به قلم : پری زرگر ، مشاور کودک
تحریریه زندگی آنلاین : اگر کسی در چهارده ماهِ اول آسیب ببیند، تبدیل به آدمی خواهد شد که:
احساسِ امنیت نمیکند.
همیشه فکر میکند خطری او را تهدید میکند.
نگران است که اتفاق بدی میخواهد بیفتد.
امیدوار نیست.
پشتکار نخواهد داشت و کار را نیمه تمام رها میکند.
به جایِ اعتماد به نفسِ مثبت اعتماد به نفسِ منفی خواهد داشت.
منفی است.
بدبین است، یعنی معتقد است که همه چیز به نحوی در جهتِ تخریب و خرابکاری حرکت میکند.
بیشتربخوانید:
دوستی را به فرزندان مان آموزش دهیم! (قسمت اول)
امیدواری در کودک
کودکی که شرایط لازم برای او فراهم باشد، موجودی است که امید به آینده، و امید به دیگران را دارد. کسی که در کودکی آسیب دیده باشد، دچار مسئله ناامیدی میشود و باور او این است که آنچه اتفاق افتاده همچنان بد و بدتر خواهد شد، جهان روی بهتری نخواهد دید، رابطه من بهتر نخواهد شد و زندگی من شرایط مطلوبتری پیدا نمیکند. و بنابراین شما با موجود ناامیدی روبرو هستید که این موجود ناامید برخی از اوقات رفتار و شرایطی را به وجود میآورد که به جهت جبران این ناامیدی در زمینههایی دست به نوعی خوشخیالی و خوشباوریهای عجیب و غریب میزند، به این معنا که آنچه غیرممکن است را کاملا ممکن میبیند و در زندگی امید به حوادثي دارد که بیشتر به معجزه شبیه است و به امید آن روز یا آن اتفاق دست روی دست میگذارد و کاری که باید انجام بدهد را انجام نمیدهد.
خوشبین و بدبین بودن کودک
روزی که صحبت از خوشبینی است، سخن از این است که من به جنبه خوب قضایا توجه دارم، ولی از جنبه بد و منفی آن باخبر هستم و میل به تغییر و دگرگونی آن دارم و میدانم که چگونه میشود جنبه بد و منفی را از میان برد و در این راه قدم برمیدارم. بنابراین فرد خوشبین کسی است که توجه و تمرکز او به نیمه پر لیوان است، اما خبر از خالی بودن لیوان یا نیمی از آن دارد، میداند چرا لیوان نیمهاش خالی است و میداند چگونه میتواند این نیمه خالی را پر کند، در این کار مصمم است و انتخاب خودش را کرده و تا پایان کار را ادامه میدهد، بنابراين مفهوم خوشبینی فقط به جنبه مثبت حوادث نگاه کردن است. اگر انسان خوشبین نباشد، به جنبه بد و منفی توجه میکند و به حوادث بدی که میتواند اتفاق بیفتد.
مثبت و منفی بودن
مثبتاندیشی را از کودکی به فرزند خود بیاموزید. اولین شرط این کار خوشبینی شما در زندگی است. از سرزنش کودک و برچسب منفی زدن به او بپرهیزید. در هر موقعیتی نکات مثبت را به او نشان دهید، مثلا حتی وقتی کودکتان بیمار است. از لذت کنار خانواده بودن برایش صحبت کنید. بنابراین مسئله مثبت و منفی بودن معنایش این است که ما در زندگی کوشش میکنیم که به جنبههای مثبت حوادث توجه کنیم و به دنبال آن بگردیم و این حادثه در سه سال اول زندگی کودک اتفاق میافتد.
بیشتربخوانید:
بهترین و بدترین خوراکیها برای کودکان بیش فعال
سازنده و یا ویرانگر بودن کودک
کودک در چهارده ماه اول میآموزد که بسازد، به وجود بیاورد، خلق کند، داشته باشد، نگه دارد و میتواند اگر در شرایط نامناسبی قرار بگیرد، حالت ویرانگر و برهم زننده را داشته باشد، اصولا به دنبال عیب و ایراد میگردد و بعد از آن وقتی که به آنجا رسید هر چیزی را که دور و بر خودش و در کنار خودش میبیند از میان میبرد و به همین دلیل است که همراه با این نگاه سازنده یا ویرانگر، دو حالت نزدیک به آن را پیدا میکند.
