زندگی آنلاین؛ مجله اینترنتی سبک زندگی

گفتگو : آیلین سیروس

تحریریه زندگی آنلاین : تحقیقات نشان داده است که موهای سر بیش از اینکه برای انسان اهمیت بیولوژیکی داشته باشد، دارای اهمیت روانی و اجتماعی است. اصلی‌ترین مزیت بیولوژیکی مو برای یک فرد این است که سر و جمجمه او را در برابر آسیب‌ها، سرما و به ویژه در برابر نور خورشید محافظت کند. اهمیت این روینده زیبا به اندازه ای در وضعیت سلامت جسمی، روحی و روانی افراد تاثیر دارد که به گفته محققان اهمیت دادن به سلامت موها باید جزیی از موارد اصلی و اولویت زندگی یک فرد باشد.

طبق گزارشها و تحقیقات جهانی، امواج مو یا ریتم‌های مو که به عنوان موج‌های کمانی نیز شناخته می‌شود، نوعی نوسان عصبی بوده که از الگوهای همزمان فعالیت الکتریکی تعداد زیادی نورون، احتمالاً از نوع هرمی، در بخشی از مغز پدید می‌آید. این ریتم‌ها توسط الکتروانسفالوگرافی (EEG)، مگنتوانسفالوگرافی (MEG) یا الکتروکورتیکوگرافی (ECoG)، در فرکانس ۷٫۵–۱۲٫۵ (در ابتدا ۹–۱۱) هرتز قابل اندازه‌گیری هستند. امواج مو زمانی که بدن از نظر فیزیکی در حالت استراحت قرار دارد، برجسته‌تر هستند. برخلاف موج آلفا، که با فرکانس مشابهی در حال استراحت و پشت سر، روی قشر بینایی، ایجاد می‌شود، ریتم مو روی قشر حرکتی، در نواری تقریباً از گوش تا گوش دیگر (از بالا) قابل اندازه‌گیری است.

بیشتربخوانید:

کمبود دریافت ویتامین دی و مشکلات پوست و مو

 جایگاه مو در زندگی انسان

حمید جاوید در این خصوص معتقد است: جایگاه مو در زندگی انسان و انرژی خاص آن بسیار تاثیرگذار و مهم است؛ شاید بتوان به وضوح گفت تضمین سلامت یک زن سلامت موهایش است.  

وی که استایلر بسیاری از سلبریتی ها و بازیکنان مطرح فوتبال است به قیاس مو با سایر اندام اشاره کرده و می گوید:

در قیاس مو با سایر اندام می توان به مقوله های مهمی پرداخت. مثلا چشم، گوش، اندامهایی هستند که حسی از دیدن و شنیدن برای ما داشته و ابزاری برای این کار هستند؛ این دو عضو کاملا در جای مناسبی قرار گرفته اند. حتی حس چشایی، که می توان گفت تمامی اینها در نزدیکترین فاصله با مغز قرار دارند تا بتوانند بهترین کارکرد را داشته باشند؛ اما مو از اینها هم به مغز نزدیکتر است و تک تک موها و منطقه به منطقه موها در حال انجام کار مهمی برای مغز هستند.

جاوید در ادامه به بیان مفهوم مو پرداخته و می گوید: ما ابتدا باید بفهمیم که مو چیست؟ همین جا با منطق و به گواه دیدار در میابیم که مو در کالبد زن بیشتر حفظ می شود و نیاز بیشتری به آن احساس شده است. مو ریزش نمی کند و اگر بریزد بر اثر دخالت کروموزم بوده به عبارتی مبحث ارث یا در حوزه تستسترون مربوط می شود؛ واکنشی که روی سر مردها ایجاد می کند را در برخی موارد برای زنان نیز ایجاد می کند. اما تضمین سلامت یک زن سلامت موهایش است و همین ادله محکمی است برای این ادعا که مو در زنها اهمیت بیشتری نسبت به مردها دارد.

