فرزندان دلگرمی زندگی خانوادگی
انسان در ذات خویش عشق به ماندن و بقاء داد و بر این باور است كه سیر تكاملی او به سوی حضرت حق لازمهاش ماندن همیشگی است، از اینرو یا باید خود بماند و یا آثار وجودیش در صحنه گیتی ظاهر شود و خودنمایی كند. ازدواج زن و شوهر از همین جهت است ولكن آن عشق به بقاء و عشق به خالق ازلی در این امر بسنده نمیشود بلكه چیزی دیگر به نام بقاء نسل برای او مطرح است.
حال چنانچه بعد از ازدواج خداوند به آنان فرزندی عنایت كرد اضطراب و نگرانی درونی و ذاتی او تبدیل به آرامش و اطمینان میشود گویا او و نقش آثاری او برای همیشه تحقق پیدا كرده است. در سوره اعراف آمده است:
هُوَ الَّذِی خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَهٍ مِنْها زَوْجَها لِیسْكُنَ ألَیها فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِیفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أثْقَلَتْ دَعَوَا اللهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَیتَنا صالِحاً لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرینَ؛
او (خداوند) كسی است كه همه شما را از جنس واحد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد تا در كنار آن آسایش و آرامش برای شما به وجود آید سپس هنگامی كه با او آمیزش كرد و حملی سبك برداشت با وجود آن حمل به كارهای خود ادامه داد ولكن چون حمل در رحم سنگین گردید هر دو از پروردگار خویش درخواست كردند اگر فرزند صالحی به ما دهی از شاكران دگاهت خواهیم بود.(16)
در مجموع باید گفت مرد و زن دو موجودی هستند كه هر یك مكمل وجودی دیگری است و علاقه هر موجودی به مكمل خود كه نیازمندیهای او را برطرف میكند ذاتی و حقیقی است پس اعراض و روی گرداندن از امر ازدواج كاری عبث و بیهوده و بیاساس است و عزلت و تجرّد نه تنها برای مردان بلكه برای زنان نیز مناسب و زیبنده نیست بلكه باید گفت امری نكوهیده و غیرمنطقی است.
از رسول خدا(ص) روایت شده: أَنَّهُ نَهَی عَنِ التَّرَهُّبِ وَ قَالَ لَا رَهْبَانِیهَ فِی الْإسْلَامِ تَزَوَّجُوا فَانِّی مُكَاثِرٌ بِكُمُ الْاُمَمَ؛ همانا پیامبر خدا(ص) مردم را از گوشهنشینی و عزلت (تنها زندگی كردن و عبادت نمودن) نهی كرد و فرمود: ترك دنیا همانند راهبان (مجرد و بدون همسر ماندن) در اسلام مشروع نیست بلكه باید ازدواج كنید و همسر گزینید همانا من به زیاد شدن امّتم افتخار میكنم.(17)
و در جای دیگر فرمود: الْمُمَتزَوِّجُ النَّائِمُ أفْضَلُ عِنْدَ اللهِ مِنَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْغَرَبِ؛ انسان متأهل در حال خواب و استراحت در نزد خداوند افضل است از شخص روزهدار و نماز شبخوان بدون همسر.(18)
امام رضا (علیهالسلام) فرمود: زنی نزد جدّم امام باقر(ع) آمد عرض كرد: من دنیا را ترك كردهام و هرگز نمیخواهم ازدواج كنم. حضرت باقر(ع) فرمودند چرا؟ آن زن گفت: در پس كسب فضیلتم، حضرت فرمود: دست بردار، اگر در این كار فضیلتی بود فاطمه(س) از تو سزاوارتر بود، هیچكس نیست كه در فضیلت بر او سبقت گیرد.(19)
جایگاه همسر در زندگی خانوادگی
نگهداری از محور كانون محبّت و صفای خانواده یعنی زن، كاری سخت و دشوار و بسیار ظریف و لطیف است زیرا شادابی و نشاط این مركز عواطف و احساسات سبب میشود تا دیگر اعضای خانواده شادابی بیشتری را در خود احساس كنند و پاكی و طهارت و آرامش خیمه مركزی به همه زوایای دیگر سرایت نماید، رسول خدا(ص) نسبت به همسر و همسران خویش توجهی خاص مینمود.
