اعراب برای بیان برتری خویش و تفاخر بر دیگران، به مال و منال و فرزند بسنده نمیکردند، بلکه حتی به شمارش مردگان خویش در گورستانها میپرداختند تا فزونی نفرات خویش را به رخ دیگران بکشانند (سوره تکاثر) بنابراین این تکاثرطلبی نیز میتواند یکی دیگر از علل و عوامل چشم و همچشمی باشد.
حسادت و غبطه
حسادت به معنای آن است که شخص نعمتی را در دیگری مییابد و میکوشد به نحوی آن نعمت از دست وی برود و یا به شکل نقمت و بلا درآید. حسود دوست ندارد دیگران از نعمت برخوردار شوند؛ بلکه میخواهد تنها خود نعمت داشته باشد. اما در برابر حسادت حس دیگری نیز وجود دارد که از آن به غبطه یاد میشود.
غبطه به این معناست که شخص نعمتی را در دیگری مییابد و آرزو دارد که او نیز دارای آن شود؛ بیآنکه خواستار زوال نعمت از دیگری و یا تبدیل آن به نقمت باشد. از این رو غبطه امری مفید و سازنده است و موجب رشد و تعالی فرد میشود؛ زیرا میکوشد با تلاش خویش و کمک و یاری خداوند به نعمتی سازنده و مفید دست یابد. در مسأله درس و آموزش و امور معنوی، غبطه موجب میشود شخص تلاش کرده و خود را به مراتب عالیتر برساند.
از این جاست که مسأله سبقت و پیشی گرفتن از یکدیگر در امور خیر پیش میآید. به این معنا که شخص امری را خیر و سازنده و مفید و نعمتی بزرگ مییابد و تلاش میکند او نیز به آن دست یابد و یا آن را انجام دهد. این گونه است که مسابقه در کارهای خیر و نیکو در میان اشخاص به عنوان رقابت سازنده و مفید و هنجاری پسندیده خودنمایی میکند و جامعه را به سوی تعالی و تکامل میبرد. قرآن در این مسأله از مؤمنان خواسته است با استباق و پیشی گرفتن در امور خیر، خود و جامعه را به سوی سعادت رهنمون سازند (بقره آیه ۱۴۸).
فرهنگ حاکم بر خانواده
افزون بر عوامل یادشده، فرهنگ حاکم بر خانواده و جامعه نیز تأثیر بسزایی در نوع رفتار افراد دارد. وقتی فرد در محیطی رشد میکند که مورد اهمیت و توجه کافی اعضای خانواده قرار دارد و از استقلال نسبی برخوردار است، کمتر برای جلب نظر و تأیید اطرافیان خود تلاش میکند.
در پایان، یادآوری این نکته ضروری است که چشم و همچشمی در میان همگان وجود دارد و به گروه، طبقه و یا جنسی خاص اختصاص ندارد؛ هر چند که در میان زنان به خاطر گرایش ذاتی آنها به تظاهر و خودنمایی بیشتر است. زنان از آنجایی که به طور طبیعی و غریزی خواهان خودنمایی و تظاهر به برتری برای جلب رضایت دیگران هستند، به چشم و همچشمی گرایش بیشتری دارند.
برای رهایی از این مشکل نیز باید از همان روشهایی استفاده کرد که برای از میان بردن تکبر، حسادت، تظاهر، تکاثر و دیگر رذایل اخلاقی استفاده میشود. از این رو تغییر بینش و نگرش مردم و تغییر الگوهای رفتاری، از مهم ترین عوامل بازدارنده و جلوگیری از رواج پدیده چشم و همچشمی است.
کمبود اعتماد به نفس
برخی روانشناسان علاوه بر امور یادشده در خصوص علل و عوامل چشم و همچشمی، به مسأله دیگری نیز توجه کرده و گفتهاند خودپنداری پایه و اساس اعتماد به نفس انسان است؛ بنابراین وقتی فرد در مراحل رشد خود مورد تأیید واقع شدن از سوی اطرافیان را بهعنوان یک نیاز اصلی احساس کند، در اغلب موارد شرایط و ویژگیهای فردی و اجتماعی اطرافیان را مطلوبتر از خود میبیند و دچار کمبود اعتماد به نفس میشود.
به اعتقاد روانشناسان اجتماعی، کمبود اعتماد به نفس نیز یکی دیگر از عواملی است که میتواند چشم و همچشمیها را افزایش دهد. تنها در امور خیر است که قرآن به سبقت گرفتن از یکدیگر و یا به تعبیری چشم و همچشمی مثبت و سازنده تأکید میکند.
برای خواندن بخش اول- چشم و همچشمی- اینجا کلیک کنید.