رکسانا خوشابی - کارشناس ارشد مشاوره
تحریریه زندگی آنلاین : متاسفانه امروزه انواع روشها و آموزشهای غلط در بین گروههای همسالان و در برخی فضاهای مجازی دیده میشود که کودکان و نوجوانان ما را تهدید میکنند. تهدید به این که راه را گم کنند و مسیرهای غلط را انتخاب کنند و ما به عنوان مادر و پدر گاهی بسیار دیر متوجه میشویم که فرزندمان از مسیر درست خارج شده و راه ناسالمی را در پیش گرفته است. از طرفی ما نمیتوانیم همیشه در کنار فرزندانمان باشیم. کودکانمان را از پنج شش سالگی یا حتی زودتر به مهد و آمادگی میفرستیم و آنها بیشتر زمان خود را با کودکان و سپس با نوجوانان دیگر میگذرانند و خواهی نخواهی ناچارند تصمیمهایی بگیرند و کارهایی را بدون مشورت با ما انجام بدهند. در نتیجه لازم است ابزاری به آنها بدهیم که بتوانند خودشان راه درست را از بیراهه تشخیص بدهند و انتخابهای درستتری داشته باشند. اینک میخواهیم در باره این ابزار گفتگو کنیم.
بیشتربخوانید:
با کودکان خود محور چگونه رفتار کنیم؟
گم شدن یعنی چه؟
احتمالاً برایتان پیش آمده به محله جدیدی قدم بگذارید و چون كوچه پسكوچهها را نمیشناسید، در آن محله گم شوید. شاید هم هنگام سفر، پا به شهر جدیدی بگذارید و چون خیابانهای آن را نمیشناسید، راه را گم كنید. برای من چند بار پیش آمده كه با ماشین در جادههای خارج از شهر راه را گم كنم، آن هم وقتی هوا كاملاً تاریك شده بود. احساس بدی است، چون علاوه بر اینكه از مقصد دور میشوی، دچار اضطراب میشوی كه در آن مکان سوت و كور، هیچ كس را پیدا نكنی تا راه را از او بپرسی و مقصد را پیدا كنی یا حتی میترسی گرفتار افراد شروری شوی كه كاری كنند دیگر هرگز به مقصد نرسی! از تبعات گم شدن كه بگذریم، میخواهم یك سؤال ساده، اما مهم از شما بپرسم: «آیا میدانید چه وقت، دقیقاً چه وقت میفهمیم كه گم شدهایم»؟
اگر بتوانید جواب این سوال را به فرزندانتان یاد بدهید، آنها هم میتوانند متوجه شوند که چه وقت گم شدهاند و چگونه باید خود را به مسیر درست برسانند.
علامتهای گم شدن!
تا وقتی كه در جادهای حركت کنید كه آسفالت شده، تابلوهای راهنمایی نزدیك به هم دارد، پلیس و چراغهای راهنمایی دارد، حتی رستوران، استراحتگاه و چایخانههای بین راه دارد، خیالتان راحت باشد. چون با این همه نشانه و علامت مشخص است كه جاده، جاده اصلی است و چون جاده اصلی است، به آن رسیدگی شده و انواع علامتگذاری برای رسیدن به مقصد، در آن انجام شده است. هر كیلومتری كه جلو میرویم، علامتی هست كه نشان میدهد راه را درست آمدهایم و علامتی هست كه نشان میدهد چگونه باید ادامه دهیم.
اما... اما وقتی به بیراهه میافتیم، كمكم كه جلو میرویم، نشانهها و علامتها، تابلوها و استراحتگاهها كم و كمتر و بالاخره، ناپدید میشوند و بدبختانه درست وقتی متوجه میشویم گم شدهایم كه واقعاً گم شدهایم و معلوم نیست چگونه میتوانیم در بیراهه مقصد را پیدا كنیم و حتی معلوم نیست باید برگردیم یا راه را ادامه دهیم یا...
