گفتگو : رضا حسینمردی
تحریریه زندگی آنلاین : فاطمه نعمتاللهی متولد دهم آذر 1342 شیراز، متأهل و مادر دو دختر 21 و 22 ساله است. وی مراحل تحصیلات مقدماتی و تکمیلی تا پایان تخصص را در شیراز گذراند؛ دبیرستان و پزشکی عمومی را دانشگاه شیراز تحصیل کرد. دیپلم خیاطی خود را در فاصله یک سال و نیم انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها اخذ کرد. پس از بازگشایی مجدد دانشگاهها و پایان انقلاب فرهنگی به بسیج و انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی شیراز پیوست. وی همیشه در دبیرستان و دانشگاه جز نفرات برتر و ممتاز بود. پس از گذراندن دوره پزشکی عمومی در مدت حدود شش سال به عنوان دانشجوی ممتاز و اصطلاحاً استریت، وارد دوره تخصص زنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز شد.
در آن دوران اغلب جراحان متخصص زنان را مردان تشکیل میدادند. وی با انگیزه و عشق به خدمت، دوره چهار ساله تخصص زنان را در مدتی کمتر (سه سال و نیم) پشت سر گذاشت. آنان چهار خواهر و یک برادر هستند. مرحوم پدرشان مغازهدار بود و در ورودی شهر شیراز به فسا چند مغازه داشت. یک خواهر ایشان جراح زنان، یکی دیگر دندانپزشک و دیگری نیز دبیر بازنشسته زیستشناسی است، برادر آنان مدرک تخصص جراحی چشمپزشکی (ویتره) از فرانسه دارد ولی به اصرار مادر به وطن بازگشته است.
بیشتربخوانید:
کدام گروه از زنان بیشتر در خطر کرونا هستند؟
وی در بخشی از خاطرات خود میگوید:
در طول دوران تحصیل بجای اکثر همکاران کشیک میدادم و خستگیناپذیر تلاش میکردم، ولی با این وجود کلاس خیاطی و آرایشگری را نیز گذراندم و دیپلم آن را دریافت کردم. دورههای کامپیوتر و پیانو را نیز در دوران رزیدنتی گذراندم.
من عاشق موسیقی و کامپیوتر هستم. همان زمان بود که استاد موسیقی به من گفت: با کامپیوتر میشود تمام سازهای موسیقی را نواخت... همین موضوع باعث شد تا در همان دوران به اهمیت و گستردگی توان کامپیوتر در انجام کلیه کارها پی ببرم و در این مسیر نیز دورههایی را در همان سالها گذراندم و پیگیر شدم. سال دوم رزیدنتی بیستوشش ساله بودم که کلاس کامپیوتر را شروع کردم. از همان زمان تلاشهای من برای برقراری ارتباط با بیماران و با استفاده از کامپیوتر و انفورماتیک شروع شد و تاکنون به اوج خود رسیده است. دوره کامپیوتر را در کلاسهایی با شهریه ماهانه هجده هزار تومان در سینما سعدی شیراز شروع کردم و ادامه دادم. الآن حدود سی سال است که کامپیوتر را با پزشکی به شیوهای کاربردی مورد استفاده قرار دادم و به خدمت بیماران گرفتم.
