از شيرگيري تنها يك دوره انتقالي براي نوزاد نيست - يك فرايند يادگيري براي والدين نيز هست. درآغاز تغذيه به طور معجزه آسايي آسان بود: شيرمادر يا شيرخشك يك تور ايمني بود كه تقريبا تمام نيازهاي تغذيهاي نوزاد را بدون اينكه بخواهيد كار اضافهاي انجام دهيد فراهم ميكرد. نزديك به يكسال، اين زماني است براي شما كه از وابستگي به اين مايعات جداشده ونقش جديدي به عنوان تغذيه كننده به عهده بگيريد.
به عبارتي ديگر، شما بدون تور ايمني كار خواهيد كرد و اين به شما بستگي دارد كه غذاهاي درستي انتخاب كنيد تا از نظر تغذيهاي برنامه غذايي كودك شما كامل باشد.
به عهده گرفتن نقش مسئول تغذيه كودك كار آساني نيست در حاليكه، بسياري از بالغين براي پيروي از يك تغذيه مناسب برای خودشان دچار چالش هستند. همانطور كه ممكن است انتظار داشته باشيد، زمانيكه تغذيه با شيرمادر خاتمه مييابد و غذاي جامد غالب ميشود، زماني است كه نوزادان نسبت به سوءتغذيه و كمبود ويتامين ها و مواد معدني بسيار حساسند.
اگر رژيم غذايي جديد آنها فقير از اين مواد مغذي باشد. دراين زمان كمبودهاي تغذيهاي بالقوه خطرناكتر از دوران بزرگسالي هستند، چون بدن يك نوزاد هنوز در حال رشد و دگرگوني است.
درطي سال دوم، نوزادان بيشتر حركت ميكنند، شروع به حرف زدن ميكنند و نقش فعالتري در تغذيه خود به عهده ميگيرند.
همراه با مهارتهاي جديد آنان مجموعهاي از چالشهاي جديد براي والدين ايجاد ميشود. در حاليكه برخي زنان به شيردهي در سالدوم ادامه ميدهند، معمولا، كودكان به سمت رژيمي برپايه تقريبا غذاي كاملا جامد تمايل مييابند و شروع به پيوستن به غذاي ساير اعضاء خانواده ميكنند.
به اين دوره علاوه بر اينكه مطمئن ميشويد كه نوزادتان سالم و شاد است به عنوان زماني مهم براي ايجاد عادات غذايي خوب و الگوي غذايي كه براي تمام عمر باقي ميماند فكركنيد. آگاهی از نكات زیر به شما كمک می کندتا رژيم غذايي كودكتان را در اين دوره زمانی سالم نگهداريد.
الف-موضوع ذائقه
به عنوان والدين مسئول، چرا كافي نيست كه بچه ها را با هرغذايي كه تهيه آن سادهتر است تغذيه كرده و سپس با دادن مكمل يا تركيبات مخصوص نوزادان كه حاوي ويتامين و مواد معدني است آنرا كامل كنيم؟ چون ايجاد عادات غذايي خوب و ذائقه براي غذاهاي سالم به همان اندازه اطمينان از تامين تمام مواد مغذي اهميت دارد.
بياييد واقعبين باشيم: هيچ راه مصون از خطائي براي پيشگيري از اينكه كودك شما بدغذا شود يا شيريني را به سالاد ترجيح دهد وجود ندارد بااينحال، با پيريزي مراحل تغذيه سالم، والدين ميتوانند در روشي كه كودكانشان سالها بعد در زندگي برميگزينند واقعا تفاوت ايجاد كنند.
نوزادان با تماشاي والدينشان ميآموزند چگونه غذا بخورند، بنابراين تمام عادات غذايي با مدليكه والدين ايجاد ميكنند شروع ميشود.
چرا يك نفر ميل به شيريني دارد در حاليكه ديگري مشتاق نمك هست؟ چرا برخي از خوردن تكهاي ميوه به عنوان دسر لذت ميبرند درحاليكه ديگران تمايل به خوردن بستني دارند؟ ترجيحات غذايي ما بسيار پيچيدهاند و ازموارد زيادي تاثير ميپذيرند. درحاليكه هر فرد به دليل عوامل ژنتيكي نسبت به طعم خاصي مستعد است، ذائقه همچنين ميتواند مانند آخرين گرايشهاي مد بسته به محيط و حتي عقيدهاي كه فرد نسبت به غذا دارد، بيايد وبرود.
تحقيقات نشان ميدهند الگوهاي غذايي كه در نوزادي و اوايل كودكي ايجاد ميشوند ميتوانند برروي نحوه غذا خوردن در سالهاي بعد و چگونگي تفكر درباره غذا اثر بگذارند. والدين ميتوانند به بچههايشان بياموزند چگونه خوب غذا بخورند، نه فقط با انتخاب غذاهاي خوب، بلكه با نشان دادن به آنهاكه چگونه طعم هاي جديد را جستجو كنند و از چيزهايي كه براي آنها مفيد هستند لذت ببرند.
ب) مسئوليتهای والدین
همانقدر كه ما سعي ميكنيم وعدههاي غذا را لذتبخش كنيم، همانقدر ميتواند به يك جنگ بين والدين و بچه ها تبديل شود. فوقالعاده بود اگر كودكان هميشه چيزي را ميخوردند كه ما برايشان ميخواهيم، اما واقعيت اين است كه عادات غذايي معمولا به معني تثبيت برخي قوانين و بعضي وقتها نه گفتن است.
