خاک صحنه خوردن سبب ساز آن شد که زودتر از حد تصور توانایی ایفای نقشهایی متفاوت از درونیاتش را داشته باشد.
نگار جواهریان از 15 سالگی کار تئاتر را شروع میکند و کارگردانانی همچون امیررضا کوهستانی، محمد یعقوبی، محمود استادمحمد، حسن معجونی و کتایون فیض مرندی از جمله کارگردانانی بوده اند که جواهریان طی سالها فعالیت در تئاتر که مادر هنرهای نمایشی است با آنها همکاری کرده است.
جواهریان کار در سینما را از اوایل دهه هشتاد آغاز کرد و آن هم با فیلمی به نام «من ترانه 15 سال دارم» از ساختههای رسول صدرعاملی؛ فیلمی که به مرور برخی از دغدغههای دختران جوان آن دوران میپرداخت و در زمان خود مورد توجه هم قرار گرفت.
آن فیلم ترانه علیدوستی را به سینمای ایران معرفی کرد ولی نگار جواهریان که جزو بازیگران مکمل این فیلم بود دقیقا هفت سالی طول کشید تا به چهره ای شناخته شده میان مخاطبان بدل شود.
پله پله بالا رفت
بعد از «من ترانه...» تا «طلا و مس» که نگار جواهریان را به عنوان یک بازیگر زن درجه یک به سینمای ایران و مخاطبانش قبولاند نگار در حدود ده فیلم مختلف بازی کرد؛ فیلمهایی که البته در گونههای مختلف بودند.
از فیلمی معناگرایانه مثل «قدمگاه» تا تجربههایی کاملا هنری مثل «چند تار مو» و «نسل جادویی یا یک کمدی وحشت مثل «خوابگاه دختران» و حتی یک کمدی به شدت پرفروش مثل «کتاب قانون» و اثری آوانگارد به نام «شبانه روز» همه و همه آثاری بودند که تجربه گرایی بازیگری را نشان میدادند که میخواهد با حضور در نقشهای مکمل و البته درخشیدن در این نقشها خودش را تا ایفای نقش اصلی آثار سینمایی بالا ببرد.
حضور نگار در یکی از همین آثار تجربه گرایانه به نام «تنها دو بار زندگی میکنیم» اولین حضور او در نقش اصلی زن یک فیلم سینمایی بود که به دلایل مختلف که مهمترین آن فضای کاملا هنری اثر بود چنان که باید دیده نشد اما ایفای نقش در «طلا و مس» در نقش همسر «سیدرضا» طلبهای که برای تحصیل به تهران میآید به یک باره سیلی از نقدهای مثبت را روانه نگار کرد.
بعد از آن هم انبوه نقشهای اصلی بود که به سمت وی آمد.
انتخابهای درست
نگار اما جوگیر نشد و سعی کرد حین انتخاب نقشهای درست هم کارنامه پربارتری را در سینما به جای گذارد و هم از آن طرف با حضورهای موازیاش در تئاتر میکوشید ارتباط منطقی خود را با اصالتی که از آن آمده بود حفظ کند.
«هیچ»، «یه حبه قند»، «اینجا بدون من»، «بیخود و بیجهت»، «حوض نقاشی»، «ملبورن»، «قندون جهیزیه» و «ارتفاعات ذهن خطرناک من» از جمله آثار این سالهای نگار جواهریان هستند که فارغ از متفاوت بودن در فرم یا مضمون قالبهای متفاوتی را از نگار به جای گذاشتهاند.
شاید آخرین تصویر سینمایی نگار سیمای زن جنوب شهری ساده دل و تا حدی ابله در «قندون جهیزیه» باشد؛ فیلمی خوش ساخت که به دلایل مختلف که اصلیترین آنها نقد پشت پرده سینماست نه در جشنواره فجر پذیرفته شد و نه در زمان اکران توانست شرایط مساعدی را تجربه کند اما از سوی مخاطب عام به شدت مورد توجه قرار گرفت به خصوص بعد از عرضه در شبکه خانگی.
زمزمههای زندگی جدید
پاییز سال قبل بود که زمزمههای نامزدی نگار جواهریان با رامبد جوان بازیگر سینما و تلویزیون و مجری «خندوانه» در شبکههای اجتماعی شنیده شد. رامبد پیش از نگار، با سحر دولتشاهی ازدواج کرده بود اما از جایی به بعد زندگی این دو نفر به نقطه مشترکی نرسیده بود و این شد که جدایی رخ داد.