بنابراین، به فرزندانمان یاد دهیم که اگر در مسیرهایی افتادند که برای خود آنها و حتی برای خانوادههایشان ناشناخته است، اگر در مسیرهای پنهانی قرار گرفتند و اطرافیان از آنها خواستند که در این مسیر با کسی صحبت نکنند، اگر آن مسیر با همه مسیرهایی که تا این لحظه با آن آشنا شدهاند تفاوت داشت و کسی هم نبود که از او در این باره بپرسند، بهتر است آن مسیر، آن کار، آن راه و... را رها کنند و به جاده و مسیر و کار اصلی برگردند تا بتوانند درباره آن کار یا راه یا مسیر ناشناس تحقیق کنند.
بیشتر بخوانید:
نکات کلیدی در تربیت فرزندان
دلیل ایجاد حس نفرت از والدین در کودکان چیست؟
مقصد گم شده!
وقتی مقصد (یا هدف) معلوم نیست، وضع از این هم بدتر میشود، چون دیگر حتی معلوم نیست جادهای كه به وسط آن رسیدهایم، چه اصلی باشد چه فرعی یا بیراهه، اصلاً به كار ما میآید یا نه؟ و قرار است ما را به كجا برساند؟
خوب كه فكر میكنم میبینم متأسفانه خیلی از ما در چنین وضعیتی هستیم؛ یعنی همین حالا هم گم شدهایم، منتها خودمان نمیدانیم! چون نمیدانیم مقصد كجا است و به طور اتفاقی در جادهای افتادهایم و داریم حركت میكنیم و البته وقتی هم كه مقصد معلوم نباشد، در هر جادهای كه باشیم، گمشده محسوب میشویم! بعضیهایمان در زندگی، متوجه نیستیم به بیراههای پیچیدهایم، چون اصلاً به علامتها و نشانههایی كه در مسیر است توجهی نداریم و تنها وقتی علامتهای راهنمایی را ندیدیم باورمان میشود كه راه را اشتباه آمدهایم! تعدادی از ما مقصد را میشناسیم منتها خیال میكنیم زرنگی كردهایم و میانبر زدهایم، اما چون میانبر را غلط انتخاب كردهایم، از جای دیگری سر در میآوریم! بعضی دیگر گول میخوریم و بیراهه پر زرق و برق را از همان اول، با جاده اصلی اشتباه میگیریم یا تا آخر عمر از این فرعی به آن فرعی یا از این بیراهه به آن بیراهه تغییر مسیر میدهیم تا به خیال خود، همه را تجربه كنیم... ما باید همه این موارد را با مثالهای ملموس برای فرزندانمان توضیح بدهیم. باید به آنها یاد بدهیم که اول هدف خود را مشخص کنند و سپس مسیر درست رسیدن به آن هدف را به کمک بزرگترها و افراد ماهر پیدا کنند و در گام سوم، لازم است در آن مسیر باقی بمانند. یعنی هشیار باشند تا در همان مسیر درست جلو بروند و به بیراهه نروند.
نشانهها!
برای گم شدن دلایل زیادی وجود دارد، اما چیزی كه روشن است و آشكارا و بیهیچ شك و شبههای در جلوی چشمان ما است، جاده اصلی میباشد كه هزاران نشانه و علامت دارد. جادهای كه در گوشه و كنار آن علائم و نشانههای بیشمار تعبیه شده و در طول قرنها، انواع تونل، زیرگذر، پل، روگذر و... در آن ایجاد شده است. آن را آسفالت شده، خطكشی شده و با انواع چراغهای سبز و قرمز و تابلوهای خطر و ورود ممنوع یا عبور آزاد، به ما سپردهاند تا از آن بزرگراه روشن هموار به مقصد اصلی برسیم.
ما باید به فرزندانمان بیاموزیم که به انواع علائم راهنما در مسیر حرکت، توجه کنند و به محض آنکه علائم و نشانهها کمتر شدند به مسیر حرکت خود شک کنند!
