ركسانا خوشابی؛ كارشناس ارشد مشاوره
یکی از مشکلات کودکان در سنین ابتدایی و پیش دبستانی ترس از مدرسه است. این ترس در کودکان به اشکال مختلفی خود را نشان میدهد و با ترس از مدرسه که در سنین بزرگتر به نوجوانان دست میدهد تفاوت دارد. در واقع با شروع فصل بازگشایی مدارس بسیاری از مادرانی که فرزندشان برای اولین بار به مدرسه میروند با مساله ترس و اضطراب از مدرسه در کودکان مواجه میشوند که گاه ناشی از دوری از مادر است و روانشناسان به آن اضطراب جدایی میگویند. اضطراب جدایی به صورتهای گوناگون خود را نشان میدهد مانند اختلال در هضم غذا، بیاشتهایی، دردهای شکمی، حالت تهوع، مشکلات خواب، تب، سر درد، گوش درد و زمانی هم بیماریهای بدنی که همگی ناخوشایند هستند و خیلی زود لازم است که شناسایی و درمان شوند. در این جا میخواهیم برای کاهش و رفع ترس کودکان از مدرسه، پیشنهاداتی ارائه کنیم. اما قبل از هر چیز توجه شما را به مهمترین ترس کودکان از مدرسه جلب میکنم:
مهمترین ترس
مهمترین ترس کودک از مدرسه به این بر میگردد که مادر، او را از مدرسه ترسانده باشد. این ترساندن گاهی مربوط به سختگیریهای خیالی در مدرسه یا مربوط به معلمان است، مانند زمانی که مادر به کودک میگوید اگر فلان کار را انجام بدهی به مدرسه میگویم و یا به ترسی بر میگردد که کودک از تنها گذاشتن مادر در منزل دارد. مانند زمانی که کودک گمان میکند اگر مادرش را تنها بگذارد مادر دچار مشکل یا سانحه میشود، یا غصه میخورد و یا ممکن است پدر با او مشاجره کند.بنابراین با گریه و اصرار میخواهد در کنار مادر خود بماند. بنابراین اگر میخواهید کودکتان از مدرسه نترسد حتما لازم است که فکر او را با چنین افکار و تهدیداتی مغشوش و ناراحت نکنید. گاهی هم این خود مادر است که ا زدوری فرزندش نگران است و به نوعی به کودک خود وابسته است. کودک این وابستگی را میفهمد و درک میکند و نمیخواهد مادرش را ناراحت کند. در نتیجه در بسیاری از موارد از تنها گذاشتن مادر دچار ترس میشود و این ترس را بصورت ترس از مدرسه رفتن نشان میدهد. چون نمیتواند در باره ترساش از تنها گذاشتن مادر سخنی بگوید. بنابراین اگر مادری هستیم که به کودک خود وابستگی داریم حتما لازم است خود را درمان کنیم نه این که ترس ا زمدرسه را در دل فرزندمان بکاریم.
نكاتی برای رفع ترس كودك از مدرسه
هرگز برای بردن کودک به مدرسه از زور، تهدید یا تنبیه استفاده نکنیم. چنین کاری شدت ترس و اضطراب او را بیشتر خواهد کرد.
برای خرید وسایل مدرسه مانند لوازم تحریر و کتاب و دفتر نیز از خود هیجان نشان دهید و حتما کودک را همراه خود ببرید و در انتخاب لوازم، نظر او را جویا شوید.
به احساسات و حرفهای فرزندمان با دقت توجه کنیم. خصوصا در مسیر برگشت از مدرسه، فرزندان دوست دارند همه چیز را برای والدین، به خصوص برای مادر تعریف کنند. سعی کنید شنونده خوبی برای صحبتهای آنها باشید.
با آب و تاب و شادی، خاطرات خوب و خوش خود و یا خواهر و برادر بزرگ تر کودک را از مدرسه برایش بازگو کنید.
با آرامش کودکان را به مدرسه بفرستید و از اصرارهاو تاکیدهاو امر و نهیهای زیاد بپرهیزید چون اضطرابهابه فرزندان منتقل میشود. معمولا این امر و نهیها به وسواسهای خود مادر بر میگردد بنابراین مادرهایی که وسواس دارند باید سعی کنند برای این وسواس خود فکری کنند و به درمان آن بپردازند.
از مدرسه به عنوان دستاویزی برای تنبیه کودکان استفاده نکنیم. برای مثال نگوییم «اگر ساکت نباشی یا غذایت را نخوری یا مثلا مشقهایت را ننویسی، به معلمتان میگویم.»
فرزندتان را هر شب بهموقع و در ساعات معینی بخوابانید و بیشتر از توان کودک از او تکلیف درسی نخواهید.
اگر فرزندتان اجتماعی نیست و بیشتر «درون گرا است»، او را ضعیف و درمانده قلمداد نکنید بلکه با ایجاد مهارت ارتباط، واگذاری نقشها و مسئولیتهای اجتماعی به او کمک کنید تا بتواند با افراد جدید آسانتر ارتباط برقرار کند و با آنان حرف بزند و نیازهایش را بیان کند. به او یاد بدهد با جرات و شهامت حرف خود را مودبانه و جدی بیان کند.
دانش آموز خود را حتما با ظاهر مناسب و تمیز به مدرسه بفرستیم تا نزد همکلاسیهای خود شرمنده و خجالتزده نشود و خدای ناکرده مورد تمسخر یا تحقیر قرار نگیرد.
اگرفرزندتان یکی از وسایل مدرسهاش را گم کرده است، از او بخواهیم فردا در مدرسه جستجو کند تا آن را بیابد و از معلم و همکلاسیها نیز کمک بگیرد. نباید او را برای این بیتوجهی تنبیه کنید یا بترسانید.
شرایط کودکتان را در پایان مدرسه نیز درک نمایید. کودک پیش از این در زندگی پر از هیجان و بازی و نشاط به سر برده است و حال نشستن در درس و سکوت و نظم و انضباط دقیق برای او قابل توجیه نیست. باید شرایط بهتری را برای کودک فراهم کرد.
لازم است که وقتی کودک از مدرسه به منزل برمیگردد، حداقل یکی از اعضای خانواده (به خصوص مادر) در انتظار او باشد. تا حدامكان از دادن کلید خانه به فرزند و یا پشت در منتظر گذاشتن او جدا بپرهیزیم زیرا اضطراب در اینگونه فرزندان «بچههای کلید به دست و پشت دری» بسیار بیشتر از بچههای دیگر است.
فرزندمان را با دیگری مقایسه نکنیم (به ویژه در بدو ورود به مدرسه) فرزندمان را با تواناییها و مهارتهایش آشنا کنیم تا بیمهارتی باعث ترس او از انجام کارها در مدرسه نشود.
فرزندتان را به صورت کودکی خود تصور نکنید و سعی نکنید که نیازهای ارضا نشده دوران کودکیتان به وسیله او برآورده شود. به یاد داشته باشیم که او انسانی دیگر و متفاوت است و احساسات مخصوص به خود را دارد.