دكتر پروانه صفایی مقدم - رو انشناسی بالینی
dr.s.moqadam@gmail.com
تحریریه زندگی آنلاین : اگر یک مادر یا پدر هستید و قصد دارید از همسرتان جدا شوید، هر قدر هم که این موضوع به نظرتان سخت بیاید، باز هم باید بدانید که چه وقتی و چگونه به فرزندتان بگویید که میخواهید جدا شوید.
آنچه کودک شما میداند و آنچه باید بداند
کودکان خردسال ممکن است تا به حال کلمه طلاق را نشنیده باشند و بسیاری از آنها هیچ تصوری از معنای آن ندارند. بچههای دو ساله عینیتگرا هستند و ممکن است مادامی که هر دوی پدر و مادر را در خانه ببینند، زندگی خانوادگی خود را چندان متفاوت نبینند، اما یک بچه بزرگتر ممکن است نگران این باشد که حالا اوضاع چه تغییری ممکن است بکند؟ او کجا زندگی میکند؟ کجا خواهد خوابید؟ و آیا همچنان هم مامان و هم بابا را خواهد دید؟ کاری که شما باید انجام دهید این است که ساده و روشن توضیح دهید. بچههای خردسال سه تا پنج ساله همه چیز را از نقطهنظر خود و نیازهای خودشان میبینند، بنابراین وضعیت را از آن لحاظ توضیح دهید. مثلا میتوانید برایش توضیح دهید که مادر یا پدر دیگر در خانه زندگی نخواهند کرد و او مدتی را در خانه «قدیمیاش» و همچنین در خانه جدیدی با پدر یا مادری که از خانه میرود میگذراند. مهمترین پیامی که فرزندتان باید بگیرد این است که هر چیزی پیش بیاید، از او مراقبت میشود و دوستش دارند.
بیشتربخوانید:
نگاهی به تبعات ازدواجهای زودهنگام و دیرهنگام
یك نكته مهم
حتی صلحآمیزترین جداییها میتوانند تغییری تکاندهنده برای کودک شما ایجاد کنند. تغییر و فقدان، عمدهترین مسائل طلاق هستند و بچههای خردسال هیچکدام از آنها را دوست ندارند، زیرا هر دو برایشان ترسناک هستند. تعجب نکنید اگر کودک شما علائم احساس ناامنی یا پسرفت را نشان میدهد، کابوس میبیند، رختخوابش را خیس میکند، یا در این دوره دشوار توجه زیادی را از شما و دیگران طلب میکند. اینها طبیعی است و او برای اینکه بتواند مجددا به دنیای اطرافش اعتماد کند، نیاز به زمان دارد. بعضی از بچهها به شکل آشکاری غمگین یا عصبانی خواهند بود و برخی دیگر داشتن هر گونه احساسی را انکار میکنند. کودکان دبستانی هم علائم احساس ناامنی یا پسرفت را نشان میدهند، بیش از همیشه شیطنت میکنند، همکاری نمیکنند یا در این دوره دشوار توجه زیادی را از شما و دیگران طلب میکنند. آنها همچنین نگران موضوعاتی مانند محل زندگی و مدرسهشان خواهند بود و احتمالا سوالات جزئی زیادی از شما خواهند داشت، بنابراین پاسخهایی را آماده کنید. مهمترین چیز این است که به آنها اطمینان دهید که تحت هر شرایطی از آنها مراقبت خواهد شد و عشق شما را خواهند داشت.