بیشتربخوانید:
آموزش مدیتیشن و ذهن آگاهی به کودکان
انرژیمان محدود است
در نظر بگیرید كسی با اتومبیل خود در جادهای رانندگی میكند. اگر از بالای یك كوه یا بلندی به او نگاه كنیم، متوجه میشویم كه در حال حركت است و چون در هر لحظه مختصات مكانیاش تغییر میكند، او (داخل اتومبیل)، كمتر متوجه حركت خود است. او بیشتر، در حال حرف زدن، خوردن، آواز خواندن و كارهایی از این دست است. او به طور مبهمی متوجه میشود كه مناظر اطراف عوض میشود، نمنم بارانی میبارد یا باد میوزد، هوا سرد یا كمی گرم میشود، اما حواسش بیشتر به درون اتومبیل است، به اینكه آیا كولر یا بخاری، خوب كار میكند یا نه، آیا تشكها نرم و صندلیها راحتاند؟ آیا فضای داخل اتومبیل بزرگ است یا تنگ، آیا بنزین دارد یا نه؟ و آیا بهتر نیست همصحبتی برای خود بیابد؟ چون انرژی و میزان توجه انسان محدود است، توجه زیادتر به داخل اتومبیل باعث میشود توجهش نسبت به بیرون كمتر شود، بنابراین باید به فرزندان خود یاد بدهیم که همیشه حواسشان باشد که دارند به کجا میروند، حتی زمانی که سایر همسالان آنها راهی را به آنها نشان میدهند یا اصرار میکنند تا آنها را همراهی کنند، باید دقیقا بدانند مقصد کجا است و با عقل خود تصمیم بگیرند که رفتن به آن مقصد به سود آنها است یا به ضررشان؟
ما باید به فرزندانمان یاد بدهیم همیشه در نظر داشته باشند که هر چه به جسم یا روان یا روح آنها آسیب بزند، به ضرر آنها است و آنها را به مقصد هلاکت و درد و رنج میرساند. این وظیفه ما است که آسیبهای ناشی از مواد مخدر، گروههای پر از دروغ و نفرت و مسیرهای تاریک را به آنها یاد بدهیم. میتوانیم برای نشان دادن عاقبت اعتیاد، کارهای خلاف قانون و اعمال تاریک، فیلمها و کتابهایی تهیه کنیم و در اختیار آنها بگذاریم تا پایان مسیر را هم ببینند و بدانند.
ضرورت تحقیق و جستجو
باید در فرزندانمان روحیه محقق و جستجوگر بودن را ایجاد و تقویت کنیم. یعنی از آنها بخواهیم هر کلمه جدیدی میشنوند یا با هر کار جدیدی روبرو میشوند، معنای آن را بپرسند یا در اینترنت جستجو کنند. خوشبختانه موبایلها و کامپیوترهایی که در اختیار فرزندانمان قرار میدهیم، غیر از همه معایبی که دارند، مزایایی هم دارند که مهمترین آنها، فراهم آوردن امکان جستجو است. به آنها یاد بدهیم وقتی درباره پدیده جدیدی کلمهای میشنوند یا وقتی کار یا مسیر جدیدی به آنها پیشنهاد میشود، کورکورانه وارد آن نشده و ابتدا درباره آن بپرسند و جستجو کنند. خود ما میتوانیم این مهارت را به آنها یاد بدهیم و به عنوان الگوی آنها، همیشه به جستجوی مفاهیم جدید بپردازیم. مهم این است که بتوانند مقصد هر مسیری را از همان ابتدا برای خود روشن کنند، اما این را هم بگویم که خود ما هم لازم است همیشه مقصد و مسیر زندگی خود را بررسی کنیم و به بیراههها نیفتیم، چون ما بهترین الگوهای فرزندانمان هستیم.
موفق باشید.