تحریریه ماهنامه كودك سالم
حرف زدن كودكان و زبان باز كردن آنها یكی از دغدغههای شیرین والدین است. برای پدر و مادرها خیلی مهم است كه فرزندشان بهموقع به زبان آید. در شماره گذشته به بیان نحوه استفاده از دستور زبان كودكان و ساده كردن یادگیری زبان، آموزش و تأثیر آن در حرف زدن كودكان پرداختیم. در ادامه برای شناخت بیشتر والدین از مراحل یادگیری و رشد زبان و فهم كودكان از صداها و حرفهایی كه میشنوند، مطالبی مفید ارائه میشود.
یادگیری حرف زدن از چه زمانی شروع میشود؟
اولین تجربه نوزادان از آشنایی با صداها و كلمات مربوط به زمانی است كه داخل شكم مادر هستند. در هفتههای پایانی بارداری، مغز آنقدر رشد میكند كه صداها را تشخیص میدهد. آنها میتوانند صداهایی را كه میشنوند تشخیص دهند؛ مخصوصاً صدای مادرشان را. گاهی اوقات در واكنش به صداهای بلند شروع به لگد زدن میكنند و وقتی كه موسیقی آرامبخش میشنوند، آرامتر میشوند.
جنین در داخل شكم مادر تشخیص صداها را یاد میگیرد. گاهی اوقات فقط خواندن یك كتاب ساده، یك قطه كوتاه و... برای او كافیست تا با صداهای بیشتر آشنا شود. در یك تحقیق، گروهی از مادران در چند هفته پایانی بارداری خود یك قصه را به شكل ترانه مدام برای فرزند داخل شكم خود میخواندند و بعد از تولد، نوزادشان نسبت به آن ترانه و قصه واكنش نشان میداد. هیچكس نمیگوید كه نوزادان میتوانند حرف زدن را از داخل شكم مادر یاد بگیرند، اما پژوهشها نشان میدهند كه آنها از همان داخل شكم مادر با صداها آشنا میشوند و حرف زدن را از لحظه تولد یاد میگیرند!
با تولد نوزاد، فرایند یادگیری حرف زدن آغاز میشود و این فرایند به رشد اجتماعی او مربوط است. او باید بخواهد كه رابطه برقرار كند و این مسأله به طور خود به خود در كودكان ایجاد نمیشود. در اغلب موارد، چیزی كه باعث میشود كودكتان به حرف زدن علاقه نشان دهد، خود شما هستید. شما به او انگیزه میدهید تا این روند هر چه سریعتر پیش برود.
صداهایی قبل از تولد
در اواخر دوران بارداری سعی كنید بیشتر موسیقی گوش بدهید و لحظات آرام بیشتری را تجربه كنید. هر چه بیشتر این اتفاقات تكرار شوند، بعد از تولد نوزادتان به آن موسیقی بیشتر آرام میشود. چهره شما، صدای شما و لبخند شما یعنی همه چیز او. او به شما نگاه میكند و به شما گوش میدهد. وقتی كه حرف میزنید، وقتی كه راه میروید و وقتی میخندید، او یاد میگیرد كه صداها را به تقلید از شما ایجاد كند و راه خودش را برای یادگیری حرف زدن طی میكند.
او در ابتدا جذب صورت شما میشود. به چشمانتان زل میزند و به دهانتان خیره میشود. ذوقزده میشود. او از حركات فیزیكی و تغییر حالات چهره استفاده میكند و علاقهمندیاش را به تماشای شما نشان دهد. بعد از آن او به سایر صداهایی كه در پیرامونش میشنود، گوش میدهد و سعی میكند آنها را تقلید كند. بعد میخواهد ارتباط میان صداها و كلمات و معانی آنها را دریابد.
با آغاز حركت كردن، تجربیات او گستردهتر میشوند؛ چرا كه هر چه بیشتر حركت كند و بگردد، چیزهای بیشتری برای گفتن دارد. وقتی كه نوزاد شروع به چهار دست و پا رفتن میكند و سعی دارد خودش را به همهچیز برساند، بیشتر میخواهد در مورد آن چیزها با شما حرف بزند.
زمان بحرانی
آیا كودكان باید زبان را در یك مقطع خاص از زندگیشان یاد بگیرند و اگر طی این دوران محرك كافی به دست نیاورند، این شانس را از دست میدهند؟
پژوهشها نشان میدهند كه اگر یك كودك در 8-7 سال نخست زندگیاش با یك زبان آشنا نشود، بعدها آن را سختتر یاد میگیرد.
یادگیری زبان یك امر غریزی و درونی است و در طول دوران كلیدی رشد هر فرد، به وجود میآید. در 5-1 سالگی معمولاً آشنایی با گرامر زبان راحتتر است. سه سال نخست زندگی كودكان بهترین زمان برای یادگیری است. بعد از سال اول زندگی، زبان كلیدی است كه به كودك كمك میكند به كشفیات بیشتری از دنیای پیرامونش برسد و افكار و عقایدش را بیان كند...
برای خواندن بخش دوم -وقتی كودك زبان باز می کند- اینجا کلیک کنید.