همچنان كه نوپاي شما بيشتر مستقل و قادر به صحبت ميشود ممكن است احساس كنيد قدرت نامحدودي كه در زمان نوزادي او از آن لذت ميبرديد درحال ناپديد شدن است.
چون شما و كودك تان هميشه درباره غذا توافق نخواهيد داشت، اجازه بدهيد مسئوليتهاي هركدام از شما را مشخص كنيم:
كودك شما مسئوليت تصميم گيري درباره اينكه به چه مقدارغذا درهر وعده نياز دارد و تعيين زمانيكه سيرشده است را دارد.
شما مسئوليت داريد نوع غذايي كه كودك ميخورد را انتخاب كنيد و محيطي كه در آن غذا خورده ميشود را تعيين كنيد.
من منطق پشت اين تقسيم وظايف را شرح خواهم داد. والدين، البته بايد مسئوليت بخش رياست اين رابطه را داشته باشند.
اما دانستن اينكه چه زماني كودك را بايد آزاد گذاشت و يا او را مقيد كرد آسان نيست. اغلب، والدين به جاي نوع غذا روي مقدار غذايي كه كودك ميخورد متمركز ميشوند، اما درواقع اين توجه بايد برعكس باشد.
ج)عادات غذايي بعد از يكسالگي تغيير ميكنند.
درطي سالاول بدن نوزاد شما تحت يك ساختوساز ناگهاني قراردارد، فقط وزن به تنهائي در دوازده ماه سهبرابر ميشود. حالا زمان كمي استراحت است- تقريبا يكسال ديگر طول ميكشد كه وزن هنگام تولد چهاربرابر شود. بسياري از والدين هنگاميكه نوزادشان در سالدوم بهطور ناگهاني كمتر غذا ميخورد يا علاقهاش به غذا كم ميشود نگران ميشوند، اما تقريبا هميشه اين نتيجه نياز به سوخت كمتر براي رشد است.
گرچه اعداد از كودكي به كودك ديگر متفاوت است اما تقريبا نوزادان درطي سال اول پانزده پوند به وزنشان اضافه ميشود و تقريبا ده اينچ از نظر طولي رشد ميكنند درحاليكه درسال دوم تنها پنج پوند به وزن و چهار تا پنج اينچ به قدشان افزوده ميشود.
اگر شما به دقت اندازه غذاي هر وعده را محاسبه كرده باشيد ممكن است نااميد شويد وقتي كودك شما بهطور ناگهاني در يك وعده تنها چند قاشق غذا بخورد. اين نيز طبيعي است. مطالعات نشان دادهاند، درحاليكه هنگاميكه نوزادان به نوپايي ميرسند نامنظمتر غذا ميخورند، معمولا مي توانند مقدار كل غذاي كه درطي يك روز ميخورند را تنظيم كنند به طوريكه كل كالري كه در روز ميخورند تقريبا ثابت باقي ميماند.
نداشتن اشتها تنها هنگامي بايد شما را نگران كند كه براي چند وعده ادامه يابد و يا اگر رشد كودك عادي نباشد.
تازمانيكه كودكان همچنان در حال رشدند، نيازي به مجبوركردن آن ها به اتمام غذايشان درصورتيكه گرسنه نيستند وجود ندارد. اگر موقع ناهار كم بخورند، ميتوانند بهراحتي با يك ميانوعده بزرگتر آنرا جبران كنند. استثناء هنگامي است كه بچهها از خوردن غذايي كه براي آنان مفيد است امتناع كرده و ميخواهند آن را با دسر جايگزين كنند. مطمئن شويد كه شيرينيها و تنقلات بخش كوچكي از غذاي كودك شما را در هر روز تشكيل دهد، در غيراينصورت ياد ميگيرد كه از خوردن غذا امتناع كند.
بچه هاي كوچك معده كوچكي دارند كه براي خوردن وعدههاي بزرگ غذا طراحي نشدهاست. براي نوپاها بهتراست چندبار در روز تغذيه شوند– معمولا سه وعده كوچك همراه با چند ميان وعده مقوي. چون ميانوعدهها بخش مهمي از غذاي روزانه كودك را تشكيل ميدهند، نبايد تنها از غذاهاي بيارزش كه ما اغلب به عنوان ميانوعده ميشناسيم، مانند چيپس يا آبنبات تشكيل شده باشند.
به جاي اينكه به ميانوعدهها به عنوان غذاي دستدوم نگاه كنيم، آنها را به عنوان فرصتي براي دادن غذاهاي سالمتر نظير ميوهها و سبزي براي تكميل غذاهاي اصلي درنظر بگيريم.
بسياري از ما طوري بزرگ شدهايم كه والدينمان به ما گفته اند غذايمان را تمام كنيم وگرنه تنبيه خواهيم شد.
اين روش قديمي تربيت، ديگر عاقلانه به نظر نميرسد و براي عادات غذايي خوب ميتواند مخرب باشد. نوپاها غريزه دروني دارند كه ميگويد چهزماني سير شدهاند و بايد خوردن را متوقف كنند، اما در طي زمان كه بزرگتر ميشوند بسياري از بچهها ياد ميگيرند كه پرخوري كنند.
ما درباره نگراني هاي فزاينده درباره كنترل اضافه وزن و چاقي كودكان بعدا بحث خواهيم كرد، فعلا به خاطر داشته باشيد بچه ها را تشويق كنيد، غريزه دروني خود درباره مقدار غذايي كه بايد بخورند را دنبال كنند.