Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
شنبه 1 اردیبهشت 1403 - 08:36

16
بهمن
آموزش قانون طلائی «تمام و کامل» به کودک

آموزش قانون طلائی «تمام و کامل» به کودک

یکی از اصول اساسی در انجام کارها این است که کارها را «تمام و کامل» انجام دهیم. چه بسا این اصل، از ارکان اصلی مدیریت نیز محسوب می‌شود. به همین دلیل جا دارد از همان سال‌های کودکی این اصل را به کودکانمان بیاموزیم.

رکسانا خوشابی - کارشناس ارشد‌ مشاوره

 

تحریریه زندگی آنلاین : یکی از اصول اساسی در انجام کارها این است که کارها را «تمام و کامل» انجام دهیم. چه بسا این اصل، از ارکان اصلی مدیریت نیز محسوب می‌شود. به همین دلیل جا دارد از همان سال‌های کودکی این اصل را به کودکانمان بیاموزیم، یعنی به آنها یاد بدهیم که کارهایی را که مسئول آن هستند، ناتمام نگذارند و آنها را کامل انجام بدهند، یعنی تا جایی که امکانش هست همه جزئیات و کلیات لازم در باره آن کار را مراعات کنند.

در انجام یک کار زحمت کشیدن و تلاش کردن شرط لازمی است، اما شرط کافی نیست. ضروری است که کاری را تا آخر انجام دهیم و با اولین محصولاتی که به دست می‌آوریم، دست از تلاش کردن بر نداریم و این همان چیزی است که باید به فرزندانمان یاد بدهیم. فرزندان ما چه کودک باشند و چه نوجوان باید یاد بگیرند که کارها را تمام و کامل انجام دهند و البته لازم است در قدم‌های اولیه آنها را یاری و همراهی کنیم تا این کار برای آنها به صورت عادت در بیاید.

 بیشتربخوانید:

ارتباط موثر با کودک

 

 

 

 برخی دلایل انجام نیمه‌کاره کارها

اگر دلایل نیمه‌کاره رها کردن کارها را بدانیم می‌توانیم از انجام ناتمام و ناکامل کارها پیشگیری کنیم. این دلایل خصوصا در مورد کودکان و نوجوانان بیشتر امکان رخ دادن دارد.

خیلی وقت‌ها کودکان و نوجوانان كار را به صورت سنجيده انتخاب نمي‌كنند و همه جوانب لازم را در نظر نمي‌گيرند، بنابراين وقتي كه وارد كار می‌شوند با يكسري موانع روبرو مي‌شوند و از ادامه آن کار منصرف مي‌شوند. در این حالت ما باید از ابتدا به آنها یاد بدهیم تا کاری را انتخاب کنند که در مورد آن فکر کرده و مشورت گرفته باشند، به انجامش علاقه داشته باشند و برخی مهارت‌های لازم آن کار را فرا گرفته باشند.

گاهی فرزندانمان به اندازه كافي تمركز ندارند، بنابراين در حين انجام كار، ذهن‌شان متوجه موضوعات ديگر مي‌شود و كار خود را نيمه‌كاره رها مي‌کنند. در این حالت لازم است ابتدا مطمئن باشیم که فرزندمان دچار نقص توجه یا بیش فعالی نباشد و سپس اگر در این زمینه مشکلی نبود، در حین انجام کار، با همراهی، تشویق، یا آموزش به آنها کمک کنیم که کار را کامل انجام دهند و نصفه رها نکنند.

خیلی وقت‌ها شروع كار با جذابيت همراه است، زيرا تصميم‌گيري در حد كليات است و نياز به بررسي‌هاي دقيق در جزئيات ندارد و به همین دلایل سرعت انجام كار بالا است، ولي در خاتمه، كار برای فرزندانمان چندان جذاب نيست، زيرا به علت پرداختن به جزئيات، سرعت كار پايين آمده و به پايان بردن كار، نياز به صبر و حوصله دارد. در این حالت هم کودکانمان نیاز به تشویق و مهارت‌آموزی و همراهی بیشتر دارند و گاهی باید در زمان پایین آمدن سرعت کار وارد میدان شویم و آنها را کمی هل دهیم تا دل به کار بدهند.

 گاهی فرزندان ما نیمه‌کاره رها کردن کارها را از خود ما یاد می‌گیرند! در نتیجه باید خودمان را هم آموزش بدهیم تا کارهایمان را تمام و کامل به سرانجام برسانیم.

 بیشتربخوانید:

انواع گوشه‌گیرى در کودکان

 

 

 

به فرزندمان یاد بدهیم که

تمام و كامل انجام دادن كارها می‌تواند نشانه‌اي از «وفاداري» باشد و بدین ترتیب مفهوم وفاداری را هم به او یاد بدهیم. مثلا به او بگوییم اگر مدادي داشته باشي و آن را تا آخر مصرف كني و بعد مداد ديگري بخري نشان از اين دارد كه به مداد خود وفاداري، ولي كسي كه مدادي مي‌خرد و هنوز تمام نشده از مداد ديگري خوشش بيايد و مداد اول را رها كند، بی‌وفایی کرده. کارها را هم باید وفادارانه دنبال کنی.

