تحریریه زندگی آنلاین : یک عمر کار می‌کنی، زحمت می‌کشی و یکی دیگر برایت پس‌انداز می‌کند، تا وقتی به سن بازنشستگی رسیدی، پاهایت را دراز کنی و بگویی آخیش راحت شدم، یک عمر کار کردم و نان حلال خوردم، خوب از الان به بعد باید چه کار کنم؟ می‌توانی از فردای روز بازنشستگی‌ات تا ساعت ده صبح بخوابی که البته خوابت نمی‌برد، چون یک عمر سحرخیز بوده‌ای و ساعت هفت صبح بلند شده‌ای، خوب تا ساعت نه در تختت وول می‌خوری و به سی و یا بیست‌وپنج سال کار فکر می‌کنی، بعد بلند می‌شوی و دست و رو نشسته و اصلاح نکرده روی صندلی آشپزخانه می‌نشینی و برای خودت چای می‌ریزی و شاید اولین بگو مگو با همسرت از چند دقیقه بعد شروع می‌شود که خانمت سبد سیب‌زمینی را جلویت می‌گذارد و می‌گوید پوست بکن!
با اوقات‌تلخی سبد را پس می‌زنی و می‌گویی من بازنشست شده‌ام که دیگر کار نکنم، حالا بیام سیب‌زمینی پوست بگیرم؟ از خانه می‌زنی بیرون دلت می‌خواست سر کارت می‌رفتی و سری به همکاران می‌زدی، به پارک می‌روی و با همسالانت به گفتگو می‌نشینی شاید هم با هم یک دست شطرنج بازی کردید. سر ظهر است و موقع نهار، به خانه برمی‌گردی و با اوقات‌تلخی همسرت که هیچ کمک بهش نکردی نهار می‌خوری و دراز می‌کشی بعدازظهر دوباره به پارک می‌روی... متأسفانه این برنامه خیلی از بازنشسته‌های ماست، تمام روز خود را به بطالت می‌گذرانند و می‌گویند ما کارهایمان را کرده‌ایم.
اما این روش زندگی مگر تا چند وقت می‌تواند پاسخ روحیه کسی را دهد که یک عمر در تکاپو بوده است؟ شاید خدا به شما که هم‌اکنون حدود شصت ساله‌اید، بیست و یا سی سال دیگر عمر داد، آیا می‌خواهید باقی‌مانده عمر خود را به هیچ بگذرانید که البته تبعات آن افسردگی و غلبه شدن انواع و اقسام بیماری‌هاست؟ آیا نمی‌توان برنامه‌ریزی بهتری برای دوران بازنشستگی داشت.
بیشتربخوانید:
ملاحظات ازدواج در دوران بازنشستگی
قبل از بازنشسته شدن، کاری برای خود پیدا کنید
آیا قبول دارید که انسان با کار زنده است؟ آیا می‌دانید که ز سستی کژی آید و کاستی؟ باور کنید این بهترین راه است، شما هنوز در دوران کار هستید و کلی هم دوست و آشنا که کلی احترام برایتان قائلند در کنار شما هستند، با چند نفر از آنها صحبت کنید و اگر سنتان خیلی بالا نیست و بیماری خاصی ندارید، از او برای پیدا کردن کار مناسب و البته سبکِ دیگری کمک بگیرید. هیچ‌وقت نگویید من کارهایم را کرده‌ام که در این صورت غیر مستقیم منتظر مرگ نشسته‌اید، هنوز کارهای زیادی است که شما می‌توانید آنها را انجام دهید، یا علی بگویید و دنبال کار مناسب بگردید.
ورزش، کسب هنر و علم و ...
آیا به این جمله اعتقاد دارید که هیچ‌وقت برای شروع دیر نیست؟ یک عمر که مجبور بودید از صبح تا شب کار کنید و برای خیلی کارهای دیگر وقت نداشتید، حالا چیزی که زیاد دارید وقت است، ورزش کنید، به کلاس‌های ورزشی بروید و یک رشته خاص را حرفه‌ای یاد بگیرید و در همان باشگاه مربی شوید. خانمی را می‌شناسم که پس از بازنشستگی اولین کاری که کرد این بود که در کلاس قرآن اسم نوشت و بعد از یکسال دانشگاه هم قبول شد و البته رشته‌ای که دوست داشت. دوست دیگری در کلاس خراطی (تولید محصولات چوبی) نام نوشت و اگر بدانید که چه تابلوهایی با چوب درست می‌کرد، پس از مدتی هر کدام را چند صد هزار تومان می‌فروخت و کلی هم شاگرد داشت.
بیشتربخوانید:
مفهوم لغوی بازنشسته
کار نیمه‌وقت چطور است؟
کسانی که برنامه‌های دیگری غیر از کار کردن دارند، می‌توانند برای این‌که هم از وجهه اجتماعی‌شان کاسته نشود و هم کسب درآمدی باشد، کار نیمه‌وقت و یا پاره‌وقت را انتخاب کنند. می‌توانید فقط صبح‌ها و یا بعدازظهرها در جایی مشغول شوید، مغازه‌داری هم بد نیست، ممکن است که سال‌ها پشت میز نشسته‌اید و کارمند بوده‌اید اما این نوع کار، هم زیاد سنگین نیست و هم تنوع آن بد نیست.
سعی کنید دیگران را از تجربیات‌تان بهره‌مند کنید
چه علم و یا هنری دارید؟ به سرای محلات بروید و با مسئول آنجا صحبت کنید و کلاس‌هایی که مد نظرتان است را برقرار کنید، و یا می‌دانید مراکز خیریه چقدر به نیروی کارکشته‌ای مثل شما احتیاج دارند؟ هر جایی که می‌توانید مفید باشید را از دست ندهید و در آنجا مشغول شوید.
