فاطمه كوهپایه؛ كارشناس تغذیه
تا به حال کودکی را که علاقهای به خوردن غذا (حتی خوشرنگ و لعابترین آنها) ندارد، دیدهاید؟! اگر شما چنین فرزندی نداشته باشید و یا با یکی از آنها سروکار ندارید، احتمالا با خواندن این مطالب تعجب خواهید کرد. تصور ذهنی ما در مورد کودکان این است که همه آنها بهطور ذاتی و طبیعی باید به غذا خوردن علاقه داشته باشند و زمانی که گرسنه شوند به راحتی سر سفره یا میز بنشینند تا غذایشان را بخورند، اما حقیقت این است که برخی از کودکان برای اینکه به اندازه کافی غذا بخورند نیاز به کمک والدین دارند.
دلایل بدغذایی كودكان
کودکان هنگام بیماری معمولا بیاشتها میشوند. هر بیماری حتی یک سرماخوردگی ساده و نیز برخی از داروها از جمله شربتهای سرماخوردگی و ضدسرفه میتوانند باعث بیاشتهایی شوند. پس از بهبودی کودک و تمام شدن دوره درمان این مشکل برطرف خواهد شد.
در مورد بیماری چون عفونت ادراری که دوره درمان نسبتا طولانی با آنتیبیوتیک دارد، بازگشت اشتها احتیاج به زمان خواهد داشت. در این دوره به دلیل بیماری و نیز مصرف دارو ممکن است کودک از لحاظ جسمی و روانی ضعیف شود و بیاشتهایی نیز این وضع را بدتر خواهد کرد. پس لازم است كودك با روشهایی، برای خوردن غذا تشویق شود.
هنگام ابتلا به اسهال هم ممکن است کودک میلی به خوردن غذا نداشته باشد. بهتر است اجازه دهید که کودک به مقداری که مایل است غذا بخورد، زیرا خوردن غذای سبکتر و کمتر به بهبود اسهال کمک میکند. اما دقت کنید که کودک حتما آب و مایعات به اندازه کافی دریافت کند.
یکی دیگر از عواملی که ممکن است موجب بیاشتهایی کودک بشود، دندان درآوردن اوست. با اینکه این امر از لحاظ علمی موضوع ثابت شدهای نیست، اما بسیاری از مادران به تجربه مشاهده میکنند که فرزندشان کمی قبل از بیرون زدن دندان جدید نسبت به غذا بیمیل میشود.
تصورش را بکنید اگر ما نیز تنها چند دندان داشته باشیم و قسمتی از لثهمان نیز به خاطر درآمدن یک دندان جدید متورم و دردناک شده باشد شاید میل چندانی به خوردن غذا نداشته باشیم. در این زمان ممکن است کودک بیشتر به خوردن غذاهای مایع و نرم مثل سوپ یا پوره علاقه داشته باشد و یا اینکه غذاهایی که نیاز به گاز زدن و جویدن دارند مثل سیب زمینی یا هویج پخته، نان و یا کباب را ترجیح دهند. شاید هم تنها غذاهای سرد مثل میوه، شیر یا بستنی را قبول کند. در هر حال بهتر است زیاد به او سخت نگیرید و غذاهایی را که بیشتر به آنها تمایل دارد در اختیارش قرار دهید. در عوض پس از گذشتن این دوره سعی کنید غذاهای مغذیتری برایش تهیه کنید.
یکی از عواملی که موجب میشود کودک الگوی مشخص و مناسبی برای غذا خوردن داشته باشد این است که از همان ابتدای شروع غذای کمکی برنامه صحیحی را برای تغذیه او در نظر بگیرید. در 6 ماهه اول پس از تولد به طور معمول تنها غذای کودک شیر مادر (یا شیرخشک) است و پس از آن بهتدریج با غذاهای کمکی آشنا میشود. در پایان سال اول، 70 درصد انرژی مورد نیاز کودک از شیر و 30 درصد آن توسط غذا تامین میشود. در طول سال دوم این نسبت بهتدریج برعکس شده تا در پایان سال دوم با قطع شیردهی، کودک تمام انرژی مورد نیاز خود را از غذا دریافت میکند.
آیا كودك شما به اندازه كافی غذا میخورد؟
مهمترین معیار برای اطمینان از اینکه فرزند شما به اندازه کافی غذا میخورد یا نه، بررسی نمودار وزن، قد و دور سر او در کارت رشد است. تغذیه نادرست و یا ناکافی به مرور زمان ابتدا موجب کندی و یا توقف رشد وزنی او شده و سپس مانع از افزایش به اندازه قد و دور سر در بچهها میشود. اگر منحنی رشد کودک متناسب با سنش رو به افزایش است، ولی به نظر شما او به اندازه غذا نمیخورد در واقع او با همین مقدار غذا نیازش را تامین میکند و احتمالاً شما بیش از اندازه از او انتظار دارید.
همچنین اگر همیشه سرعت افزایش وزن کودک نسبت به نمودار مربوط به سن او کمی پایینتر است و او از لحاظ جسمی و روانی سالم به نظر میرسد، احتمالا این امر مربوط به ویژگیهای ذاتی و ژنتیکی او میباشد. نکته مهم در این مورد این است که اگر کودک به طور ناگهانی بیاشتها شد و یا دچار توقف و یا کاهش وزن گردید، باید حتما مورد بررسی قرار گیرد تا از سلامتی او اطمینان حاصل شود.
گاهی اوقات در بیماریهایی مانند عفونت مجاری ادرار، تنها نشانه قابل مشاهده اولیه بهویژه در کودکان کوچکتر، بیاشتهایی و کمی بدخلقی است. تاخیر در تشخیص و درمان میتواند مشکلات جدیتری را به همراه داشته باشد.