سال 1372 طرح خدمت را در کازرون آغاز کردم، بعد از آن کمتر از چهار سال در شهرستان استهبان بودم و بعد به کازرون بازگشتم. 19 اردیبهشت سال 1376 با همسرم آقای دکتر سیروس مؤمن زاده ازدواج کردم. ایشان خیلی خوشخط و اهل مطالعه و کتاب خواندن است و در دوران طرح که کازرون بودم و ایشان در منطقه "کونارتپه" مطب داشتند، بیماران مربوط به زنان را با معرفینامه به من ارجاع میکردند که شاید همین بهانهای برای آشنایی و ازدواج ما شد. فاصله خواستگاری تا عقد ما در شیراز زمان کوتاهی بود و من با وجود خواستگاران فراوان ایشان را پذیرفتم. البته از طریق بیماران ارجاعی در مورد ویژگیهای اخلاقی ایشان مطلع بودم. روز خواستگاریام 12 اردیبهشت (روز معلم و شهادت استاد مطهری) ساعت 12 ظهر، پدرم بر اثر سکته قلبی به رحمت خدا رفت. دستهگلی که باید روز خواستگاری برایم میآوردند، تبدیل به تاج گل ترحیم پدرم شد؛ بدین ترتیب دکتر مؤمن زاده محبت کردند و در غم خانواده ما شریک شدند. نخستین و آخرین دیدار همسرم با پدرم به این شکل غمانگیز بود. گواهی فوت پدرم را همسرم نوشت و مرگ ایشان را تأیید کرد. مرحوم پدر را، دارالترجمه شیراز به خاک سپردیم. من 33 ساله بودم که دخترانم فاطمه و زهرا (کیمیا و تانیا) سالهای 77 و 78 به دنیا آمدند. سال 1379 همسرم تخصص بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پذیرفته شد و به تهران آمدیم.
با این مقدمه گفتگویی اختصاصی با دکتر فاطمه نعمتاللهی، جراح زنان و رئیس انجمن تله مدیسین ایران انجام دادیم.
ایشان جراح زنان و زایمان، عضوهیات مدیره انجمن زنان ایران، عضو هیات مدیره انجمن لیزر پزشکی ایران (بازرس علیالبدل)، عضو مجمع انجمنهای علمی گروه پزشکی (که بالغ بر 200 انجمن عضو دارد)، عضو انجمن تله مدیسین آمریکا، عضو انجمن جهانی درد است.
بیشتربخوانید:
نقش تغذیه و سبک زندگی بر شادابی و سلامت پوست
لطفاً در ابتدا بفرمایید چه انگیزهای باعث شد به رشته تخصصی زنان و زایمان گرایش پیدا کنید و در این مسیر تحصیل را ادامه دهید؟
من به این رشته به دلیل نیازهای جامعه به متخصص زنان، علاقه و گرایش پیدا کردم. البته دیدگاههای اعتقادی هم مطرح بود. با پدرم خیلی رفیق بودیم؛ مرحوم پدر میگفت هر زایمان که یک نوزاد سالم متولد میشود یا هر بیماری را که نجات بدهی، انگار بشریت را نجات دادهای. البته من در هر رشتهای میتوانستم به خاطر توانمندیها و شاخص بودن در دانشگاه ادامه تحصیل بدهم. وقتی وارد تخصص زنان شدم با وجود دشواریها و کشیکهای مختلف و حجم کار حس کردم که در اصل رشته جراحی زنان یک رشته دشوار و به اصطلاح مردانه است. ولی با وجود تمام دشواریها هنوز هم به این رشته علاقه دارم. این رشته به نوعی ریشه تولد برخی از شاخهها و رشتههای دیگر پزشکی است مانند سونوگرافی، لاپاراسکوپی... به اعتقاد من رشته "تخصص زنان" رشته مادر و رشته تخصصی "درد"، رشته پدر در پزشکی است. وقتی همه رشتههای پزشکی از درمان درد یک بیمار عاجز میشوند، متخصصان درد کمک میکنند. البته تنها چیزی که ما متخصصان زنان را ناراحت میکند این است که رادیولوژیستها، سونوگرافی را به عنوان ابزار انحصاری خود میدانند درصورتیکه سونوگرافی برای یک متخصص زنان، همانند یک چشم و یا یک چراغ راه عمل میکند که باید در زمان لزوم این چشموچراغ در اختیار خود پزشک معالج باشد. متأسفانه هنوز هم این مساله مطرح است و این تداخل کاری رفع نشده است!