چگونه خبر جدایى را به كودك خود بدهیم؟
زمان درستی را انتخاب کنید: اگر شما و همسرتان قصد جدایی دارید، خبر آن را تا وقتی از تصمیم خود مطمئن شوید پیش خودتان نگه دارید. اگرچه ممکن است شفافیت کامل بهتر به نظر برسد، اما قطعی نبودن جملهها و خبرهایی از طرف شما مانند: «بابا و مامان به فکر طلاق گرفتن هستن!» کودک را به طور غیرضروری گیج میکند. همچنین به خاطر داشته باشید که یک هفته برای یک کودک خردسال به اندازه یک ابدیت است. پس شاید بهتر باشد که فقط از چند روز قبل به او بگویید تا کودک هفتهها قبل از جدایی شما، کلافه و گیج باقی نماند. این را هم یادتان باشد که زمانهای بد زیادی برای گفتن این موضوع وجود دارد. به عنوان مثال، روزهایی که به مهدکودک، پیشدبستانی، مدرسه یا هر کلاسی میرود، درست قبل از اینکه سر کار بروید، همان موقعی که میخواهد برای بازی با دوستانش برای یک بازی یا ورزش برود یا درست قبل از خواب. بعد از گفتن خبر طلاق، وقتی کودک به طور ناگهانی احساس ناامنی و تنهایی خواهد کرد، به شما نیاز خواهد داشت تا کنارش باشید. پس زمانی را انتخاب کنید که برای در آغوش گرفتن و اطمینان خاطر دادن به او وقت زیادی داشته باشید.
بیشتر بخوانید:
بدترین و بهترین سن برای ازدواج!
یك نكته جالب جهت آمادگى دادن به كودكان جهت طلاق
کتاب جدایی مامان خرسه و بابا خرسه
داستانی برای آشنایی کودکان با مسئله طلاق
مهارتهای اجتماعی
جدایى پدر و مادر براى كودك همیشه سخت نیست و حتى ممكن است براى كودك مزایایى داشته باشد:
پدر و مادری که زندگی را با نزاع ادامه میدهند، احتمالا طلاق و مسئله حضانت را هم با درگیری ادامه میدهند. همین رفتار هم صدمات جبرانناپذیری روی فرزند میگذارد. به دلیل آن که والدین در این شرایط توجهی به نیاز کودکان ندارند و صرفا به دنبال پیروزی و خاتمه دعوا به نفع خود هستند. به احتمال زیاد این وضعیت در ملاقاتهای پس از طلاق هم ادامه پیدا میکند. بدین ترتیب در این شرایط عملا جدا شدن یا نشدن پدر و مادر تاثیری در شرایط فرزندان ندارد.
در نتیجه پدر و مادر باید در موضوع طلاق، منطقی، با ملاحظه و هوشمندانه عمل کنند تا دنیای متفاوتی برای فرزندان ایجاد کنند. این که والدین چه طور و چه موقع موضوع طلاق را برای فرزندانشان توضیح دهند، تأثیر چشمگیری در پذیرش این مسئله توسط فرزندان دارد. بدین ترتیب آینده فرزندان متعلق به نوع عملکرد والدین در موضوع طلاق است. اگر والدین در موضوع طلاق، هوشمندانه و منطقی عمل کنند، طلاق دیگر تبدیل به بحرانی تلخ و نابود کننده برای آنها و فرزندانشان نمیشود.
در نتیجه پدر و مادر باید در موضوع طلاق، منطقی، باملاحظه و هوشمندانه عمل کنند تا دنیای متفاوتی برای فرزندان ایجاد کنند. این که والدین چه طور و چه موقع موضوع طلاق را برای فرزندانشان توضیح دهند تأثیر چشمگیری در پذیرش این مسئله توسط فرزندان دارد. بدین ترتیب آینده فرزندان متعلق به نوع عملکرد والدین در موضوع طلاق است. اگر والدین در موضوع طلاق، هوشمندانه و منطقی عمل کنند، طلاق دیگر تبدیل به بحرانی تلخ و نابود کننده برای آنها و فرزندانشان نمیشود.
بیشتربخوانید:
چگونه با دوری فرزند بعد از طلاق کنار بیاییم؟
جدایی پدر و مادر برای کودک همیشه سخت نیست
تنشهای شدید و دائمی، خوشایند هیچ انسان بزرگسال یا خردسالی نیست. هر انسان سالمی ترجیح میدهد از این شرایط خارج شود. بسیاری از آسیبهایی که فرزندان طلاق از جدایی پدر و مادرشان میبینند، نه به خاطر این است که چرا پدر و مادر از هم جدا شدهاند. آنها نمیگویند ای کاش پدر و مادر هر طور شده با هم زندگی میکردند. حسرت بزرگ بچهها این است که به چه دلیل این تنشها وجود دارند و چرا پدر و مادر خوشحالی ندارند.