تمام و كامل انجام دادن كارها، نشانه‌اي از «مسئوليت‌پذيري» است. كار ناقص و نيمه تمام، مانند این است که غذای نیم پخته‌ای را بخوریم و در نتیجه دل درد بگیریم. یا لباس‌ها را بدون این که کامل شسته شده باشند از ماشین لباسشویی بیرون بیاوریم! يك فرد مسئول به خود اجازه نمي‌دهد با سهل‌انگاري و ندانم كاري براي ديگران مشكل ايجاد نمايد و آنها را به زحمت اندازد.

باید یاد بگیریم هر پرونده‌ای را که در ذهنمان باز می‌ماند ببندیم. همان‌طور که درب خانه‌مان را می‌بندیم! خود ما به عنوان مادر یا پدر باید بدانیم که عملكرد طبيعي ذهن ما اين است كه كار را كامل و تمام انجام دهد، بنابراين وقتي كاري را شروع مي‌كنيم، ضمير ناخودآگاه ما برنامه‌ريزي جهت پيشبرد كار را آغاز مي‌كند، بنابراين وقتي، انجام كاري را متوقف مي‌كنيم، در ضمير ناخودآگاه موضوع تمام نمي‌شود، بلكه طبق برنامه اوليه، ذهن بطور دائم ايده مي‌دهد. در اين شرايط، افكار پراكنده مي‌شوند و آنچه كه در ذهن‌مان مي‌گذرد، آن چيزي نيست كه بدان مشغوليم. وقتي كاري را به صورت كامل انجام مي‌دهيم و آن را به خوبي به پايان مي‌رسانيم، ذهن نيز در مورد آن خاموش مي‌شود. به اين ترتيب ذهن تنها به موضوعاتي مشغول مي‌شود كه با آنها سروكار دارد و اين موضوع جنبه‌اي است از رسيدن به تمركز. پس به فرزندانمان هم یا د بدهیم که موضوعات را انجام داده و کارها را ببندند.

وقتي فرزندمان كاري را به صورت تمام و كامل انجام مي‌دهد، اين حس در او بوجود مي‌آيد كه «من مي‌توانم»، بنابراين نوعی اعتماد به نفس در او شكل مي‌گيرد. اين اعتماد به اين معني نيست كه همه چيز را مي‌داند و همه كار را مي‌تواند انجام دهد،‌ بلكه به اين معني است كه یاد می‌گیرد با موضوعات، موانع و سختي‌ها روبرو شود. در اين حالت، ميل به حركت و ميل انجام دادن كارها در او ايجاد و بیشتر مي‌شود و آینده موفق‌تری انتظار او را می‌کشد.

  بیشتربخوانید:

تشویق کودک را از یاد نبرید!

 

 

 

وقتی فرزندان ما به هجده سالگی برسند باید یاد گرفته باشند که

يا كاری را شروع نكنند و يا اگر شروع كردند آن را به بهترين شكل ممكن به انجام برسانند. شايد در طول كار، به موانع بزرگ و غير قابل عبور برخورد کنند. در اين حالت اگر بخواهند از ادامه منصرف شوند، حداقل بخشی را که می‌توانند کامل کنند و ادامه آن را به کسی بسپارند که آمادگی بیشتری دارد. اين موضوع در مورد كارهايي كه قبلا شروع كرده‌ايم، نيز مصداق دارد. آنها را هم يا تمام كنيم يا خوب به پايان برسانيم.

 باید بتوانند ذهن خود را مهار کنند تا دائما از اين شاخه به آن شاخه نپرد و با ديدن هر چيز جذاب، به سراغش نرود، بلكه با واقع‌بيني، پيامدها و عواقب را بسنجد و ببيند، اگر شروع كند آيا مي‌تواند تا انتها ادامه دهد؟ اگر نمي‌تواند، شروع هم نكند.

 در برخورد با مساله و مشكل غير قابل حل، متوقف نشود؛ بلكه با مشورت یا تفکر، راه‌حلی برای آن مشکل یا مسئله بیابند و اگر حل نشد، براي مدتي آن را رها كرده و به سراغ ساير كارهاي خود رفته و بعد از مدتي دوباره به آن مشكل رجوع کنند و اين رويه را آنقدر ادامه دهند تا كار به تمامی انجام شود.

 باید بتوانند اول به سراغ محوري‌ترين كار زندگي خود بروند؛ كاري كه ماموريت اصلي آنها در زندگي محسوب مي‌شود و سعادت‌شان در گرو انجام آن كار است و ساير كارها را با اين كار اصلي پيوند بزنند و اگر قابل پيوند زدن نبود به بهترين شكل آنها را خاتمه دهند. در واقع اولویت‌بندی کارها را از همان کودکی به آنها یاد بدهید. تا هم وقت‌شان تلف نشود و هم یاد بگیرند که کار مهم‌تر را بشناسند و اول بدان بپردازند.

باور کنید اگر این موارد به خود ما آموزش داده می‌شد، چه بسا انسان موفقیت‌تری بودیم و از زندگی‌مان رضایت بیشتری می‌داشتیم. الان هم دیر نیست. می‌توانیم خودمان را نیز در کنار فرزندانمان رشد و آموزش دهیم. موفق باشید.

 بیشتربخوانید:

تشویق کودک به انجام دادن تکالیف مدرسه

 

 

 

برچسب ها: روانشناسی کودک، تربیت کودک تعداد بازديد: 283 تعداد نظرات: 0

نظر شما درباره این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز