به قلم : محمدمهدی مقدم ؛ کارشناس فرهنگی و مذهبی
تحریریه زندگی آنلاین : هنگام ورود به یکی از رواقهای حرم رضوی، با صحنهای روبرو شدم که معنای خاصی را در ذهن متبادر مینمود. ماجرا از این قرار بود که دختربچهای با مادرش، کفشهایشان را به کفشداری حرم تحویل میدادند. تا اینجا، مطلب خاصی نبود، اما صحنه از آنجایی دیدنی و صد البته فکربرانگیز شد که کودک، کفشهای عروسکی که به همراه خود داشت را نیز از پاهای آن خارج کرده و از مادرش میخواهد تا آنها را نیز به همراه کفشهای خودشان به کفشداری تحویل دهد! کفشهای یک عروسک، کنار کفشهای مادر و فرزند، در یکی از قفسههای کفشداری حرم رضوی، هر اهل فکری را به تأمل وا میدارد که چرا یک کودک، نه تنها به کفشهای خود، بلکه به کفشهای عروسکش نیز اجازه ورود به فضای مسقف و مفروش حریم رضوی نمیدهد. پاسخ، عمیق اما ساده است: کودکان با چشمهایشان، خیلی بیشتر از گوشهایشان میآموزند، یعنی کودک، بیشتر از آنکه سیستم شنواییاش، واسطهای باشد برای آموختن، دیدگانش او را در کلاسهای درس پیوسته دیدنیهای گوناگون قرار میدهند.
بیشتر بخوانید:
نگاهی روانشناسانه به موضوع برد و باخت در بازی های کودکان
آموزشگاه رفتار
لزوم تقدم بخشیدن به ادب خویشتن نسبت به ادب دیگران، پیشیگرفتن عمل از سخن، و دعوت با کردار به جای گفتار، نکات مهم و محوری تربیتی است که در آموزههای دینی به شدت مورد تاکید قرار گرفتهاند.
در کتاب خدا آمده است: «چگونه مردم را به کارهای نیک امر میکنید، اما خود و زشتیهایتان را فراموش کرده و از امر خویش به نیکی غافلید، و این در حالی است که شما کتاب خدا را میخوانید؛ آیا از آن پند نگرفته و اندیشه نمیکنید؟» (بقره / 44).
و یا در جایی دیگر از کتاب وحی، تأکید شده است: «چرا چیزهایی را به زبان میگویید که خود عمل نمیکنید؟» (صف / 2).
حضرت علی ابن ابیطالب علیهالسلام نیز فرمودند: «موعظهای که گوش آن را پس نمیزند و هیچ سودی با آن برابری نمیکند، آن است که زبان گفتار در آن خاموش بماند و زبان کردار به سخن گفتن بپردازد» (غررالحکم، ص 231، ش 162).
و از امام صادق علیهالسلام نقل شده است: «بر تو باد به تقوای الهی و ورع و تلاش و راستگویی و امانتداری و خوش اخلاقی و حسن همسایگی و معاشرت. مردم را با غیر زبان هایتان دعوت کنید. زینت ما باشید و مایه عیب و عار و ننگ ما نباشید» (کافی، ج 2، ص 78).
اگر دوست داریم کودکانمان چنان رفتار کنند که دوست میداریم، باید به جای تکیه بر آموختنهای زبانی، در رفتارمان تجدید نظر کنیم؛ زیرا کودکان، آینه رفتار خودمان هستند.
چشمان چیزفهم بچهها
کودک، میبیند و تصاویر را بهخوبی در ناخودآگاه خویش ثبت و ضبط میکند.
کودک، اگرچه نسبت به صداها واکنشدهنده خوبی است، اما آنچه را که با چشمهای جستجوگر و حساس خود میبیند و دنبال میکند، به نحو عجیب و عمیقی در یاد سپرده، رفتهرفته در خویش نهادینه نموده و با همان تصاویر ضبط شده، شاکله رفتار خویش را پیریزی مینماید.