جدایی والدین برای فرزندان همواره همراه با معایب نیست
برخی از متخصصان خانواده بر این باورند که یکی از جدیترین خطرها برای فرزندانی که در خانوادهای پر از خشم، سرخوردگی و درد زندگی میکنند، این است که مهارتهای نامناسب زندگی خانوادگی را یاد گرفته و به نسل بعدی منتقل میکنند. والدینی که نمیتوانند تضادهای خویش را شناسایی و آنها را حل کنند و یا این که یکی از آنها با شیوه فرزندپروری دیگری مخالف است، باعث ایجاد تأثیرات بد روی کودک میشوند.
بیشتربخوانید:
10 دلیل اصلی طلاق چیست؟
چگونه از طلاق پدر و مادر جلوگیری کنیم
صبور باشید
ممکن است والدین در هنگام عصبانیت حرفهایی بزنند که به آن اعتقادی ندارند و حرف دل آنها نیست، ولی پس از اینکه با یکدیگر آشتی میکنند، از گفتهها و رفتارهای خود پشیمان میشوند. پس توجه داشته باشید که در هنگام دعوا کسی روی رفتار و گفتههایش کنترل ندارد، بنابراین در هنگام عصبانیت صبور باشید و منتظر بمانید.
هرگز وارد دعوا نشوید
در دعوای والدین دخالت نکرده و خود را به کاری مشغول کنید تا دعوای آنها تمام شود، حتی اگر حرفی شنیدید که برای شما سخت بود، آرامش خود را حفظ کنید.
از آسیب دیدن والدین جلوگیری کنید
اگر دیدید که والدین شما در حال آسیب رساندن به یکدیگر هستند، سعی کنید این مسئله را با فردی دیگر در میان بگذارید و از آنها بخواهید که آرامش خود را حفظ کنند. در غیر این صورت با فردی مطمئن تماس بگیرید.
وقتی والدینتان آرام هستند، با آنها صحبت کنید
پس از اینکه دعوای والدین تمام شد، با آنها صحبت کنید و بگویید که دعوای ایجاد شده باعث ناراحتی شما میشود. در ادامه از آنها بخواهید که به دنبال راه حلی باشند.
دعوا و جر و بحث بین والدین طبیعی است و میتواند راهی برای تخلیه احساسات آنها باشد، اما اگر از حد طبیعی بگذرد میتواند مشکلات بسیار زیادی برای اعضای خانواده به وجود آورد.
درباره احساسات خود با یکدیگر صحبت کنید
از والدین بخواهید که در مورد احساساتشان با شما صحبت کنند. خودتان نیز میتوانید احساساتتان را برای آنها بیان کنید. با این کار آنها یاد میگیرند که با آرامش صحبت کنند.
آنها را نصیحت نکنید
صحبت و تشویق آنها برای ابراز احساسات مناسب است، اما هرگز نباید آنها را نصیحت کنید، زیرا نصیحت کردن به خصوص زمانی که شرایط روحی مناسبی ندارند، اوضاع را بدتر خواهد کرد.
یک سرگرمی پیدا کنید
دعوای والدین میتواند اضطرابآور باشد. سعی کنید کاری مانند نقاشی، مجسمهسازی و داستاننویسی انجام دهید. برای انجام این کارها برنامه بریزید و ببینید کدام یک هنگام دعوای والدین بیشتر حواس شما را پرت میکند.
از خانه خارج شوید
اگر میتوانید به خانه مادربزرگ، همسایه یا هر کسی بروید که والدین شما به آنها اعتماد دارند. اینگونه میتوانید زمانی را دور از خانه و در آرامش بگذرانید.
