ایجاد حس امنیت در محیط گرم خانوادگی
كودكانی كه احساس امنیت نمیكنند، رفتارهای تندخویانه و بدی از خود نشان میدهند و اغلب اعتماد به نفس پایینی دارند. كودكی كه همیشه شاهد نزاع و بیحرمتیهای والدینش است، غمگین و افسرده و در مدرسه دچار مشكلات رفتاری میشود.
نشانههای اعتماد به نفس سالم و ناسالم
اعتماد به نفس در كودكان در حال رشد مرتباً در حال نوسان است؛ زیرا تحت تأثیر تجربیات و باورهای جدید آنها تغییر میكند. كودكانی كه اعتماد به نفسشان كم است، تمایل به شركت در كارهای گروهی و انجام كارهای جدید ندارند و در مورد خودشان همیشه منفی حرف میزنند: «من احمقم»، «من هیچوقت چیزی یاد نمیگیرم» و «هیچكس به من توجهی ندارد» آنها در ناكامیها تحمل كمتری از خود نشان میدهند، سریع منصرف میشوند و همه چیز را به شخص دیگری واگذار میكنند.
در مقابل، كودكانی كه اعتماد به نفس سالم دارند، از تعامل با دیگران لذت میبرند، در اجتماع راحتترند، از فعالیتهای گروهی لذت میبرند، وقتی كه تضادها اوج میگیرند، به راحتی راهحلی مییابند و بدون تحقیر و كوچك كردن خودشان و دیگران، ناخشنودی و شكایت و اعتراض خود را نشان میدهند.
مثلاً به جای آنكه بگویند: «من احمقم و چیزی را نمیفهمم» میگویند: «من این قسمت را متوجه نشدم» آنها نقاط قوت و ضعف خود را میشناسند و خود را با تمام نقاط قوت و ضعفشان قبول دارند. این كودكان غالباً خوشبین هم هستند. اما پدر و مادرها در این زمینه چه نقشی دارند و چگونه میتوانند اعتماد به نفس كودكشان را رشد دهند؟
كودكان به حرفها و گفتههای شما توجه بسیاری دارند
كودكان نسبت به الفاظ و كلماتی كه پدر و مادرشان به كار میبرند، بسیار حساسند. به خاطر داشته باشید كه كودكتان را نه فقط در هنگام موفقیت، بلكه تلاش خوب او را نیز تشویق و تقدیر كنید؛ اما در این كار صادق باشید و هرگز با اغراق و مبالغه باورهای غلط به آنها ندهید.
باورهای نادرست كودك خود را شناسایی كنید
بسیار مهم است كه باورهای بیمعنی و غیرمنطقی كودكتان را در مورد خودش شناسایی كنید. حتی اگر این باورهای غیرعقلانی راجع به كامل بودن، جذابیت و تواناییهای او نیز باشد. به كودك خود كمك كنید تا در این زمینه به استانداردهای درستی برسد و در ارزیابی خود واقعبین باشد.
درك و احساس نادرست از خود میتواند كمكم در باورهای كودك ریشه بدواند و مثل حقیقت برایش جلوه كند. مثلاً كودكی كه در مدرسه شاگرد بسیار خوبی است ولی در ریاضیات ضعیف است، میگوید: «من ریاضیات را نمیفهمم و شاگرد بدی هستم» این دیدگاه و طرز فكر نه تنها اشتباه است، بلكه باور غلطی است كه در آینده زمینه شكستها و ناكامیها را برای كودك فراهم میآورد. بنابراین باید كودكان را تشویق كنیم تا واقعبین باشند.
برای خواندن بخش اول- افـزایش اعتماد به نفس در كودكان- اینجا کلیک کنید.