اولین صداها و پاسخها
در ابتدا نوزاد گریه سر میدهد و با اینكار به سادگی توجه شما را به خودش جلب میكند؛ اما بعد از یك هفته كمكم شروع میكند به تولید صداهای مخصوص به خود و گریههایش تغییر میكند. هر یك از گریههایش برای والدین او معنای خاصی دارد. او در سال نخست زندگی به طور كامل صدای والدینش را تشخیص میدهد.
اگر در حین گریه كردن با او حرف بزنید و یا صدایش كنید، برای لحظهای مكث میكند و با شنیدن صدای شما آرام میشود. لبخند شما یكی از كلیدهای اصلی ارتباط برقرار كردن بین شما و نوزادتان است. او در جواب شما لبخند میزند و یك رابطه جادویی بین شما شكل میگیرد.
تمرین حرف زدن
صحبتهای نوزاد شما از صداهای متفاوت تشكیل شده است. تمام صداهایی كه او در نخستین سال زندگیاش یاد میگیرد، همان چیزهایی است كه از مامان و بابایش میآموزد. اولین صداهایی كه تولید میكند، صداهای خاصی نیستند و معمولاً در هیچ زبانی وجود ندارند. تولید صدا برای یك نوزاد كار آسانی نیست و كاملاً متناسب با رشد فیزیكی او صورت میگیرد؛ چرا كه همراه با رشد فیزیكی، تواناییهای فكری او نیز رشد میكنند.
نوزاد باید بتواند سرش را كنترل كند، زبان و لبهایش را تكان دهد و زبانش را به سقف دهانش بچسباند و تمام این حركات باید با نفس كشیدن او هماهنگ باشد. در نخستین سال زندگیاش كودك شما قادر خواهد بود صداهای زیادی تولید كند؛ صداهایی كه به حرف زدن معمولی شبیهتر است. این صداها نخستین تلاشهای او برای ادای كلمات هستند.
لبخندها، صداها و كلمات
نوزاد شما در ابتدا حرفهایش را با گریه كردن و خندیدن به شما میگوید. البته نمیداند كه از این طریق پیغام خود را میرساند، ولی پاسخهای شما به او میآموزد كه با هر یك از این حركات چه نتیجهای به دست میآورد و باید در چه موقعی كدام را مورد استفاده قرار دهد. او در ابتدای راه ارتباط برقرار كردن است.
نخستین مكالمات شما با او در مورد مهربانی و محبت و به دست آوردن احساس امنیت بیشتر است. رشد سریع او در سال اول زندگی با رشد تمام حواسش همراه میباشد. وقتی كه تمركز كردن را یاد میگیرد، شروع میكند به تشخیص حالات، حركات و چیزهای آشنا.
مراحل مختلف حرف زدن
نوزادان با مهارتهای حرف زدن به یك شكل آشنا میشوند و فرقی نمیكند كه اطرافیانشان به چه زبانی حرف میزنند. نوزاد ابتدا از صداهای غیركلامی استفاده میكند تا منظورش را بیان كند. برای نشان دادن چیزی و یا جلب توجه، صدایی از خود تولید میكند.
او از كلمات تفسیر خاص خودش را دارد، ولی سایر افراد خانواده نیز با تفاسیر او آشنا هستند و منظور او را میفهمند؛ مثلاً وقتی كه میگوید «بی بی»، مادرش میداند كه او بیسكویت میخواهد. بالا بردن و پایین آوردن صدایش نیز اهمیت زیادی دارد؛ چرا كه از اینراه سعی میكند منظورش را بهتر برساند.
وقتی كودك شروع به گفتن نخستین كلمات میكند
از یك كلمه استفاده میكند تا از این طریق آن یك جمله را بگوید. مثلاً وقتی كه میگوید آب، به این معنی است كه آب میخواهد. یاد میگیرد كه كلمات را در كنار هم قرار دهد و منظورش را بهتر برساند. گاهی اوقات حرفهایش به نظر نامفهوم میرسد و باید توجه بیشتری كرد تا به منظور او پی برد.
او حالا میتواند دو یا سه كلمه را با هم تركیب كند و جمله بسازد. جملات او معنا و مفهوم روشنی دارند. در این مرحله، از عقایدش نیز استفاده میكند و از كلمات ربط دهنده مثل و، با، از و نیز در جملاتش بهره میبرد. به این ترتیب او كمكم جملات ساده را به هم وصل میكند.
برای خواندن بخش اول -وقتی کودک زبان باز می کند- اینجا کلیک کنید.