استایلر محمدرضاگلزار در ادامه می افزاید: در طول تاریخ، تمام موضوعات مربوط به مو با زن مرتبط بوده است. مثلا با نگاهی به تاریخ مصر، زنان در تبت و.... در می یابیم که زنان بسیار تاثیرگذاری خاصی از موهایشان داشته اند. با واکاوی تاریخ مصر در میابیم چگونه با این همه پیشرفت از پا در آمدند؟ من با قاطعیت می گویم مو را از زنان مصرگرفتند و این را القا کردند که موهای خود را تراشیده و کلاه گیس بگذارند. با این اتفاق محتواسازی موفق مصر متوقف و زن در دربار بی محتوا و درگیر مسائل دیگری شد.

بیشتربخوانید:

ضروری ترین ویتامین ها برای زنان

ارتعاش مو و تاثیر آن بر بدن

بنابراین اگر در جامعه ای زنها قدرت داشته و تا کنون زنی مشخصا قوی مطرح بوده، همواره سلامت مو در آن بسیار دخیل بوده است. اگر زن می خواهد در جایگاه خود به مرد خدمتی کند و اثرگذار باشد در وهله اول باید به سلامت و قوی بودنش بپردازد که از پایه های سلامتی یک زن، سلامتی موهایش است. قدرت زن از فیزیک سالم، موی سالم، روح سالم می آید. موی سالم در دی ان ای سالم تعریف می شود؛ در واکاوی که در مو انجام شده، علم به این رسیده است که فیبر نوری را از روی مو برداشته اند یعنی مکانیزم آن از روی مو برداشته شده است. ارتعاشی که در مو وجود دارد بسیار بالاست و تقریبا بالغ بر 300 کانال در یک تار مو وجود دارد که هر کدام کاری جداگانه انجام می دهند.

وی با بیان اینکه مرد تاثیر پذیر از زن است، می افزاید: زن منبع یا به اصطلاح مودم است، زن متافیزیک و مرد فیزیک است. ابزار شدن مو و سالم بودن این ابزار برای یک زن بسیار لازم است.

 بیشتربخوانید:

مضرات رنگ مو در دوران بارداری

مد و مدلهایی که جوامع را به تباهی کشانده است

جاوید در اینجا به مقوله مد اشاره کرده و می گوید: حال ببینید که مد جوامعی مانند خاورمیانه را به چه روزی انداخته است. مدها و مدلهای مختلف، جوامع را تحت تاثیر خود درآورده و تحول بنیادی آنها به واسطه مد و مو انجام می گیرد.

همواره گفته شده زندگی بدون چشم سخت است، اما نمی گویند بدون مو، بنابراین باید شک کرد که چرا تا امروز حرفی از قدرت مو نشده است. اگر در بدن یک فرد، مو نباشد خلق انسان را نمی توان تشخیص داد. مدسازان این انرژی که از موها به زنان میرسد را بوسیله مد کردن رنگ ها و مدلهای مختلف برای مو از او و جامعه می گیرند و به این ترتیب روح زن را دچار کرختی و کهولت می کنند. شاید با واکاوی و شناخت مو بتوان به اشکالاتی که برآیند عملکرد خودمان است، رسیدگی کنیم.

ابتدا باید به این سوال پاسخ داد که مد چه خطری برای سلامت مو دارد؟ بدیهی ترین مثال، دکلره یا دمیج شدن موهاست که به واسطه مد باید از این مواد استفاده کرد و این چنین زن را وارد یک مصرف چندین ماهه و ضعیف تر شدن مو کرده و با ضعیف شدن و تلاش برای بهبود، تجارت و سود مافیاهای لوازم آرایشی گسترش می یابد. بنابراین مد را پدید می آورند تا به سود دلخواهشان دست یابند و ما مد را یاری می کنیم و از شان خود دور شده و هویت کوتاه مدت می گیریم.

