به قلم : دکتر صدیقه رضایی ؛ دکترای روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی ، عضو نظام روانشناسی و مدرس دانشگاه
تحریریه زندگی آنلاین : زمان برای کودکان بسیار کند میگذرد. وقتی پدر پنجاه سالهای از پسر پانزده سالهاش میخواهد دو سال دیگر صبر کند تا صاحب اتومبیلی برای خودش شود، این فاصله ۷۳۰ روزه فقط ۴ درصد عمر پدر را تشکیل میدهد، اما این دو سال ۱۳ درصد از عمر پسر را در بر میگیرد. پس عجیب نیست اگر برای پسر این مدت سه یا چهار بار طولانیتر باشد. به همین صورت دو ساعت از زندگی یک کودک ۴ ساله مساوی است با دوازده ساعت از زندگی مادر ۲۴ سالهاش. اگر از کودک بخواهیم که برای گرفتن یک آبنبات دو ساعت صبر کند، مثل اینکه از مادرش بخواهیم برای خوردن یک فنجان قهوه دوازده ساعت انتظار بکشد. خوب است که تفاوتها را درک کنيم... اين تفاوت، نه تنها بين بچهها و ما هست، بلکه بین ما و همه آدمهای دنیا هم وجود دارد.
جدا شدن کودک از آغوش مادر...
کودک زمانی که جذابیت محیط خارج را میبیند و خیالش از عشق و آغوش مادر راحت میشود، مخصوصا از شش ماهگی شروع به رها کردن آغوش مادر میکند. اینجا است که میبینیم کودک کمتر تمایل به در آغوش ماندن دارد، اما با دیدن مادر به سمت او میدود و خودش را در آغوش مادر میاندازد. اما پدر و مادری که اشتیاقی برای در آغوش کشیدن کودک ندارند، کودک این حس را میکند که به مادر میچسبد و این چسبیدن نه از روی عشق، بلکه از روی ترس است.
بیشتربخوانید:
7اصل واجب در تربیت کودک
جیغ زدن کودک
جیغهای بنفش کودکان را چه کار کنیم؟!
باور کنید یا خیر بیشتر کودکان برای آزار دادن شما جیغ نمیکشند، بلکه این شور و هیجان زندگی است که در آنها جاری میباشد و میخواهند هیجانات خود را تخلیه کنند. او به محض تجربه کردن قدرت صدای خود هر کاری میخواهد با آن میکند.
چرا او همیشه وقتی در سوپرمارکت یا بانک هستید، جیغ میکشد؟ زیرا هنگام داد زدن در یک فضای بسته و بزرگ، صدا پژواک دارد و این ترفندی برای کودکان به منظور جلب توجه والدین خود است.
برخی از کودکان فقط به منظور جلب توجه والدین خود جیغ میکشند. این ترفند آنها است و با این کار میگویند: «به من توجه کنید!».
بعضی دیگر نیز برای داشتن چیزی که میخواهند - مثل یک تکه شکلات - جیغ میکشند. در این حالت به زبان خود میگویند «من ... را میخواهم و باید اکنون آن را به من بدهی».
چه کار میتوانید بکنید؟
داد زدن سر کودک با صدایی آرامتر چاره کار نیست – این مساله فقط مانند مسابقه فریاد کشیدن است که ببینید چه کسی صدای بلندتری دارد. بهترین راه دوری کردن از موقعیتهایی است که کودک را وسوسه میکند تا صدایش را بالا ببرد. یا با پرت کردن حواس او نیز میتوانید از این شرایط سخت دوری کنید.
راهکارهایی برای شما مادر و کودکتان
برنامه خرید خود را با کودک هماهنگ کنید.
خیلی آسان نیست همیشه برنامههای خود را با کودک هماهنگ کنید، اما هر زمان این امکان میسر شد، پیش از ترک خانه مطمئن شوید فرزند شما به خوبی استراحت کرده، شکمش سیر و مثانهاش خالی است. انسان وقتی گرسنه تا تشنه است، صبر و انرژیاش کاهش پیدا میکند و حوصله رفتن به مغازه را ندارد. این مساله در مورد کودکان نیز صادق است.
بیشتر بخوانید:
تقویت خلاقیت با استفاده از قصه و سوال!
شنیدن یا گوش دادن؟
فروشگاهها یا رستورانهای شلوغ را انتخاب کنید.
هنگامی که با فرزند کوچک خود بیرون میروید، سعی کنید از مکانهای ساکت، آرام و مکانهای رسمی دوری کنید. به جای آن به مکانهای شلوغ بروید. وقتی کودکتان در رستورانهای شلوغ جیغ میکشد، کمتر خجالت میکشید و کمتر مجبور هستید او را به آرام شدن دعوت کنید. از او بخواهید از صدای درونی استفاده کند. هنگامی که کودک شما در نتیجه خوشحالی خود میخندد، او را سرزنش نکنید. فقط از او بخواهید با صدای درونی بخندد و جیغ نکشد. صدای خود را پایین بیاورید و او برای شنیدن صدای شما آرام میشود و خیلی آرام به او بگویید: «عزیزم من نمیتوانم جیغهای تو را تحمل کنم. این باعث سردرد من میشود».