من در آن سالها تنها جراح و متخصص زنان در شهرستان کازرون بودم. هم جراحی میکردم و هم قادر به انجام سونوگرافی زنان بودم. در جراحی خیلی سریع، تمیز و خوب کار میکردم (این قابلیت و توانمندی شاید کمی به آموزش هنر خیاطی ارتباط داشته باشد).
خیلی انگیزه مذهبی برای خدمت به انسانها داشتم و از اینکه به تولد یک نوزاد کمک میکنم بسیار خرسند بودم. در آن زمان پزشکان هندی، پاکستانی، بنگلادشی و فیلیپینی در برخی نقاط کشور هنوز فعالیت میکردند. همان زمان در استهبان دکترهای هندی و پاکستانی ... مثل دکتر "ردی" که جراح بود و دکتر "واجراما" متخصص بیهوشی از تجربه و مهارت من در جراحی کمک میگرفتند و گاهی در موارد خاص و شلوغ مصدومان تصادفات را نیز جراحی میکردم. برای سونوگرافی از شهرهای اطراف هم مراجعه کننده داشتم و بیماران به سراغ من که تنها جراح زنان آن منطقه بودم از راههای دور و نزدیک میآمدند.
بخصوص در شهرستان دختران در سنین کم و حتی چهارده سالگی ازدواج میکردند؛ کمبود پزشک داشتیم و به پزشک متخصص زنان از جنس خانم خیلی نیاز بود؛ با وجود اینکه من هنوز امتحانات پره بورد را نداده بودم ولی رئیس دانشگاه (دکتر تابعی) با شناختی که روی من داشت با حس تعهد و قابلیتهایی که در من دیده بود اجازه داد که حتی من در استهبان مطب دائر کنم. با دکتر کیان که رئیس شبکه بهداشت بود خیلی در تلاش بودیم که یک بیمارستان خصوصی و یا خیریه تأسیس شود چون خیلی کمبود داشتیم.
خاطرهای نیز در این خصوص دارم: یک مورد خاص مادر بارداری در حال زایمان به دلیل شرایط اورژانسی و خاص از نیریز به شیراز در حال انتقال بود که به من در بیمارستان استهبان ارجاع شد؛ موضوع این بود که نوزاد با پا در حال دنیا آمدن در کانال زایمان از ناحیه گردن گیر افتاده و مرده بود. مادر نیز در حال خونریزی و مرگ بود؛ نبض ضعیفی داشت...! من بلافاصله او را به اتاق عمل بردم و به دلیل شرایط خاص و اهمیت نجات جان مادر، تنه نوزاد مرده که دچار هیدروسفالی بود (بزرگی سر در اثر تجمع مایع) را پس تخلیه مایع جمجمه از ناحیه گردن جدا کردم و با بخیه، عروق و نواحی دچار خونریزی مادر را ترمیم کردم. کمبود خون داشتیم ولی با کمک دکتر قاضی متخصص بیهوشی، مادر در آستانه مرگ را نجات دادیم. فقط خدا میداند که با وجود کمبودها ما چقدر بیمار را نجات میدادیم. خدا را شکر تا الآن حتی یک مورد هم شکایت نداشتم و این یک افتخار برای من است.
چرا از شیراز به تهران آمدید؟
من با همسرم که سال 1379 به تهران آمدیم از این فرصت برای ارتقاء علمی تا سال 1382 استفاده کردم بهگونهای که به همه جوانب فوق تخصصی رشته زنان توجه داشتم. زیر نظر استاد عزیز دکتر دبیر اشرافی که در واقع پدر لیزر لاپاروسکوپی ایران است مباحثی مانند لاپاروسکوپی، هیستروسکوپی و درمانهای نازایی... را فراگرفتم. من از سال 1382 در تهران مطب داشتم. البته به چندین زبان دنیا تسلط دارم. الآن هم در حال فراگیری زبان ترکی استانبولی هستم. من هیچ مشکلی برای پذیرفته شدن در دانشگاههای خارج نداشتم و حتی برای اعزام به خارج نیز انتخاب شدم چون دانشجوی ممتازی بودم. من عاشق ایران هستم و در واقع کشورمان در میان سایر کشورهای جهان از همه نظر بینظیر است. چه از نظر منابع انسانی و طبیعی، چه از نظر هوش و امکانات از همه نظر بهترین سرمایهها را داریم.