کودکِ ماجرای ما نیز، بیآنکه تحت تاثیر مکرر امر و نهی از سوی مادر خود باشد، بر اساس آنچه پیوسته از رفتار والدین خود درک و دریافت کرده است، فضای رواقهای حرم را محلی میداند که نباید با کفش وارد آن شد، حال چه کفش بزرگترها یا کودکان باشد، و چه حتی در ذهنیتی کودکانه، کفش عروسکها!
بیشتربخوانید:
نقش مهم اسباب بازی در شکل گیری شخصیت کودک
ملال ملامتگری
با سخنرانیهای پیوسته و تذکرات پیاپی زبانی، نمیتوان انتظارِ پدیداریِ تحولی پاک و پایدار در کودک داشت؛ بلکه ملامت مدام افراد در خصوص رفتارهای نادرست و ناپسند، چه بسا نتیجه عکس داده و باعث برافروخته شدن شعلههای طغیان و سرکشی شود.
امام علی علیهالسلام میفرمایند: «الْإِفْرَاطُ فِی الْمَلَامَةِ یشُبُّ نِیرَانَ اللَّجَاج» زیادهروی در ملامت، آتش لجاجت را شعلهور میکند (تحف العقول، ص82).
«لُومُوا أَنْفُسَكُمْ»(ابراهیم/22) خودتان را ملامت کنید. ببینید کجا بیراهه رفته و جلوی چشم فرزندانتان مرتکب کردارهای ناروا و نسنجیده شدهاید؟ کجاها از دقت در نکتهسنجیها و نگاههای ظریف کودک، غافل شده و جنایتهایی را در فرایند تربیتش رقم زدهاید!
به جای ملامت فرزند و تلاش در آموزش وی با استفاده از زبان، و بیان دمادم ایرادات و اشتباهات، و حتی عنوان مکرر نکات به اصطلاح پیشگیرانه، نیکوتر است فضای خانه و خانواده را آکنده از صفات گفتاری و رفتاری نیکو سازیم؛ اعمال پسندیدهای که کودک با چشم خود به ثبت و ضبط آنان پرداخته و ملکه ذهن و عمل خویش سازد؛ که گفتهاند: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست».
بیشتربخوانید:
پارک رفتن؛ نیاز مهم کودک
آنچه میخواهیم؛ آنچه میسازیم
کودک، زمین خام و خالص و حاصلخیزی است که میوههای درخت وجودش، ثمره بذرهایی است که خودمان با کردارمان در ضمیرش کاشتهایم. او اگرچه در ظاهر امر، شنوای حرفهای ما در قالب پند و نصیحت است، اما آنچه بیشتر و بهتر در وی کارگر افتاده و اثری عمیق و طولانی میگذارد، عمل ما است.
بیگمان، فضای جامعه، مدرسه، گروه همسالان و دوستان، و دیگر محافل، مراکز و مراودینی که کودکمان در رابطه با آنها قرار میگیرد، در شکلگیری شخصیت، باور و اعمال کودکان، بیتاثیر نیستند، اما آن چیزی که در ترسیم شاخصمداری یا بیشاخصی و قیدمندی یا بیقیدی در وجود کودک، به مثابه یک موثر قدرتمند و همهجانبه با دوره تاثیر بلندمدت، مطرح و ثابت میگردد، چگونگی محیط خانه و خانواده به عنوان اولین و مهمترین آموزشگاه انسان است.
پرخاش یا کنترل خشم، دروغ یا صداقت، دستکجی یا دستپاکی، دشمنی یا دوستی، بیادبی یا احترام، تشنج یا آرامش و دوگانههای بسیاری از این دست، انتخابهای رفتاری ما است که خواسته و ناخواسته، مستقیم و غیر مستقیم، تصاویری محو نشدنی در ذهن کودک ساخته و در نتیجه، به عمل و انتخاب او شکل میدهند. شاکلهای که در اکثر اوقات تا بزرگسالی و حتی مرگ، همراه و همزاد کودک خواهد بود.
آری! ما کاشتههای خود را درو میکنیم و هنگام برداشت، با محصول کاشت و داشت خود روبرو میشویم؛ بیهوده نگفتهاند: «گندم از گندم بروید، جو زِ جو»