ورتا چمانی
سینمای ایران هرچند در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی و به دلایل مختلف که شاید یکی از مهمترین آنها بالا بودن حجم ممیزی در تصویب طرحهای سینمایی مرتبط با بزرگسال بود در سینمای کودک رشد چشمگیری داشت و البته کارگردانان کاربلدی را هم به خود دید اما در سالهای بعد بیشتر از هر ژانر دیگر این سینمای اجتماعی مینی مالیستی بود که در سینمای ایران شیوع یافت و در نتیجه تقریبا تمامی ژانرها و از جمله ژانر کودک را به محاق برد.
تا چند سال قبل برگزاری جشنواره کودک و نوجوان اصفهان مجالی بود برای آن که برخی از علاقمندان سینمای کودک به لطف حمایتهای ارگان برگزارکننده جشنواره یعنی بنیاد سینمایی فارابی هم که شده به فیلمسازی برای کودکان بپردازند اما این مسأله هم با سیاستگذاریهای تازه مدیران سینمایی و دوتکه کردن جشنواره کودک و نوجوان به قهقرا رفت.
در این شرایط اینکه ببینیم همزمان دو فیلم کودک در سینماها اکران میشود نه ناشی از برنامهریزیهای مدیریتی برای تولید یا حتی رونق که ناشی از یک اتفاق است؛ اتفاقی که توسط دو کارگردانی رقم خورده که هر دو علاقه زیادی به کار در سینمای کودک دارند.
البته که اگر بخواهیم به لحاظ استانداردهای سینمایی بسنجیم هیچ کدام از این دو فیلم عیاری بالا از سینمای کودک را ارائه نمیدهند اما اگر بخواهیم منصفانه و براساس استانداردهای سینمای کودک خودمان بسنجیم و اینکه چقدر فیلمسازی در این ژانر سخت شده مطمئنا جای امیدواری هست که همچنان چهره مستعد برای کار در این ژانر داریم.
"دزد و پری"؛ موزیکال و مفرح
"دزد و پری" را کارگردانی ساخته به نام حسین قناعت؛ کارگردانی که از همان فیم اولش "من و نگین دات کام" نشان داد که علاقه زیادی به طرح مباحث مرتبط با کودکان و خانوادهها دارد. قناعت که سابقه سالهای دستیاری در پروژههای مختلف و با چهرههایی همچون محمدعلی طالبی و رسول ملاقلی پور را داشته وقتی به سراغ کارگردانی آمد الویت خود را بر این گذاشت که حتی در اثری دفاع مقدسی مانند «زخم شانه حوا» نیز درام را با تکیه بر ارتباط متقابل فرزندان-والدین پیش ببرد و البته که چون این لحن را با تکیه بر نوعی اخلاقیات و با پرهیز از ولنگاری انجام میداد فضای آثارش مورد توجه قرار میگرفت.
"دزد و پری" داستانی شاید بارها در سینما به تصویر درآمده درباره سپردن زمام نگهداری از کودکان به دست پیرمردان را روایت میکند.
در فیلم با پیرمردی روبروییم که روحیه خشک و رسمیاش که نتیجه سالها حضور در خدمت نظام است باعث شده به این سادگیها یخاش آب نشود اما همین کنتراستی که میان این خشکی با روحیه شیطنتآمیز کودکان شکل میگیرد خودبخود فیلم را به سمت نوعی از کمدی-موقعیت پیش میبرد که هم مفرح است و هم خنده دار.
حسین قناعت که پیشتر و در فیلمی به نام "ماجراهای اینترنتی" هم به استفاده درست از موسیقی برای پیسبرد درام توجه نشان داده بود در "دزد و پری" با وارد کردن دوز بالایی از موسیقی به کارش سعی کرده نماهای موزیکالی را خلق کند که با حضور بازیگران کودکی همچون محمدرضا شیرخانلوی تپل، پارسیا شکوری فربه و یاس نوروزی بازیگوش لذت تماشایش برای کودکان بیشتر میشود.
محدودیت منابع مالی این اجازه را به قناعت نداده که بتواند چنان که باید از جلوههای ویژه رایانه ای در جهت بالا بردن فانتزی داستان استفاده کند اما ریتم داستانی اثر که موسیقی هم با آن عجین شده آن قدر هست که بی لکنت درام را پیش ببرد و باعث شود که تماشای "دزد و پری" برای بزرگسالانی که به همراه والدین خود به تماشای فیلم رفتهاند جذاب باشد.
"ننه نقلی"؛ ای کاش...ای کاش...ای کاش
"ننه نقلی" را کارگردانی به نام پرویز صبری ساخته است. کارگردانی که به مانند حسین قناعت عشق دنیای کودکان است و از همان اولین فیلمش "شنگول و منگول" و بعدتر آثاری مانند "عیالوار" این علاقمندی را نشان داده بود.
صبری البته که در دوران پس از اصلاحات و باب شدن فیلمهای دختر-پسری فیلمی به نام "مانی و ندا" را ساخت که آن فیلم هم علیرغم اینکه شخصیتهایش جوانان بودند اما به لحاظ پیش رفتن روند داستان بیش از حد کودکانه(!) به نظر میرسید.
"ننه نقلی" را نمی توان اثری واجد استانداردهای بالا در سینمای کودک دانست. حتی نگاهی به طراحی پوسترهای فیلم و نوعی سهل انگاری که در تصویرسازی سردرسینماها برای فیلمی در ژانر کودک به چشم میخورد حکایت از آن دارد که حتی صاحبان فیلم نیز ارزش چندانی برای کالایشان قائل نبوده اند!
بخشی از این وضعیت به اوضاع جسمی خراب کارگردان فیلم اختصاص دارد که به دلیل تصادفی سخت به هنگام اکران فیلم در کما بود و البته بخشی هم به کج سلیقگی پخش کننده.
"ننه نقلی" در ساختار هم به اندازه پوسترهایش مغشوش و پر از بی سلیقگی است. حتی برای ساخت عروسکهای داخل فیلم هم کمترین ظرافتی به خرج داده نشده و همه چیز کاملا سردستی و به شکل بزن دررویی پیش رفته است.
فیلم یک قدرت ا.. ایزدی یا آقارشید هم دارد که به مانند وصلهای ناموزون برای فیلم است.
رشید هرازگاه سعی میکند با شیرین کاری و به خیال خودش تکه انداختن فیلم را پیش ببرد اما زهی خیال باطل چراکه از یک طرف فضای بصری نامطلوب فیلم و از طرف دیگر دیالوگ نویسی نامناسب برای اثر باعث شده که فیلم یک درجا زدن کامل باشد.
ای کاش کارگردانی که عشق سینمای کودک دارد متکی به ابزار روز هم برای فیلمسازی کودک باشد و حتی اگر این ابزار را ندارد بر روی متنی مناسب برای کودکان و البته قدری هم تصویربرداری محصول خویش کار کند.
رنگ بندی "ننه نقلی" آن قدر آشفته است که قطعا کودک نمی تواند با فیلم ارتباط بگیرد و حتی ممکن است در برخی جاها از تماشای اثر وحشت کند!