بیشتربخوانید:
عادت هایی که موجب پیری زودرس می شوند
چه شد که به کامپیوتر یا به اصطلاح امروزی رایانه، گرایش پیدا کردید؟
من و همسرم از سال ۸۲ که دوره رزیدنتی ایشان تمام شد، کلاس کامپیوتر میرفتیم. آن زمان هندیها آموزش میدادند. جاوا، سی پلاس پلاس و... را آموختیم. حتی من دوره مدیریت انفورماتیک پزشکی را سال ۱۳۸۴ در دانشگاه امیرکبیر با موفقیت گذراندم. یکسال رشته حقوق بینالملل و یکسال نیز علوم سیاسی دانشگاه پیام نور را گذراندم. همیشه احساس میکردم که باید فاصله پزشک و بیمار را بهوسیله علم انفورماتیک و رایانه کم کرد و از کامپیوتر برای خدمت در عرصه پزشکی بیشتر بهره گرفت؛ اینطور شد که رفتیم به این سمت تا بتوانیم بیماران را از راه دور ویزیت کنیم.
من و همسرم هر دو مثل دو بال یک پرنده، همیشه به دنبال این موضوع بودیم. در میان مردان وقتی مقایسه میکنم میبینم که همسرم در این مسیر و اهداف خیلی همراه بودند.
سال 2001 اولین جراحی از راه دور در دنیا انجام شد. بیمار در استراسبورگ فرانسه بود و جراح در نیویورک که کیسه صفرای او را از راه دور جراحی میکرد.
شاید این بهانهای بود که من و همسرم به فکر پایهگذاری انجمن تله مدیسین ایران و تله ویزیت باشیم. الآن حدود پانزده نفر همکار در انجمن تله مدیسین ایران برای برقراری ارتباط بین بیماران و پزشکان تلاش میکنند. یک اپلیکیشن داریم تا بیماران را پیگیری کنیم. برای تله ویزیت در عرصه جهانی با این دیدگاه که یک شبکه جهانی جهت ویزیت و درمان بیماران راهاندازی کنیم، تلاشهای فراوانی کردیم ولی متأسفانه از آنجایی که تحریم هستیم به بنبستهای مختلف رسیدیم.
به اعتقاد من پزشکان باسواد و توانمندی در ایران داریم که این امکان برای آنان قابل برقرار شدن است تا حتی بیماران خارجی را ویزیت کنند و از این راه علاوه بر کسب درآمد برای خود و کشور به ارتقاء جهانی جایگاه علمی و تخصصی ایران نیز کمک خواهند کرد. بجای فروش نفت میتوان از ویزیت و درمان از راه دور بیماران خارجی درآمدزایی کرد.
فضای مجازی، فضای بینهایتی است که مردم ایران و جهان به آن گرایش و علاقه خاصی دارند. امروزه دیتا و دادههای علمی و تخصصی بر دنیا حکومت میکند.
من معتقدم این دیدگاه یعنی ارتباط از راه دور بخصوص در بلایا و حوادث یا سوانح امروزه خیلی کاربرد دارد. فرض کنید یک نقطه از دنیا سیل یا زمینلرزه رخ دهد، همه مردم دنیا دلشان میخواهد که کمک کنند. کمک فقط حضوری و فردی نیست بلکه گاهی از راه دور در کمترین زمان نیز میتوان کمکهایی کرد که حیاتی و سرنوشتساز باشد. خدمات پزشکی را از همین گوشی تلفن همراه ساده میتوان ارائه کرد.
