رکسانا خوشابی - کارشناس ارشد مشاوره
تحریریه زندگی آنلاین : یکی از نکات تربیتی مهم که لازم است به فرزندان خود یاد بدهید، این است که برای رشد و یادگیری وقت تلف نکنند، معطل نمانند، امروز و فردا نکنند و کار خوب امروز را به فردا موکول نکنند. بدیهی است که برای آموزش این موضوع، اول باید خودتان پشتکار داشته باشید و دنبال کارها را همین امروز گرفته و به سرانجام برسانید، چون شما مهمترین الگوهای فرزندانتان هستید. تابستان، زمان خوبی برای آموزش تئوری و عملی پشتکار است. دقت کنید که فقط حرف زدن و از مزایای پشتکار و کوشش تعریف کردن، کارساز نیست. لازم است پشتکار را با عملکرد خود و گاهی هم داستان تعریف کردن به کودکانتان یاد بدهید.
بیشتربخوانید:
فواید گِل بازی برای کودکان
داستان دانهها
داستان دانهها یکی از داستانهای خوب است که در آن اهمیت پشتکار و استفاده درست از زمان به زبان ساده و کودکانه بیان شده است. این داستان میتواند شروع خوبی باشد که به کودکانتان یاد بدهید که معطل نمانند و کار را تمام و کامل انجام دهند.
وقتی داستان را تعریف کردید از کودکانتان بخواهید که درباره مطالب مهم و نتایج داستان با شما گفتگو کنند.
در زير خاك حاصلخيز بهاري، دو دانه كوچك در كنار هم قرار گرفته بودند. دانه اولي گفت: من ميخواهم رشد كنم، ريشههاي خود را به اعماق بفرستم، سر از خاك بيرون بياورم، جوانه بزنم و گرماي خورشيد را در وجودم احساس كنم. ميخواهم شكوه شبنم بهاري را بر گلبرگهاي خود، مشاهده كنم. او رشد كرد و سر از خاك بيرون آورد.
دانه دوم گفت: من ميترسم. اگر ريشههاي خود را به زير خاك بفرستم، نميدانم در اعماق تاريك زمين چه اتفاقي خواهد افتاد. اگر از پوسته سخت زمين سر برآورم، ممكن است جوانههاي ظريفم آسيب ببينند، و حلزونها آنها را بخورند. اگر شكوفههاي زيباي من شكفته شوند، شايد كودكي، مرا از ريشه بركند. نه بهتر است همين جا بمانم و منتظر شوم.
او رشد نكرد و منتظر ماند.
روزي يك مرغ خانگي، در حالي كه زمين را با نوك خود ميكاويد، دانه منتظر را پيدا كرد و بيدرنگ آن را خورد!
بیشتربخوانید:
قبل از تنبیه کردن فرزندتان این مطلب را بخوانید!
گفتن این 11 نکته به کودکان ممنوع!
جملهسازی با پشتکار
به کودکانتان یاد بدهید که با پشتکار جمله بسازند. هر قدر جملهسازی بیشتر باشد، بیشتر میتوانند بفهمند که پشتکار به چه معنا است و چه نقشی در زندگیشان دارد. با این جملات میتوانید به آنها کمک کنید:
پشت کار قایم نشو، یعنی این قدر خودت را با کارهای جوراجور سرگرم نکن تا از مسائل اصلی زندگیت بیشتر و بیشتر غافل شوی.
پشت کار را ببین، یعنی قبل از انجام کار بپرس که چی؟ آخر آخرش چه چیزی عایدم میشود؟ فایدهاش چیست؟ پشت کار سواری کن، یعنی نگذار کارت از تو سواری بگیرد، افسارش را به دست بگیر و آن را به هر جا که دلت میخواهد ببر. پشت کار را به زمین بمال، یعنی کار هر چقدر هم حریف قدری بود، باید پشتش را به زمین مالید. پشت کار نوردی کن، یعنی پشت کار را بگیر و برو بالا تا برسی به سر کار، آن وقت هم آقای خودتی و هم آقای کارت.
نقطه چينها را پر كنيد !
گمان نكنم كسي پيدا شود كه منكر ارزش و اهميت تلاش و پشتكار در رسيدن به هدف باشد، اما ما ميخواهيم ببينيم واقعا پشتكار در همه جا لازم است؟ و آيا ممكن نيست همين تلاش و پشتكار در جاهايي بيهوده و نالازم باشد؟ سوال عجيبي است، اما الان ميبينيد كه واقعا پشتكار در همه جا لازم نيست و این همان چیزی است که باید به کودکان و نوجوانان خود هم بیاموزید:
اول: در كارهايي كه هيچ كشش و علاقه دروني به سمت آنها نداريم و از انجام آنها لذت نميبريم، بهتر است پشتكار نداشته باشيم، چون حتي اگر كاري را به زور و اجبار ديگران، يا عوامل بيروني انجام دهيم و به نتيجه برسانيم، چون كشش و علاقهاي به آن نداريم، به زودي از انجامش خسته و كسل ميشويم و به سمت كارهاي ديگري كه علاقه ما را به خود جلب ميكنند كشيده ميشويم و اين كار را رها ميكنيم. پس بهتر است از همان ابتدا، تمايل و علاقه خود را بشناسيم و وقت و انرژيمان را به هدر ندهيم .......................................