 اگر جامعه ای مشکلاتی دارد باید دید که با زنان آن جامعه چه رفتاری می شود؟ هر چه در جوامع کمبود احساس می شود باید دید که این چه ارتباطی با کمبودهای زنان دارد. در نهایت می توانم بگویم با تامین سلامت جسم و روح زنان، می توان سلامت یک جامعه را تضمین کرد.

ایجاد جایگزینی انرژی برای مو، عبث و بی تاثیر

برگ و بار انسان موهایش است مانند برگ و باری که در یک درخت و گیاه است. نور به واسطه موها دریافت می شود و به زعم فیبرنوری بودن مو به مغز انتقال می یابد، شامل ویتامین دی هم می شود؛ بنابراین با سالم نگهداشتن مو باید نور را دریافت کرد.

جاوید معتقد است: اگر نتوانیم انرژی کامل دوپامین، ادرنالین را برای مو از خورشید و طبیعت دریافت کنیم باید این انرژی را بخریم که شاید بیراهه باشد و ایجاد جایگزینی انرژی برای مو بسیار عبث است. از خواستگاههای یک زن اگر مو را بگیرند و هزینه های گزاف جایگزین بسازند ضمن اینکه به جامعه محتوا نداده بلکه با سموم آرایش، رنگ و لباس نه تنها نیاز زن را برطرف نکرده بلکه بیمارش کرده و صنعت مد مقصر اصلی این اتفاق است.

وی در خصوص فلسفه زن و مو می گوید: به نظر من به جای آسیب شناسی باید توانایی ها را بسط دهیم، اگر زن را در این موقعیت قرار دهیم چه اتفاقی خواهد رخ داد؟ زنها از یک منبع با اصل و نصب عنصری را گرفته و به منبعی که خودشان می شناسند (جامعه) منتقل می کنند و جامعه روشن می شود. اما آیا زن این منبع را شناخته، آیا در جهت دهندگی و گیرندگی ابزار لازم را در اختیار دارد؟ من به قطعیت می گویم نه. این تفکر مختص زن نیست، بلکه زنان مجبور به این زیست شده اند یعنی به جای اینکه بر اساس ماهیت و محتوا زندگی کنند بر اساس فیزیک در حال گذر زندگی هستند. در کل دنیا جوامع اجازه فکر کردن به زن را نمی دهند.

جاوید در پاسخ به اینکه زن این منبع انرژی را از کجا باید به دست بیاورد می گوید: این منبع با رهایی و آزادی تفکر به دست می آید. قدیم ترها زن قدرت بیشتری داشت. مد و دانش امروزی مواردی را برای زن جایگزین کرده که بسیار کم عمق و کم محتواست شاید فقط برای دو یا سه سال کارایی داشته باشد، شاید هم چند ماه. مد توانست زن را فریب دهد ضمن اینکه زن را از کارها و توانایی هایش دور کرد، خلق دیگری در وجود او ایجاد کرد خوشایند مرد، اما با عمقی بسیار کم که به سرعت در حال دگرگونی است. مثلا دیگر حتی نمی توانیم به عکسهایمان در 5  سال گذشته برگردیم؛ در نهایت پشیمان هستیم از انتخاب مد در گذشته مان، اما در عین حال نمی توانیم تحت هیچ شرایطی مد را از زندگی مان حذف کنیم. چرا که جامعه  با مد پیش می رود و صنعت مد به کمک رسانه ها با بکارگیری ابزارهای پیشرفته و صرف هزینه های هنگفت همواره در حال تولید و بازتولید فرهنگ مورد نظر نظام سرمایه داری که بر مبنای سود و درآمد بیشتر میچرخد، می باشد. در این میان زنان آسیب پذیرترین قشر و هدف اصلی این صنایع فرهنگی هستند.

زنان در جوامع مختلف بخصوص کشورمان ایران باید علاوه بر توجه به ظاهر خود بیشتر به تقویت مهارت ها، آگاهی و شناخت، تفکر و مطالعه همچنین هنر بپردازند و حلقه گمشده زندگی خودرا در این مسیر بیابند.