او بارها در جمع یاران خود از محبّت كردن و پاسخ به احساسات و عواطف پاك زنان سخن میگفت و آن را وظیفه حتمی متقابل مردان در برابر زنان میدانست و این امر مهم را گوشزد مینمود و آنان را از غفلت از این مهم برحذر میداشت.
بارها فرمود: ألَا خَیرُكُمْ خَیرُكُمْ لِنِسَائِهِ وَ أنَا خَیرُكُمْ لِنِسَائِی؛ توجه داشته باشید بهترین شما بهترین كس نسبت به زنان خویش است و من برترین شما نسبت به همسران خود میباشم (در پاسخگویی به محبت زنان بهترین فرد در میان شما هستم). (20)
و در زمانی دیگر در جمع صحابه خود فرمود: خَیرُكُمْ خَیرُكُمْ لِنِسَائِكُمْ وَ بَنَاتِكُمْ؛ برترین شما خیرخواهترین كس نسبت به زنان و دختران خویش است.(21)
امام حسین(علیهالسلام) فرمود: از پدرم سوال كردم اخلاق رسول خدا(ص) در میان منزل و خانواده خویش چگونه بود:
پدرم علیبنابیطالب(ع) فرمودند: كانَ دُخُوُلُهُ لِنَفْسِهِ مَأذُوناً فِی ذِلكَ فَإذا أوَی إلی مَنْزِلِهِ جَزَّی دُخُولَهُ ثَلاثَهَ اجْزاءٍ جُزْءًا لِلهِ وَ جُزْءًا لِأهْلِهِ وَ جُزْءًا لِنَفْسِهِ ثُمَّ جُزّأ جُزْأهُ بَینَهُ وَ بَینَ النّاسِ فَیردُ ذلِكَ بِالخاصَهِ عَلَی الْعامَهِ وَلا یدَّخِرُ عَنْهُمْ مِنْهُ شَیئاً وَ كانَ مِنْ سِیرَتِهِ فِی جُزْءِ الامّهِ ایثارُ أهْل الفَضْل بِأدیهِ...؛ رسول خدا(ص) زمانی كه داخل منزل خود میشد اعلان میكرد و آن مقدار از زمانی كه داخل منزل بود به سه قسمت تقسیم مینمود.
الف) بخشی از آن را به خدایش اختصاص میداد و در آن هنگام غرق در عبادت و نیایش میگشت.
ب) بخش دوم آن را برای خانواده (همسر و فرزندان) خویش صرف مینمود.
ج) بخش آخرین را برای كارهای شخصی خود اختصاص میداد، لكن در این قسمت از زمان، مردم را نیز شریك مینمود، بعضی از بزرگان و بستگان به محضر او شرفیات میشدند، او گرفتاری و حوائج آنان را گوش میكرد و به آنها رسیدگی مینمود و هرگز دریغ نمینمود، اهل فضل را بر دیگران ترجیح میداد و آنان را همیشه میپذیرفت و هر كس را به مقدار فضیلتی كه در این دین داشت احترام میكرد.(22)
برای خواندن بخش اول- خانواده از دیدگاه قرآن و اهل بیت(ع)- اینجا کلیک کنید.
برای خواندن بخش دوم- خانواده از دیدگاه قرآن و اهل بیت(ع)- اینجا کلیک کنید.
برای خواندن بخش چهارم- خانواده از دیدگاه قرآن و اهل بیت(ع)- اینجا کلیک کنید.
برای خواندن بخش پنجم- خانواده از دیدگاه قرآن و اهل بیت(ع)- اینجا کلیک کنید.