Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 10 فروردین 1403 - 18:47

28
آبان
باد و نقاشی های ما

باد و نقاشی های ما

خانم معلم نقاشی‌های ما را روی میز گذاشت. پنجره باز بود. باد توی کلاس آمد. نقاشی‌ها را دید. خودش را تاب داد و با خوش‌حالی گفت: «بَه‌بَه». یک دفعه نقاشی‌ها توی کلاس پخ`ش شدند.

داستانک: فریبرز لرستانی «آشنا»؛ تصویرسازی: مرجان بابامرندی

 

خانم معلم نقاشی‌های ما را روی میز گذاشت.

پنجره باز بود. باد توی کلاس آمد. نقاشی‌ها را دید.

خودش را تاب داد و با خوش‌حالی گفت: «بَه‌بَه».

یک دفعه نقاشی‌ها توی کلاس پخ`ش شدند.

ما با صدای بلند خندیدیم. باد ما را نگاه کرد. خوش‌حال شد.

یک سوت کشید و دوباره گفت: «بَه‌بَه».

و ما دوباره خندیدیم.

بیشتر بخوانید:

ماه

کبوتر زخمی

گنجشک تنها

 

برچسب ها: داستانک، سرگرمی کودکان، کودکانه، زندگی آنلاین، ماهنامه کودک سالم، باد و نقاشی های ما تعداد بازديد: 6648 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این داستانک چیست؟

فیلم روز
تصویر روز