فرض کنید در ژاپن سونامی آمده باشد... با همین گوشی تلفن همراه که در اختیار همه قرار دارد میتوان صحنه و رخداد را به اشتراک گذاشت و از پزشکانی که در سوی دیگر جهان قرار دارند کمک پزشکی یا کمکهای اولیه حیاتی و آموزش از راه دور گرفت و از میزان مرگومیر کاست. همه پزشکان روی کره زمین این قابلیت را خواهند داشت که در این مسیر مشارکت داشته باشند. مدیریت بلایا یکی از این خدمات از راه دور است. با کمک ماهوارههایی که امروزه در فضا قرار دارد، همه پازلها برای یک حرکت جهانی آماده است تا تصویر واضح و اثرگذاری دیده شود.
امروزه برخی کشورها به دنبال ایجاد یک شبکه ملی و جهانی برای کشور خود هستند.
آیا شما تلاشی برای ثبت این ایده و خلاقیت در عرصه تله مدیسین کردید؟
سال 1394 به اتفاق همسرم که اکنون دبیر انجمن تله مدیسین ایران هستند، جهت ثبت رسمی انجمن تله مدیسین ایران به آمریکا سفر کردیم. تله مدیسین یکی از ابزارهای تبلیغات توسط نامزدهای انتخاباتی ایالتهای مختلف آمریکا در آن زمان بود. آنان برقراری خدمات پزشکی از راه دور در یک ایالت نسبت به ایالتهای دیگر، را ابزار و امتیازی برای برتری مدیریتی میدانستند. انجمن تله مدیسین آمریکا با برگزاری یک کنگره در همین زمان و با همین بهانه قصد بهرهبرداریهای مختلف داشت. سناتورها دعوت شده بودند که توجیه شوند، تله مدیسین خیلی مهم است. در ابتدا هیچ استقبالی برای ثبت انجمن تله مدیسین نشد. جاناتان لینکوس (Jonathan Linkous) دبیر کل انجمن جهانی تله مدیسین در ابتدا همراهی نکرد! من با مسئولان انجمن تله مدیسین فرانسه و آلمان با زبان مادری خودشان مشغول صحبت و رایزنی شدم که بفهمانم ما کار علمی میکنیم تا کمک کنند جایگاهی برای انجمن تله مدیسین ایران اختصاص دهند. همین رفتار و تلاشهای من مورد توجه دبیر کل و حاضران قرار گرفت چون متوجه شدند که هدف ما کمک به توسعه علم و دانش پزشکی است و به دنبال بهرهبرداری سیاسی نیستیم. در نهایت ما موفق شدیم تا انجمن تله مدیسین ایران را در آمریکا ثبت رسمی کنیم. ما الان بالغ بر بیست هزار نفر پزشک در سامانه اختصاصی انجمن تله مدیسین ایران عضو داریم که مطب دار هستند و میتوانند به بیماران در هر نقطه ایران وصل شوند و طبق سازوکار تعیین شدهای ویزیت انجام دهند، دارو یا خدمات پاراکلینیک تجویز کرده و درمان کنند.
کنگره تله مدیسین چین که چند سال پیش برگزار شد من و خواهرم به نمایندگی از انجمن تله مدیسین ایران حضور پیدا کردیم که مورد استقبال نیز قرار گرفتیم و این نشان دهنده پذیرش انجمن ایرانی در بین اذهان عمومی، اعضا و روسای انجمن جهانی است. در این فاصله هر چه نرمافزار در زمینه تله مدیسین، تله ویزیت، تعیین فشارخون، قند و چربی خون...، دانسیته استخوان، ... که از طریق سامانه و یا گوشی تلفن همراه قابل استفاده و کاربردی است گردآوری کردیم. امروزه با یک ابزار کوچک قابل نصب روی گوشی تلفن و یا یک نرمافزار میتوان به بسیاری از پارامترهای پزشکی موردنیاز تشخیص و درمان برخی بیماریها از راه دور پی برد.