مدتی بعد از جدایی، آشنایی رامبد و نگار رخ داد و خیلی زود هم این دو به لحاظ خصوصیات رفتاری مجذوب یکدیگر شدند و خواستند ازدواج کنند اما علیرغم نامزدی تا ازدواج آنها چند ماهی طول کشید.
آنها اواخر تابستان امسال جشنی خصوصی گرفتند آن هم با حضور بستگان و آشنایان درجه یک و بعد از مراسم ازدواج برای گذراندن ماه عسل به یونان سفر کردند؛ کشوری در جنوب شرقی اروپا که فارغ از تاریخ باستانی خود به واسطه طبیعت زیبا و چشم اندازهای متفاوتش شناخته میشود.
سفر به یونان
نگار جواهریان و رامبد جوان برنامه سفر خود به یونان برای گذراندن ماه عسل را طوری تنظیم کرده بودند که در پخش «خندوانه» خللی وارد نشود و برای همین با انتشار اخبار ماه عسل در یونان کم نبودند مخاطبانی که این سفر را با پخش منظم «خندوانه» در تناقض دانستند.
از آن طرف یک سری رسانههای مجازی هم درست همان روزهایی که رامبد و نگار در ماه عسل بودند شایعه جدایی آنها را منتشر کردند؛ شایعهای بیپایه و اساس که بیشتر ناشی از خیالپردازیهای دروغین بود نه واقعیتی که جریان داشت.
نگار و رامبد علاقهای به تکذیب این شایعه نشان ندادند شاید برای آن که به یک باره سورپرایز خود را به مخاطبان ارائه کنند. این سورپرایز عبارت بود از حضور در جشن خانه سینما دقیقا ساعاتی بعد از بازگشت از سفر یونان.
نگار جواهریان و رامبد جوان که مدتها بود با یکدیگر در یک مراسم رسمی ظاهر نشده بودند برای آن که مخاطبان را شگفت زده کنند بعد از سفر به یونان دست در دست یکدیگر در جشن روز سینما ظاهر شدند تا هم خط بطلانی بکشند بر شایعات و هم از ارزشهای وفاداری و کنار هم بودن بگویند.
یکی شدن در سینما
این اما همه داستان یکی شدن نگار و رامبد نیست. آنها یک فیلم آماده اکران هم دارند.
فیلمی که رامبد جوان آن را ساخته است و نگار جواهریان هم نقش اصلی آن را بازی کرده. عشق رامبد به همسرش آن قدر بوده که نام فیلم را «نگار» گذاشته است و البته فیلمنامه اثر را کاملا بر محوریت شخصیت اصلیاش که نگار نقشاش را بازی کرده طراحی نموده است.
«نگار» داستانی جنایی-معمایی دارد و به غیر از نگار جواهریان از حضور بازیگرانی نظیر محمدرضا فروتن، مانی حقیقی، اشکان خطیبی، علیرضا شجاع نوری، آتیلا پسیانی و افسانه بایگان سود میبرد.
«نگار» اولین تجربه همکاری مستقیم رامبد و نگار در سینما نیست؛ این زوج سال گذشته فیلمی به نام «پریدن از ارتفاع کم» ساخته حامد رجبی را روی پرده داشتند و اتفاقا در آن فیلم در نقش زن و شوهر ظاهر شده بودند. نگار در آن فیلم در نقش زنی ظاهر شده بود که میفهمد جنینی که در رحم دارد مرده اما جرأت این را ندارد که در این باره با کسی حرف بزند و همین سکوت و پرهیز از گفتگو است که ماجراهای مختلفی را شکل میدهد...
نگار جواهریان به غیر از «نگار» یک فیلم آماده اکران دیگر به نام «دوئت» هم دارد؛ «دوئت» را کارگردانی به نام نوید دانش ساخته است و همبازی نگار در «تنها دو بار زندگی میکنیم» یعنی علیرضا آقاخانی در این فیلم نقش مقابلش را بازی کرده است ضمن اینکه پانتهآ پناهیها و هدیه تهرانی از دیگر بازیگران فیلم هستند.