کودکی که کوشش میکند و پشتکار دارد و کاری را که آغاز کرده تا به آخر ادامه میدهد، آن را به موقع شروع میکند و به موقع خاتمه میدهد.
و یا اینکه درست برعکس، کودکی است که کار را شروع نمیکند و بعد از اینکه شروع کرد خودش از قبل میداند با موانع و مشکلاتی همراه خواهد بود و در میانه کار آن را رها میکند و به دنبال کار دیگری میرود.
به همین جهت است که کودک در چهارده ماه اول زندگی، اطمینان، امنیت، آرامش، اعتماد بنفس مثبت، امیدوار بودن، خوشبین بودن و مثبت و سازنده بودن را؛ یا درست و یا در جهت عکس آن فرا میگیرد.
و رفتار پدر و مادر موجب همه اینها و یا همه این پديدههای خوب در زندگی کودک میشود و این واقعیتی است که باید به آن توجه بسیار کرد.
دوران تولد تا سه سالگی
این دوران بنیادیترین و حساسترین دوره زندگی انسان است. در این دوره، مغز و شخصیت کودک به سرعت رشد میکند و تجربیات این دوران، تاثیری عمیق بر آینده او خواهد داشت.
پرورش، تعلیم و تربیت صحیح در این دوره، نقشی کلیدی در رشد و پرورش سالم کودک ایفا میکند. این موضوع شامل ایجاد محیطی امن و محبتآمیز، برآورده کردن نیازهای عاطفی و روانی کودک، آموزش مهارتهای لازم برای زندگی و پیشگیری از بروز مشکلات رفتاری و عاطفی میشود.
برخی از نکات مهم در مورد پرورش، تعلیم و تربیت تولد تا سه سالگی
ایجاد محیطی امن و محبتآمیز
کودک نیاز به عشق و محبت بیقید و شرط دارد.
احساس امنیت و آرامش، پایه و اساس رشد و یادگیری کودک است.
والدین باید با رفتار و گفتار خود، حس امنیت و آرامش را به کودک القا کنند.
برآورده کردن نیازهای عاطفی و روانی کودک
کودک نیاز به توجه و محبت دارد.
با کودک خود صحبت کنید و به حرفهای او گوش دهید.
برای بازی و سرگرمی با کودک خود وقت بگذارید.
نیازهای عاطفی و روانی کودک خود را به درستی بشناسید و به آنها پاسخ دهید.
آموزش مهارتهای لازم برای زندگی
به کودک خود مهارتهای اولیه زندگی مانند غذا خوردن، لباس پوشیدن و توالت رفتن را آموزش دهید.
به کودک خود در یادگیری مهارتهای اجتماعی مانند برقراری ارتباط با دیگران و حل مسئله کمک کنید.
برای آموزش به کودک خود از روشهای خلاقانه و جذاب استفاده کنید.
پیشگیری از بروز مشکلات رفتاری و عاطفی
با کودک خود قاطعانه و با محبت رفتار کنید.
برای رفتارهای مناسب کودک خود پاداش در نظر بگیرید.
از تنبیه بدنی و سرزنش کودک خود خودداری کنید.
در صورت بروز مشکلات رفتاری و عاطفی در کودک خود، از متخصصان کمک بگیرید.
کلام آخر
تشویق و همکاری دو عامل مهم در مسئولیتپذیری کودک است
توجه داشته باشید که در روش تربیت کودک تشویق و همکاری رکن اساسی است، نه تنبیه.
با تشویق نهایتا پس از چند و یا ده بار فرزندمان آن کار را فرا میگیرد. در چنین شرایطی پذیرش مسئولیت و آنچه که ما انتظار داریم را به فرزند خود آموختهایم.
حتی برخی متخصصین روانشناسی بر این باورند که چون کودک از هشت ماهگی میتواند مثلا لباس خود را از بدن خارج کند، پس از همان موقع به او کمک کنید و یا او را تشویق کنید که خودش این کار را انجام دهد. اگر چه کودک در این شرایط نمیتواند صحبت کند، ولی پیام ما را دریافته و مسئولیت را میپذیرد.
آموزش، تربیت و پرورش کودک اگرچه در ابتدا سخت به نظر میرسد، اما با داشتن راهکارهای درست و آگاهی بیشتر والدین، نه تنها میتواند ساده، بلکه میتواند پر از لحظات خوش و شاد باشد.