انجمن تله مدیسین ایران همانند وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی در فضای مجازی قابلیت خدمترسانی دارد. بهگونهای که از آموزش به بیماران و کادر درمان گرفته تا تشخیص و درمان میتوان از ابعاد مختلف تله مدیسین کمک گرفت. اگرچه حتی گرفتن یک فشارخون با یک دستگاه دیجیتال فشارسنج میتواند خطا و اشتباه داشته باشد ولی نباید این بهانهای باشد برای جلوگیری از توسعه و پیشرفت.
اگر بتوان دادههای بسیار زیادی را از طریق هوش مصنوعی مدیریت کرد، هرچه جمعیت زیادتری از این خدمات استفاده کنند، خدمات توسعه یافته و دقیقتر انجام میشود. ما نباید از بروز خطاهای احتمالی وحشت کنیم و از پیشرفت در راه بمانیم. سالهای دور اگر قصد یک جراح تخلیه رحم بود این احتمال وجود داشت که همراه رحم، مثانه نیز تخلیه شود ولی بهمرور با پیشرفتهای بیشتر جراحیها آنقدر دقیق شد که امروزه با یک سوراخ کوچک روی بدن از طریق لاپاروسکوپی بسیار از جراحیهای مهم و بزرگ قابل انجام شده است.
فضای مجازی بهواسطه اعضا و انسانهایی که در یک شبکه وسیع و بزرگ به هم متصل هستند ارزشمند است. با این فضای مجازی بسیاری از فرصتهای خدمت به بیماران از بین نمیرود. گاهی بیماران به خاطر مشکلات دوری مسیر یا فراهم نبودن شرایط بیماری خود را مدتها تحمل میکنند یا دیر به پزشک میرسند؛ در شرایطی که همانند یک درگاه بانکی امن و خصوصی، هر فرد میتواند فضای مجازی خصوصی با پزشک معالج خود جهت ویزیت و درمان داشته باشد. پرونده پزشکی هر فرد در تله مدیسین و تله ویزیت خصوصی محرمانه خواهد بود.
من به دنبال این هستم که تله ویزیت را جهانی کنیم. وقتی فهرست اسامی بهترین پزشکان جهان را بررسی میکنیم، نام پزشکان ایرانی نیز در آن به چشم میخورد پس باید از این توانمندی جهت جذب بیماران خارجی و کسب درآمد ارزی کمک گرفت.
بیشتربخوانید:
زنان؛ سنگربان سلامت جامعه
شما در انجمن چه تلاشی برای رسیدن به این هدف کردید؟
انجمن تله مدیسین ایران سال 1395 پایهگذاری شد و با وجود اینکه بسیار جوان و نوپا است و حدود چهار سال از ثبت آن میگذرد ولی سه سال پیش به عضویت در مجمع انجمنهای پزشکی ایران به ریاست جناب دکتر ایرج فاضل درآمده است. مجمع انجمنهای پزشکی اهمیت بالایی دارد و یکی از سه رأس مثلث پزشکی کشور است (سازمان نظام پزشکی، مجمع انجمنهای پزشکی، وزارت بهداشت)
اکنون در قالب انجمن تله مدیسین ایران ما در حال فرهنگسازی هستیم. همراهی و عضویت همه تخصصهای موجود پزشکی را دیدهایم. یک پزشک جهت ویزیت در مطب باید بیمار را چندین بار ببیند و شرححال بگیرد یا برای او آزمایش یا تصویربرداری پزشکی و... نسخه کند ولی با استفاده از امکانات تله مدیسین که سازوکار آن توسط انجمن ما مهیا شده است بیمار میتواند بخش عمدهای از این مسیر را تا زمان درمان و یا حتی قبل از اتاق عمل، بدون مراجعه حضوری طی کند. مردم بدانند اگر امکان ویزیت و رفتن به مطب پزشک را ندارند ولی میتوانند از راه دور مسیر را کوتاه کنند. من خودم هزاران بیمار حتی از خارج کشور را بدین ترتیب درمان کردم. نباید ناامید و دلسرد شد. من هر چه درآمد مطب دارم را برای اهداف انجمن هزینه میکنم.