دوم: در كارهايي كه وقت و انرژيمان را هدر ميدهند و براي خودمان مضرند، بهتر است پشتكار نداشته باشيم. كارهايي مثل سيگار كشيدن، زياد حرف زدن پشت تلفن، صرف پول در خريدهاي غير ضروري و تجملي، شركت در مجالس و حضور در مكانهايي كه هيچ منفعتي جز وقتگذراني ندارند، حتي پرخوري يا تغذيه نامناسب، معاشرت با دوستانِ نه چندان خوب و .............................................................................................................
سوم: در كارهايي كه به ديگران ضرر، آسيب و خسارت ميزنند، بهتر است پشتكار نداشته باشيم!
اين ضرر و آسيب و خسارت، ميتواند روحي، رواني، جسمي، مالي يا ..................................................... باشد.
غير از آسيبها و خسارتهاي بزرگ و اساسي و حياتي، مثل كارهاي خلاف، كارهايي در جهت گمراه كردن ديگران يا سوءاستفاده از آنها و فريب و ........................................................................... (خداي نا كرده)
بهتر است در هرز زمان و انرژي، توهين و تحقير و تهمت، آزار و اذيت رواني، ضرب و شتم و فحاشي پشتكار نداشته باشيم، حتي در آزار و اذيتهاي كوچكتر، يعني در كارهايي مثل: عيبجويي، زخم زبان، انتقادهاي تخريب كننده (و بيشتر براي تخليه هيجاني خودمان!)، تجاوز به حق و حدود ديگران، سوءاستفاده از محبت و همكاري اطرافيان و ............................................................................................................................................. هم بهتر است هرگز پشتكار نداشته باشيم!
چهارم: ................................................................................................................................................................
خوب حالا نوبت شما است. كمي فكر كنيد و نقطهچينهاي بالا را با كارهايي كه نميتوان در آنها پشتكار داشت پر كنيد.
پر کردن نقطهچینها برای کودکان کاری سرگرمکننده است، خصوصا که شما راهنمایشان باشید.
بیشتر بخوانید:
تقویت خلاقیت با استفاده از قصه و سوال!
شنیدن یا گوش دادن؟
تنبلی، مزاحم اصلی پشتکار!
يكي از بهترين راههاي غلبه بر تنبلي و انجام سريعتر كارها آن است كه قبل از شروع، تمام چيزهايي را كه براي انجام كارمان نياز داريم آماده كنيم و دمدست بگذاريم. وقتي مقدمات و ابزار كار آماده باشد مانند يك تيرانداز، تفنگ آماده و پر در دست داريم و يا مانند يك كمانگير تير را در كمان گذاشته، به عقب كشيده و آماده تيراندازي هستيم. حالا فقط كافي است تصميم بگيريم و از مهمترين كار شروع كنيم. واقعا حيرتانگيز است. چه كتابها كه هرگز نوشته نميشوند، چه درجات علمي كه هرگز اخذ نميشوند و چه بسيار كارهايي كه ميتوانستند زندگي آدمها را دگرگون كنند، اما هرگز به انجام نرسیدند، فقط به اين دليل كه مردم اولين قدم را كه تهيه مقدمات است، برنداشتند. اين كار درست مانند آماده كردن مواد مورد نياز براي درست كردن يك غذا است. تمام اطلاعات، گزارشها، جزئيات كار، مقالات، وسايل كار و هر چيزي را كه براي انجام و اتمام كار نياز داريد، جمعآوري کرده و همه را دم دست میگذاریم. در بسياري موارد وقتی از افراد در مورد کاری که قرار بوده انجام دهند پرسیده میشود، میگویند؛ «تقریبا تمام شده». اما متأســفانه واقعيت اين اسـت كـه «تقريبـا تمـام شـده» به احتمـال زياد به اين معني بوده اسـت كه «هنوز شروع نشده». نگذاريد اين اتفاق براي شما بيفتد. این توصیه کوچک را به فرزندانتان هم بیاموزید. برایشان یک دفترچه کوچک مخصوص همین کار تهیه کنید تا فهرست همه چیزهایی که برای انجام هر کار لازم دارند را بنویسند و زودتر وارد اجرا و انجام کارها بشوند.
مانند مورچهها؛ نه باکتریها!
مورچهها نميگويند: وقت ندارم، حوصله ندارم، سرم درد ميكند، باشد براي فردا!!!
مورچهها بيوقفه ميروند، ميآيند، جمع ميكنند، ذخيره ميكنند و همان ماموريتي را كه برايشان در نظر گرفته شده، به بهترين شكل انجام ميدهند. اما ما آدمها كه اسممان اشرف مخلوقات است، گاهي فقط مثل باكتريها زياد ميشويم و جا را تنگ ميكنيم و يادمان رفته كه ما هم وظيفهاي داريم و نبايد دور خودمان بچرخيم، كارمان را زمين بگذاريم، يا اينكه وقتمان را هدر دهيم و بگوييم سرم درد ميكند، حوصله ندارم، وقت ندارم، باشد براي فردا!!!