به قلم : اعظم حاجی یوسفی ؛ بنیانگذار خیریه کودکان نیکوکار موعود ایرانیان
تحریریه زندگی آنلاین : یکی از وظایف عمده والدین این است که اهمیت مهربان بودن را در کودکی به فرزندانشان تفهیم کنند، اما قبل از آن لازم است نیکخویی را در زندگی خود مقدم دانسته و آگاهانه این موضوع را به کودکانشان آموزش دهند. در حقیقت میتوان گفت: نقطه آغاز، والدین هستند.
اگرچه کودکان با فطرت مهربان بودن به دنیا میآیند، اما این ویژگی را باید در آنها پرورش داد، به خصوص در دنیای پر از خشونت این روزها.
به فرزندانتان تأکید کنید تا به آدمهای دیگر توجه کنند؛ با همه حتی آنهایی که با او مهربان نیستند، مهربان باشند. آنقدر به آنها بگویید مهربان باش تا این نکته ملکه ذهنشان گردد.
حتما به آنها تاکید کنید که من میخواهم تو با همه کس و همه چیز مهربان باشی، اما در مقابل مهربانیهایت هیچ چشمداشتی نداشته باشی.
لئو باباتا میگوید: مهربانی یک عادت است، عادتی که انسانها میتوانند در خود پرورش دهند. او پیشنهاد میکند به مدت یک ماه بر مهربانی تمرکز کنید تا متوجه تغییرات ژرفی در خود شوید. علاوه بر ایجاد حسی بهتر نسبت به خود متوجه میشوید که دیگران هم واکنش متفاوت و رفتار بهتری با شما خواهند داشت، بنابراین اگر تاکنون به طور جدی به این موضوع نپرداختهاید، از همین حالا شروع کنید.
از خودتان شروع کنید و همیشه صادق باشید تا فرزندتان صداقت را از شما بیاموزد.
اگر حقیقت را بگویید، نیازی نیست کلی جمله و کلمات به خاطر بسپارید تا مبادا دروغتان برملا شود (مارک تواین)
بیشتربخوانید:
ضرورت آموزش مهربانی و صلح دوستی در کودکان
قبل از حرف زدن به کلمات به دقت فکر کنید و آنها را درست انتخاب کنید. ممکن است دروغی بگویید که باعث بهتر نشان دادن شما شود، اما حواشی آن باعث ترس و بیثباتی و حتی ضعف شما میگردد. در این مورد با کودکان هم صحبت کنید و اهمیت موضوع را به آنها تفهیم کنید.
با فرزندتان برنامهریزی کنید و برای یکی از همسایهها کار ویژهای انجام دهید و به او نشان دهید که چقدر برایش ارزش قائل هستید.
دوست صمیمی من «جف» بسیار به دیگران عشق میورزد. در نتیجه دیگران نیز همین واکنش را نسبت به او دارند.
زمانی که بیمار شده بود و دو روز غذا نخورده و درد شدیدی داشت، وقتی با ناتوانی زنگ خانه همسایهاش را زد، همسایهاش «ایوان» به سرعت او را به بیمارستان منتقل کرد و حتی حاضر شد برای تهیه داروهایش مسافتی طولانی را طی کند. بعد از مدتی «جف» کاملا خوب شد و وقتی به همسایهاش گفت «ایوان» تو فرشته نجات من هستی، «ایوان» گفت: من فقط وظیفهام را انجام دادم.
مهربانی و محبتهایی که به دیگران میکنید، اثرشان به سرعت به شما باز میگردد (چارلز کورالت)
با فرزندتان یک جمله واقعی و ناب برای کارفرما و یا رئیس یا معلم یا دوست کودکتان بنویسید و در آن اشاره کنید چه چیزهایی در مدتی که در کنارش بودهاید و همچنین در کنار شغلتان به دست آوردهاید. اصلا لازم نیست نامه حرفهای و خیلی رسمی باشد. یک جمله ساده هم تاثیر شگفتانگیزی خواهد داشت.
یک خاطره
هر سال پایان مدرسه و خداحافظی کردن از بچهها برایم بسیار سخت است. من هر سال تحصیلی را با در آغوش کشیدن و بوسیدن بچهها به اتمام میرسانم و به هر کدام از دانشآموزانم نامهای میدهم، البته در این بین ناظم مدرسه «رابی» هم بخشی از زندگی من شده است. قبلا من شاگرد همین مدرسه بودم و «رابی» هم ناظم همین مدرسه. او همیشه مراقب تمام دانشآموزان بوده و هست. در جایگاه قدرت بودن و داشتن رفتار درست کار آسانی نیست، هر روز کلی شکایت به او میشود و باید بر همه چیز نظارت و رفتاری درست داشته باشد. وقتی به او نامه دادم، خندهاش گرفت، ولی تشکر کردن از او به خاطر زحماتش خندهدار نبود، چون وقتی نامهام را خواند، گریست و گفت: من هم دلم برای تو تنگ میشود. بدون تو اینجا مثل گذشته نخواهد بود. مهربانی او در تصوراتش بیش از حد تصور من بود.
به خاطر داشته باشیم که ما همه انسانیم و نیازهای یکسان داریم (جویهارجو)
بیشتربخوانید:
کودکم نوروز پیام آور مهربانی و همدلی است
امروز با مشورت با فرزندت برای یکی از دوستان یا اعضای خانوادهات که در مسیر زندگیاش پا در راه جدیدی گذاشته، یک پیام بفرست. در این جور مواقع ما انسانها به شهامت نیاز داریم تا از موانع و سختیها بگذریم. شهامت ما را وارد مسیری میکند که شاید سالها آرزویش را داشتهایم. گاهی ما انسانها به خودمان ایمان و اعتقاد کافی نداریم، ولی شهامت دادن دوستان باعث افزایش جرأت در ما میشود و حتی گاهی معجزه میکند.