بیشتربخوانید:
روش های جلوگیری از طلاق عاطفی
مردان چگونه عاشق زنان می شوند؟
خانواده سالم چگونه خانوادهای است؟
در تمام خانوادهها اختلاف و درگیری وجود دارد اما اگر بتوانند احساسات خود را بیان کنید آرامش در خانه حاکم می شود. در خانوادههایی که والدین نسبت به روشهای حل مسئله آگاهی دارند، دروغگویی و مخفیکاری کمتر دیده میشود و همدلی و همراهی جای آن را میگیرد، بنابراین سعی کنید که والدین خود را برای کمک گرفتن از مشاور تشویق کنید.
نحوه برخورد با کودکان طلاق
سالانه هزاران کودک معصوم طعم تلخ جدایی پدر و مادرشان را تجربه میکنند. کودکانی که چنین آسیب دیدهاند، این آسیبها، تبعات جبرانناپذیری را در شکلگیری شخصیت آنها به دنبال خواهد داشت و همینطور آیندهشان را تحت تاثیر قرار میدهد و باید در نحوه برخورد با چنین کودکانی در مقابل دیگر همسالانشان تمایز قائل شد.
رفتارهایی که پدر و مادران چنین کودکانی باید رعایت کنند
دور نگه داشتن کودکان از نزاع
پرهیز از صحبتهای حقوقی در مقابل کودکان
اختلافات روزمره را تا حد امکان کنار بگذارید، یا در مواقعی که کودکان حضور فیزیکی ندارند، صحبت کنید.
از صحبتهای منفی خودداری کنید.
کودکانتان را به خاطر رفتارهای مهرطلبانه سرزنش نکنید.
ارتباط با فرزند بعد از طلاق
در ارتباط با چنین فرزندانی هر گونه تغییر در خلق و خویشان مشاهده کردید، سریعا به روانشناسی حاذق اطلاع دهید تا راهکارهای درمانی ارائه شود و کودک تحت رواندرمانی قرار بگیرد.
روشهای کمک به فرزندان طلاق
در اینجا روشهای کمک به فرزندان طلاق ارائه داده میشود تا راحتتر با این اتفاق کنار بیایند:
به آنها کمک کنید تا راحتتر حرف بزنند و احساسات خود را در کلمات بروز دهند.
آنها را برای رفتن به جلسات روان درمانی ترغیب کنید.
فرزندان را به صداقت تشویق کنید تا تمام احساسات و هیجانهایشان را به درستی بیرون بریزند.
البته مراقب باشید حریم خصوصی چنین کودکانی را باید حفظ کنید و فراتر از حدتان پیش نروید.
در زندگی خصوصیشان کند و کاو نکنید. شاید با شما احساس امنیت نکنند.
با آنها با مهر صحبت کنید.
به آنها تا میتوانید عشق بورزید تا مطمئن شوند برای کسی مهم هستند.
سعی کنید تکیهگاه امنی برای چنین فرزندانی باشید.
تبعات طلاق والدین بر روی فرزندان در بزرگسالی
عموما، طلاق در شکلگیری شخصیت فرزندان تاثیر منفی دارد:
کمبود اعتماد به نفس
کمبود محبت و عاطفه
تخلیه نشدن بارهای منفی روانی
عدم توانایی در پیشبرد رابطه عاشقانه
احساس تنهایی
نداشتن رضایت کافی از زندگی
فرزندان طلاق بیشتر در چه سنی در معرض آسیبهای جدی قرار دارند؟
میزان پذیرش چنین اتفاق ناخوشایندی در هر سنی از فرزندان، بنا به ظرفیت روانیشان متفاوت است. پس یکسری از فرزندان در رده سنی خاصی با این موضوع راحتتر کنار میآیند و برایشان قابل هضم است.
کودکانی با رده سنی زیر 3 سال که جدایی والدین را تجربه میکنند، بیشترین میزان آسیب را دریافت کرده، اضطراب جدایی والدین در چنین کودکانی منجر به بیماریهای جسمی همچون: لکنت زبان، شب ادراری، اختلال در خواب و واکنشهای عصبی میشود که به محض مشاهده حتما باید تحت درمان قرار بگیرند.