با او بازی کنید
گاهی نیاز است به کودک خود ملحق شوید و به او بگویید: «بیا با هم تا میتوانیم با صدای بلند جیغ بکشیم».
سپس صدای خود را کاهش دهید و بگویید: «حالا بیا ببینیم چه کسی میتواند آرامتر صحبت کند». سپس، همچون یک بازی حرکت بعدی را انجام دهید. به طور مثال، دستان خود را روی گوش بگذارید و بالا و پایین بپرید. این کارها باعث میشود تا جیغ کشیدن او همچون دهها کار جالبی که انجام میدهد، به نظر برسد.
هنگامی که در مکانهای عمومی قرار دارید میتوانید این بازی را خیلی سریع پایان ببخشید و مثلا بگویید: «اوه! صدای تو مثل یک شیر قوی است. میتوانی صدای گربه را هم تقلید کنی؟»
بیشتربخوانید:
یادگیری زبان های خارجی در دوران کودکی
در مهمانیها
در مهمانیها اجازه ندهيد ديگران بدون داشتن دانش و علم، به شما احساس نگرانی و اضطراب بدهند و شما هم همین اضطراب را به فرزندتان منتقل کنید.
«واي انقدر بغلش نكن. بغلی ميشه»
«خيلی بچهات لوس شدهها»
«زيادي داری آسون ميگيری به بچهات»
«نسل ما با كتك و فشار بزرگ شديم، به اين خوبی از آب در اومديم. نسل جديد خيلی خيلي لوس و بيتربيت بزرگ ميشن».
«من اگه جای تو بودم، آدمش ميكردم»
«خيلی زود از شير گرفتيش. خيلی اشتباه كردی»
«چرا از پوشک نگرفتيش هنوز»
«آخآخ خيلی لوسش كردی».
فراموش نكنيد كه مقايسه، نصيحت يا دخالت بیجا در واقع تجاوز به امنیت روانی کودکان است.
مراقب القابی که به بچهها میدهیم باشیم، حتی نوع نگاه ما به بچهها روی شخصیت آنها تاثیر دارد.
ادیسون میگوید: موفقیت من دو دلیل مهم دارد. یکی پشتکار فراوانی که داشتم و دیگری مادرم که همیشه با شوق تمام مرا نابغه خطاب میکرد. طوری که باورم شد نابغه هستم و به این جایی که هستم رسیدم.
والدین با رفتارهای خود میتوانند انگیزه پیشرفت را در فرزندانشان پرورش دهند. یکی از این رفتارها استقلالآموزی است. والدین میتوانند به گونهای رفتار کنند که خودپیروی و استقلال را در فرزندانشان پرورش دهند. برای مثال، کودک خردسالی که غذا خوردن را یاد میگیرد، به هنگام صرف غذا به والدینش وابسته نخواهد بود یا کودکی که زود آداب توالت رفتن را فرا میگیرد، دیگر برای این کار به کمک والدینش نیازی نخواهد داشت... .
آموزش استقلال در امور مختلف زندگی به کودکان سبب شکلگیری احساس تسلط و اعتماد به نفس در آنها میشود، و این یکی از راههایی است که والدین از طریق آن میتوانند نیاز به پیشرفت را در فرزندانشان پرورش دهند.
اگر با صحنهای از کنجکاوی یا بازی جنسی فرزندتان مواجه شدید:
به هیچ وجه با عصبانیت و پرخاش برخورد نکنید و کاملا خونسرد باشید.
با آرامش کودکان را از یکدیگر جدا کرده و با لحنی قاطق و محکم تذکر بدهید که این بازی خوب نیست.
فورا یک بازی حرکتی و پرهیجان راه بیندازید و بچهها را به بازی مشغول کنید.
بیشتربخوانید:
چکونه به کودک «زبان دوم» یاد دهیم؟
چگونه به فرزندم بياموزم از خود دفاع كند؟
معمولا كودكان حدود دو سالگي در زمان بازي يكديگر را هُل ميدهند، گاز ميگيرند و يا كتك ميزنند. آنها به شدت از رفتار همسالان خود خشمگين ميشوند، زيرا هنوز رابطه برابر را نياموختهاند. كتك زدن در سن ٣ سالگي يا بعد از آن طبيعي نيست و نياز به بررسي دارد.
آيا والدين بايد دخالت كنند؟
اين وظيفه كودكان در اين محدوده سني نيست كه از خود مراقبت كنند. آنها نياز دارند شخص بزرگسالي كنار آنها باشد تا اگر كودكي اقدام به زدن يا هُل دادن ديگري كرد، فرد بزرگسال بدون داد زدن يا دعوا كردن او را متوقف كند. اين جمله «اگر زد تو هم بزن»، آسيب فراواني به كودك ما خواهد زد. تمام آموختههاي فرزندتان زير سوال خواهد رفت و اين سوال پيش ميآيد: پس اگر كسي كار بدي كرد، من هم ميتوانم آن را تكرار كنم؟ كودكي كه ميزند درونش لبريز از حس بد به خود و ديگران است. در حقيقت كودكي كه كتك ميزند از كودكي كه كتك ميخورد بيشتر آسيب ميخورد و احساسات منفي بيشتري را درون خود احساس ميكند. به علاوه او را در خطر آسيب فيزيكي بعضا جبرانناپذير قرار ميدهد و به كودكان خشم، مجازات و كينهورزي را آموزش خواهد داد.
