Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
دوشنبه 10 اردیبهشت 1403 - 19:33

13
آبان
دعوای خواهر برادری

دعوای خواهر برادری

مادری 29 ساله هستم يك دختر 9 ساله و يك پسر 5 ساله دارم كه مدام در حال جنگ و دعوا هستند و هميشه صدای مشاجره‌شان بلند است. يا اسباب‌بازی های همديگر را برمی دارند .من هم ناچارم سرشان داد بزنم كه هميشه صدايم گرفته است. ديگر خسته شده‌ام.  لطفاً راهنمایی ام كنید

پاسخ ارائه شده توسط: ركسانا خوشابی،‌ كارشناس ارشد مشاوره

دعوا و مشاجره كودكان به‌خصوص وقتی دایم ی و همیشگی شود، یكی از بزرگ‌ترین بلایای زندگی خانوادگی است. بیشتر پدر و مادرها خواهان داشتن دو یا سه فرزند هستند. كه هم‌بازی همدیگر باشند و وقتی بزرگ شدند هم به نوعی، پشتیبان و دوست یكدیگر شوند اما اتفاقی كه در خانواده‌ها می‌افتد این است كه محیط گرم و صمیمانه خانواده، جای خود را به میدان جنگ كودكان می‌دهد! میدانی كه بهانه‌جویی، شكایت از همدیگر، لجبازی‌های پنهانی، طعنه، قهر و خودشیرینی پیش مامان و بابا، از سلاح‌های آن است. اما اگر كمی منصف‌تر باشیم باید بگویم درست نیست همه تقصیرها را به گردن كوچولوهایمان بیندازیم چون ما بزرگ‌ترها هم روش صحیح روبه‌رو شدن با دعوای بچه‌ها را نمی‌دانیم و اغلب واكنش‌های بی‌اثر و بی‌فایده از خود نشان می‌دهیم.

به عنوان مثال فریاد می‌زنیم: خجالت نمی‌كشید سر اسباب‌بازی‌های بی‌ارزش با هم دعوا می‌كنید؟ و یا از این جمله استفاده می‌كنیم: «تو بزرگ‌تر از اونی كه بخوای با این اسباب‌بازی‌ها بازی كنی اونا رو بده به برادرت و چیزای دیگه‌ای برای بازی پیدا كن» یا «مطمئنم كه آخرش از دست شما دو تا زخم معده می‌گیرم». این واكنش‌ها، واكنش‌های موثری نیستند، سطحی و بدون عمق و اندیشه‌اند. واكنش‌های موثرتر زمانی می‌تواند در شما شكل بگیرد كه بدانید اصلا بچه‌ها به چه دلایلی با هم دعوا می‌كنند. بعضی از این دلایل را در اینجا برایتان بازگو می‌كنیم: گاهی وقت‌ها بچه‌ها بر سر وسایلشان می‌جنگند. مثلا یكی از آنها می‌خواهد هم وسایل خودش را تصاحب كند و هم وسایل خواهر و برادرش را.

گاهی هم دعوا بر سر قلمرو است و شكایت‌ها این طوری است: «بابا، او پایش را به من زد». یا «مامان، او بی‌اجازه رفت به اطاق من» و یا «پایش را به كمدم می‌كوبد». بعضی وقت‌های دیگر، یكی از بچه‌ها از دست خودش عصبانی است و چون كس دیگری نیست كه عصبانیتش را بر سر او خالی كند سر خواهر یا برادر كوچك‌ترش فریاد می‌زند. یا مثلا بچه همسایه یا دوستش، او را ناراحت كرده و چون نمی‌تواند به او مشت بزند برادرش را كتك می‌زند حتی گاهی بچه‌ها از روی بی‌حوصلگی سر به سر همدیگر می‌گذارند و كار به دعوا می‌كشد. یكی از پنهان‌ترین علت‌های دعوا هم این است كه بچه‌ها می‌خواهند عكس‌العمل مادر یا پدرشان را ببینند، تا مثلاً پدر یا مادر طرف او را بگیرند و به او اثبات شود كه دوستش دارند. اگر بتوانیم دلیل مشاجره بچه‌ها را بفهمیم هم خودمان آرام‌تر می‌شویم و هم بهتر می‌توانیم به آنها كمك كنیم.