توصیههایی به والدین برای تربیت فرزندان پس از طلاق
ایجاد فضایی برای باجگیری فرزند در صورت عدم هماهنگی در تربیت
در برخی مواقع ممکن است فرزند با تربیت دوگانهای مواجه شود و اینگونه فرصتی برای منفعتطلبی پیدا کند. برای مثال والدی که فرزند در طول هفته با او است شرایطی بعضا سختگیرانه ایجاد کند، اما والدی که تنها آخر هفته فرزند را میبیند تمام وقت را به تفریح بگذراند. اینگونه فضا برای باجگیری فرزند باز میشود.
صلح هنگام طلاق حائز اهمیت است
لازم است والدین در مسئولیتی که بر عهده فرزند میگذارند، با قوانینی که در منازل خود وضع میکنند و قاطعیتی که برای اجرای قوانین به کار میبرند، هماهنگی در جهت تربیت یکپارچه کودک ایجادکنند. والدین باید رفتار متعادلی را به کار گیرند تا فرزند متوجه شود پدر و مادرش برنامه مشترکی برای تربیت او دارند. از این رو رسیدن به صلح هنگام طلاق حائز اهمیت است. طلاق بر اساس صلح شاید در لحظات اولیه به علت رنجشها بسیار سخت باشد، اما پس از گذشت مدتی و فروکش کردن رنجشها لازم است والدین درگیریها را برای بازیابی آرامش درونی خود و سپس برای تبادل نظر درباره موضوعات مشترک فرزندان حل کنند.
فرزند را واسطهای برای انتقال حرفهایتان قرار ندهید
بعضی از والدین پس از طلاق به صلح نمیرسند و دائما در حال مقصر جلوه دادن والد دیگر هستند، راجع به یکدیگر بد سخن میگویند و از کلمات ناخوشایندی استفاده میکنند که نهایتا منجر به ایجاد احساسات ناخوشایندی در فرزند میشوند. قرار نیست پس از طلاق با در نظر گرفتن مشکلات پیشین در زندگی مشترک، فرزند خود را واسطهای برای شنیدن حرفهای خود و یا انتقال حرفهایتان به والد دیگر قرار دهید. چنین رفتارهایی به شدت آسیبرسان در سلامت روان فرزندان خواهد بود.
جدایی خود را به طور واضح برای فرزندان توضیح دهید
زمانی که زوجین دارای فرزند تصمیم میگیرند جدا شوند لازم است شفاف و واضح و با توضیحات کامل فرزندان را در جریان این موضوع بگذارند که با توجه به سن بچهها میتوانند گویش متفاوتی را برای این توضیح انتخاب کنند. مهم است بچهها بدانند جدا شدن والدین به معنای از دست دادن هر کدام از پدر یا مادر برای آنها نیست. اغلب جدایی پدر و مادر تجربه نا امنی را برای بچهها ایجاد میکند، چراکه آنها شاهد فضایی جدید و ناشناختهاند که ذهنشان را سوالاتی نظیر آیا پدر و مادرم من را همچنان دوست دارند؟، از این پس کجا زندگی میکنم؟، آیا میتوانم هر دو والد را داشته باشم یا یکی از والدین من را ترک میکند؟، مشغول میکنند.
انتقال نگرش صحیح درباره طلاق به فرزند و پذیرش شرایط از سوی او
والدین باید نگاه درستی درباره طلاق به فرزند بدهند تا او راحتتر شرایط را بپذیرد، برای مثال میتوان برای او توضیح داد که خانواده هر فردی شرایط متفاوتی دارد. برخی افراد با پدر بزرگ و مادر بزرگ خود زندگی میکنند، برخی با پدر و مادر و برخی با یکی از والدین زندگی میکنند، هیچ کدام از این خانوادهها بر دیگری ارجحیت ندارد و در تمام دنیا چنین خانوادههایی وجود دارد.
