تحریریه زندگی آنلاین : زنان با کوهی از مشکلات و مطالبات محقق نشده زندگی میکنند و آنان که موفقاند هزاران بار بیشتر از مردان هم رده خود تلاش کردهاند؛ برای اثبات خودشان، برای توانمندیهایشان، برای درخشش استعداد و هوششان، برای هنرهایشان، همواره به دنبال فرصت بودهاند و چه بسیار زمانهایی که هرگز اجازه ظهور و بروز آن را نیافتند. با این حال ناامید نشدند و داشتههایشان را نسل به نسل به دخترانشان منتقل کردند به امید روزی که زنان نه روی کاغذ بلکه در واقعیت با مردان برابر باشند؛ در شغل، در مناصب مدیریتی، در تحصیل و در زندگی... در این گزارش به وضعیت زنان از ابتدا و سپس در ایران پرداخته میشود و مشکلات و مطالبات زنان امروز ایران بررسی میشود:
بیشتر بخوانید:
زنان کارآفرین و نیمرخ زنانه اقتصاد ایران
دو کارآفرینی که شیرین کاشتند!
در ابتدا...
زنان در گذشته بیشتر از امروز همپای مردان بودند، برخلاف آنچه تصور میشود که در خانه با فرزند آوری و تربیت فرزندان مشغول باشند، از دوران باستان تا انقلاب صنعتی زنان به کشاورزی مشغول بودند و پس از این انقلاب صنعتی دوشبهدوش مردان در کارخانهها فعالیت میکردند؛ در میان تمدنها هم زنان همواره از اهمیت و جایگاه خاص خود برخوردار بودند و بعضی باستان شناسان میگویند در تمدنهایی همچون مصر، زنان از جایگاه ویژهای برخوردار بودند، آزادی عمل داشتند، مالک داراییهای خود بودند و در تجارت مقابل مردان قرارداد امضا میکردند، در تولید لباس و غذای خانواده سرآمد بودند. تا آنجا که یک فرعون زن در این تمدن بر آنان حکومت کرد. در تمدن بینالنهرین بیشتر، ریسندگی، بافندگی و پخت نان بر عهده زنان بود و گاهی پارچه یا لباس برای فروش میدوختند. در تمدن روم، زنان مالک داراییهای خود بودند و فعالیتهای بازرگانی داشتند. در کتابها آمده که زنان رومی در کار نقره و عطر بودند و آرایشگری و مامایی از شغلهای رایج میان زنان بود. در سدههای میانی، زنان انگلوساکسون را داریم که عمدتاً در خانه کار میکردند، ریسندگی، بافندگی، تهیه غذا و نوشیدنی، همچنین شستن لباسها، تهیه نان، دوشیدن گاوها، دادن غذای حیوانات، جمعآوری هیزم و کارهایی از این دست بر عهده آنان بود.
در قرنهای 16 و 17 زنان بهراحتی وارد مشاغل حرفهای نظیر معلمی، وکالت و پزشکی شدند، هرچند که شغلهای دیگر همچون کفاشی، رنگرزی، شویندگی و قلابدوزی، فروشندگی، داروسازی و مامایی میان زنان رایج بود. در قرن 18، تخصص گرایی میان زنان بهوضوح دیده میشود، دختران به مدرسه میرفتند و جراحی، آرایشگری و خیاطی را بهصورت آکادمیک میآموختند. در قرن 19 و مصادف با انقلاب صنعتی و اختراع ماشینتحریر و تلفن زنان حقوق بیشتری به دست آوردند و متناسب با شرایط زمان شغلهای بیشتری خارج از خانه برایشان فراهم شد. در این قرن زنان نویسنده، پزشک، دندانپزشک، معمار، پرستار و ... به کار مشغول شدند. وضعیت زنان در قرن 20 بسیار متحول شد و جایگاه زنان بهصورت گستردهای بهبود پیدا کرد، مارگارت بنفیلد اولین وزیر زن و مارگارت تاچر بهعنوان اولین نخستوزیر در انگلستان انتخاب شدند. پلیس زن در امریکا و انگلیس مشغول به کار شدند، در اواخر این قرن حق رأی به گروه محدودی از زنان انگلیس اعطا شد. در بحبوحه جنگ جهانی اول شاخه زنان در ارتش شکل گرفت، و در نهایت اینکه اشتغال زنان یک امر عادی محسوب میشد و بهواسطه حضور آنان در اجتماع مدیران موفق بسیاری تربیت شدند.
بیشتربخوانید:
راز راه اندازی یک استارت آپ موفق
زنان در ایران
در مورد وضعیت زنان در پیش از مشروطه اطلاعات دقیقی در دست نیست، و هر چه میدانیم ضد نقیض است در روایاتی از حضور زنان در مناصب سلطنتی و جنگی گفته میشود و برخی مورخان بر خانهنشینی زنان تأکید دارند، اما انقلاب مشروطه سرآغاز جنبش زن ایرانی برای دستیابی به حقوق برابر است؛ این فعالیتها سبب شد تا در ۲۶ شهریور ۱۳۴۲ برای اولین بار شش زن به نمایندگی مجلس شورای ملی و دو زن به نمایندگی مجلس سنا انتخاب شوند، یک زن نیز به معاونت وزیر و همچنین زنی دیگر بهعنوان معاونت استانداری به فعالیت اجتماعی و سیاسی بپردازند.