آیا در این مسیر تجهیزات خاصی نیاز است؟
ما یک سامانه سختافزاری مربوط به تله مدیسین از طریق یک شرکت آمریکایی که به انجمنهای جهانی تله مدیسین سختافزار میفروشد برای استفاده در ایران خریداری کردیم و چون تحریم هستیم از طریق امارات به ایران آوردیم. از آنجایی که زیرساختهای لازم برای استفاده از این سختافزار در کشور وجود ندارد ما این ابزار را به بیمارستان خلیجفارس قشم هدیه کردیم. این سختافزار نیاز به یوزر و پسوردی دارد که باید آنها به ما میدادند ولی مقدور نبود چون ایران تحریم است. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که نرمافزار موردنیاز خودمان را باید در داخل بنویسیم تا بومی باشد و همه مدیریت آن در اختیارمان باشد. من هر آنچه نیاز دارم در گوشیام ذخیره است و بسیار عملیاتی و سریع اقدام میکنم. البته در مجارستان و ترکیه شعبهای در زمینه تله مدیسین نیز راهاندازی کردیم.
وجود یک اپیدمی مانند کرونا چقدر باعث تبلور تواناییهای انجمن تله مدیسین است؟
تله مدیسین در دوران کرونا خیلی کمکرسان است. هنوز یک شبکه نرمافزاری و ساختار زیر بنایی مناسب در کشور وجود ندارد تا برای شرایط کرونایی از آن کمک گرفت. من الآن حدود بیست هزار بیمار دارم و پرونده آنان در گوشی تلفن من است. اکثر آنان را به همین طریق ویزیت میکنم، مدیریت و یا تجویز دارو یا ارجاع پزشکی برایشان انجام میدهم. این چنین پرونده الکترونیکی برای بیماران در کشور هنوز بهطور فراگیر به وجود نیامده است. اگرچه پزشک خانواده و نظام ارجاع سالهاست در حال راهاندازی یا ساماندهی است.
تعرفه حق ویزیت در تله ویزیت یا تله مدیسین چگونه است؟
در سطح بینالمللی کتابی تحت عنوان تعرفه کالیفرنیا وجود دارد که طبق آن خدمات طبقهبندی و تعرفه آن مشخص شده است اما چون در ایران امکان پرداختهای مالی وجود ندارد، بهواسطه تحریمها شاید نتوان اینگونه عمل کرد. به همین خاطر بسیاری از بیماران خارجی رایگان ویزیت و راهنمایی میشوند؛ ولی در کشور برای هموطنان، حق ویزیت همانند ویزیت مطب است. این رقم به خاطر ایجاد انگیزه همانند مطب محاسبه میشود. این روش برای پزشکان جوان خیلی خوب و کارآمد بوده و مورد استقبال قرار گرفته است چون هزینه تأسیس مطب و نگهداشت آن برای پزشکان جوان بالاست. وجود این پروندههای پزشکی بیماران حتی برای کارهای تحقیقاتی و پژوهشی یا آموزش پزشکی خیلی خوب و کاربردی است. از سوی دیگر پزشکان قدیمی و پیشکسوت نیز میتوانند نقش راهنما و هدایت کننده بیماران به سمت تشخیص و درمان صحیح داشته باشند (با چند پرسش و پاسخ میتوانند بیمار را تعیین تکلیف کنند). فقط ضعف بزرگی در زیرساخت اینترنتی کشور وجود دارد که برخی از ویزیتها و یا دانلود مدارک پزشکی ناکام و ناقص انجام میشود. فرصتها را نباید از دست داد چون ما علم و دانش آن را داریم و فقط باید شبکه انسانی را شکل دهیم و بهطور عملیاتی اقدام کنیم. اینجا در تله ویزیت همه باید در سطح بالای علمی و مهارتی باشند حتی نسخهنویسی عالی و دقیق بدانند. گاهی حتی شاید سوءاستفاده از ناآگاهی بیمار بشود که باید از طریق انجمن ما کارها پیش برود.