و اما راه‌های موثرتر روبه‌رو شدن با دعواهای بچه‌ها: در اینجا چند حالت را در نظر می‌گیریم: اول: حالتی كه مشاجره بچه‌ها عادی و ساده است. در این حالت بهترین كار این است كه كلا مشاجره را نادیده بگیرید و فكر خودتان را به كار و مشغولیت دیگری، معطوف كنید. در واقع بچه‌ها در كشاكش دعواها تجربه‌های مهم و باارزشی به دست می‌آورند و ما نباید جلوی كسب این تجره‌ها را بگیریم.

دوم: حالتی كه مشاجره بچه‌ها وخیم‌تر می‌شود. در این حالت دخالت شما می‌تواند اثربخش باشد، منتها باید كوشش كنید كه رفتارتان تصنعی و ساختگی نباشد، در این حالت در درجه اول خشم و عصبانیت بچه‌ها را بپذیرید. مثلا بگویید انگار شما دو نفر خیلی از دست همدیگر عصبانی هستید. بعد خود را به جای هر یك از آنها بگذارید و موضوع را با صدای بلند از دید هر كدام از آنها بیان كنید. مثلا بگویید: دخترم تو می‌خواهی با مدادرنگی برادرت نقاشی بكشی و تو هم پسرم، می‌خواهی خودت با مدادرنگی‌هایت نقاشی كنی! حالا سعی كنید مشكل را با احترام مطرح كنید. مثلا بگویید: مشكل مهمی است. یك بسته مدادرنگی داریم و هر دو شما آن را لازم دارید (با این كار مساله را برای بچه‌ها روشن می‌كنید) و در آخر اعتقادتان را به توانایی بچه‌ها در پیدا كردن راه‌حل بیان كنید. مثلا می‌گویید مطمئنم اگر كمی فكر كنید خودتان می‌توانید راه حلی پیدا كنید كه هم دعوا تمام شود، هم هر دو راضی باشید و هم اینكه بتوانید از مدادرنگی‌ها استفاده كنید و من هم می‌روم به كارم برسم. (بدین ترتیب هم اعتماد به نفس بچه‌ها را تقویت می‌كنید و هم به آنها یاد می‌دهید كه باید مسایل خودشان را حل كنند بعد هم آنها را با هم تنها می‌گذارید تا راه‌حل پیدا كنند.

سوم: وقتی بچه‌ها زد و خورد یا دعوای خطرناكی می‌كنند چه باید كرد؟ در این حالت هم، اول وضعیت را توصیف كنید: مثلا: می‌بینیم كه تو اسباب‌بازی سنگین‌ات را برداشته‌ای و می‌خواهی به طرف برادرت پرتاب كنی و تو هم (خطاب به فرزند دیگر) این سنگ را از حیاط آوره‌ای تا به برادرت بزنی! بعد پرس و جو كنید و بپرسید: این كار شما جنگ بازی است یا جنگ واقعی؟ (به نحوی كه متوجه شوند جنگ بازی مجاز است نه جنگ واقعی). در همین ضمن قوانین و ارزش‌ها را به بچه‌ها یاد دهید. مثلا بگویید: جنگ بازی تنها با توافق هر دوی شما مجاز است و اگر برای هر دویتان لذت‌بخش نباشد باید متوقف شود. در واقع به این ترتیب ارزش‌ها را در خانواده پایه‌گذاری می‌كنید و به بچه‌ها یاد می‌دهید كه نباید تفریح و لذت خود را در آزار دیگری جست‌وجو كنید.

سپس محدودیت‌ها را در بازی اعلام كنید، مثلا بگویید: این كارهای شما خیلی خطرناكه، ممكن است هر دوی شما آسیب ببینید، لازم است مدتی از هم جدا شوید تا آرام بگیرید و به‌طور موقت آنها را از هم جدا كنید. حواستان باشد كه جملات و عبارات خود را با توجه به نوع مشكل، قدرت درك بچه‌ها و تكیه كلام‌های خود تنظیم كنید و دقیقا خود را به جای هر دوی آنها بگذارید تا هم از عدالت خارج نشوید، هم اطمینان بچه‌ها از شما سلب نشود و هم سرهر دعوا و مشاجره یك سری جملات تكراری و كلی از شما شنیده نشود! بالاخره شما هم زمانی بچه بوده‌اید. با به یاد آوردن احساس و افكار كودكی خود، درك خود را از رفتارها و بازی‌های كودكان بیشتر كنید. گاهی هم بچه شوید!

تعداد بازديد: 558 تعداد نظرات: 0

شما هم می توانید سؤالات خود را با کارشناسان ما مطرح کنید.

فیلم روز
تصویر روز