در جریان انقلاب مشروطیت، زنان دهها انجمن ایجاد کردند و برای دستیابی به منافعشان جنگیدند تا آنجا که گفته میشود وقتی یکی از جنگهای آذربایجان به پایان رسید، در میان کشتهها بیست جسد متعلق به زنانی که لباس مردان پوشیده و جنگیده بودند پیدا شد. زن دیگری در میدان توپخانه، ملایی را که در آستانه به توپ بستن مجلس به نفع شاه در حال سخنرانی بود، ترور کرد و در همانجا اعدام شد. سیصد زن که بعضی مسلح بودند در جریان بحران ۱۲۹۰ شمسی به مجلس آمدند و به نمایندگان توصیه کردند در برابر روسیه پایداری کنند. همه شواهد حاکی از فعالیت پرشور زنانی است که عمدتاً به طبقههای متوسط و متوسط به بالای جامعه تعلق داشتند. شاید بهترین نظر درباره زنان ایران را مورگان شوستر در کتاب «اختناق در ایران» نوشته باشد: «زنان ایران، نمونه مششعی از لیاقت و دلهای پاکیزه خود، در قبال خیالات جدیده، اشعار نموده و با تهور و مجاهدت به تکمیل خیالات خویش مشغول گشتند.» به اعتقاد شوستر زنان پردهنشین ایرانی که تجربه سیاسی و اجتماعی چندانی نداشتند یکشبه ره صدساله رفتند و به کارهایی چون معلمی و روزنامهنویسی و تأسیس باشگاه زنان و مبارزات سیاسی دست زدند.
از دیگر مبارزات زنان ایستادگی در برابر نظام مردسالار جامعه بود، در جامعه آن روز ایرانی حق طلاق کاملاً در اختیار مرد بود و مرد به هر بهانهای میتوانست زن خود ر طلاق دهد، بعد از طلاق بچهها از زن گرفته و به مرد داده میشدند.
مشروطه باعث شد تا زنان از چارچوب خانه بیرون بیایند و خارج از خانه مشغول به کار شوند تا آنجا که در دوران پهلوی تدوین و تصویب «قانون مدنی» در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۰۷ وضعیت زنان را در آزادیهای فردی ارتقا ببخشد. قوانین مربوط به اشخاص، تابعیت، نکاح و طلاق و قیمومیت مطرح شد و آزادیهای بیشتری به زنان داده شد: «ماه ۱۰۴۱ قانون مدنی چنین مقرر کرده بود که نکاح دختران قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام و نکاح ذکور قبل از رسیدن به سن ۱۸ سال تمام ممنوع است. معذالک در مواردی که مصالحی اقتضا کند با پیشنهاد مدعیالعموم و تصویب محکمه ممکن است معافیت از شرط سن اعطا شود.»
آزادی بیان هم از دیگر دستاوردهای زنان در مشروطیت بود؛ تا آنجا که زنان وارد عرصه مطبوعات شدند و روزنامهها و مجلات خودشان را منتشر کردند، روند حضور زنان در اجتماع کژدار و مریز برقرار بود تا آنکه در سالهای بعد از ۱۳۳۵ شمسی دگرگونیهایی در بازار کار ایران پدید آمد. از این تاریخ به بعد تعداد روزافزونی از زنان در زمینههای گوناگون به کار دعوت شدهاند. در فاصله سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۵ نرخ واقعی فعالیت زنان آهنگی صعودی به خود گرفت و از ۹.۲ به ۱۲.۹ درصد رسید. به همین ترتیب زنان هم سهم بیشتری از بازار کار کل کشور را به خود اختصاص دادند و نسبت زنان از کل جمعیت فعال کشور از ۹.۷ درصد در سال ۱۳۳۵ به ۱۴.۸ درصد در سال ۱۳۵۵ رسید.
بر اساس آمار بررسی شده در فاصله ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵ تعداد زنان شاغل از ۹۴۰ هزار نفر در سراسر کشور به بیش از ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر افزایش یافت؛ قسمت چشمگیر این افزایش در بخش صنعت و سپس در بخش خدمات عمومی، اجتماعی و شخصی متمرکز میشد. بهطوریکه ۹۰ درصد از کل افزایش نیروی کار زنان به این دو بخش اختصاص یافت و ۱۰ درصد بقیه میان هفت بخش باقیمانده توزیع شد.
بیشتربخوانید:
10 اشتباه بزرگ در دنیای کارآفرینی
واقعیت این است که بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی و دیدگاههای مبتنی بر آموزههای اسلام، تا حد زیادی زنان نسبت به ادوار گذشته مجال شکوفایی و رشد اجتماعی یافتند، اما هنوز با ایدهآلهای ترسیمی در چارچوب نظام ارزشی اسلام و کرامت و نقش برجستهای که زنان میتوانند در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایفا نمایند، فاصله دارند. باید گفت چشماندازهای ترسیمی در ابعاد بالادستی پس از انقلاب، تضمین کننده بسیاری از حقوق اجتماعی بانوان و نقشآفرینی آنان است؛ به طوریکه در صورت تحقق آنها زنان میتوانند در کنار مسئولیت خطیر مدیریت خانه و تربیت تعالیبخش فرزندان، حضوری عزتمندانه در سطح جامعه به عنوان کنشگرانی موثر داشته باشند. امید است با بهبود این روند زمینه احقاق حقوق زنان و بهرهمندی حداکثری از توانمندیهای آنان فراهم و شاهد روزی باشیم که زنان ایرانی (که شایستگیهای خود را در عرصههای مدیریتی، آموزشی، تربیتی و... به ظهور رساندند) بتوانند به عنوان الگویی مناسب از شهروندان فعال و اثربخش، در سرنوشت کشور خویش سهیم و نقشآفرین باشند.