بلیز پاسکال در این رابطه میگوید: من به تو یک هدیه چهار کلمهای میدهم و آن این است: «من تو را باور دارم»
گاهی در مسیرتان راننده یک نفر باشید و او را با امنیت و سلامت به مقصد برسانید یا لیدر و راهنمایی برای فردی باشید و او را به سمت چیزی که درست است، راهنمایی کنید. چیزهایی را که از آنها آگاهی ندارد، برایش توضیح دهید و آگاهیبخشی کنید.
گاهی میتوانید امید و راهنما باشید، حتی اگر جایگاه به عنوانی ندارید (برایان تریسی)
اگر کسی در مدرسه فرزندتان یا محل کارتان بیمار بوده و نتوانسته سرکار حضور پیدا کند، شما وقت بگذارید و به ملاقاتش بروید. اگر همکلاسی فرزندتان است، از فرزندتان بخواهید یک کپی از چیزهایی که در کلاس گذشته برایش تهیه کند.
هیچکس دوست ندارد که از دور خارج شود.
ضربالمثل قدیمی میگوید: از دل برود هر آنکه از دیده برفت. همه ما قلبا دوست داریم که توسط کسانی که دوستشان داریم، حضور و غیابمان احساس شود و به چشم بیاید و علاقهمندیم بعضی افراد مراقب ما باشند و روی بعضیها تاثیرگذار باشیم. همین موضوع در مورد دیگران نیز صادق است، بنابراین جویای احوال کسی از اطرافیان که از شما دور میشود، باشید. هیچگاه او را فراموش نکنید و این مهم را به کودکان نیز بیاموزید.
هیچ تجربهای بهتر از این نیست که قلبمان را با گرفتن دست افتادهای شاد کنیم (جان اندرو هولمز)
با ارسال یک پیام خوب مثل صبح بخیر روز یک نفر را بسازید. به محض بیدار شدن از خواب این کار را انجام دهید.
همه ما روزی را داشتیم که هنگام بیدار شدن از خواب دچار نگرانی و دلهره باشیم، البته ممکن است باز هم از این گونه روزها داشته باشیم. وقتی به سختی از خواب بیدار میشویم، یک نفس عمیق میکشیم و بیدلیل سراغ گوشی تلفن میرویم تا ببینیم پیامی داریم یا خیر. اصلا مهم نیست پیام چقدر طولانی باشد، مهم این است که میان آن همه دلهره با یک پیام کوتاه به احساس خوب و لذتبخشی دست یابیم.
یک پیام کوتاه و ساده میتواند شما را برای ادامه روز آماده روبرو شدن با مشکلات سازد.
وقتی برای دیگران بهترینها را میخواهید، از دیگران نیز همین را دریافت میکنید (هاروی فایراستون)
اگر کسی برای شما ارزش قائل شد و از شما دعوت کرد، شما هم برای او ارزش قائل شوید.
یک خاطره
برف میبارید. برفی سنگین، آنقدر سنگین که ماشینها تکان نمیخوردند و من بسیار خسته و از نظر احساسی تخلیه بودم. دنبال بهانهای بودم که لباس راحتی خانگیام را از تنم بیرون نکنم و در همان حالت بمانم و جایی نروم، ولی چهره عروس و داماد را که به خاطر میآوردم، نمیتوانستم بیتفاوت باشم. آنها انتظار من و دیگر مهمانان خود را میکشیدند. در واقع تقسیم کردن خوشحالی و شادی عروس و داماد با مهمانها اجبار نیست، نوعی سعادت است. به هر حال از جا بلند شدم و تا پا به داخل سالن گذاشتم، حال و روزم عوض شد و آن شب یکی از شادترین شبهای زندگیام را تجربه کردم.
زندگی این نیست که منتظر بنشینید طوفانی بیاید و برود. زندگی یعنی اینکه یاد بگیری چگونه در دل طوفان برقصی (ویران گرین)
گاهی برنامهریزی کنید و زمانی را برای تفریح و سرگرمی با دوستان صمیمی و خانوادهتان اختصاص دهید. یادتان باشد این افراد شما را بیقید و شرط دوست دارند و این گونه اتفاقات خوشایند هر روز تکرار نمیشود. پس باید از فرصتها استفاده کرد.
خانواده همیشه برای من جایگاه نخست را دارد. وقتی بچه بودیم، پدر و مادرم مرا به پارک، سینما و باغوحش میبردند. آن زمان برادر بزرگم ۲۰ ساله بود، بزرگترین فرزند و نوه خانواده و مسئولیت نگهداری بچههای کوچکتر به عهده او بود و آن سالها به هم قول داده بودیم در هر جایگاه و هر چقدر بزرگ شدیم، هرگز همدیگر را فراموش نکنیم و همیشه به یاد هم باشیم. یادم میآید هنگام دادن این قول اشک در چشمانم حلقه زده بود. ده سال بعد نیمی از آن دختر عمو و پسر عموها، خواهر و برادرها ازدواج کرده بودند و بچه داشتند، اما همچنان سر قولی که به هم داده بودیم، ماندیم. برای شروع این برنامه بهتر است بگویم هرگز دیر نیست. میتوانید با یک تلفن ساده شروع کنید.
یادمان باشد یکی از خصوصیات مهم والدین توانمند این است که قابلیتهای فردی را به اوج برسانند و تلاش کنند برای تربیت انسانهای مهرورز.
قدرت یک خانواده مثل قدرت یک ارتش است. نوعی همبستگی قوی در آن موج میزند (ماریو پوزو)