در مورد جراحی از راه دور هم بفرمایید. تازگی ربات جراح "سینا"همانند ربات جراحی از راه دور موسوم به داوینچی در کشور رونمایی شد. این تا چه حد کمکرسان در ارائه خدمات تخصصی و فوق تخصصی جراحی است؟
این اقدام خیلی ارزشمند است و جراحی از راه دور خیلی عالی است ولی به اعتقاد من اقدامی فانتزی در شرایط کنونی است. ولی هنوز یک کار پیش پا افتادهتر و مقدماتیتر به نام تله ویزیت در کشور راهاندازی نشده و گسترش نیافته است! از ربات در خیلی کارها میتوان کمک گرفت؛ تله ویزیتهای کشورها اختصاصی و مربوط به قلمرو خودشان است. مرز در رابطه بیمار و پزشک مفهوم ندارد.
مهمترین دغدغه شما اکنون چیست؟
متأسفانه تحریمهای بازدارنده، مهمترین دغدغه و مانع پیشرفت ما در گسترش تله مدیسین و تله ویزیت در ایران با جهان است. اجرای طرحهای کشوری غربالگری با زیرساختهای مناسب نیز قابل انجام است. یکی از موانع دیگر نبود حمایتهای بیمههای درمانی برای ارائه خدمت به اینگونه بیماران است که تله ویزیت میشوند. وزارت بهداشت توقع دارد که این موضوع را نیز همزمان ما رفع کنیم.
یک روز و هفته کاری شما چگونه میگذرد؟
من معمولاً شبها زود میخوابم و روزها زود بیدار میشود. صبحها ساعت چهار صبح بیدار میشوم. همان ابتدا که بیدار میشوم گوشیام را چک میکنم و گروه پشتیبانی مشترک را بررسی میکنم تا اگر مشکلی وجود داشته بر طرف کنیم.
گزارشهای کاری را بررسی و راهنماییهای لازم را انجام میدهم بعد به سراغ ویزیتهای بیماران میروم. مطب بهطور حضوری هر روز هشت صبح تا چهار بعدازظهر فعال است ولی من مطب نیستم و بهصورت مجازی با همکاری خواهرم که جراح زنان است بیماران و پرونده آنان را بررسی و رسیدگی و ویزیت انجام میدهیم.
نظارت بر کار همکاران در انجمن برای ساماندهی پزشکان و رفع کمبودهای تخصصی و پزشکی، اقدام دیگر روزانه من است.
غذای همسرم را حتماً خودم آماده میکنم، همیشه یک وعده غذای دستپخت من تازه و با کیفیت در اختیار او است. ایشان متخصص بیهوشی و فوق تخصص درد هستند و صبحها از 8 تا 15 در بیمارستان دانشگاه مشغول خدمت است و بعد به مطب خود میرود.
من کارم غربالگری بیماران و راهنمایی آن برای درمان سریع و مناسب است و تأکید بر این است که بیماران مجبور نباشند بهطور حضوری به مطب تشریف بیارند. پروندهها را بطور مجازی تشکیل میدهند انتخاب و طبقهبندی و راهنمایی درمانی میشوند. جراحی را در موارد خاص در بیمارستان مادران انجام میدهم.
دختران شما چه تحصیلاتی دارند؟
هر دو دخترم دانشجوی پزشکی در سالهای سوم و چهارم دانشگاه هستند.
آیا توصیهای به زنان و مادران دارید؟
پیشنهاد میکنم از زندگی لذت ببرید، زنده و سلامت باشید. جمهوری اسلامی به زنان توجه دارد و جایگاه ویژهای برای آنان قائل است.
آرزوی مهم شما چیست؟
توسعه تله ویزیت در ایران و جهان با درخشش کشورمان در سطوح بینالمللی. شادمان و سلامت باشید.