با ایجاد نگرش درست نسبت به جدایی والدین در فرزندان، او به پذیرش میرسد، ولو اینکه اطرافیان و دوستانش نگاه بدی نسبت به جدایی والدین او داشته باشند. اینگونه شرایط جدایی پدر و مادر بخشی از هویت فرزند میشود و به راحتی بدون پنهانکاری در این باره صحبت میکند. همچنین تشویق والدین به پنهانکاری طلاق آنها توسط بچهها نوعی دغدغه و نگرانی برای فرزند ایجاد میکند.
هنگامی که بچهها جدایی والدین را نوعی نقص و ایراد تلقی کنند، شروع به پنهانکاری طلاق پدر و مادر خود میکنند. بعضا بچهها تصور میکنند خودشان مقصر جدایی والدین هستند. در نهایت احساس بیارزشی و کاهش اعتماد به نفس در آنها ایجاد میشود. والدین با ارائه توضیحات صحیح و در صورت نیاز استفاده از مشورت متخصصین میتوانند این پذیرش را در فرزند ایجاد کنند.
الزاما جدایی والدین مانعی برای پیشرفت فرزندان نیست
اگر در بستر خانواده تامین نیازهای اساسی فرزندان و تربیت اصولی انجام نشود، ممکن است کودک یا نوجوان درگیر آسیبهای اجتماعی و اخلاقی شود. این شرایط میتواند در هر خانوادهای رخ دهد و معطوف به فرزندانی که والدین آنها طلاق گرفتهاند نیست. تنها تفاوت آنها این است که والدین باید برای آنها وقت بیشتری بگذارند تا به رشد عادی و طبیعی شخصیت خود برسند، چراکه الزاما جدایی والدین مانعی برای پیشرفت فرزندان نیست.
فرزندان با پیشرفت خود از «بچه طلاق» انگزدایی کنند
لازم است در این زمینه فرهنگسازی انجام گیرد تا فشاری بر روی فرزندان با برچسب «بچه طلاق» وارد نشود. از سوی دیگر اگر فرزندانی که والدین آنها طلاق گرفتهاند بر روی رشد و پیشرفت و تعالی خود متمرکز شوند، میتوانند برچسبزدایی و انگزدایی کنند تا اطرافیان با دیدن پیشرفتها تمامیت آنها را ارزیابی کنند.
فرآیند پذیرش طلاق در فرزندان چگونه است؟
فرزندان در مراحل نخستین طلاق والدین به انکار و نپذیرفتن شرایط روی میآورند. سپس از دست والدین عصبانی میشود که چرا از یکدیگر جدا میشوند و در پی آشتی دادن والدین و بازگرداندن آنها به زندگی مشترک هستند. گاها بچهها در این شرایط افسردگی، غم و اندوهی را تجربه میکنند که در صورت فائق آمدن بر آن میتوانند به پذیرش شرایط موجود برسند. در این شرایط حضور مشاور به بچهها کمک میکند تا این مراحل را بهتر سپری کنند. طلاق از جمله رویدادهایی است که فشار روانی بالایی را به افراد وارد میکند، افکار و احساسات ناخوشایندی را در فرد ایجاد میکند و عملکرد زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد. طلاق به معنای طغیان علیه شرایطی است که برای افراد غیر قابل تحمل و بعضا آسیبرسان برای خود، همسر سابق و فرزندشان بوده است.
اهمیت بازیابی احساس ارزشمندی پس از طلاق
از این رو لازم است افراد بدانند تصمیمی آگاهانه گرفتهاند و انتخابی کردهاند که با آن برای خود، همسر سابق و فرزندشان صلح و آرامشی را پدید آوردهاند. بسیار مهم است که افراد پس از طلاق بتوانند مجددا احساس ارزشمندی خود را بازیابی کنند و با افزایش عزتنفس خود به روند عادی زندگی بازگردند، چراکه با تقویت روحی هر چه بیشتر خود تاثیر مطلوبی بر فرزندان میگذارند. همچنین در این روند مطالعه کردن و کمک گرفتن از متخصصین میتواند موثر باشد.