پس چه رفتاری داشته باشيم؟
بايد بدانید زماني كه كار به برخورد فيزيكي رسيد، به فرزندتان بياموزيد بهتر است دست خود را بالا بياورد و بگويد نزن. با آموزش اين رفتار به فرزند خود، شما به او ميآموزيد كه در رابطه با ديگران ميتواند حد و مرز مشخصي قرار دهد و از خود دفاع كند. اگر طرف مقابل به كار خود ادامه داد، فرزند شما بايد محيط را ترك كند. با اين كار به فرزندتان ميآموزيد كه انسانهايي در زندگي سر راه ما قرار خواهند گرفت كه دچار اختلالات رفتاري هستند، و عاقلانهترين واكنش اين است كه با اين افراد درگير نشويم. ترك كردن محيط نه نشانه ترسو بودن شخص است، و نه دليل بر بيعرضگي او ميباشد، تنها نشان ميدهد شخص فرق خوب و بد، و درست و غلط را ميداند.
فقط بايد ديدگاهمان را عوض كنيم تا ... .
نگوييم: «فرزندم لجباز است».
بگوييم: «به دنبال استقلال است». او دارد «من» وجودی خويش را میشناسد و هويت خود را پيدا میكند و من خوشحالم كه ميتواند «نه» بگويد و توانايی مخالفت و ابراز عقيدهاش را دارد. بسياری از مشكلات و مسائل بين والدين و فرزندان ناشی از سوءتفاهم است. كودك به دنبال امنيت در آغوش مادر میگردد و مادر گمان ميكند كودك «بغلی» شده... .
كودك از وحشت ديدن يك برنامه تلويزيونی شبها به اتاق والدين پناه میبرد و ظن پدر اين است كه او وابسته شده و در اين مورد خاص هم به كودكی كه در جست و جوی خودشناسی است برچسب «لجباز» میخورد.
زمانی كه اندكی زاويه ديدمان را تغيير دهيم و فرزندمان را طوری ببينيم كه در حال شناخت هويت خود و تلاش براي مستقل شدن است، به جای عصبانی شدن مراقبش خواهيم بود و كمكش خواهيم كرد.
چرا کودکان به حرف والدین بیاعتنایی میکنند و به اصطلاح «کر» میشوند؟
عوامل سببساز
والدینی که زیاد حرف میزنند! والدینی که مرتب به فرزندانشان امر و نهی میکنند، و بکن! نکن!های مکرر دارند.
برای کاهش این وضعیت تمرین کنید و حرفهای خود را در طول روز بشمارید. چند حرف غیرضروری میان شما با فرزندتان رد و بدل میشود؟!
والدینی که حرف میزنند، ولی اگر کودک بیاعتنایی کرد پیامد طبیعی یا منطقی خاصی برای آن وجود ندارد (منظور تنبیه نیست).
کودک میداند که والدینش تکرار خواهند کرد، پس لازم نیست او به حرف آنها گوش کند. به یاد داشته باشید: اگر حرف اول مفید نبود، حرف دوم مضر است!
ما سر کودکان داد میزنیم، آنها را تهدید میکنیم، آنها را نادیده میگیریم یا کتک میزنیم، چون میدانیم هرگز ما را ترک نمی کنند، چون توانایی شکایت کردن از ما را ندارند، چون در هر شرایطی دوستمان خواهند داشت، چون زورشان به ما نمیرسد و جز ما پناهی ندارند، و این یعنی سوءاستفاده از قدرت خود و بیپناهی آنها.
در درون هر یک از ما یک دیکتاتور پنهان شده که میتواند به دیگری آزار برساند. چقدر ظالمانه است به ناتوانترین و بیپناهترین موجود زندگی خود که قرار است عزیزترین موجود زندگی ما باشد، آزار برسانیم، چون قدرتش را داریم.
قانون گذاشتن در خانه
منزل شما نیاز به قوانین و مقررات مشخصی دارد. چنانچه این قوانین وجود نداشته باشد کودک شما نمیداند که وظیفهاش چیست. در ضمن، شما هم نمیتوانید کودک را تنبیه کنید یا پاداش دهید. اگر در خانه ساعت رفتن به خواب مشخص نباشد، شما نمیتوانید به کودک خود بگویید «چرا دیر میخوابی؟». اگر برای استفاده از کامپیوتر و تلویزیون قانونی نداشته باشید، نمیتوانید به کودک خود بگویید که چون «از کامپیوتر زیاد استفاده کرده»، پس به این علت او را از کامپیوتر محروم میکنید.
مفهوم «دیر»، «زیاد» و نظایر آن زمانی معنا پیدا میکند که شما از قبل آنها را مشخص کرده باشید. پس اگر در منزل شما قوانین مشخصی وجود ندارد، باید در انتظار بینظمی کودک نیز باشید.